ده از دهستان ززو ماهر بخش الیگودرز شهرستان بروجرد .
سرلک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
سرلک نام طایفه ای کهن از ایل بختیاری بوده که به شجاعت و دانایی معروف است. این طایفه جزء مهمترین حاکمان در عصر اتابکان و در نواحی لرستان بزرگ و کوچک بوده اند که بخش اعظم از جمعیت آنان امروزه، در شرق استان لرستان، در الیگودرز، ازنا و شول آباد، همچنین گلپایگان، خوانسار و فریدونشهر در استان اصفهان، خمین در استان مرکزی و بخشی از جمعیت این طایفه نیز در شهر اهواز و همچنین شهر دزفول و برخی روستاهای آن در استان خوزستان پراکنده می باشند.
تاریخ بختیاری نوشته سردار اسعد بختیاری
سرلک، رضا. طایفه سرلک شاخه ای کهن از ایل بختیاری، انتشارات طهورا، تهران، منابع کهن قدیمی تر,از بدلیسی, وگزیده حمدالله۱۳۸۸ کتاب.ابن بلخی قرن پنجم، شجره کامل اتابکان نسل ملک سلک مظفرالدین،بانی سلسله پادشاهان محلی ملوک شبانکاره مشهور به اتابکان اولیه قرن دوم، همه، راثبت,کرده،علاوه بر آن فارسنامه عهد مغول، هم برسلسه آل ملک سلک بانی ملوک شبانکاره تاکید مکرر دارد،اتابکان نسل فضلویه یا,همان اتابکان لر بزرگ ،از همین نسل هستند بعلاوه اتابکان لر کوچک، منابع زیادی ازاسناد خوانین سرلک بختیاری تایید بر کتاب ابن بلخی،دارد طوایفی که اکنون هم وجود دارند در هردو منبع مذکور است، از نژاد اتابکان طوایف موجود، سرلک، کیان ارثی، فولادوند، برزکان، کرزبر، بابادی وشبانکاره بوشهر رامیان مسعودیان اسماعیلیان،سلکها ازاین طایفه بودند، اینها تمام از طوایف ساسانیان بودند، هنوزم هستند،،این طوایف ریشه های کهن کل بختیاری ولرتباران هستند ،که عقبه آنها متصل است به اردشیر دوم ساسانی وعیلامان کهن ،منابع آنقدر دقیق هست که هیچ شک وشبهه ندارد،.
تیره های طایفه سرلک عبارتند از: بُلفایی(اولاد حاج رستم خان سرلک)، رضایی، صفایی، سَلچیوایی، هندویی، کریم خانی، خسروی، بهاروند و گل محمدی. روستاهای اصلی محل سکونت سرلک ها عبارتند از:، اردودر، سور، کمران، قره کهریز، عسگران، هُمه، دوزان، روستای سرلک و فرنق. دهنو آشناخور، خار، نصرآباد، دربند، کفسان، اسپسه، اره،( شهابیه) خلیل اباد خمین، روستای,سلکان خمین، فرج آباد.علی آباد حاجیله،غرغن، برگله، بابا قله، اشمسیون، سکانه خمین، حشمتیه،حاجی آباد خوانسار،کوه پایه گلپایگان نواحی شهرکرد جزو طایفهای ممصالح تیره خداداد خان ازنسل پرویز خان سلک، قلعه آشناخور ،دهنو سرلکها، شامل تیرهای کمره ای، دهدار، تراز، سلکی، سرلک،،اسدی،زارعی، غلامی، اسلامی، روشنی، محمد ی، مهرابی، یوسفی.نو بخت،حبیبی،احمدی، احمدی نژاد،فرهادی، ترازی سرلک،مختاری،سیاهتیری،فتحی،موگویی سلک،بابایی، بیات وابسته،سلطانی، قاسمی،شیرخانی،اسفندیاری نصیرالسلام، توکلی، گودرزی، محمودی، توحیدی قربانی، اکبری، خانلرخمه علیا وسفلی، گل زرد، کاظم آباد، گایکان، دوزان جوز،.باد باد،اسماهورها، بسیاری از دهات محلات.و تیره های،وابسته به سرلک هستند واین دهات ازعهد کهن متعلق به خوانین سرلک بختیاری تاعصر حاضر است طبق اسناد خوانین سرلک مناطق وسیع بربرود، کمره، دورود، ازنا، جاپلق، نییوان گلپایگان،و خوانسار از طوایف داوودوند های فرنق شیرخانی، جوادی شهمحمد فرنقی از شعبات سرلک هستند طبق اسناد کهن طوایف ایل سرلک عبارتند از، ترازسلک ،هداواند،الیگودرزی،شامل آدوند،سلطانی، ممرضاخانی،( رضایی) علی بیگ، احمد بیگ، ابوطالبوند، تیره بنه وار صلواتی ،لونی ورزندانی،مرابیگ یونی.بتوند،کمره,ای،،وطوایف دیگر رجوع به اسناد منتشره در بایگانی آرشیو پیچ رسمی سرلک، علاوه برآن،ریشه تبار این طایفه از نسل ملک سلک مظفرالدین درقرن دوم ماخذ فارسنامه، وتاریخ ابن بلخی قرن پنجم اینها اصالتی ساسان تبار،دارند و هستند ماخذها اسناد کهن خوانین سرلک، ابن بلخی، واسناد اکثرا لقب سرلک ندارند ولی,اصالتا سرلکتار هستند،
تیره ای از سرلک ها نیز در مقطعی زمانی از این ایل جدا شده و به رو ستاهای حواشی ازنا مهاجرت کردند و طایفه اسداللهی ها را تشکیل دادند
تاریخ بختیاری نوشته سردار اسعد بختیاری
سرلک، رضا. طایفه سرلک شاخه ای کهن از ایل بختیاری، انتشارات طهورا، تهران، منابع کهن قدیمی تر,از بدلیسی, وگزیده حمدالله۱۳۸۸ کتاب.ابن بلخی قرن پنجم، شجره کامل اتابکان نسل ملک سلک مظفرالدین،بانی سلسله پادشاهان محلی ملوک شبانکاره مشهور به اتابکان اولیه قرن دوم، همه، راثبت,کرده،علاوه بر آن فارسنامه عهد مغول، هم برسلسه آل ملک سلک بانی ملوک شبانکاره تاکید مکرر دارد،اتابکان نسل فضلویه یا,همان اتابکان لر بزرگ ،از همین نسل هستند بعلاوه اتابکان لر کوچک، منابع زیادی ازاسناد خوانین سرلک بختیاری تایید بر کتاب ابن بلخی،دارد طوایفی که اکنون هم وجود دارند در هردو منبع مذکور است، از نژاد اتابکان طوایف موجود، سرلک، کیان ارثی، فولادوند، برزکان، کرزبر، بابادی وشبانکاره بوشهر رامیان مسعودیان اسماعیلیان،سلکها ازاین طایفه بودند، اینها تمام از طوایف ساسانیان بودند، هنوزم هستند،،این طوایف ریشه های کهن کل بختیاری ولرتباران هستند ،که عقبه آنها متصل است به اردشیر دوم ساسانی وعیلامان کهن ،منابع آنقدر دقیق هست که هیچ شک وشبهه ندارد،.
تیره های طایفه سرلک عبارتند از: بُلفایی(اولاد حاج رستم خان سرلک)، رضایی، صفایی، سَلچیوایی، هندویی، کریم خانی، خسروی، بهاروند و گل محمدی. روستاهای اصلی محل سکونت سرلک ها عبارتند از:، اردودر، سور، کمران، قره کهریز، عسگران، هُمه، دوزان، روستای سرلک و فرنق. دهنو آشناخور، خار، نصرآباد، دربند، کفسان، اسپسه، اره،( شهابیه) خلیل اباد خمین، روستای,سلکان خمین، فرج آباد.علی آباد حاجیله،غرغن، برگله، بابا قله، اشمسیون، سکانه خمین، حشمتیه،حاجی آباد خوانسار،کوه پایه گلپایگان نواحی شهرکرد جزو طایفهای ممصالح تیره خداداد خان ازنسل پرویز خان سلک، قلعه آشناخور ،دهنو سرلکها، شامل تیرهای کمره ای، دهدار، تراز، سلکی، سرلک،،اسدی،زارعی، غلامی، اسلامی، روشنی، محمد ی، مهرابی، یوسفی.نو بخت،حبیبی،احمدی، احمدی نژاد،فرهادی، ترازی سرلک،مختاری،سیاهتیری،فتحی،موگویی سلک،بابایی، بیات وابسته،سلطانی، قاسمی،شیرخانی،اسفندیاری نصیرالسلام، توکلی، گودرزی، محمودی، توحیدی قربانی، اکبری، خانلرخمه علیا وسفلی، گل زرد، کاظم آباد، گایکان، دوزان جوز،.باد باد،اسماهورها، بسیاری از دهات محلات.و تیره های،وابسته به سرلک هستند واین دهات ازعهد کهن متعلق به خوانین سرلک بختیاری تاعصر حاضر است طبق اسناد خوانین سرلک مناطق وسیع بربرود، کمره، دورود، ازنا، جاپلق، نییوان گلپایگان،و خوانسار از طوایف داوودوند های فرنق شیرخانی، جوادی شهمحمد فرنقی از شعبات سرلک هستند طبق اسناد کهن طوایف ایل سرلک عبارتند از، ترازسلک ،هداواند،الیگودرزی،شامل آدوند،سلطانی، ممرضاخانی،( رضایی) علی بیگ، احمد بیگ، ابوطالبوند، تیره بنه وار صلواتی ،لونی ورزندانی،مرابیگ یونی.بتوند،کمره,ای،،وطوایف دیگر رجوع به اسناد منتشره در بایگانی آرشیو پیچ رسمی سرلک، علاوه برآن،ریشه تبار این طایفه از نسل ملک سلک مظفرالدین درقرن دوم ماخذ فارسنامه، وتاریخ ابن بلخی قرن پنجم اینها اصالتی ساسان تبار،دارند و هستند ماخذها اسناد کهن خوانین سرلک، ابن بلخی، واسناد اکثرا لقب سرلک ندارند ولی,اصالتا سرلکتار هستند،
تیره ای از سرلک ها نیز در مقطعی زمانی از این ایل جدا شده و به رو ستاهای حواشی ازنا مهاجرت کردند و طایفه اسداللهی ها را تشکیل دادند
wiki: بخش زز و ماهرو شهرستان الیگودرز در استان لرستان ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان زز شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۱ نفر (۲۲خانوار) بوده است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان زز شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۱ نفر (۲۲خانوار) بوده است.
wiki: سرلک (الیگودرز)
رئیس طایفه و قبیله.نام یکی از طوایف بزرگ بختیاری
واژه نامه بختیاریکا
( سَرلَک ) از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) ( ط ) موگویی
( سرلك ) از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ؛ تیره آسترکی؛ ( ط ) دورکی
( سرلك ) از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ؛ تیره آسترکی؛ ( ط ) دورکی
پیشنهاد کاربران
با سلام خدمت شما اقای سرلک وتمامی برادران سرلک من در جایی خوانده بودم که سلک و ذلق با هم برادر هستن وافتخار میکنم که برادرانی چون شما دارم اما اینکه یه ابلح خود را دانا خطاب کرده وبه شما توهین میکند بسی جای بحث دارد با سپاس
در منابع تاریخی خودامد که در یک لوح سنگ نوشته ای در دوران اشور بانیپال پادشاه هی به اسم شور مالی به این مضمون سیاوش فرزند کیومرث از قوم گورد بادیو می جنگد ودر این جنک سیاوش کشته می شود ولقب شرلک ولفظ لک یاسرلک اینجا نشات می کیرد وهیچ قومی در ایران به اندازه قوم لک سند معتبر وجود ندارند که انهار به نژاد کردها معرفی کرده باشد وهنوز هم در بین کوردهای کرمانشا مردم قسم به خون سیاوش یاد می کنند وبیشتر در بین پیر مرده وپیرزنان رایج است
طایفه سرلک جز ایل موگویی ایل چهارلنگ لربختیاری
ساکن در الیگودرز. ازنا. شوشتر
. دزفول. چهارمحال و بختیاری
اندیمشک . صالح شهر. اهواز
ساکن در الیگودرز. ازنا. شوشتر
. دزفول. چهارمحال و بختیاری
اندیمشک . صالح شهر. اهواز
طایفه سرلک یکی از بزرگترین طایفه ایل بزرگ بختیاری است ما فامیلی خودمان سرلک است اسم من علی محمد که در نطنز ساکن هستیم
سرلک طایفه ای بزرگ از ایل بختیاری است . سرلک به معنای رئیس طایفه. متاسفانه بعضی از طایفه ها که در گذشته فامیلی خودشونو عوض کردن و سرلک گرفتن و العان ادعا میکنن که کلا سرلک ها از این طایفه هستا مثل آسترکی ها و . . . . .
لطفا دقت کنید که این کاملا دروغ هست و چیزی نیست که فقط من بگم وقابل توجه دوستانی که خیلی پا فشاری میکنن که این دروغ نیست میتونن بروند هم از مردم شهر الیگودرز هم روستاهای بخش های بربرود غربی و شرقی تحقیق کنند و بعد اظهار نظر کنند . در ضمن این همه اسناد و مدارکی که به دست آمده و هم در اینترنت هم در کتاب تاریخ سرلک شاخه ای از ایل بختیاری ثبت و چاپ شده پس لطفا هی اینقدر خوشونو به زور به سرک نچسبونن و به دنبال ریشه خودشان باشند این درست نیست که بل فرض مثال من العان برم فامیلی خودمو عوض کنم و آسترکی بگیرم بعد چند سال بعد نسل من بلند شه بگه آقا اصلا آسترکی طایفه ای نبوده ما تشکیلش دادیم و این همه خانوادها یی که الان آسترکی هستا در اصل سرلک هستا و آسترکی یک شاخه از طایفه سرلک هست .
لطفا دقت کنید در گذشته اکثر مردم به خاطر اقتدار و اسم و رسمی و شجاعتی که سرک ها داشتا آمدن فامیلی های خودشان را عوض کردن و سرلک گرفتن این چیزیه که در شهر الیگودرز موجود هست مثل{{آسترکی/رضایی/گودرزی/خسروی/ملکی/عیسوند/ذلقی. . . . . . }}خب این ملاک نیست که العان این خانواده ها بگویند که سرلک در اصل ما هستیم و یکی میگه آسترکی هستا و یکی میگه نه موگویی هستا و یکی میگه که. . . . . . .
من شجره نامه که مال سیصد سال پیش هست در دست دارم و مربوط به اجداد خودم هست و اگه بخوام اسم بزگان خانواده های سرلک اصل که العان در شهر الیگودرز و ازنا نام ببرم که خودش به تنهایی چند جلد کتاب میشه بنده نوادگان سرلک که از طایفه یا کوه خودمان هستا تا 9 نسل پیش را میشناسم خب زیاد نوشتم امید وارم مفید بوده باشه و این باعث بشه که بعضی از طایفه های که دندون تیز کردن برای این طایفه دست از کاراشون بردان و به خود بیان و بگردن به دنبال ریشه خودشون یا علی مددد
لطفا دقت کنید که این کاملا دروغ هست و چیزی نیست که فقط من بگم وقابل توجه دوستانی که خیلی پا فشاری میکنن که این دروغ نیست میتونن بروند هم از مردم شهر الیگودرز هم روستاهای بخش های بربرود غربی و شرقی تحقیق کنند و بعد اظهار نظر کنند . در ضمن این همه اسناد و مدارکی که به دست آمده و هم در اینترنت هم در کتاب تاریخ سرلک شاخه ای از ایل بختیاری ثبت و چاپ شده پس لطفا هی اینقدر خوشونو به زور به سرک نچسبونن و به دنبال ریشه خودشان باشند این درست نیست که بل فرض مثال من العان برم فامیلی خودمو عوض کنم و آسترکی بگیرم بعد چند سال بعد نسل من بلند شه بگه آقا اصلا آسترکی طایفه ای نبوده ما تشکیلش دادیم و این همه خانوادها یی که الان آسترکی هستا در اصل سرلک هستا و آسترکی یک شاخه از طایفه سرلک هست .
لطفا دقت کنید در گذشته اکثر مردم به خاطر اقتدار و اسم و رسمی و شجاعتی که سرک ها داشتا آمدن فامیلی های خودشان را عوض کردن و سرلک گرفتن این چیزیه که در شهر الیگودرز موجود هست مثل{{آسترکی/رضایی/گودرزی/خسروی/ملکی/عیسوند/ذلقی. . . . . . }}خب این ملاک نیست که العان این خانواده ها بگویند که سرلک در اصل ما هستیم و یکی میگه آسترکی هستا و یکی میگه نه موگویی هستا و یکی میگه که. . . . . . .
من شجره نامه که مال سیصد سال پیش هست در دست دارم و مربوط به اجداد خودم هست و اگه بخوام اسم بزگان خانواده های سرلک اصل که العان در شهر الیگودرز و ازنا نام ببرم که خودش به تنهایی چند جلد کتاب میشه بنده نوادگان سرلک که از طایفه یا کوه خودمان هستا تا 9 نسل پیش را میشناسم خب زیاد نوشتم امید وارم مفید بوده باشه و این باعث بشه که بعضی از طایفه های که دندون تیز کردن برای این طایفه دست از کاراشون بردان و به خود بیان و بگردن به دنبال ریشه خودشون یا علی مددد
نمیره هرچی بختیاری زبونه. . . هرچی سرلک. . . اونم سرلک های علی آباد
مینورسکی جهانگیر خان بختیاری را از
ایل بهداروند می دانست
***
تیره سالک. تیره مختاروند . تیره قائدوند
ایل بزرگ بختیاروند
امروزه از این تیره ها نامی به میان نمی رود
***
رضا سرلک اجداد سرلک ها را
حاج رستم و پرویز خان معرفی کرده
اجداد دو شاخه ی سرلک
پرویز خان . . . . رستم خان
الله بخش. . . . . . خسرو خان
***
تیره بزرگ شاه منصور وند طایفه خلیلی ایل منجزی بهداروند ( بختیاروند )
شاخه ی::
تش الله بخش تیره خدابخشی تیره بزرگ شمس خلیلی ( رستمی )
رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
( رستم خان آقاسی. ملکشاه. شفیع. کاظم )
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاج الدین امیر قنبر خان بختیاروند
جان محمد خان بختیاروند
شمس الدین خان بختیاروند
میرزا پلنگ خان بختیاروند
( خدابخش خان . تنبرخان. . . . )
خدابخش خان
الله بخش
-
-
-
-
-
-
-
- رستمی منجزی
ایل بهداروند می دانست
***
تیره سالک. تیره مختاروند . تیره قائدوند
ایل بزرگ بختیاروند
امروزه از این تیره ها نامی به میان نمی رود
***
رضا سرلک اجداد سرلک ها را
حاج رستم و پرویز خان معرفی کرده
اجداد دو شاخه ی سرلک
پرویز خان . . . . رستم خان
الله بخش. . . . . . خسرو خان
***
تیره بزرگ شاه منصور وند طایفه خلیلی ایل منجزی بهداروند ( بختیاروند )
شاخه ی::
تش الله بخش تیره خدابخشی تیره بزرگ شمس خلیلی ( رستمی )
رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
( رستم خان آقاسی. ملکشاه. شفیع. کاظم )
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاج الدین امیر قنبر خان بختیاروند
جان محمد خان بختیاروند
شمس الدین خان بختیاروند
میرزا پلنگ خان بختیاروند
( خدابخش خان . تنبرخان. . . . )
خدابخش خان
الله بخش
-
-
-
-
-
-
-
- رستمی منجزی
برای اطلاع :::
در قدیم ایل بزرگ بختیاروند *بهداروند *
دارای یک شاخه به نام
سالک*سلک*بود
***
کتاب شرف نامه را بخوانید
ایل حسنکیفا*حسنکی. اسنکی*بختیاروند
دارای 14طایفه بود شامل
( کردالی. کردعلی کوچک. . بجنوی. شوهان.
جلکی. مهرانی. آستورکی . . . . .
شجرنامه طایفه حسنکی
تالون
کی فار
حسن
****
شجرنامه طایفه اسدی آسترکی
اویس
بردیا
فخردین
تاجمیر خان ایلخان لر بزرگ
پدر
( احمد خان و محمد خان شیرکش. مومد )
احمد خان
زمان
شیخ میر
دهباش اسد
شاه کرم
***
در این شجرنامه نامی از جهانگیر خان بختیاروند ایلخان و پسرش خلیل خان ایل
بیگی بختیاروند ایلخان
به میان نیامده
این دو از نوادگان دختری شیخ زاهد گیلانی مبلغ مذهب شیعه
در زمان جهانگیر خان بختیاروند نام لربزرگ
به بختیاری تغییر نام داد
( طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ *هلیلی پلنگ *منجزی معروف به هفت کر بیگی
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال
*تشمال احمد خان بختیاروند ایلخان *
طایفه لوخرده منجزی
طایفه ابوالحسنی منجزی
طایفه لملمی *ملکشاه وند. شیخ محمد خالی *منجزی
طایفه مازه پهن منجزی
طایفه روا جهانگیری منجزی
طایفه نیم بنیچه *لیمونچی *منجزی
****
شجرنامه تیره شاه منصور وند خلیلی
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله خان
چهل امیر
آشتی
آقاسی خان
( هادی عالی. شفیع. رفیع. محمد. صادق. عبدالله )
-
-
-
-
-
-
**
شجرنامه تیره شمس خلیلی *رستمی پلنگ *
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
جان محمد خان
شمس الدین خان
****
شجرنامه تیره اسماعیل وند خلیلی
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاجمیر قنبر خان
یوسف خان
اسماعیل خان
( مهمد خان. آدینه خان. . . )
مهمد خان
( شیرخان - بلیل. . . )
شیرخان
حسین
احمد
ابراهیم
رمضان
جافر
ماندنی
سلطان مراد
احمد
-
-
***
طایفه تاج الدین عبدالهی
تیره ها
عبدالله وند*ابدال وند *
صالح وند
آدینه وند
نوروزی
علی وند
نجف وند
ظاهر وند
فداله وند
در قدیم ایل بزرگ بختیاروند *بهداروند *
دارای یک شاخه به نام
سالک*سلک*بود
***
کتاب شرف نامه را بخوانید
ایل حسنکیفا*حسنکی. اسنکی*بختیاروند
دارای 14طایفه بود شامل
( کردالی. کردعلی کوچک. . بجنوی. شوهان.
جلکی. مهرانی. آستورکی . . . . .
شجرنامه طایفه حسنکی
تالون
کی فار
حسن
****
شجرنامه طایفه اسدی آسترکی
اویس
بردیا
فخردین
تاجمیر خان ایلخان لر بزرگ
پدر
( احمد خان و محمد خان شیرکش. مومد )
احمد خان
زمان
شیخ میر
دهباش اسد
شاه کرم
***
در این شجرنامه نامی از جهانگیر خان بختیاروند ایلخان و پسرش خلیل خان ایل
بیگی بختیاروند ایلخان
به میان نیامده
این دو از نوادگان دختری شیخ زاهد گیلانی مبلغ مذهب شیعه
در زمان جهانگیر خان بختیاروند نام لربزرگ
به بختیاری تغییر نام داد
( طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ *هلیلی پلنگ *منجزی معروف به هفت کر بیگی
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال
*تشمال احمد خان بختیاروند ایلخان *
طایفه لوخرده منجزی
طایفه ابوالحسنی منجزی
طایفه لملمی *ملکشاه وند. شیخ محمد خالی *منجزی
طایفه مازه پهن منجزی
طایفه روا جهانگیری منجزی
طایفه نیم بنیچه *لیمونچی *منجزی
****
شجرنامه تیره شاه منصور وند خلیلی
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله خان
چهل امیر
آشتی
آقاسی خان
( هادی عالی. شفیع. رفیع. محمد. صادق. عبدالله )
-
-
-
-
-
-
**
شجرنامه تیره شمس خلیلی *رستمی پلنگ *
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
جان محمد خان
شمس الدین خان
****
شجرنامه تیره اسماعیل وند خلیلی
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاجمیر قنبر خان
یوسف خان
اسماعیل خان
( مهمد خان. آدینه خان. . . )
مهمد خان
( شیرخان - بلیل. . . )
شیرخان
حسین
احمد
ابراهیم
رمضان
جافر
ماندنی
سلطان مراد
احمد
-
-
***
طایفه تاج الدین عبدالهی
تیره ها
عبدالله وند*ابدال وند *
صالح وند
آدینه وند
نوروزی
علی وند
نجف وند
ظاهر وند
فداله وند
رستم بیگ آقاسی
گرجی از خاندان اوندیلادزه
فاتح گرجستان
حاکم فارس
*کا خداوردی . کی گرجی. الله وردی*
لقب قوللر آقاسی*قوی لر*
معنی خاندان اوندیلادزه :::
اندیکا لادزه ( شهر اندیکا، اوندیکو ) در مسجدسلیمان محل سکونت خاندان آقاسی خان بختیاروند و لادزه همان نام قلعه دز ملکان است
لادزه::*بین دژ است*
تمام تاریخدانان نام تفنگچی های
صفوی را تفنگچی لر پیاده معرفی
کردند و آنها را تاجیک معرفی کردند
حتی آدم کور نیز با شنیدن این نام*قوللر::قوی دلیر لر*
آن را قوم لر می داند
لقب قوللر پس از نام فرمانده می امد
به معنی لر قوی*قوی دلیر لر* است
لرها از اسب برای رسیدن به میدان جنگ استفاده می کردند و پیاده جنگ
می کردند
طایفه دللر ( دلیر لر ) طایفه کوسه لر لک، طایفه الوار کارون *لرها*در ایل شاهسون بغدادی
طایفه چلبیان ( منطقه چلویان. چال چل آب. چلبیان* در اندیکا و محل سکونت ایل منجزی *منجوان* و طایفه خلیلی*حالی لی. عالی لی. حلیلی*منجزی در مسیر پل خداافرین ) )
****بعد از فتح فلسطین توسط صلاح الدین ایوبی او از سپاه لر لشگر خود
به وحشت افتاده و در صدد نابودی
آنها بر آمد ولی آنها به وطن خود بازگشتند
در جنگ های صلیبی اروپایی ها با
چشم خود جنگاوری آنها را دیدند
و از سربازان لر به وحشت افتادند
و در مورد این سربازهای ایران
سخن ها گفتند
در زمان حمله مغول به ایران آنها
تمام مناطق را تصرف کردند به جز
اتابکان لر را آنها مجبور به صلح با
قوم لر شدند
***
تاریخدانان معنی این نامها را می دانند و انها را انکار می کنند زیرا این تاریخ دانان لر نبودند
و تمام افراد مشهور را به طوایف خود نسبت می دادند
بعد از فتح گرجستان توسط آقاسی خان بختیاروند او متوجه نژاد ایرانی حاکمآن آنجا شد و در جنگ های بعدی شرکت نکرد
نام برخی از پادشاه سلسله باگراتیون معنی آن را*بغدادی *می دانند
ولی
( ( ( معنی آن::. زاگراتیون. زاگروسی ، ، اهل زاگروس ) )
نام برخی از پادشاهان گرجستان
1 - آشوت*آشتی. آشتروک*
2 - داویت*داود. دویت*
3 - واختانگ*بختیار. و اختیار. واختی*
4 - لوراساب*لهراسب. لراسب*
نام شلوار قوم لر بختیاری
شلوار داویت*دویت*است
دین آقاسی زرتشتی بود و به دین اسلام ایمان آورد
عثمانی ها بارها از او شکست خوردند
. آری حتی دشمن نیز در آن زمان به خاطر دلاوری او نام او را بر شهری گذاشت
*شهر میلاس*
دولت عثمانی هویت او را هخامنشی می داند
میر آقاسی *میراس. میلاس*
دهستان میلاس در بخش منج لردگان محل سکونت طایفه خلیلی طهماسبی.
جلیل. میلاس
طایفه محمدی میلاس در باغملک نام
جد آنها در سنگ قبرهای قدیمی شاه منصور است
نیمی از کردهای ترکیه از نژاد بختیار هستند *کر منجی*
روستای رستم بیگ در فلارد لردگان محل سکونت طایفه مال احمدی منجزی
***
خاندان گرزی*گروسی. زاگروسی*فرماندهان سپاه لر پیاده *قوللر * در دوره صفوی از ایل منجزی گر وزی بهداروند بودند
***
رستم خان بختیاروند *رستم کلاه چرمینه*در جنگ ایران و عثمانی ها در زمان شاه اسماعیل صفوی شرکت کرد در راه وطن شهید شد
رستم خان بختیاروند پدر امیر شاه حسین خان بختیاروند پدرجهانگیر خان بختیاروند ایلخان
رستم بیگ آقاسی بختیاروند پسر شاه منصور خان بختیاروند*شامصیر. شه میر* پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند
کیخسرو خان بختیاروند گروسی پسر شاه حسین خان بختیاروند برادر جهانگیر خان بختیاروند
معنی
نام زاگروس*زاگروز. زاگروتی. زاگروجی*
زاده ی گروس*زادگاه گرز به
دستان*
نام فامیلی گرجی و گرجیان در ایل بختیاری
*****
طایفه رستم ممسنی از نسل
کی گرجی *رستم بیگ آقاسی گروزی *
پسر شاه منصور *مصیری*پسر خلیل
پسر فیلی*فهلی* پسر شاه حسین خان بختیاروند*شوسنی* از طایفه خلیلی بیگیوند منجزی پلنگ.
امام قلی خان بختیاروند *کی گرجی*پسر
رستم خان آقاسی بختیاروند *کلی رکن الدوله خان. کلو کن *رستم خان پلنگ دوم پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
( ( ( ( پسران شاه حسین خان بختیاروند
جهانگیرخان*فیلتن بیگ*. خالدبیگ.
محمدی بیگ . روسگه حاکم درسیم.
محسن بیگ. یعقوب بیگ. کی قباد.
پرویز. کلاری. علی. بهلول. یوسف.
یلمون*پهلوان ما*. کیخسرو . فرخزاد
کیکاووس . ) ) )
( ( ( پسران شاه منصور
::رستم خان آقاسی. کی ماسب. قاسم. عبدالله.
کاظم. نظر. شکر. حسین. خداداد.
ملکی*مالکی. ملکشاه * ) ) )
آشتیانی ( ( کی آشتی. کی اشکی. کشکی
. شکاکی. شاکی. شاقی. ) ) )
طایفه کشکی بختیاروند
****
مافه گه حیدر خان*حیدر کور منجی*
به یاد حیدر خان پسر رستم آقاسی*میر آقاسی * پسر شاه منصورخان بختیاروند
*شاهمیر. شامصیر. مصیر*پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند پسر
جهانگیر خان بختیاروند *. فیلی. طهماسب قلی*
گرجی از خاندان اوندیلادزه
فاتح گرجستان
حاکم فارس
*کا خداوردی . کی گرجی. الله وردی*
لقب قوللر آقاسی*قوی لر*
معنی خاندان اوندیلادزه :::
اندیکا لادزه ( شهر اندیکا، اوندیکو ) در مسجدسلیمان محل سکونت خاندان آقاسی خان بختیاروند و لادزه همان نام قلعه دز ملکان است
لادزه::*بین دژ است*
تمام تاریخدانان نام تفنگچی های
صفوی را تفنگچی لر پیاده معرفی
کردند و آنها را تاجیک معرفی کردند
حتی آدم کور نیز با شنیدن این نام*قوللر::قوی دلیر لر*
آن را قوم لر می داند
لقب قوللر پس از نام فرمانده می امد
به معنی لر قوی*قوی دلیر لر* است
لرها از اسب برای رسیدن به میدان جنگ استفاده می کردند و پیاده جنگ
می کردند
طایفه دللر ( دلیر لر ) طایفه کوسه لر لک، طایفه الوار کارون *لرها*در ایل شاهسون بغدادی
طایفه چلبیان ( منطقه چلویان. چال چل آب. چلبیان* در اندیکا و محل سکونت ایل منجزی *منجوان* و طایفه خلیلی*حالی لی. عالی لی. حلیلی*منجزی در مسیر پل خداافرین ) )
****بعد از فتح فلسطین توسط صلاح الدین ایوبی او از سپاه لر لشگر خود
به وحشت افتاده و در صدد نابودی
آنها بر آمد ولی آنها به وطن خود بازگشتند
در جنگ های صلیبی اروپایی ها با
چشم خود جنگاوری آنها را دیدند
و از سربازان لر به وحشت افتادند
و در مورد این سربازهای ایران
سخن ها گفتند
در زمان حمله مغول به ایران آنها
تمام مناطق را تصرف کردند به جز
اتابکان لر را آنها مجبور به صلح با
قوم لر شدند
***
تاریخدانان معنی این نامها را می دانند و انها را انکار می کنند زیرا این تاریخ دانان لر نبودند
و تمام افراد مشهور را به طوایف خود نسبت می دادند
بعد از فتح گرجستان توسط آقاسی خان بختیاروند او متوجه نژاد ایرانی حاکمآن آنجا شد و در جنگ های بعدی شرکت نکرد
نام برخی از پادشاه سلسله باگراتیون معنی آن را*بغدادی *می دانند
ولی
( ( ( معنی آن::. زاگراتیون. زاگروسی ، ، اهل زاگروس ) )
نام برخی از پادشاهان گرجستان
1 - آشوت*آشتی. آشتروک*
2 - داویت*داود. دویت*
3 - واختانگ*بختیار. و اختیار. واختی*
4 - لوراساب*لهراسب. لراسب*
نام شلوار قوم لر بختیاری
شلوار داویت*دویت*است
دین آقاسی زرتشتی بود و به دین اسلام ایمان آورد
عثمانی ها بارها از او شکست خوردند
. آری حتی دشمن نیز در آن زمان به خاطر دلاوری او نام او را بر شهری گذاشت
*شهر میلاس*
دولت عثمانی هویت او را هخامنشی می داند
میر آقاسی *میراس. میلاس*
دهستان میلاس در بخش منج لردگان محل سکونت طایفه خلیلی طهماسبی.
جلیل. میلاس
طایفه محمدی میلاس در باغملک نام
جد آنها در سنگ قبرهای قدیمی شاه منصور است
نیمی از کردهای ترکیه از نژاد بختیار هستند *کر منجی*
روستای رستم بیگ در فلارد لردگان محل سکونت طایفه مال احمدی منجزی
***
خاندان گرزی*گروسی. زاگروسی*فرماندهان سپاه لر پیاده *قوللر * در دوره صفوی از ایل منجزی گر وزی بهداروند بودند
***
رستم خان بختیاروند *رستم کلاه چرمینه*در جنگ ایران و عثمانی ها در زمان شاه اسماعیل صفوی شرکت کرد در راه وطن شهید شد
رستم خان بختیاروند پدر امیر شاه حسین خان بختیاروند پدرجهانگیر خان بختیاروند ایلخان
رستم بیگ آقاسی بختیاروند پسر شاه منصور خان بختیاروند*شامصیر. شه میر* پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند
کیخسرو خان بختیاروند گروسی پسر شاه حسین خان بختیاروند برادر جهانگیر خان بختیاروند
معنی
نام زاگروس*زاگروز. زاگروتی. زاگروجی*
زاده ی گروس*زادگاه گرز به
دستان*
نام فامیلی گرجی و گرجیان در ایل بختیاری
*****
طایفه رستم ممسنی از نسل
کی گرجی *رستم بیگ آقاسی گروزی *
پسر شاه منصور *مصیری*پسر خلیل
پسر فیلی*فهلی* پسر شاه حسین خان بختیاروند*شوسنی* از طایفه خلیلی بیگیوند منجزی پلنگ.
امام قلی خان بختیاروند *کی گرجی*پسر
رستم خان آقاسی بختیاروند *کلی رکن الدوله خان. کلو کن *رستم خان پلنگ دوم پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
( ( ( ( پسران شاه حسین خان بختیاروند
جهانگیرخان*فیلتن بیگ*. خالدبیگ.
محمدی بیگ . روسگه حاکم درسیم.
محسن بیگ. یعقوب بیگ. کی قباد.
پرویز. کلاری. علی. بهلول. یوسف.
یلمون*پهلوان ما*. کیخسرو . فرخزاد
کیکاووس . ) ) )
( ( ( پسران شاه منصور
::رستم خان آقاسی. کی ماسب. قاسم. عبدالله.
کاظم. نظر. شکر. حسین. خداداد.
ملکی*مالکی. ملکشاه * ) ) )
آشتیانی ( ( کی آشتی. کی اشکی. کشکی
. شکاکی. شاکی. شاقی. ) ) )
طایفه کشکی بختیاروند
****
مافه گه حیدر خان*حیدر کور منجی*
به یاد حیدر خان پسر رستم آقاسی*میر آقاسی * پسر شاه منصورخان بختیاروند
*شاهمیر. شامصیر. مصیر*پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند پسر
جهانگیر خان بختیاروند *. فیلی. طهماسب قلی*
شما لک ها اول گفتید لریم بعد گفتید کردیم
بعد *لر وکرد*. بعد قوم لکستان
. بعد پارت
******
ایل لر لک جدا شده از شاخه اولک*آ لک*
ایل بزرگ لر بختیاروند
سلسله لر زند
کریم خان لر زند معروف به تشمال
کلمه تشمال یک کلمه لری است
لقب تشمال به معنی رئیس ایل
***
طایفه کوسه لر لک در ایل ترک شاهسون بغدادی
***
به گفته تاریخ دان ها
کلمه کرد نام قوم نیست و روش زندگی است::رمه گردان
****
کردین *کولدین*
لباس چوپانان
****
آریایی ها سرزمین آشور را فتح کردند
ایل سورانی ساکن در شمال عراق و کشور سوریه باقیمانده ی قوم آشور*آسور&
است ایل سورانی
تمام طوایف قوم لر را
کرد معرفی می کند
مردم سوریه نژاد خود را آشوری می دانند
*آشوریه:آسوریه*
در زمان ساسانیان نام این منطقه
آسورستان *آسوران. آسوریان*
***
ایل کرمانج خود را از نسل بختیار و پسرش
بیژن می دانند
بختیار جد ایل لر بختیاری
نام کرمانشاه همان *کرمانجاه*است
و نام قبلی آن باختران *بختیاران * بود
بعد *لر وکرد*. بعد قوم لکستان
. بعد پارت
******
ایل لر لک جدا شده از شاخه اولک*آ لک*
ایل بزرگ لر بختیاروند
سلسله لر زند
کریم خان لر زند معروف به تشمال
کلمه تشمال یک کلمه لری است
لقب تشمال به معنی رئیس ایل
***
طایفه کوسه لر لک در ایل ترک شاهسون بغدادی
***
به گفته تاریخ دان ها
کلمه کرد نام قوم نیست و روش زندگی است::رمه گردان
****
کردین *کولدین*
لباس چوپانان
****
آریایی ها سرزمین آشور را فتح کردند
ایل سورانی ساکن در شمال عراق و کشور سوریه باقیمانده ی قوم آشور*آسور&
است ایل سورانی
تمام طوایف قوم لر را
کرد معرفی می کند
مردم سوریه نژاد خود را آشوری می دانند
*آشوریه:آسوریه*
در زمان ساسانیان نام این منطقه
آسورستان *آسوران. آسوریان*
***
ایل کرمانج خود را از نسل بختیار و پسرش
بیژن می دانند
بختیار جد ایل لر بختیاری
نام کرمانشاه همان *کرمانجاه*است
و نام قبلی آن باختران *بختیاران * بود
طایفه بزرگ سرلک بختیاری
امیدوارم روزى فرهنگستان علوم - ادب - معارف و همچنین فدراسیون هاى قومی مجهز به بانک هاى اطلاعاتی بسیار قوی در ایران داشته باشیم تا با استناد به اسناد و کتب تاریخی وبهره گیرى از تیم هاى پژوهشی و بدور ازروش هاى سلیقه اى به توان به نظرى قاطع درخصوص مواردى همچون تیره هاى سرلک طایفه هاى ایل بختیارى، دسترسی داشته باشیم وبجاى این بحث وگفتگوهاى خسته کننده و وقت هدرده به گپ و گفت هاى دوستانه و سازنده در زندگی و آینده قوم لر و ایل بختیارىبه پردازیم.
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند معروف به هفت کر بیگی
1 - شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
2 - شیخ تاج الدین خان بختیاروند
3 - شیخ مهدی خان بختیاروند
4 - احمد خان بختیاروند
5 - بلیتی خان بختیاروند
6 - اردشیر خان بختیاروند
7 - خیرالدین خان بختیاروند
هفت تیره اصلی
شاه منصور وند ( آشتی وند )
تاجدی وند
مهدی پور
احمدوند
بلیتی وند*بلی*
اردشیروند*شهروند*
خیری وند
****
شجرنامه و
ایلخان لر بختیاری از نسل جهانگیر خان بختیاروند
رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
قاسم خان بختیاروند ایلخان
( احمد خان بختیاروند ایلخان - ابوالفتح خان بختیاروند )
احمد خان بختیاروند ایلخان
جلال خان بختیاروند
طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال
تیره جلال وند
تیره حسینوند ( سوند )
حسین خان پسر ابوالفتح خان بختیاروند
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
تاج الدین خان بختیاروند
عبدالله خان بختیاروند
الهی خان بختیاروند
نجف آقا بختیاروند
****
جهانگیر خان بختیاروند از طرف مادر
با شاهان صفوی فامیل بود
مادر جهانگیر خان بختیاروند دختر
شیخ علی اسماعیل گیلانی ( بابازاهد )
مریدان بابا زاهد گیلانی از ایل منجزی بهداروند هستند
شیخ تاج الدین ابراهیم گیلانی
جمالدین علی
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
شیخ علی اسماعیل گیلانی ( بابازاهد )
دختر شیخ همسر امیر شاه حسین خان بختیاروند
مزار شیخ بابازاهد گیلانی در منطقه چلو آمریکا واقع شده
***
در قوم لر بختیاری وقتی می خواهد نسب
کسی را بگویند
نژاد پدر او را می گویند نه مادر
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان از نژاد ایل لر بختیاروند و جد ایل منجزی بهداروند
به دلیل فامیلی جهانگیر خان بختیاروند با
شاهان صفوی بسیاری از طوایف
لر بختیاری از او و پسرانش
سرپیچی می کردند
و باعث کشته شدن
خلیل خان ایل بیگی و احمد خان بختیاروند ایلخان و ابوالفتح خان بختیاروند شدند
***
شجرنامه شاهان صفوی و فامیلی با شیخ
زاهد گیلانی
شیخ تاج الدین ابراهیم گیلانی ( زاهد گیلانی )
دختر شیخ همسر شیخ صفی الدین اردبیلی
شیخ صفی الدین اردبیلی جد شاهان صفوی
-
-
-
-
-
-
-
شیخ حیدر
شاه اسماعیل صفوی
شاه طهماسب صفوی
***
طایفه آسترکی جدا شده از ایل کهن
حسنکی ایل لر بختیاروند
****
شجرنامه تیره شاه منصور وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاجمیر قنبر خان ( تاج الدین ) بختیاروند
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله خان
چهل امیر
آشتی آقا ( آقا آشتیانی )
آقاسی
هادی
-
-
-
-
-
-
-
****
شجرنامه
تیره اسماعیل وند خلیلی
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
( عالی ویسی. عزیز خان. یوسف خان.
جان محمد خان. . . )
یوسف خان بختیاروند
اسماعیل خان بختیاروند
( مهمد خان . آدینه خان )
مهمد خان
شیرخان
-
-
-
-
***
تیره آدینه وند طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
**
شجرنامه تیره شمس خلیلی ( رستمی )
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاجمیر قنبر خان بختیاروند
جان محمد خان بختیاروند
شمس الدین خان بختیاروند
میرزا پلنگ خان بختیاروند
خدا بخش خان بختیاروند
-
-
-
-
-
-
****
سرلک ها از نسل رستم خان آقاسی بختیاروند خلیلی منجزی بهداروند هستند
سرلک همان شاخه سالک ایل لر بختیاروند است که امروزه فقط نامی از آن مانده
جناب اقای رضا سرلک زحمات شما قابل ستایش است . شخصی مثل اقای علی بهرامسری استرکی که به شما ونوشته هایتان توهین میکند . شخصی پر ادعا وبسیار پوچ است . وعالم نماست . من به شخصه از زحمات شما تشکر میکنم وهمچنین تمامی برادران سرلک و نگذارید افراد حسود ونا اهل باعث تفرقه شوند با سپاس
اقای علی بهرامسری اگر بزرگی طایفه سرلک ومنش اقای رضا سرلک شما را ازرده خاطر نموده این مشکل شماست میخواستی با نقد کردن کتاب اقای سرلک خودت را اسطوره جلوه بدهی دریغ از اینکه چهره واقعیت را اشکار کردی بجای اینکه این همه مهملات بنویسی وتحویل بدهی وقتت را صرف خودسازی کنی
جوابه پوریا بختیاری منجزی پارسی زاد از تهران به اقایان استرکی اولاد تاجمیرخان قاتل خلیل خان ؛ رجبعلی ها و علیقلی ها و علیمردونی ها :
نسب نانه اینجانب بشرح زیر است:
۱پوریا بختیاری منجزی پارسی زاد
۲یوسف بختیاری منجزی
۳آ کریم بختیاری منجزی بختیاروند
۴آ شیخ محمد عالی خان بختیاری منجزی بختیاروند.
۵شیخ بالی ( حسام الدین برادر وی ) بختیاری منجزی بختیاروند
۶ابدال خان بختیاری
۷علی صالح ( علی صالح اسماعیل ) بختیاری
۸یوسف خان بختیاری
۹شیخ تاج الدین امیر قنبر بختیاری
۱۰رستم خان اقاسی بختیاری
۱۱شاه منصور خان بختیاری
۱۲خلیل خان بختیاری
۱۳جهانگیر خان بختیاری
۱۴امیرشاه حسین خان بختیاری
۱۵رستم خان پلنگ بختیاروند بختیاری ( رستم کلاه چرمینه )
۱۶سهراب خان بختیاری
۱۷ابوالحسن خان بختیاری
نامبردگان احفاد سلاطین ساسانی از طایفه مارافی از ایل پارس از قوم اریایی بوده و نام طایفه انان بختیاری است همان طایفه ای که در جنگ های صلیبی فاتح بیت المقدس شدند
کلیه اسناد و مدا ک جهت رفع شک و شبهه به تایید بنیاد ایرانشناسی وابسته به نهاد دیاست جمهوری و ایرانشناسی دانشگاه ماربورگ به همراه فرامین و اسناد و مدا ک تایید حرف اقایان رضا سرلک و اقایان زلقی و طوایف و تیرهای دیگر اولاد امیرشاه حسین خان و جهانگیر خان و خلیل خان بختیاری از طایفه بختیاری در وبلاگ شخصی اینجانب گنجانده شده است
به ادرس وبلاگ بنده رجوع نمایید
Pouriaparsyzad. blogfa. com
اقای استرکی محکوم است چون دشمنی دیرینه انان از دوره مادها با طوایف پارس شروع شده است ؛ایل سنجابی کرمانشاه ( اولاد شیخ زاهد گیلانی مدرس شیخ صفی الدین اردبیلی و اولاد پیامبر ص و همچنین برخی اقوام ماد در کردستان و کرمانشاه شخصیت این اقارا میشناسند بزرگان لربزرگ و بختیاری با حرف روباهان مکاری که از نیاکانشان درس ترور و رقابت مکارانه و نامشروع در بدست اوردن مطاع دنیوی را با ناجوانمردی و رقابت نامشروع و ناسالم پشت در پشت یاد گرفته اند؛ جایگاهی در میان اولاد حضرت علی و امام حسین و بی بی شهربانو ( دختر یزدگرد و مادر امام سجاد و ائمه اطهار بدست نخواهند اورد ؛دست ناپاکتان کوتاه و دشمنی با خاندان پیامبر اسلام و اولاد یزدگرد ساسانی ( طایفه بختیاری ) پدزن امام حسین ( ع ) ریشه در مادی بودن تان دارد ؛
تاجمیر خان بدستور شاهان صفوی به قتل رسید کینه و دلخوری شما از ان دوره با اولاد امیر بزرگ جهانگیر خان شروع شد .
نسب نانه اینجانب بشرح زیر است:
۱پوریا بختیاری منجزی پارسی زاد
۲یوسف بختیاری منجزی
۳آ کریم بختیاری منجزی بختیاروند
۴آ شیخ محمد عالی خان بختیاری منجزی بختیاروند.
۵شیخ بالی ( حسام الدین برادر وی ) بختیاری منجزی بختیاروند
۶ابدال خان بختیاری
۷علی صالح ( علی صالح اسماعیل ) بختیاری
۸یوسف خان بختیاری
۹شیخ تاج الدین امیر قنبر بختیاری
۱۰رستم خان اقاسی بختیاری
۱۱شاه منصور خان بختیاری
۱۲خلیل خان بختیاری
۱۳جهانگیر خان بختیاری
۱۴امیرشاه حسین خان بختیاری
۱۵رستم خان پلنگ بختیاروند بختیاری ( رستم کلاه چرمینه )
۱۶سهراب خان بختیاری
۱۷ابوالحسن خان بختیاری
نامبردگان احفاد سلاطین ساسانی از طایفه مارافی از ایل پارس از قوم اریایی بوده و نام طایفه انان بختیاری است همان طایفه ای که در جنگ های صلیبی فاتح بیت المقدس شدند
کلیه اسناد و مدا ک جهت رفع شک و شبهه به تایید بنیاد ایرانشناسی وابسته به نهاد دیاست جمهوری و ایرانشناسی دانشگاه ماربورگ به همراه فرامین و اسناد و مدا ک تایید حرف اقایان رضا سرلک و اقایان زلقی و طوایف و تیرهای دیگر اولاد امیرشاه حسین خان و جهانگیر خان و خلیل خان بختیاری از طایفه بختیاری در وبلاگ شخصی اینجانب گنجانده شده است
به ادرس وبلاگ بنده رجوع نمایید
Pouriaparsyzad. blogfa. com
اقای استرکی محکوم است چون دشمنی دیرینه انان از دوره مادها با طوایف پارس شروع شده است ؛ایل سنجابی کرمانشاه ( اولاد شیخ زاهد گیلانی مدرس شیخ صفی الدین اردبیلی و اولاد پیامبر ص و همچنین برخی اقوام ماد در کردستان و کرمانشاه شخصیت این اقارا میشناسند بزرگان لربزرگ و بختیاری با حرف روباهان مکاری که از نیاکانشان درس ترور و رقابت مکارانه و نامشروع در بدست اوردن مطاع دنیوی را با ناجوانمردی و رقابت نامشروع و ناسالم پشت در پشت یاد گرفته اند؛ جایگاهی در میان اولاد حضرت علی و امام حسین و بی بی شهربانو ( دختر یزدگرد و مادر امام سجاد و ائمه اطهار بدست نخواهند اورد ؛دست ناپاکتان کوتاه و دشمنی با خاندان پیامبر اسلام و اولاد یزدگرد ساسانی ( طایفه بختیاری ) پدزن امام حسین ( ع ) ریشه در مادی بودن تان دارد ؛
تاجمیر خان بدستور شاهان صفوی به قتل رسید کینه و دلخوری شما از ان دوره با اولاد امیر بزرگ جهانگیر خان شروع شد .
پوریا بختیاری منجزی پارسی زاد از تهران ۰۹۳۵۱۰۴۲۸۳۴ پیامک نمایید ١٤:٠٧ - ١٣٩٨/٠٣/٠٥
جوابیهاقای پوریا بختیاری منجزی پارسی زاد از تهران به اقایان استرکی اولاد تاجمیرخان قاتل خلیل خان بختیاری منجزی بختیاروند ؛ رجبعلی ها و علیقلی ها و علیمردونی ها :
نسب نانه اینجانب بشرح زیر است:
۱پوریا بختیاری منجزی پارسی زاد.
۲یوسف خان بختیاری منجزی بختیاروند .
۳آ کریم خان بختیاری منجزی بختیاروند.
۴آ شیخ محمد عالی خان بختیاری منجزی بختیاروند.
۵شیخ بالی ( حسام الدین برادر وی ایلخانی ) بختیاری منجزی بختیاروند ( دوره زندیه تاقاجار )
۶ابدال خان بختیاری ( ایلخانی ) ( زندیه )
۷علی صالح ( علی صالح اسماعیل ) بختیاری ( افشاریه تازندیه )
۸یوسف خان بختیاری ( ایلخانی ) ( صفویه تا افشار )
۹شیخ تاج الدین امیر قنبر بختیاری ( ایلخانی ) ( صفویه )
۱۰رستم خان اقاسی بختیاری ( ایلخانی ) ( صفویه )
۱۱شاه منصور خان بختیاری ( ایلخانی ) ( صفویه )
۱۲خلیل خان بختیاری ( ایلخانی ) ( شهید ترور ؛ توطئه طایفه استرکی با تحریک ذهن عمومی مردم و بدبین سازی و تولید بدبینی و بدگویی نسبت به وی و اولاد پیامبر ؛اولاد تاجمیر استرکی که بدست شاه صفوی بدار عبرت اویخته شد ) ( صفویه )
۱۳جهانگیر خان بختیاری ( ایلخانی ) ( صفویه )
۱۴امیرشاه حسین خان بختیاری ( ایلخانی )
۱۵رستم خان پلنگ بختیاروند بختیاری ( رستم کلاه چرمینه ) ( ایلخانی ) ( شهید جنگ عثمانی )
۱۶سهراب خان بختیاری
۱۷ابوالحسن خان بختیاری
نامبردگان احفاد سلاطین ساسانی از طایفه مارافی از ایل پارس از قوم اریایی بوده و نام طایفه انان بختیاری است همان طایفه ای که در جنگ های صلیبی به همراه صلاح الدین ایوبی فاتح بیت المقدس شدند .
کلیه اسناد و مدا ک جهت رفع شک و شبهه به تایید بنیاد ایرانشناسی وابسته به نهاد ریاست جمهوری و واحد ایرانشناسی دانشگاه ماربورگ المان و واحدایرانشناس و اسلام شناسی دانشگاههای خارج از ایران درکلیه کشورهای جهان که تفاهم نامه همکاری انان با وزارت علوم و دانشگاههای بزرگ ایران در حوزه ایرانشناسی و اسلام شناسی به امضا مسولین رسید .
فرامین صادره از دربار ایران از دوره ایلخانان مغول تا پهلوی به همراه سایر مکاتبات و اسناد و مدار ک مورد تایید دادگاههای جهانی و همچنین ایران عزیز اسلامی در راستای تایید و تصدیق صحت ادعای اقایان رضا سرلک و اقایان زلقی و طوایف و تیرهای دیگر که اولاد و احفاد واعقاب اامیرشاه حسین خان بختیاری و جهانگیر خان بختیاری منجزی و خلیل خان بختیاری منجزی از طایفه بختیاری در وبلاگ شخصی اینجانب گنجانده شده است .
به ادرس وبلاگ بنده رجوع نمایید
Pouriaparsyzad. blogfa. com
اقای استرکی محکوم است چون دشمنی دیرینه انان از دوره مادها با طوایف پارس شروع شده است ؛ایل سنجابی کرمانشاه ( اولاد شیخ زاهد گیلانی مدرس شیخ صفی الدین اردبیلی و اولاد پیامبر ص نیای بزرگ اقایان سرلک و سایر عزیزان در دوره صفوی بوده است.
همچنین برخی اقوام ماد در کردستان و کرمانشاه شخصیت این اقارا میشناسند بزرگان لربزرگ و بختیاری با حرف روباهان مکاری که از نیاکانشان درس ترور و رقابت مکارانه و نامشروع در بدست اوردن مطاع دنیوی را با ناجوانمردی و رقابت نامشروع و ناسالم پشت در پشت یاد گرفته اند؛ جایگاهی در میان اولاد حضرت علی و امام حسین و بی بی شهربانو ( دختر یزدگرد و مادر امام سجاد و ائمه اطهار بدست نخواهند اورد ؛دست ناپاکتان کوتاه و دشمنی با خاندان پیامبر اسلام و اولاد یزدگرد ساسانی ( طایفه بختیاری ) پدزن امام حسین ( ع ) ریشه در رقابت نامشروع از دوره ماد و پارس دارد ؛
تاجمیر خان بدستور شاهان صفوی به قتل رسید کینه و دلخوری شما از ان دوره با اولاد امیر بزرگ لر بزرگ سپهبدجهانگیر خان وسپهبد شهید خلیل خان بختیاری منجزی بختیاروند شروع شد .
نتایج به بار امده از عملکر د رقت انگیز و بیشرمانه این اقایان در جامعه لر وایران متوجه شخصصیت این اشخاص خواهد بود و هیچ گونه مسولیتی در قبال این اقایان به عهده طایفه بختیاری ( منجزی سرلک زلقی موگویی ممیوند بهداروند و دیگر عزیزان نخواهد بود ؛عاقبت هر انچه کاشت برزرگر همان ردو خواهد ؛هر چه اندیشید زندگی خواهد کرد ؛چگونه اندیشید؟ که همانگونه زندگی کرده و میکند؟
والسلام علیکم و ال حمه و برکاته
والسلام علیکم و ال حمه و برکاته
ضمیمه کتاب طایفه سرلک تراز شاخه ای کهن از ایل بختیاری - قسمت سوم
فروش ملک غلامحسین خان سرلک به محمدعلی خان بسحق
2 - طایفه سرلک از نظر اهمیت و پیوستگی تاریخی چهارصدساله
از زمانی که خلیل خان فرزند جهانگیرخان حاکم کل بختیاری توسط شاه عباس دوم ملقب به خان شد از آن به بعد نام تمام فرزندان و نوادگانش را با همین لقب ذکر کرده اند. دلیل مستند آن این است که تمام اسنادی که هم زمان و پس از آن در این 350 سال به نام سرلک ها موجود است بلا استثناء با لقب خان نوشته شده اند. این رسم و سنت خوب بختیاریان است که خانواده ها را به حرمت اجدادشان احترام می گذارند، ثروتمند باشند یا نباشند.
اینک از بین سیصد برگ اسناد مختلف طایفه سرلک بختیاری برای خلاصه کردن مطلب، هر چند سال یک نمونه ارائه می شود تا شاهدی بر اثبات قدمت و شوکت دیرینه و پیوسته این طایفه از بختیاری در این چهارصد سال باشد که همیشه نامشان با القاب خاص بزرگان آورده شده است.
1. 351 سال قبل به تاریخ 1086 ق. کتاب طایفه سرلک شاخه ای کهن از ایل بختیاری سند شماره 1 صفحه 319 با عبارات: رفعت و معالی پناه ابن سیاوس خان �سرلک� ملکی را در حومه الیگودرز خریداری کرده است.
2. 336 سال قبل در تاریخ 1101 ق. سندی که اخیراً بدست آمده و منتشر نشده و تصویر و بازخوانی آن در پایان بخش آمده است با عبارت عبدالرضا خان سرلک ولد عباس خان سرلک بختیاری چند روستای دربست را در دشت لالی به مبلغ 330 تومان به مؤمن خان ولد هاشم خان زلقی فروخته است.
3. 334 سال قبل در تاریخ 1103 ق. کتاب طایفه سرلک . . . سند شماره 2 صفحه 266 پرویزخان و هوشنگ خان و سبزعلی خان و خدیجه خانم کلهم سرلک بختیاری هفت لنگ، ملکی را در چقادالانی و مور زرین فروخته اند.
4. 329 سال قبل به تاریخ 1108 ق. سندی که اخیراً بدست آمد و منتشر نشده و تصویر و بازخوانی آن در پایان بخش آمده است با عبارت عالیجاه عبدالرضا خان سرلک بختیاری، شش دانگ روستای بلوع را به مبلغ 95 تومان به مومن خان زلقی فروخته است.
5. 306 سال قبل به تاریخ 1131 ق. کتاب طایفه سرلک. . . سند شماره 4 صفحه 268 عالی شان یوز باشی عالی خلف سلطان خسرو سرلک بختیاری ملکی را در حومه الیگودرز خریده است.
6. 278 سال قبل به تاریخ 1158 ق. کتاب طایفه سرلک . . . صفحه 85 حکم کریم خان زند به حاج پرویز خان سرلک و بخشیدن مالیات روستایش.
7. 272 سال قبل به تاریخ 1165 ق. کتاب طایفه سرلک سند شماره 5 صفحه 268 آمولاسرلک فرزند سلطان خسرو سرلک بختیاری ملکی از حومه الیگودرز خریداری کرده است.
8. 268 سال قبل به تاریخ 1169 ق. سندی که اخیراً بدست آمده و منتشر نشده است، تصویر آن در پایان بخش آمده است، با عبارت: عالیجاه رفیع جایگاه غلامحسین خان سرلک ولد مرحوم خسرو خان سرلک، ملکی را در میان کوه عربستان با اشکفت خانی با پاریو فروخته است.
9. 251 سال قبل به تاریخ 1186 ق. سندی که اخیراً بدست آمده و منتشر نشده و تصویر آن در پایان بخش آمده است با عبارت . . . عزت همراه مرتضی قلی خان سرلک ولد حاج رستم خان سرلک ملکی را در منطقه مکدین به مومن خان زلقی فروخته است.
10. 208 سال قبل به تاریخ 1228 ق. کتاب طایفه سرلک عقدنامه شماره 1 زوج اسدالله خان سرلک بختیاری زوجه علیاجناب زبده المستورات دوران پریناز خانم
11. 206 سال قبل به تاریخ 1231 ق. نوشته شده است، محمدرضاخان ولد مرحوم حاج دینارخان سرلک ملکی را به محمد علی خان بوسحاق فروخته است. ( توضیح اینکه این حاج دینارخان سرلک، از نوادگان حاج دینار بزرگ نیای سرلک ها است ) . تصویر آن در پایان بخش آمده است.
12. 191 سال قبل به تاریخ 1246 ق. کتاب طایفه سرلک عقدنامه شماره 3 زوج عالی جاه . . . سهراب خان سرلک بختیاری . . . زوجه باکره . . . . پری خانم بنت الله بخش خان سرلک بختیاری.
13. 186 سال قبل به تاریخ 1250ق. حکم محمدشاه منصوب کردن عالی جاه محمد خان سرلک به سرکردگی سواران سرلک بختیاری کتاب طایفه سرلک . . . صفحه 81.
14. 176 سال قبل به تاریخ 1260 ق. کتاب طایفه سرلک، سند شماره 9 صفحه شماره 272 عالی جاه . . . آقا سلیمان ولد . . . عالیجاه . . . باقرخان سرلک. ملکی را فروخته است.
15. 151 سال قبل به تاریخ 1286 ق. کتاب طایفه سرلک، عقدنامه شماره 5 زوج مرتضی قلی خان سرلک بختیاری . . . زوجه مستوره . . . سارا خانم بنت آقا خان سرلک صفحه 102.
16. 116 سال قبل به تاریخ 1320 ق. سندی که اخیراً بدست آمده است. شکایت فرزندان علی اکبر خان و ابوتراب خان سرلک و دیگران به صدر اعظم مظفرالدین شاه، برای پس گرفتن 60 روستای مصادره خود نوشته اند و تصویر آن در صفحات از 32 به بعد آمده است.
17. 81 سال قبل به تاریخ 1314 شمسی. شعر کدخدا ملاشنبه هیودی در مورد خلیل خان سرلک. در پایان بخش آمده است.
18. 81 سال قبل به تاریخ 1314 شمسی. کتاب طایفه سرلک . . . صفحه 83 فرمان رضا قلی میرزا حاکم لرستان به حسین خان سرلک.
ضمناً سه مورد از املاک فوق را مومن خان ولد هاشم خان، خان زلقی به مبلغ 516 تومان خریده است که معادل بهای چهار تا پنج روستای شش دانگ در آن زمان می باشد.
این نیز قابل توجه و افتخار است که قوم سرلک بختیاری باید از فرهنگ والائی برخوردار باشند که با همه فراز و نشیبی که در طول تاریخ چهارصد ساله خود داشته، اسناد تاریخی و اجتماعی اقتصادی طایفه خود را حفظ کرده اند و آنچه درباره این قوم نوشته می شود مستند است و تکیه بر اسناد معتبر دارد و خاطره نویسی نیست.
اینطور که در وبلاگ بعضی از هم تباران بختیاری آمده است: خانواده های دیگری هم ادعا دارند که فرزندان خلیل خان هستند. ممکن است درست بگویند، چون این بزرگان با داشتن قلعه های متعدد که در منطقه بختیاری داشتند یقیناً زن های متعددی هم در این قلعه ها داشتند و بالطبع دارای فرزندان متعددی هم بودند. پس ادعای یکی باعث نفی دیگری نیست. منتهی هر کدام از این مدعیان باید سند معتبر ارائه دهد.
سرلک ها معتقد هستند مکنت و اصالت خانوادگی را قبل از جهانگیرخان هم داشته اند همچنانکه محقق عالیقدر شرف الدین بدلیسی در کتاب شرفنامه می نویسد: شاه طهماسب میر تا جمیر را به قتل رساند و میر جهانگیر را که از متعینان آن آلوس است به جای او نشاند و کلمه اعیان بکار برده است و بدین گونه او را از اعیان و بزرگان بختیاری معرفی می کند.
3 - طایفه سرلک بختیاری از نظر اعتبار و اهمیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و روابط با دولتمردان:
از این به بعد که ابتدای حکومت قاجاریه است، سرپرستی سرلک ها را تا اواسط سلطنت فتحعلیشاه قاجار، حاج رستم خان بختیاری عهده دار شد و پس از او پسرش خسروخان سرلک که شرح حال او علاوه بر اینکه در کتاب طایفه سرلک شاخه ای کهن از ایل بختیاری صفحه 50 آورده شده است به طور جداگانه نیز با اسناد جدیدی که بدست آمده تحت عنوان خسروخان سرلک بختیاری در ذیل آمده و در اینترنت هم قابل رویت است.
این پدر و پسر از لطفعلی خان زند تا اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، قدرتمندترین مردان طایفه سرلک از قوم بختیاری بودند که در منطقه وسیع املاک سرلک ها از حومه الیگودرز تا چمن سلطان، خمین و خوانسار و گلپایگان و کمره و سیلاخور، با اقتدار کامل زندگی می کردند. این مناطق به دوبخش مستقل حکومتی تحت نظارت حاکم گلپایگان عبدالله میرزا حشمت الدوله و پسران و حاکم بروجرد احتشام الدوله که هر دو از شاهزادگان قاجار بودند تقسیم می شدند.
حاکمان مختلف این دو منطقه از ابتدای سلطنت قاجاریه تا مظفرالدین شاه 1314 قمری هرگاه از جهات مختلف نیاز به کمک داشتند یا با مشکلی روبرو می شدند از خوانین سرلک بختیاری کمک می گرفتند، زیرا سرلک ها در این مناطق بیش از یکصد روستای دربست داشتند که میراث چند صد ساله اجدادی آنها بود انتهای صفحه 26 و در این دو منطقه صاحب نفوذ و قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیار بودند.
عکس خسروخان سرلک بختیاری و برادرش سهراب خان سرلک بختیاری
اینک چند نمونه مستند ارائه می شود:
1. در سال 1250 قمری هنگامی که فتحعلی شاه می میرد و حکومت متزلزل قاجار ضعیف تر می شود، شاهزاده حیدرقلی میرزا، حاکم گلپایگان و شهرهای مجاور، هوس حمله به اصفهان می کند که حکومت آنجا را به دست آورد؛ مشاورانش می گویند از خوانین بختیاری کمک بگیر، او نیز طی نامه هایی درخواست کمک می کند. ابتدا خسروخان سرلک بختیاری ( عکس فوق ) در مدت سه روز با چهار هزار سوار و یک هزار پیاده، آماده خدمت می شود. بهرام خان بُسّاک هم به مدت یک هفته سه هزار نفر پیاده و سوار آماده می کند. بقیه بختیاریان هر کدام کمتر از هزار نفر آماده می شوند ولی به سبب بیمار شدن شاهزاده، حمله انجام نمی گیرد. ( سفرنامه رضاقلی میرزا نوه فتحعلیشاه، صفحه 22 تا 25 و کتاب طایفه سرلک . . . صفحه 53 )
2. در سال 1261 قمری الله قلی میرزا حاکم بروجرد، در نظر داشت توسط بختیاریان سرلک بعضی کارهای خود را پیش ببرد. محمودخان کاشانی که وزیرش بود از کارهایش اطلاع پیدا کرد و راهی تهران شد. الله قلی میرزا از ترس اینکه مبادا محمودخان کارهای او را به ناصرالدین شاه گزارش کند، به خسروخان سرلک نامه ای نوشت و از او خواست که چند سوار بفرستد و محمودخان را در راه تهران دستگیر نماید، اما محمودخان که چنین مسئله ای را حدس زده بود، راه برگرداند و از بیراهه رفت. البته معلوم نیست خسروخان به این کار اقدام کرد یا نه؟ ( خلاصه الاعصار یا تاریخ البختیار صفحه 431 و ناسخ التواریخ سلاطین قاجار جلد 3 صفحه 79 )
3. در سال 1265 قمری که قتل خسروخان سرلک بختیاری اتفاق افتاد شاهزاده احتشام الدوله حاکم بروجرد و بختیاری، برای سرکوبی بعضی بختیاریان به منطقه بختیاری رفت و با نامردی سه تن از بختیاریان را دعوت کرد و به محض ورود آنها را به زنجیر کشید و از آنجا تا چمن فتح آباد پیش رفت ولی چون جرات حمله به خسروخان سرلک را نداشت، ( به سفارش امیرکبیر که قبلاً به او گفته بود ) به سوارانش گفت: با خسروخان نمی توان منازعه کرد. او همیشه به دیدار من می آید. این کَرَت که آمد او را دستگیر کنید. از طرفی خسروخان که به شاهزاده وقعی نمی گذاشت و از برنامه موزیانه او هم اطلاعی نداشت، وقتی شنید احتشام الدوله به منطقه آمده است طبق معمول با پنجاه سوار به دیدارش رفت و کنار خیمه او چادر زد و وارد خیمه شاهزاده شد. سربازان صبر کردند تا شب که هوا تاریک شد هنگام شام به ناجوانمردی، خسروخان را دستگیر کردند و شبانه به تهران حرکت دادند و سوارانش را خلع سلاح کردند و اسبانشان را گرفتند و رهایشان کردند. خسروخان را به تهران بردند و فرصت ندادند ناصرالدین شاه از شکار برگردد. او را در یک انباری خفه کردند ( خلاصه الاعصار فی تاریخ البختیار صفحه 433 ) . ( یقیناً می ترسیدند اگر او را مانند دیگران به میدان اعدام ببرند ممکن است بختیاریان به تعقیبش آمده باشند و او را نجات دهند ) .
خسروخان سرلک شخصیت برجسته قوم بختیاری که بکلی ناشناس مانده بود از زمان فتحعلیشاه و محمدشاه تا اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، قدرت مطلق منطقه تحت نفوذ خود: کمره، گلپایگان، خوانسار، خمین و الیگودرز بود و به حاکمان این دو منطقه، گلپایگان و بروجرد هم اعتنائی نداشت. آنها هم می دانستند که قدرت جنگیدن با خسروخان را ندارند و علاوه بر مراتب فوق، در نامه های شماره 79 و 304 که امیرکبیر راجع به خسروخان سرلک به ناصرالدین شاه می نویسد در نامه اول اشاره می کند که راجع به خسروخان سرلک، شرفیاب که شدم توضیح می دهم.
احتمالاً می ترسد که نقشه اش فاش شود. اما در نامه دوم ( 304 ) می نویسند: از بخت بلند قبله عالم . . . خسروخان سرلک را که شاه مرحوم ( محمدشاه ) آنقدر خواست بدست آورد و نشد، مقید ( دست بسته ) به حضور همایون می آورند، باقی الامر همایون. امیرکبیر در عبارت �بخت بلند� اعتراف دارد که این کار برحسب اتفاق انجام شده و خسروخان با پای خودش به دام احتشام الدوله گرفتار شده. سلاطین قاجار که به سبب فاسد بودن حکامشان قدرت اداره مملکت را نداشتند، اغلب به حیله متوسل می شدند. همچنان که با گرو گرفتن خانواده محمدتقی خان چهار لنگ، این شیر مرد بختیاری، ناچار شد خود را تسلیم کند تا خانواده اش نجات یابند. خسروخان سرلک و محمدتقی خان چهارلنگ، هر دو در یک زمان زندگی می کردند و هر دو رؤسای پرقدرت منطقه خود بودند. محمدتقی خان را سیاح انگلیسی به نام اوستن هنری لایارد که احتمالاً جاسوس انگلیس بود و در مأموریتش موفق نشد. در کتاب خودش به نام سفرنامه لایارد یا ماجراهای اولیه در ایران، معرفی کرد و شرح حال و زندگی او را نوشت ولی راجع به خسروخان سرلک کسی چیزی ننوشت و اگر اسناد یافت شده در خانواده اش و بعضی نوشته ها در کتب مختلف، یافت نشده بود، همین مختصر هم راجع به او نوشته نمی شد.
بعد از کشته شدن خسروخان در سال 1265 املاک طایفه سرلک تجزیه شد و از این زمان است که شاهزادگان طماع و فاسد قاجار که هر کدام حاکم یک منطقه از ایران بودند به طمع تصاحب املاک و روستاهای آباد و پررونق سرلک ها هر یک از آنان را به بهانه نافرمانی یا خودسری به تهران می فرستادند و می کشتند و گروهی را نیز خودشان می کشتند و املاک و مستقلات آنها را مصادره می کردند.
4. در سال 1250 قمری که محمدشاه به سلطنت می نشیند، بلافاصله حاکمان مناطق مختلف ایران را عوض می کند ( که البته فرق نمی کند، شاهزاده فاسدی به جای شاهزاده فاسد دیگری منصوب می شود ) .
در منطقه بختیاری هم امنیت بخشی را که تحت نظارت حاکم بروجرد است، طی حکمی به محمدخان سرلک بختیاری می سپارد و چنین می نگارد: حکم همایون شد، آنکه بنابر ظهور مرحمت. . . عالیجاه، رفیع جایگاه حمدت و نجدت همراه، جلادت و رشادت آگاه، عمده الخوانین، محمدخان بختیاری ( سرلک ) . . . و وفور قابلیت و شایستگی عالیجاه مشارالیه را از هذالسنه . . . و ما بعدها به منصب سرکردگی سواران طوایف سرلک بختیاری سرافراز فرمودیم . . . تا حسن کاردانی و کفایت خود را آشکار سازد . . . و کسی را حق تخلف از سخن او نباشد. بیست و شش نفر از مستوفیان دربار پشت حکم را مهر و امضا کرده اند ( کتاب طایفه سرلک شاخه ای کهن از ایل بختیاری، حکم شماره 2 صفحه 87 و بازخوانی در صفحه 81 ) .
5. در سال 1253 قمری مردم بختیاری از اطاعت کارگزاردان دولت، سرباز زدند و مالیات نپرداختند، محمد شاه حسام السلطنه را با شش هزار سوار به مقابله فرستاد و از سایر بختیاریان هم کمک گرفت از جمله سرهنگ آقاخان سرلک فرزند خسروخان سرلک . . . . با 700 سوار به خدمت درآمد ( خلاصه الاعصار یا تاریخ البختیار صفحه 423 )
6. در سال 1268 قمری بعد از کشته شدن خسروخان سرلک که در سال 1265 قمری اتفاق افتاد، منطقه تحت نفوذ او: خمین و خوانسار گلپایگان و کمره به نا امنی کشیده شد. دزدی و گردنه زنی های پی درپی در این منطقه رخ داد تا جائی که به دستور ناصرالدین شاه میرزاحسین خان سپهسالار که بعد از امیرکبیر صدر اعظم شده بود مأمور رسیدگی به این امر شد. پس از بررسی به ناصرالدین شاه نوشت: قربان خاک پای جواهر آسایت، در مورد چندین فقره دزدی که در راه های عراق و کمره گلپایگان و بختیاری اتفاق افتاده و به عرض رسیده، حسب الامر از سرهنگ آقاخان فرزند خسروخان سرلک خواسته شد که این امر را پی گیری کند. ایشان تعهد نمود که دزدها را که معلوم نیست از کدام طایفه و ولایت هستند دستگیر کرده و اموال مسروقه را بگیرد و تحویل دهد ( کتاب خمین در گذر تاریخ از محمدجواد مرادی نیا، نامه میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم به ناصرالدین شاه صفحه 66 ) .
7. در سال 1275 قمری در حکم مأموریت آقاخان سرلک به دستور ناصرالدین شاه برای سرکوبی اشرار چنین آمده است: این غلام فدوی همانطور که عرض کرده بود دستخط مبارک را نزد مستوفی الممالک فرستادم . . . به نحوی که حکم و مقرر شده بود قبول کرد . . . این که فدوی برای اتمام کار، توسط آقاخان سرلک اصرار دارد که به ملاحظه میل مبارک است. اگر حاکم گلپایگان و سایرین در قوه داشتند که راه ها را امن کنند، می کردند. اما آقاخان سرلک که برود انشاالله منظور نظر شما عمل خواهد شد و اگر غیر از این باشد، کارهای آن بلاد منتظم نمی شود. ( حکم شماره 5256 - 295 مرکز اسناد کتابخانه ملی ایران )
8. در سال 1289 قمری حکم قتل سرهنگ آقاخان سرلک به خط ناصرالدین شاه ( کتاب طایفه سرلک صفحه 57 ) از زمانی که خسروخان سرلک که نیرومندترین مرد طایفه بود، با نیرنگ امیرکبیر به دام افتاد و کشته شد شاهزادگان قاجار ( عبداله میرزا حشمت الدوله و فرزندانش ) ابتدا روستاهای خسروخان را با تمام گنجینه اش مصادره کردند و بعد برای قصب روستاهای سایر افراد این طایفه که به بیش از یکصد پارچه آبادی دربست می رسید به حیل مختلف آنها را کشتند یا به تهران فرستادند و به دار آویختند تا بتوانند بقیه روستاهای آنان را مصادره کنند ( نک اسناد صفحه 28 به بعد ) . آقاخان که سرهنگ رسمی دولت بود به شدت از این امر ناراضی بود وقتی دید عبدالله میرزا حشمت الدوله تمام روستاهای پدرش و روستاهای عمویش اسداله خان را مصادره کرد و هنوز دست بردار نیست با حشمت الدوله به مقابله برخاست و اعتراض کرد ولی چون نفوذ و قدرت پدرش از دست رفته بود. کاری از پیش نبرد و او را به همراه برادرش علی اکبر خان سرلک ( که شاعر بود ) با وعده های دروغ به تهران فرستادند. ناصرالدین شاه که خسروخان را می شناخت و از خدماتش آگاهی داشت مدتی از اعدام او خودداری کرد ولی بعد از مدتی به سبب فشار حشمت الدوله حکم قتل او را به خط خودش صادر کرد ( کتاب طایفه سرلک . . . . صفحه 89، حکم شماره 3 و بازخوانی در صفحه 72 همان کتاب ) . علی اکبر خان سرلک هم در روز تولد ناصرالدین شاه شعری به زبان بختیاری در وصف ناصرالدین شاه سرود و بخشیده شد ( تصویر اصل شعر در کتاب طایفه سرلک صفحه 59 و 60 ) . پس از قتل آقاخان بلافاصله تمام روستاهای او مصادره شد و رعایای این روستاها را اخراج کردند و مشتری های پولدار بختیاریان هفت لنگ که تا این زمان در این منطقه جای پائی نداشتند آنها را خریدند. در طومار مالیاتی کتاب طایفه سرلک نوشته است: از دهات مخروبه و بی صاحب مرحوم آقاخان مالیاتی دریافت نشد ( این روستاها در این زمان هنوز به فروش نرسیده بودند ) .
9. در سال 1291 قمری طبق سالهای قبل گردآوری مالیات روستاهای ابواب جمعی منطقه نفوذی سرلک ها به عهده خوانین سرلک گذاشته می شد. طومار مالیاتی به طول دو متر مربوط به بخشی از منطقه بختیاری است که حاکم منطقه به عهده بزرگان طایفه سرلک نهاده است و آنچه بدست آمده تحویل حاج محمد ابراهیم قاجار پدر حاج محمدکریم خان رئیس شیخیه کرمان که مسئول گردآوری مالیات منطقه بختیاری بوده داده شده است. این طومار که دو متر طول آنست توسط استاد جواد صفی نژاد، از خط سیاق به ارقام معمولی برگردانده شده و در کتاب طایفه سرلک شاخه ای کهن . . . از صفحه 445 تا 451 و بازخوانی آن از صفحه 433 تا 444 آمده است.
10. حدود سال 1300 قمری سالهای قحطی که بی نظمی بسیاری مناطق مختلف ایران را گرفته بود از جمله در بختیاری که ثروت مردم فقط احشامشان بود، هر هفته و هر ماه گله گوسفندان یا گاوهای یکی از روستاها را به غارت بردند. در این سال ها هم یکی از مردان قدرتمند منطقه بختیاری حومه الیگودرز، حسین خان سرلک بود. در این منطقه هرگاه گله ای را غارت می کردند، یک نفر سوار، به حسین خان اطلاع می داد که گله فلان روستا را بردند. حسین خان خودش ده پسر داشت که بیشتر آنها تفنگ به دست و سوار کار بودند. علاوه بر این از بین کشاورزان روستاهایش چند تیرانداز قابل را نیز به خدمت گرفته بود. در این وقت بلافاصله چند چابک سوار مسلح را می فرستاد و گله را برمی گرداندند و به صاحبش تحویل می دادند ( عکس کتاب طایفه سرلک صفحه 76 و نقل قول از خسروخان سرلک فرزند حسین خان ) .
11. در سال 1303 قمری فرمانی از جانب میرزا محسن خان مظفر الملک نایب الایاله لرستان و بروجرد، مبنی بر اینکه مالیات و فروعات دهات سرلک و غیره، جمعی و ملکی عالی جاه محمدحسین خان بختیاری سر لک را خود مشارالیه شخصاً در بروجرد پرداخته است. ( فرمان شماره 7 صفحه 93 کتاب طایفه سرلک . . . و بازخوانی در صفحه 83 ) .
12. در سال 1314 قمری فرمان رضاقلی میرزا ( نظام السلطنه ) حاکم لرستان، بروجرد و خوزستان به حسین خان سرلک نوشته است: عالی جاه، مجدت همراه، حسین خان، نظر به اینکه فرزند مکرم مجدالسلطنه را برای پاره ای امور در منطقه امر به توقف نموده ایم می باید آن عالیجاه و عموم طوایف بختیاری اطاعت امر ایشان را داشته باشند. ( اصل فرمان به شماره 6 در صفحه 92 کتاب طایفه سرلک . . . و بازنگاری آن در صفحه 83 همان کتاب آمده است ) .
4 - شواهدی که در سرلک بودن خلیل خان فرزند جهانگیرخان حاکم کل بختیاری آورده می شود:
1. شجره نامه های قدیمی را که در خانواده های سرلک موجود است خودشان آنها را معتبر می دانند و به طوریکه می گویند نیازی به اثبات نمی بینند.
2. در تحقیق میدانی که از مردمان روستای چقاگرگ ( که جنب خرابه های روستای خلیل آباد است ) بعمل آمد همه خلیل خان را سرلک می دانند.
3. آقای مجتبی هیودی که خودش اهل روستای چقاگرگ است مطلبی را در تایید سرلک بودن خلیل خان تحت عنوان مندیر بهارون خلیل خان سرلک در وبلاگ خود آورده و نوشته است از طریق تحقیق میدانی در همان منطقه به این نتیجه رسیده است، که خلیل خان سرلک هیودی همان خلیل خان بزرگ رئیس طوایف بختیاری است.
4. آقای حسین سرلک نامه ای برای من ارسال داشته و نوشته است: سنگ نوشته ای در منطقه پشت کوه زر و ماهر و به نام سرکول خلیل خان سرلک هست که متن آن چنین است:
این نوشته را مرقوم داشتم بر این تخته سنگ بفرموده خان، خان خانان خلیل خان سرلک . . . کاتب استاد مقیم اصفهانی
5. سند معتبری از کدخداملا شنبه هیودی که اهل روستای چقاگرگ است بدست آمده و آن شعری است در وصف خلیل خان سرلک که در ذیل آمده است و نیز در اینترنت با عنوان: خلیل خان سرلک بختیاری قابل جستجو است.
خلیل خان سرلک بختیاری فرزند جهانگیرخان:
مرحوم کدخدا ملا شنبه هیودی، اشعار زیر را در وصف خلیل خان سرلک بختیاری به تاریخ 1320 شمسی سروده است. البته این شعر به زبان عامیانه است و دارای وزن و قافیه درست نمیباشد و دلیل صحت اصالت آن نیز همین عامیانه بودنش می باشد و از نام مکانها و اسامی که به کار برده شده دلیل دیگری بر معتبر بودن این شعر است.
بگویم شعری از خلیل خان سرلک
دو آبی که بودند در آن مکان
بِزَد سدّ خاکی و کوره بکند
دو آب[1]، بُرد با هم به ملک گُلَک[2]
یکی بَرددره[3] یکی دَره لکان[4]
به بُرد آب را آن مرد سربلند
بشد کشتزارش چه باغ بهار
گُلَک گشت نامش در آن روزگار
زبرف پیر[5]، آبی به طول زیاد
به دستور آن مرد که آباد شد
بیاورد و بنیاد شهری نهاد
ورا نامش خلیل آباد[6] شد
همه گوی بازان چابک سوار[7]
رقابت بکردند با یکدیگر
هر آنکس که گوی را زمیدان ربود
در آن سنگ تاریخ نوشته به یاد
بنائی که تا هست و دوران بود
که در بُرد و باخت اندر آن روزگار
هم از بهر پیروزی و هم هنر
برایش گرفتند جشن و سرود
بنایی که یحیی بن یوسف نهاد[8]
سرِ سرکشان گوی میدان بود
خلیل آباد
یکی از روستاهای خلیل خان سرلک بختیاری است که به آن شهر خلیل آباد هم می گویند. خلیل خان برای آبادانی آن و سایر روستاهایش در منطقه الیگودرز که ییلاق خود و سایر بزرگان سرلک بختیاری بود، دستور داد دو نهر برای آوردن آب از برف پیر در دامنه اشتران کوه تا خلیل آباد، با گنجایش و حجم متفاوت آبرسانی کنده شد تا در سالهائی که آب فراوان است از نهر بزرگ و هنگام کم آبی از نهر کوچک استفاده شود و این روستا را خلیل آباد نامید. بنا بر شایعات، این نهر در مرگ او دخیل بوده است. خلیل خان سرلک ضمن اینکه حاکم و مدیر شایسته ای برای اداره امور ایل بختیاری بود، به آبادانی و مسکن و کشت و زرع نیز توجه داشت. خلیل خان در دو منطقه ییلاق و قشلاق خود دو قلعه ساخت که اولی قلعه مشهور بنه وار است که در مرکز بختیاریان هفت لنگ ساخته شده و مقر حکومت او بود و شاه عباس نیز در این قلعه مهمان او شد. از این قلعه فقط دیوارهای سنگی آن بر جای مانده است که نشان از عظمت و شوکت آن دارد و قلعه دیگری در روستای خلیل آباد، مرکز بختیاریان چهار لنگ در منطقه ییلاقی خودش که بیشتر سرلک ها و نزدیکانش سکونت داشتند ساخت. این قلعه نیز مدتی مقر حکومت او بوده است. اینک از آن روستا فقط قبرستانی باقی مانده و از آن قلعه تل خاکی، که گاه دزدان در پی گنجینه سوراخی بر آن میگذارند.
در گذشته، به بعضی از بزرگان طایفه سرلک، سرلک دینار گفته می شد و کلمه دینار جزئی از نام خانوادگی آنها بحساب می آمد و بعضی دیگر کلمه دینار را نداشتند و این، مورد تردید بود که چرا به بعضی از آنها سرلک ها دینار میگویند. در اسنادی که اخیرا به دست آمده است، در چند مورد سرلک ها را از طایفه بزرگ دینارانی اورک دورک ذکر کرده اند و نوشته اند این طایفه دارای 48 تیره و بزرگترین طایفه بختیاری است. این گونه که از این اسناد برمیآید، ریشه و اصل سرلک ها از طایفه دینارانی بختیاری می باشد.
بنا بر نوشته آقای علی بهرامی آسترکی �وجود سرچشمه دورک و دره دورک که در نزدیکی خلیل آباد و چغا گرگ در املاک خلیل خان ( سرلک ) می باشند مالکیت شاخه ای از دینارانی را بر آن منطقه ثابت می کند. � و این نیز سندی است که سرلک بودن خلیل خان و دینارانی بودن سرلک ها را ثابت میکند.
کهن سالان سرلک از دیرزمان معتقد بودند: سرلکها و آسترکی ها به نوعی به یکدیگر نزدیک بودند و در زمان صفویه از هم دور شدند. دلیل آن این است که بعد از مرگ میرتاجمیر که میرجهانگیرسرلک بجای او به حکومت رسید از این تاریخ سرلک ها از آسترکی ها کناره گیری کردند. در شرح حال میرجهانگیر و خلیل خان بختیاری در زمان خودشان به اینکه این پدر و پسر هفت لنگ هستند یا چهار لنگ، هرگز اشاره نشده است. با اینکه این تقسیم بندی هفت و چهار را این بزرگان خودشان برای سامان دادن به دریافت مالیات برقرار کرده بودند. بعدها گروهی فکر کردند که بختیاریان از نظر قومیت دو تیره مختلف از یکدیگر هستند و شاید هرکس در ذهن خود امتیاز یا برتری برای شاخه ای که خود در آن قرار داشت قائل می شد همچنانکه اختلافات بسیاری بین آنان پیش آمد. در صورتی که این مردم شریف همه از یک قوم و با یکدیگر برادر و برابر هستند و امتیازی بر یکدیگر ندارند. نمونه آن خلیل خان بختیاری است که در دو منطقه هفت لنگ و چهارلنگ املاک فراوان داشت. کاخ بنه وار در منطقه هفت لنگها و قلعه خلیل آباد در منطقه چهارلنگ ها از آثار او است و هرگز خود را یکی از تیره های هفت و چهار ننامید. سرلک ها علاوه بر روستاهایی که در جنوب و دشت لالی و بنه وار خلیل خانی داشتند، از حومه الیگودرز تا پیرامون شهرهای گلپایگان و خوانسار و خمین و تمام روستاهای کمره را نیز مالک بودند. مشهور است که می گویند: از الیگودرز تا نیزار اصفهان روستاهای سرلک ها بوده است.
5 - چرا طایفه سرلک بختیاری اقتدار چند صد ساله خود را در زمان ناصرالدین شاه یکباره از دست داد؟
طایفه سرلک از قبل از حکومت صفوی صاحب گله و رمه و املاک فراوان بود. با توجه به همین مسئله است که بدلیسی در کتاب شرفنامه می نویسد: شاه طهماسب تاجمیررا که به قتل رساند، امیر جهانگیر بختیاری را که از متعینان آن آلوس است به جای او به حکومت بختیاریان گماشت. منظور بدلیسی از کلمه متعینان این است که بگوید او نیز از اعیان و بزرگان بختیاری است و کم از تاج امیر نیست.
در دوره صفویه میرجهانگیر و پسرش خلیل خان سرلک بختیاری ایلخان و صاحب قدرت مطلق بودند. پس از مرگ خلیل خان، قدرت مرکزی از دست فرزندانشان خارج شد. زیرا در هفتاد سال حکومت این پدر و پسر، رقیبان و مدعیان بسیار برای بدست آوردن حکومت پیدا کرده بودند. جانشینانشان هم مانند یوسف خان سرلک یحیی خان فرزندش، ابوالفتح خان و دیگران، در خدمت سلاطین بعد از صفویه جنگیدند و به تدریج از صحنه حکومت و سیاست و ریاست کنار آمدند و املاک خود را در بنه وار و دشت لالی فروختند و به منطقه ییلاقی اجداد خود به حومه الیگودرز و گلپایگان و کمره علیا و سفلا، کوچ کردند وامنیت این منطقه نیز به عهده خودشان بود تا زمان سلطنت قاجاریه. در این زمان هم زمام امور در دست حاج رستم خان سرلک بود. بعد از او از نیمه دوم سلطنت فتحعلیشاه تا اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، خسروخان سرلک فرزندش قدرت اداره قوم سرلک را بدست گرفت. در این وقت خوانین سرلک بختیاری، به روایتی یکصد و پنجاه و به گواه اسناد، یک صد روستای دربست در کل منطقه از الیگودرز تا گلپایگان و خمین کمره تا دامنه نیزار اصفهان داشتند.
همین ثروت و مکنت بسیار باعث شد که این طایفه مورد توجه حاکمان دو منطقه گلپایگان و بروجرد قرار گرفت. حشمت الدوله عبدالله میرزا حکمران گلپایگان و احتشام الدوله حکمران بروجرد که از شاهزادگان فاسد و سفاک قاجار بودند[9] به عناوین مختلف شیطنت می کردند که بخشی از روستاهای سرلک ها را بچنگ آورند. منتهی از خسروخان سرلک که مقتدرترین فرد و رئیس طایفه بزرگ سرلک بود می ترسیدند زیرا خسرو خان توان آماده کردن ده هزار نیروی جنگنده بختیاری را داشت. همچنانکه به درخواست شاهزاده حیدرقلی میرزا برای حمله به اصفهان به مدت سه روز چهار هزار سوار و یک هزار پیاده آماده خدمت کرد. [10] تا اینکه ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه در سال 1265 ق. با نیرنگ امیرکبیر، خسروخان در ضیافت شام احتشام الدوله حاکم بروجرد گرفتار آمد و او را به تهران فرستادند و کشتند[11] امیرکبیر در نامه دوم خود به ناصرالدین شاه می نویسد . . . خسروخان سرلک را که شاه مرحوم ( محمدشاه ) آنقدر خواست بدست آورد و نشد کت بسته فرستادم تا امر شما چه باشد. [12] و نمی خواهد بنویسد پدرتان قدرت مقابله با او را نداشت. خسروخان را از ترس اینکه مبادا بختیاریان او را نجات دهند به میدان اعدام نمی فرستند و در انباری در کاخ او را خفه می کنند. بعد از کشته شدن خسروخان سرلک بلافاصله تمام گنجینه و اموال و املاک او را مصادره می کنند. سرهنگ آقاخان فرزند خسروخان که سرهنگ رسمی دولت بود و امنیت کل منطقه با حمایت پدرش به عهده او بود، بعد از قتل پدر و مصادره اموالش، اندک اندک به مخالفت و نافرمانی با حاکم گلپایگان حشمت الدوله عبداله میرزا برخاست اما قدرت و نفوذ پدر را نداشت. او را نیز به حیله به تهران فرستادند که ناصرالدین شاه می خواهد با او مذاکره کند ولی محرمانه به ناصرالدین شاه نوشتند که آقاخان بعد از کشته شدن پدرش بنای شورش و نافرمانی گذاشته است. ناصرالدین شاه که او را می شناسد و از خدماتش آگاهی دارد در کشتن او تردید می کند اما نامه های پی درپی حشمت الدوله علیه آقاخان، ناصرالدین شاه به خط خود می نویسد جناب صدراعظم فردا صبح به علاء الدوله حکم بدهید آقاخان سرلک را اعدام کنند. تصویر خط ناصرالدین شاه در کتاب طایفه سرلک شاخه ای کهن . . . صفحه 83 آمده است. با قتل آقاخان دومین قدرت این طایفه اعدام می شود تمامی اموال و گنجینه و املاک او نیز مصادره می شود. معلوم نیست چرا بعضی از روستاهای او بلاسکنه می شوند زیرا در طومار مالیاتی سرلک ها که جزئیات مالیات را می نوشتند آمده است که �از دهات مخروبه و بلاسکنه آقاخان مالیاتی دریافت نشد� حشمت الدوله دهات مصادره شده را به بختیاران هفت لنگ می فروشد و بهترین روستاها را خود و فرزندانشان اداره می کنند روستای اسپسه را خودش برمی دارد و نام آن را حشمتیه می کند و بعد به شهاب سلطنه می فروشد و نام آن شهابیه می شود که امروز قلعه آن متروکه مانده است و از این به بعد بزرگان سرلک را به جرم نافرمانی یا شورش یکی یکی می کشند یا محرمانه ترور می کنند و اموالشان را مصادره می کنند.
از قتل خسروخان سرلک بختیاری که در 1265 اتفاق افتاد تا زمان شکایت نوادگانشان در زمان سلطنت مظفرالدین شاه به مدت پنجاه سال عبدالله میرزا حشمت الدوله حاکم گلپایگان و فرزندش غلامشاه و نوکرانش مانند غار تگرانی که به گنجینه ای دست یافته باشند، سران طایفه سرلک را به نام های: خسروخان سرلک، آقاخان سرلک، ابوتراب خان سرلک، اسدالله خان سرلک و فرزندش قهطران خان سرلک را یکی پس از دیگری به جرم نافرمانی و مخالفت کشتند یا بطور ناشناسی ترور کردند و مرتباً و اموالشان را مصادره کردند.
در این زمان هم امیرمفخم که خودش بختیاری است با دختر عبدالله میرزا حشمت الدوله 14 ساله به نام بهجت السلطنه ازدواج می کند و پنج روستای دیگر از سرلک ها را به عنوان خرید تصاحب می کند وجه مختصری می پردازد و آنها را مهریه بهجت السلطنه می کند و بقیه پول آنها را نمی پردازد و امیرمفخم با اینکه خودش بختیاری است بعد از این ازدواج، به طرفداری از فرزندان حشمت الدوله می پردازد و به بختیاریان خیانت می کند. ( کتاب خاطرات آیةالله پسندیده صفحه 12 ) . در این پنجاه سال سرلک ها، نه تنها بزرگان خود را از دست دادند بلکه قسمت اعظم روستاها و اموال آنها را نیز مصادره کردند.
در همین موقع که سرلک ها در تلاش و جنگ و گریز با عُمال غاصب عبداله میرزا بودند، مسئله دیگری پیش آمد و آن کشف محتوای جلسه محرمانه ظل السلطان با حشمت الدوله حاکم گلپایگان بود که در آن جلسه ظل السلطان دستور داده بود تمام سران سرلک ها را بکشید و این تصمیم گیری محرمانه توسط یکی از دوستان طی نامه ای به ابوتراب خان سرلک اطلاع داده شد. صفحات 3 تا5 تصویر و بازخوانی آن آمده است. پس از آگاهی از این تصمیم ظالمانه بسیاری از سرلک ها، فامیلی تراز انتخاب کردند و گروهی فامیلی های دیگری پذیرفتند و تعدادی هم که مختصر ملکی برایشان مانده بود فروختند و به شهرهای دیگر کوچ کردند و گروه کثیری هم که خرده مالک بودند از فعالیت دست برداشتند و به زندگی خود ادامه دادند.
بازخوانی سند تقسیم نامه املاک محمد علی خان بختیاری سرلک، مشهور به �علی خان سالار�
این سند که اخیراً به دست آمده است، تقسیم نامه روستاهای محمد علی خان سرلک فرزند سرهنگ آقاخان و نوه خسروخان سرلک ( پدر بزرگ مادری این حقیر رضا سرلک می باشد ) که پس از مرگش تنظیم شده است.
آن مرحوم، بیست روستای دربست در منطقه کمره عُلیا و سفلی و گلپایگان و خمین داشت که از پدر خود، سرهنگ آقاخان فرزند خسرو خان سرلک به ارث برده بود. این تقسیم نامه که به طور نا عادلانه و ناشیانه بین چهار پسر و سه دختر که از همسران مختلف داشته تنظیم شده است.
به سه پسر هر کدام چهار روستا و یک پسر، سه روستا رسیده است و به دو دختر هرکدام یک روستا و به یک دختر دیگر به نام بی بی زری ( که مادر من باشد ) دو روستا تعلق گرفته است. وبه یک همسر اصلی به نام بی بی لیلا مادر بزرگ من یک روستا به نام گوگد تعلق گرفته است و نامی از همسر یا همسران دیگر نیست، ضمناً نام روستاهایی را که به بی بی زری، مادر من می رسد، کسی خط زده و محو کرده است، اما این مسئله پنهان نمانده است، زیرا پس از تقسیم بندی کل روستاها، دو روستا به نام های:کفسان و فیس، بلا صاحب می ماند که معلوم می شود همان دو روستایی است که از جلوی نام بی بی زری خط زده اند.
نکته: چند اشتباه عمداٌ یا سهواً در نوشتن این سند رخ داده است که چون دو سطر آن را پاک کرده اند نمی توان به درستی قضاوت کرد معلوم نیست چرا و چه کسی آن دو سطر را مخدوش و محو کرده است.
باز خوانی متن سند
غرض از تحریر و سبب از تسطیر، آنکه مایملک ولدان محمدعلی خان سالار مشهور به علی خان سالار بختیاری سرلک به وراث حی و حاضر در حضور شاهد انور الشیخ محمد علی مجتهد، بین اولاد ذکور و اناث تقسیم شد. اما بعدما یملک و ما ترک مرحوم مغفور جنت مکان علی خان سالار بدین شرح است:
قرای معظم کفسان واقع در کمره، قریه معظم فرنق، فرج آباد، نیوان گلفایگان، فیس کوه پایه، هرستانه، حاجیله، عباس آباد، کوچلری، مسعود آباد، باوکی، خلیل اباد کمره، دریجان، داریچه، ده محمد مالک، دودهک محلات، ده سفید، کمندان، گوگد، نیوان بنار،
اما حسب توافق مرضی الطرفین ذکوراً واناثاً سهم هر یک از فرزندان بدین وضع و شرح مقرر و مورد قبول واقع شد.
سهم عمده الخوانین مسیب خان عبارت است از کمندان، ده سفید، مسعود آباد، دریجان، . سهم عمده الخوانین ابوطالب خان: باوکی، خلیل آباد کمره، دودهک محلات.
سهم عمده الخوانین معصیم خان: هرستانه، حاجیله، عباس آباد، کوچلری و یک دانگ از فرنق و یک دانگ از فرج آباد. سهم عمده الخوانین ابوتراب خان: فرنق، فرج آباد، داریچه، ده محمد مالک.
( در اینجا حدود نیم سطر از سند خط خورده و پاک شده است )
سهم بی بی کبری صبیه مرحوم علی خان سالار دو دهک، سهم بی بی صغری صبیه مرحوم علی خان سالار قرای معظم نیوان بنار ( از این به بعد یک سطر تمام خط خورده و محو شده است )
که جمع بیست قریه معظم است. سه قریه سهم بی بی زری، سه قریه سهم بی بی صغری، دوازده قریه سهم پسران: مسیب خان، ابوطالب خان، ابوتراب خان، معصیم خان و قریه معظم گوگد و . . . سه دانگ سهم بی بی لیلا همسر محمد علی خان معمار باشی که در زمان مرحوم علی خان سالار سرلک به عنوان مهریه به همسرش که حالا همسر محمد علی خان معمار باشی و بنت آقا رخ خان فریدنی است و سه دانگ باقی مانده به علاوه نیوان بنار وقف مرحوم مغفور جنت مکان علی خان سالار پدر خوانین و بی بی خانم های مذکور که اولاد ارشد ذکور مصرف عایدات را خرج تحصیل رعایا و مساکین و ایتام مستحق نمایند و صواب آن را نثار ارواح طیبه ائمه معصومین سلام الله علیها و روح شادروانان علی خان ابن سرهنگ آقاخان ابن خسروخان بنمایند و هر یک از وراث با رضا و رقبت قبول فرمودند.
اثر انگشت تمام وراث در ذیل آمده است.
مسیب خان ابوطالب خان معصیم خان ابوتراب خان
بی بی زری بی بی کبری بی بی صغری
سه شنبه یوم 12 ذی القعده 1328ق
متن سند تقسیم نامه املاک محمدعلی خان بختیاری سرلک
[1] . دو آب: دو نهر آب از سرچشمه برف پیر تا خلیل آباد کنده شد.
[2] . گُلَک: نام منطقه ای با صفا و پر گل و گیاه
[3] . بَرددره: نام دره ای است ( برد = سنگ )
[4] . دَره لکان: مخفف دره سرلک ها می باشد.
[5] . برف پیر: نام منطقه ای کوهستانی نزدیک خلیل آباد که همیشه برف فراوان دارد.
[6] . خلیل آباد: روستایی که نام خلیل خان سرلک بر آن نهاده شده است.
[7] . همه گوی بازان چابک سوار: اشاره به میدان چوگان بازی خلیل خان
[8] . یحیی بن یوسف: یحیی خان سرلک بختیاری فرزند یوسف خان و نوه خلیل خان سرلک بختیاری است.
[9] . مهدی بامداد، شرح حال رجال قاجار، جلد 2، صفحه 289
[10] . سفرنامه رضاقلی میرزا نایب الایاله، نوه فتحعلیشاه، تهران، اساطیر، 1363، صفحه 23
[11] . خلاصۀ الاعصار یا تاریخ البختیار، ص433 و کتاب طایفه سرلک شاخه ای کهن . . . ص56
[12] . آل داوود، نامه های امیرکبیر نامه شماره 72 و 304
طوایف اولاد خلیل خان بختیاری منجزی بختیاروند
طایفه سیاه منصور گروس در بیجار
رئیس خلیل سیاه منصور
*سیاه منصور پسر خلیل خان ایل بیگی*
حاکمان گروس در زمان صفوی
بزرگترین تیره طایفه سیاه منصور
کبودوند است
منابع تاریخی از مهمان شدن امام رضا
( ع ) در منزل بزرگ طایفه گروس یاد کرده اند
امام رضا از راه خوزستان به طرف خراسان در حرکت بود
نه در کردستان * ( ( حقیقتی تاریخی در ذهن بزرگان این طایفه ماندگار شده . ولی جد طایفه سیاه منصور
در اوایل دوره صفوی به دنیا آمده
پس نتیجه می گیریم که نام گروس، از ایل گروز*
زاگروسی. گروس*همان ایل منجزی
گروز بختیاروند گرفته شده**
امام رضا *ع*در زمان خلیفه عباسی از مسجدسلیمان گذر کرد و به مشهد رفت
ایل منجزی از تبعید نیمی از تیره های
خود و طایفه سینه پهن*مازه پهن*منجزی به کوههای آسماری
و بعد به طرف دشت ارژن و خراسان یاد میکند
قدمگاه امام رضا ( ع ) در کوههای آسماری در منطقه تمبی مسجدسلیمان دهستان تمبی شهر گلگیر
روستای تخت کبود نرگسی در پای کوه
آسماری
منطقه نرگسی در دهستان جهانگیری منجزی
قدمگاه شاه چراغ و بی بی فاطمه
*معصومه* ( ع ) در کنار ایل راه تاریخی
کوچ نیمی از تیرههای از ایل منجزی از
دشت بیگاوند. دشت زیلایی. دشت چلو. دشت بیرگون. منطقه جهانگیری. قلبه ای به
کوههای آسماری
شهر سیاه منصور دزفول
بخش قلبه ای در دزفول
روستای شمس آباد در دزفول
شهر صفی آباد در دزفول
** *طایفه سعید مخلوطی از دو تیره سیاه منصور و شاه منصور ***
تیره سیاه منصور در طایفه خلیلی بیگیوند منجزی ساکن در لالی. مسجدسلیمان. شوشتر. اندیکا. کوهرنگ. اهواز. اصفهان
روستای کبود و آشتیان در نائین
محل سکونت تیره عبدالهی آشتیانی
از نوادگان عبدالله پسر شاه منصور
طایفه عبدالهی بهداروند ساکن در
شهر هارونی
****
دزفول محل سکونت والی زادگان فیلیمعروف به
معجزی زاده*منجزی زاده*
***ایل منجزی بختیاروند کرمنجی به دلیل استفاده از
گرز در قدیم به گروز*گروس*معروف شد و نام رشته کوههای زاگروس از
آن گرفته شده
****
طایفه رستم ممسنی
شهر مصیری
منطقه فهلیان*فیلیان*
تیره ها
شاه حسینی
مصیری
تیره تاجی
تیره نظری
هارونی
عبدالهی
خلیلی
غلو یی*قلبه ای*
امام قلی خان گروسی پسر رستم خان آقاسی پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان *فیلی، فهیلی*پسر امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ )
ایل منجزی بهداروند به دلیل جنگ با گرز به گرزی معروف بود
منطقه فهلیان*فیلیان*در فارس
روستای سیاه منصور در فارس
شهر مصیری*شاهمنصوری*رستم
( منطقه ی قلبه ای در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
. منطقه قلبه ای و شمس آباد در دزفول
نظر بیگ پسر شاه حسین خان بختیاروند
طایفه عبدالهی و هارونی بختیاروند در شهر هارونی شهرکرد
:::::
روستای پیرگاری . گراب. پیردالو. شمس
آباد در دهستان گندلزی شوشتر محل سکونت تیره زیلایی. طایفه مال احمدی منجزی. طایفه روا جهانگیری منجزی
****
پیرگاه::هفت شید ان بزرگترین روستای دهستان زیلایی خلیلی منجزی
روستای شمس آباد خلیلی.
منطقه پیردالو در دشت اوراک دهستان زیلایی خلیلی منجزی
****
تیره های منجزی در طایفه موگویی چهارلنگ
شیاس*شیر اقاسی*منجزی
سهید*سهی، سیاهی. سیاه منصور *
بیرگونی*بیرگانی*
شمسی هلیلی*شمس خلیلی*
****
تیره شامصیری و سادات
هفت شید ان. در طایفه مدملیل راکی.
نام جد طایفه گورویی شاه منصور
است
***
سعید::سهی. سیهی. سیاه منصور
&&&&&
رستم بیگ آقاسی
گرجی از خاندان اوندیلادزه
فاتح گرجستان
حاکم فارس
*کا خداوردی . کی گرجی. الله وردی*
لقب قوللر آقاسی*قوی لر*
معنی خاندان اوندیلادزه :::
اندیکا لادزه ( شهر اندیکا، اوندیکو ) در مسجدسلیمان محل سکونت خاندان آقاسی خان بختیاروند و لادزه همان نام قلعه دز ملکان است
لادزه::*بین دژ است*
تمام تاریخدانان نام تفنگچی های
صفوی را تفنگچی لر پیاده معرفی
کردند و آنها را تاجیک معرفی کردند
حتی آدم کور نیز با شنیدن این نام*قوللر::قوی دلیر لر*
آن را قوم لر می داند
لقب قوللر پس از نام فرمانده می امد
به معنی لر قوی*قوی دلیر لر* است
لرها از اسب برای رسیدن به میدان جنگ استفاده می کردند و پیاده جنگ
می کردند
طایفه دللر ( دلیر لر ) طایفه کوسه لر لک، طایفه الوار کارون *لرها*در ایل شاهسون بغدادی
طایفه چلبیان ( منطقه چلویان. چال چل آب. چلبیان* در اندیکا و محل سکونت ایل منجزی *منجوان* و طایفه خلیلی*حالی لی. عالی لی. حلیلی*منجزی در مسیر پل خداافرین ) )
****بعد از فتح فلسطین توسط صلاح الدین ایوبی او از سپاه لر لشگر خود
به وحشت افتاده و در صدد نابودی
آنها بر آمد ولی آنها به وطن خود بازگشتند
در جنگ های صلیبی اروپایی ها با
چشم خود جنگاوری آنها را دیدند
و از سربازان لر به وحشت افتادند
و در مورد این سربازهای ایران
سخن ها گفتند
در زمان حمله مغول به ایران آنها
تمام مناطق را تصرف کردند به جز
اتابکان لر را آنها مجبور به صلح با
قوم لر شدند
***
تاریخدانان معنی این نامها را می دانند و انها را انکار می کنند زیرا این تاریخ دانان لر نبودند
و تمام افراد مشهور را به طوایف خود نسبت می دادند
بعد از فتح گرجستان توسط آقاسی خان بختیاروند او متوجه نژاد ایرانی حاکمآن آنجا شد و در جنگ های بعدی شرکت نکرد
نام برخی از پادشاه سلسله باگراتیون معنی آن را*بغدادی *می دانند
ولی
( ( ( معنی آن::. زاگراتیون. زاگروسی ، ، اهل زاگروس ) )
نام برخی از پادشاهان گرجستان
1 - آشوت*آشتی. آشتروک*
2 - داویت*داود. دویت*
3 - واختانگ*بختیار. و اختیار. واختی*
4 - لوراساب*لهراسب. لراسب*
نام شلوار قوم لر بختیاری
شلوار داویت*دویت*است
دین آقاسی زرتشتی بود و به دین اسلام ایمان آورد
عثمانی ها بارها از او شکست خوردند
. آری حتی دشمن نیز در آن زمان به خاطر دلاوری او نام او را بر شهری گذاشت
*شهر میلاس*
دولت عثمانی هویت او را هخامنشی می داند
میر آقاسی *میراس. میلاس*
دهستان میلاس در بخش منج لردگان محل سکونت طایفه خلیلی طهماسبی.
جلیل. میلاس
طایفه محمدی میلاس در باغملک نام
جد آنها در سنگ قبرهای قدیمی شاه منصور است
نیمی از کردهای ترکیه از نژاد بختیار هستند *کر منجی*
روستای رستم بیگ در فلارد لردگان محل سکونت طایفه مال احمدی منجزی
***
خاندان گرزی*گروسی. زاگروسی*فرماندهان سپاه لر پیاده *قوللر * در دوره صفوی از ایل منجزی گر وزی بهداروند بودند
***
رستم خان بختیاروند *رستم کلاه چرمینه*در جنگ ایران و عثمانی ها در زمان شاه اسماعیل صفوی شرکت کرد در راه وطن شهید شد
رستم خان بختیاروند پدر امیر شاه حسین خان بختیاروند پدرجهانگیر خان بختیاروند ایلخان
رستم بیگ آقاسی بختیاروند پسر شاه منصور خان بختیاروند*شامصیر. شه میر* پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند
کیخسرو خان بختیاروند گروسی پسر شاه حسین خان بختیاروند برادر جهانگیر خان بختیاروند
معنی
نام زاگروس*زاگروز. زاگروتی. زاگروجی*
زاده ی گروس*زادگاه گرز به
دستان*
نام فامیلی گرجی و گرجیان در ایل بختیاری
*****
طایفه رستم ممسنی از نسل
کی گرجی *رستم بیگ آقاسی گروزی *
پسر شاه منصور *مصیری*پسر خلیل
پسر فیلی*فهلی* پسر شاه حسین خان بختیاروند*شوسنی* از طایفه خلیلی بیگیوند منجزی پلنگ.
امام قلی خان بختیاروند *کی گرجی*پسر
رستم خان آقاسی بختیاروند *کلی رکن الدوله خان. کلو کن *رستم خان پلنگ دوم پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
( ( ( ( پسران شاه حسین خان بختیاروند
جهانگیرخان*فیلتن بیگ*. خالدبیگ.
محمدی بیگ . روسگه حاکم درسیم.
محسن بیگ. یعقوب بیگ. کی قباد.
پرویز. کلاری. علی. بهلول. یوسف.
یلمون*پهلوان ما*. کیخسرو . فرخزاد
کیکاووس . ) ) )
( ( ( پسران شاه منصور
::رستم خان آقاسی. کی ماسب. قاسم. عبدالله.
کاظم. نظر. شکر. حسین. خداداد.
ملکی*مالکی. ملکشاه * ) ) )
آشتیانی ( ( کی آشتی. کی اشکی. کشکی
. شکاکی. شاکی. شاقی. ) ) )
طایفه کشکی بختیاروند
****
مافه گه حیدر خان*حیدر کور منجی*
به یاد حیدر خان پسر رستم آقاسی*میر آقاسی * پسر شاه منصورخان بختیاروند
*شاهمیر. شامصیر. مصیر*پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند پسر
جهانگیر خان بختیاروند *. فیلی. طهماسب قلی*
***
شجرنامه اسد خان بهداروند از طایفه علاءالدین وند بهداروند
طهماسب قلی خان در دوره صفوی
. ؟
؟
؟
شاهمراد
حیدر خان
اسد خان بهداروند
جعفر قلی خان بهداروند
****
طایفه سیاه منصور گروس در بیجار
رئیس خلیل سیاه منصور
*سیاه منصور پسر خلیل خان ایل بیگی*
حاکمان گروس در زمان صفوی
بزرگترین تیره طایفه سیاه منصور
کبودوند است
منابع تاریخی از مهمان شدن امام رضا
( ع ) در منزل بزرگ طایفه گروس یاد کرده اند
امام رضا از راه خوزستان به طرف خراسان در حرکت بود
نه در کردستان * ( ( حقیقتی تاریخی در ذهن بزرگان این طایفه ماندگار شده . ولی جد طایفه سیاه منصور
در اوایل دوره صفوی به دنیا آمده
پس نتیجه می گیریم که نام گروس، از ایل گروز*
زاگروسی. گروس*همان ایل منجزی
گروز بختیاروند گرفته شده**
امام رضا *ع*در زمان خلیفه عباسی از مسجدسلیمان گذر کرد و به مشهد رفت
ایل منجزی از تبعید نیمی از تیره های
خود و طایفه سینه پهن*مازه پهن*منجزی به کوههای آسماری
و بعد به طرف دشت ارژن و خراسان یاد میکند
قدمگاه امام رضا ( ع ) در کوههای آسماری در منطقه تمبی مسجدسلیمان دهستان تمبی شهر گلگیر
روستای تخت کبود نرگسی در پای کوه
آسماری
منطقه نرگسی در دهستان جهانگیری منجزی
قدمگاه شاه چراغ و بی بی فاطمه
*معصومه* ( ع ) در کنار ایل راه تاریخی
کوچ نیمی از تیرههای از ایل منجزی از
دشت بیگاوند. دشت زیلایی. دشت چلو. دشت بیرگون. منطقه جهانگیری. قلبه ای به
کوههای آسماری
شهر سیاه منصور دزفول
بخش قلبه ای در دزفول
روستای شمس آباد در دزفول
شهر صفی آباد در دزفول
** *طایفه سعید مخلوطی از دو تیره سیاه منصور و شاه منصور ***
تیره سیاه منصور در طایفه خلیلی بیگیوند منجزی ساکن در لالی. مسجدسلیمان. شوشتر. اندیکا. کوهرنگ. اهواز. اصفهان
روستای کبود و آشتیان در نائین
محل سکونت تیره عبدالهی آشتیانی
از نوادگان عبدالله پسر شاه منصور
طایفه عبدالهی بهداروند ساکن در
شهر هارونی
****
دزفول محل سکونت والی زادگان فیلیمعروف به
معجزی زاده*منجزی زاده*
***ایل منجزی بختیاروند کرمنجی به دلیل استفاده از
گرز در قدیم به گروز*گروس*معروف شد و نام رشته کوههای زاگروس از
آن گرفته شده
****
طایفه رستم ممسنی
شهر مصیری
منطقه فهلیان*فیلیان*
تیره ها
شاه حسینی
مصیری
تیره تاجی
تیره نظری
هارونی
عبدالهی
خلیلی
غلو یی*قلبه ای*
امام قلی خان گروسی پسر رستم خان آقاسی پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان *فیلی، فهیلی*پسر امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ )
ایل منجزی بهداروند به دلیل جنگ با گرز به گرزی معروف بود
منطقه فهلیان*فیلیان*در فارس
روستای سیاه منصور در فارس
شهر مصیری*شاهمنصوری*رستم
( منطقه ی قلبه ای در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
. منطقه قلبه ای و شمس آباد در دزفول
نظر بیگ پسر شاه حسین خان بختیاروند
طایفه عبدالهی و هارونی بختیاروند در شهر هارونی شهرکرد
:::::
روستای پیرگاری . گراب. پیردالو. شمس
آباد در دهستان گندلزی شوشتر محل سکونت تیره زیلایی. طایفه مال احمدی منجزی. طایفه روا جهانگیری منجزی
****
پیرگاه::هفت شید ان بزرگترین روستای دهستان زیلایی خلیلی منجزی
روستای شمس آباد خلیلی.
منطقه پیردالو در دشت اوراک دهستان زیلایی خلیلی منجزی
****
تیره های منجزی در طایفه موگویی چهارلنگ
شیاس*شیر اقاسی*منجزی
سهید*سهی، سیاهی. سیاه منصور *
بیرگونی*بیرگانی*
شمسی هلیلی*شمس خلیلی*
****
تیره شامصیری و سادات
هفت شید ان. در طایفه مدملیل راکی.
نام جد طایفه گورویی شاه منصور
است
***
سعید::سهی. سیهی. سیاه منصور
&&&&&
رستم بیگ آقاسی
گرجی از خاندان اوندیلادزه
فاتح گرجستان
حاکم فارس
*کا خداوردی . کی گرجی. الله وردی*
لقب قوللر آقاسی*قوی لر*
معنی خاندان اوندیلادزه :::
اندیکا لادزه ( شهر اندیکا، اوندیکو ) در مسجدسلیمان محل سکونت خاندان آقاسی خان بختیاروند و لادزه همان نام قلعه دز ملکان است
لادزه::*بین دژ است*
تمام تاریخدانان نام تفنگچی های
صفوی را تفنگچی لر پیاده معرفی
کردند و آنها را تاجیک معرفی کردند
حتی آدم کور نیز با شنیدن این نام*قوللر::قوی دلیر لر*
آن را قوم لر می داند
لقب قوللر پس از نام فرمانده می امد
به معنی لر قوی*قوی دلیر لر* است
لرها از اسب برای رسیدن به میدان جنگ استفاده می کردند و پیاده جنگ
می کردند
طایفه دللر ( دلیر لر ) طایفه کوسه لر لک، طایفه الوار کارون *لرها*در ایل شاهسون بغدادی
طایفه چلبیان ( منطقه چلویان. چال چل آب. چلبیان* در اندیکا و محل سکونت ایل منجزی *منجوان* و طایفه خلیلی*حالی لی. عالی لی. حلیلی*منجزی در مسیر پل خداافرین ) )
****بعد از فتح فلسطین توسط صلاح الدین ایوبی او از سپاه لر لشگر خود
به وحشت افتاده و در صدد نابودی
آنها بر آمد ولی آنها به وطن خود بازگشتند
در جنگ های صلیبی اروپایی ها با
چشم خود جنگاوری آنها را دیدند
و از سربازان لر به وحشت افتادند
و در مورد این سربازهای ایران
سخن ها گفتند
در زمان حمله مغول به ایران آنها
تمام مناطق را تصرف کردند به جز
اتابکان لر را آنها مجبور به صلح با
قوم لر شدند
***
تاریخدانان معنی این نامها را می دانند و انها را انکار می کنند زیرا این تاریخ دانان لر نبودند
و تمام افراد مشهور را به طوایف خود نسبت می دادند
بعد از فتح گرجستان توسط آقاسی خان بختیاروند او متوجه نژاد ایرانی حاکمآن آنجا شد و در جنگ های بعدی شرکت نکرد
نام برخی از پادشاه سلسله باگراتیون معنی آن را*بغدادی *می دانند
ولی
( ( ( معنی آن::. زاگراتیون. زاگروسی ، ، اهل زاگروس ) )
نام برخی از پادشاهان گرجستان
1 - آشوت*آشتی. آشتروک*
2 - داویت*داود. دویت*
3 - واختانگ*بختیار. و اختیار. واختی*
4 - لوراساب*لهراسب. لراسب*
نام شلوار قوم لر بختیاری
شلوار داویت*دویت*است
دین آقاسی زرتشتی بود و به دین اسلام ایمان آورد
عثمانی ها بارها از او شکست خوردند
. آری حتی دشمن نیز در آن زمان به خاطر دلاوری او نام او را بر شهری گذاشت
*شهر میلاس*
دولت عثمانی هویت او را هخامنشی می داند
میر آقاسی *میراس. میلاس*
دهستان میلاس در بخش منج لردگان محل سکونت طایفه خلیلی طهماسبی.
جلیل. میلاس
طایفه محمدی میلاس در باغملک نام
جد آنها در سنگ قبرهای قدیمی شاه منصور است
نیمی از کردهای ترکیه از نژاد بختیار هستند *کر منجی*
روستای رستم بیگ در فلارد لردگان محل سکونت طایفه مال احمدی منجزی
***
خاندان گرزی*گروسی. زاگروسی*فرماندهان سپاه لر پیاده *قوللر * در دوره صفوی از ایل منجزی گر وزی بهداروند بودند
***
رستم خان بختیاروند *رستم کلاه چرمینه*در جنگ ایران و عثمانی ها در زمان شاه اسماعیل صفوی شرکت کرد در راه وطن شهید شد
رستم خان بختیاروند پدر امیر شاه حسین خان بختیاروند پدرجهانگیر خان بختیاروند ایلخان
رستم بیگ آقاسی بختیاروند پسر شاه منصور خان بختیاروند*شامصیر. شه میر* پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند
کیخسرو خان بختیاروند گروسی پسر شاه حسین خان بختیاروند برادر جهانگیر خان بختیاروند
معنی
نام زاگروس*زاگروز. زاگروتی. زاگروجی*
زاده ی گروس*زادگاه گرز به
دستان*
نام فامیلی گرجی و گرجیان در ایل بختیاری
*****
طایفه رستم ممسنی از نسل
کی گرجی *رستم بیگ آقاسی گروزی *
پسر شاه منصور *مصیری*پسر خلیل
پسر فیلی*فهلی* پسر شاه حسین خان بختیاروند*شوسنی* از طایفه خلیلی بیگیوند منجزی پلنگ.
امام قلی خان بختیاروند *کی گرجی*پسر
رستم خان آقاسی بختیاروند *کلی رکن الدوله خان. کلو کن *رستم خان پلنگ دوم پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
( ( ( ( پسران شاه حسین خان بختیاروند
جهانگیرخان*فیلتن بیگ*. خالدبیگ.
محمدی بیگ . روسگه حاکم درسیم.
محسن بیگ. یعقوب بیگ. کی قباد.
پرویز. کلاری. علی. بهلول. یوسف.
یلمون*پهلوان ما*. کیخسرو . فرخزاد
کیکاووس . ) ) )
( ( ( پسران شاه منصور
::رستم خان آقاسی. کی ماسب. قاسم. عبدالله.
کاظم. نظر. شکر. حسین. خداداد.
ملکی*مالکی. ملکشاه * ) ) )
آشتیانی ( ( کی آشتی. کی اشکی. کشکی
. شکاکی. شاکی. شاقی. ) ) )
طایفه کشکی بختیاروند
****
مافه گه حیدر خان*حیدر کور منجی*
به یاد حیدر خان پسر رستم آقاسی*میر آقاسی * پسر شاه منصورخان بختیاروند
*شاهمیر. شامصیر. مصیر*پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند پسر
جهانگیر خان بختیاروند *. فیلی. طهماسب قلی*
***
شجرنامه اسد خان بهداروند از طایفه علاءالدین وند بهداروند
طهماسب قلی خان در دوره صفوی
. ؟
؟
؟
شاهمراد
حیدر خان
اسد خان بهداروند
جعفر قلی خان بهداروند
****
شجرنامه تاجمیرخان زلقی چهارلنگ اولین ایلخان لر بزرگ
شامی
ارزق
سرتیپ
سرهنگ
علاالدین
مش شه
شه
حاج لر میرخان
حاج تاجمیرخان زلقی
شامی
ارزق
سرتیپ
سرهنگ
علاالدین
مش شه
شه
حاج لر میرخان
حاج تاجمیرخان زلقی
طایفه سرلک طایفه ایی مستقل است
از نسل جهانگیر خان بختیاری
***
در کتاب شرفنامه بدلیسی
طایفه آسترکی از ایل حسنکی ایل بزرگ بختیاروند ذکر شده*حصنکی*
پس نتیجه می گیریم
اویس حسنکی
بردیا
فخرالدین
تاجمیرخان آسترکی حسنکی بختیاروند
پسران *احمد خان. محمد خان. مومد*
******
طایفه سرلک و ایل زلقی و ایل منجزی بختیاروند از نژاد رستم خان بختیاروند پلنگ معروف به دینارخان
با سلام در شجرنامه های گذشته سرلک وذلقی و بساک همه را در باب چهار لنگ ممصالح مشاهده میکردیم ولی با گذشت زمان ذلقی به علت جمعیت یک باب معرفی شد وبساک در ایل میوند وسرلک هم یک طایفه بزرگ و مستقل . در نهایت هر سه طایفه از یک ریشه اند و از سالیان دور در کنار هم بوده اند
با سلام خدمت برادر سرلک . واقای پوریا پارسی زاد بسیار زحمت کشدید از جوابی که به اقای بهرامسری دادید . اقای بهرامسری باید بداند که اگر شخصی یا طایفه ای در برابر حرفهای بی مورد ومغرضانه ایشان سکوت میکند به علت این است که ایشان را در حد صحبت ندیدند . وایشان را خیال پرداز میدانند. ولی گویا لازم شد که مهر سکوت شکسته شود . بنده بعنوان یک ذلقی که در خوزستان زندگی میکنم والبته همچنان به شهر ابا واجدادی در الیگودرز تردد دارم. وبزرگی وشکوه طایفه سرلک . وهمچنین بساک و موگویی و ذلقی رادیده ام . واین افردحسود ونااهل باید بدانند که جایی برای ایشان وفتنه هایشان نیست. . . ایشان به خوزستان امده و نسب خود را فراموش کرده و هر بار خود را وابسته به یک طایفه میداند. اقای بهرامسری حسادت چشمان شما را کور کرده. از این همه دروغ خسته نشدید🤥. شهر همیشه پایدار الیگودرز
تش اینه که اگه دی ان ای ما بختیاریا رو بگیرن بالا 90 درصدش یکیه ما برادریم همه . والبته سرلک یک طایفه ی بزرگه . زنده باد بختیاری
تیره سرلک طایفه آسترکی ایل دورکی
تیره سرلک طایفه موگویی ایل چهارلنگ
تیره سلحشور طایفه ململی ایل راکی
طایفه سلک منجزی ایل بختیاروند
تیره سرلک طایفه موگویی ایل چهارلنگ
تیره سلحشور طایفه ململی ایل راکی
طایفه سلک منجزی ایل بختیاروند
سرلک ها و فولادوندها و سالاروندهائی که در بین ایلات و عشایر بختیاری هستند همگی ریشه و اصالتی لکی دارند . این دسته از طوایف در اوایل دوره افشاریه از مناطق ( لکستان ) به مناطق بختیاری مهاجرت کرده اند . لک ها و سرلک ها از ایلات لک دلفان و هرسین و فولادوندها و سالاروندها از بین ایلات و عشایر حسنوند و سلسله بوده اند که به مناطق شرقی استان لرستان و بختیاری و به دلایل سیاسی و اجتماعی مهاجرت کرده اند و همکنون هضم ایل بختیاری شده اند و خود را لر بزرگ میدانند .
( قوم بزرگ لک قومی به پهنای ایران زمین )
( قوم بزرگ لک قومی به پهنای ایران زمین )
اگر می توانی نام پدر سالار جد ایل سالاروند لر بختیاری را نام ببرید
سرلک به معنی بزرگ تیره است
لک ( Lek ) ::در زبان لری بختیاری به معنی شاخه *تیره *
حرف های خیالی شما هم مانند شاعری است که بهش گفتند شعر بگو هر بیت شعرش را از شاعری دزدیده بود و به نام خود زده بود
ئاواخته م سَربَرزی ئیرونَ
آرزویم سربلندی ایران است
( من لکم )
آرزویم سربلندی ایران است
( من لکم )
ببخشید من ندانسته پیام گذاشتم
بخت و بجن دو برادر بودند و جد قوم کرد و قوم لر
طایفه لک لر از ایل زلکی ایل جلکی ایل حسنکی ایل بختیاروند قوم لر
طایفه گهوران ( گوران - کی وران ) ایل حسنکی ایل بختیاروند قوم لر
اتابک حسن موسس حکام لر شبانکاره
ایل حسنکی ایل لر بختیاروند
طایفه لک گوران لر در شرق کرمانشاه
بخت و بجن دو برادر بودند و جد قوم کرد و قوم لر
طایفه لک لر از ایل زلکی ایل جلکی ایل حسنکی ایل بختیاروند قوم لر
طایفه گهوران ( گوران - کی وران ) ایل حسنکی ایل بختیاروند قوم لر
اتابک حسن موسس حکام لر شبانکاره
ایل حسنکی ایل لر بختیاروند
طایفه لک گوران لر در شرق کرمانشاه
واژه ( لرلک ) واژه ای جعلی و جعلیتر از الخلیج العربیه است
لک و لکستان مستقل است . لرها بهتر است به جای این همه تعصب بیجا به استقلال لکستان احترام بگذارند
لک و لکستان اصلا ارتباطی با حسنکی جَلقی و الکی و آسترکی ندارد . چه سودی توی این همه تبلیغات دروغین پان لُرها هست ما نمی دونیم و چه هدفی رو دنبال میکنند الله و اعلم
لطفا دست از سر قوم لک بردارید و خودتون را به ما لک ها نچسبونید .
( لُر لرستان ) ___ ( لَک لکستان ) __ ( کُردکردستان )
لک و لکستان مستقل است . لرها بهتر است به جای این همه تعصب بیجا به استقلال لکستان احترام بگذارند
لک و لکستان اصلا ارتباطی با حسنکی جَلقی و الکی و آسترکی ندارد . چه سودی توی این همه تبلیغات دروغین پان لُرها هست ما نمی دونیم و چه هدفی رو دنبال میکنند الله و اعلم
لطفا دست از سر قوم لک بردارید و خودتون را به ما لک ها نچسبونید .
( لُر لرستان ) ___ ( لَک لکستان ) __ ( کُردکردستان )
ایل لر لک از پنج طایفه تشکیل شده
بعضی از پانکردهای عراق از به ثبت رسیدن زبان لکی لری در استان لرستان سوءاستفاده می کنند جهت قوم سازی و تفرقه افکنی در بین قوم لر
با افتخار از ایل لک قوم لر آریایی هستم.
بعضی از پانکردهای عراق از به ثبت رسیدن زبان لکی لری در استان لرستان سوءاستفاده می کنند جهت قوم سازی و تفرقه افکنی در بین قوم لر
با افتخار از ایل لک قوم لر آریایی هستم.
به نام نژادم صدایم کنید
ازین خویش خوانی جدایم کنید
نه کُردم نه هم لُر نژادم لک است
میان تبارها تبارم تک است
ازین خویش خوانی جدایم کنید
نه کُردم نه هم لُر نژادم لک است
میان تبارها تبارم تک است
ما لکها از قوم لر هستیم،
حالا چهارتا شهر تشکیل دادیم دلیلی نمیشه که از اصل خود فرار کنیم جواب آیندگان را چی می دهیم
ایل لر زنگنه
ایل کلهر*کی لهراسب*
ایل لر گوران
ایل لک لر
کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی
قوم لر *لهراسب*
حالا چهارتا شهر تشکیل دادیم دلیلی نمیشه که از اصل خود فرار کنیم جواب آیندگان را چی می دهیم
ایل لر زنگنه
ایل کلهر*کی لهراسب*
ایل لر گوران
ایل لک لر
کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی
قوم لر *لهراسب*
لک لکستان نام دیاریم
زنده باد هرچه لک مستقلَ . اصالت لکی اصالت ایرانی
( من لکم )
زنده باد هرچه لک مستقلَ . اصالت لکی اصالت ایرانی
( من لکم )
جناب اقای استرکی که در بالا گفته ای سرلک جز استرکی میباشد شما تمام دنیا را زیر مجموع استرکی میدانید . شما فامیلی سرلک دارید و از طایفه استرکی هستید . دلیل نیست که چون فامیلی سرلک داشته اید سرلک استرکی میباشد . در گذشته حتی در امروز جابجایی هایی در طوایف صورت میگیرد مثلا ممکن است گروهی از شما سرلک بوده بنا به دلایلی وارد طایفه استرکی شده اید. مثلا صادقی هزارسی ذلقی بوده اند وارد طایفه موری شده دلیل نیست که موری ممکن است ذلقی باشد یا ذلقی موری باشد . یا کل هزارسی متعلق به موری باشد . سرلک یک طایفه بسیار با قدمت و مستقل میباشد. وچهارلنگ هم میباشد . شما استرکی ها گروهی چهار لنگ وگروهی خودتان را هفت لنگ معرفی میکنید. سرلک از گذشته دور تا به امروز در الیگودرز ودر مرز چهارلنگ زندگی میکند . ودر جوار طوایف ذلقی وطایفه بزرگ بساک بوده. ودیدگاه مردم الیگودرز نسبت به طایفه بزرگ سرلک اینچنین که شما فرمایش میکنید نیست. در ضمن اگر نمیدانید چهار وهفت وباب در بختیاری بر هست مالیات ومنطقه مشخص میشد وگرنه در بختیاری چهار وهفتی وجود ندارد باب را به معنی هم منطقه، هم در، نزدیک تشبیه شد مثلا طایفه بابادی با گله چون هم مرز بوده اند هم بابندکه این تقسیم بندی امروزه به علت جابجایی ها مقداری به خورده. اگر طایفه سرلک که مستقل است قرار باشد هم باب وچهار یا هفت باشد . هم باب ذلقی بساک و عیسوند گروهی و. . . میباشد . نه هم باب شما . باتشکر از تمامی سایت نویس طایفه سرلک اقای سلک وکلیه سرلکها . بن ذلقی
تا طایفه بزرگ و پر قدرت ذلقی وسرلک و بساک وعیسوند و گروهی و طوایف بزرگی همچون بابادی و بهداروند وطوایف دیگر بختیاری در کنار هم هستن نیازی نبینیم که خود را غیر از بختیاری معرفی نماییم. جنابی که خود را لک معرفی کرده ای لرها نیازی ندارند که خود را جز قومیتهای دیگر معرفی کنند زیرا تعداد شهرهای لر نشین در کشور مشخص وامار نیز کاملا مشهود . میتوانی نگاهی به امار لرها بیندازی
سند موجود بوده که شما زیر دست ایلخان بزرگ تاجمیر تاجمیری ذلقی هستید و روی یک پوست آهو یا چیه نمیدونم نوشته شده از طرف شاه طهماسب صفویی نوشته بگماشتم تاجمیر تاجمیری را به ریاست 3 طایفه سرلک و ذلک و طایفه دور بگوش آسترکی، حالا هی شما تاریخ رو وارونه کنید در بزرگی بختیاری شکی نیست واینکه برادر بلفایی سرلک نیست حالا اگر ی جایی ی زمان بخاطر همبستگی مرز سرلک و بلفایی زده رستم من طایفه سرلک دلیل بر همجواری بوده و رستم هم خان نبوده ، بخدا در عجبم آقایان بزرگواران لعنت الله خارج النصب و لعنت الله داخل النصب، بابا چرا ذلقی میگه سرلکم واسترکی میگه سرلکم، تمام بختیاری شجاع بوده و خواهشن اصالت خودتون رو خورد نکنید ی زمانی هم آقایان آسترکی میگفتن تاجمیر خان تاجمیری بختیاری مال ماست در صورتی که در تمام شجره نامه هاشان نگاه کنی تاجمیر ندارند و از قدیم اسناد غیر قابل انکاری وجود دارند و ابیاتی هم هستند ک گواه بر همین است، مثلا ابیات خانواده تاجمیری ک در تمام بختیاری سینه ب سینه هست این اشعار هست، آرپناه ز خودم ملک ببومه، صدنفر آسترکی به کار جومه، آرپناه زخودمه سرحد گلمار، صد نفر آسترکی به جوم کنه کار، این ابیات مربوط به 300 سال پیش و بیشترند
طبق مستندات علمی و دیرینه شناسی به نقل از آقای مینورسکی سرلک ها لر و کرد هستند و دورگه اصیل می باشند .
باسلام
اونهایی که میگید سرلک؛فولادوند وسالاروندها حسنوندهستند خداوکیلی خجالت نمیکشیداین حرف رومیزنید!!!!؟؟
حسنوند خودش یک طایفه هست ایل نیست
حسنوند طایفه ای ازایل سلسله هست
چطورسرلک که سابقه ۱۰۰۰ساله داره رو حسنوندمیدونید!!!
خدائی خان که خان طایفه حسنوندبوده والان تیره ای به نام خدایی درطایفه حسنوندهستند زمان زندیه زنده بوده
یعنی خدایی فرزندحسن ( حسنوند )
حالا چطورمیگیدطایفه سرلک وفولادوند وسالاروند که طوایفی کهن هستندجزو طایفه حسنوندند!!!؟
این چه توهماتی هست که چنین دچارشده اید؟؟؟
طایفه حسنوند کجا ایل بختیاری کجا!!!!!
منطق کسانی که میگن طایفه فولادوند وسالاروند وسرلک حسنوندند به دودلیل هست
۱کسانیکه دنبال لکستان هستند وتحریک شده پانکردهاهستند ومیخوان قوم لررو تضعیف کنند
به دنبال گسترش لکستان هستند
۲طایفه ای به نام"پولا" درالشتر وجودداره که اصالتا خودشون هم میدونند که بختیاری پولادوندهستندوچون به میان الشتر وطایفه حسنوندرفته اند
اللن خیلی احمقانه عده ای به جای اینکه بگن اونها بختیاری هستند
دارن میگن حتی طایفه پولادوند دربختیاری که ریشه طایفه"پولا"هستندهم حسنوندند!!!
حداقل بربد به لحاط زمانی مقایسه کنیدنه اینکه دنبال ایلسازی وپانلک وپانکرد باشید
درموردطایفه سالاروند
منطق اونها این هیت که یک طایفه که یه خورده شباهت اسمی با سالاروند داره به نام"سلار"یاهمان سالاری درهمجواری با طایفه حسنوند وجودداره ( که حتی اون طایفه سلارهم حسنوندنیست وفقط همسایه حسنوندهاست )
به همین دلیل میگن طایفه سالاروند حسنونده!!!
درصورتیکه عرض کردم که خودطایفه سلارهم حسنوندنیست
درموردطایفه سرلک
فقط وفقط به دلیل اینکه اسم لک در طایفه سرلک هست میگن حسنونده!
واقعاکه مرع پخته خندش میاد به این حرفهای متعصبانه وبدون سند که دره ای نه هوشمندی درش هست ونه توجیه عقلانی
برخی از ایلات لرستان فکرمیکنند چون قوم بختیاری یک قوم بزرگ هست میتونند هریک جداگانه تیره ها وطوایفی ازبختیاری رو تصاحب کنند
این یک موجی هست درلرستان به راه افتاده درجهت تصاحب طوایف بختیاری
میخوان اینجورایلسازی کنند
اصلا کاردرستی نیست
دوستانی که با مطرح کردن لکستان دارید اب دراسیاب پانکردها میندازیدسخت دراشتباهید
ما اهداف شوم شمارومیشناسیم
کردها درجهت نابودی قوم لر ( لک زبان ولرزبان ) تمام توان وبرنامه ریزی خودش روبه کارگرفته
با برنامه ریزی تمام این کارروکرده
تمام سران لکستان در شهرستان دلفان هستند
میدونیدچرا؟؟
چون درهمسایگی هرسین وکرمانشاه هستند وکردها دراونها نفوذکردند
کردها سرانجام شومی رو برای قوم لر درنطرگرفتند
احمق نباشیم
همین الان بیش از ۲ میلیون لر فیلی که اتفاقا لک زبان هم هستند دراقلیم کردستان عراق هستند
ورفلاکت کامل به سرمیبرند
کردها حتی حاظرنیستندبهشون بگن لرفیلی
بهشون میگن کردفیلی!
یعنی حتی هویتشون روهم انکارمیکنند
درطرح استقلال کردستان عراق وبحث رفراندوم
دراون اساسنامه ای که منتشرکردند هییییییچ گونه حقی برای لرهای فیلی قائل نشدند
ولی برلی۳۰۰هزار ترکمند دراقلیم کردستان در اساسنامه خودشون حق قائل شدند!!
براهمین بودلرهای فیلی شجاع باطرح استقلالرکردستان مخالفت کردند
ای احمقهای بیشعور
کردهامیخوان که براشون پادوباشید
میخوان براشون نقش حساب پرکن داشته باشید
با این انشقاقی که با بحث لکستان ودزدی طایفه ای به راه انداختید دارید تابوت خودتون رو روی شانه ها میکشید به سمت گورستان
کردها دشمن هویت وموجودیت وحیات قوم لر ( چه لک زبان چه لرزبان ) هستند
تمام فعالان طرح بیخود لکستان در شهرستان دلفان ومقداری درالشترهستند
همکن دروازه ورودی کردها!!!!!!!!!
هوشمندباشید
بدونید که چی داره سرتون میاد
اونهایی که میگید سرلک؛فولادوند وسالاروندها حسنوندهستند خداوکیلی خجالت نمیکشیداین حرف رومیزنید!!!!؟؟
حسنوند خودش یک طایفه هست ایل نیست
حسنوند طایفه ای ازایل سلسله هست
چطورسرلک که سابقه ۱۰۰۰ساله داره رو حسنوندمیدونید!!!
خدائی خان که خان طایفه حسنوندبوده والان تیره ای به نام خدایی درطایفه حسنوندهستند زمان زندیه زنده بوده
یعنی خدایی فرزندحسن ( حسنوند )
حالا چطورمیگیدطایفه سرلک وفولادوند وسالاروند که طوایفی کهن هستندجزو طایفه حسنوندند!!!؟
این چه توهماتی هست که چنین دچارشده اید؟؟؟
طایفه حسنوند کجا ایل بختیاری کجا!!!!!
منطق کسانی که میگن طایفه فولادوند وسالاروند وسرلک حسنوندند به دودلیل هست
۱کسانیکه دنبال لکستان هستند وتحریک شده پانکردهاهستند ومیخوان قوم لررو تضعیف کنند
به دنبال گسترش لکستان هستند
۲طایفه ای به نام"پولا" درالشتر وجودداره که اصالتا خودشون هم میدونند که بختیاری پولادوندهستندوچون به میان الشتر وطایفه حسنوندرفته اند
اللن خیلی احمقانه عده ای به جای اینکه بگن اونها بختیاری هستند
دارن میگن حتی طایفه پولادوند دربختیاری که ریشه طایفه"پولا"هستندهم حسنوندند!!!
حداقل بربد به لحاط زمانی مقایسه کنیدنه اینکه دنبال ایلسازی وپانلک وپانکرد باشید
درموردطایفه سالاروند
منطق اونها این هیت که یک طایفه که یه خورده شباهت اسمی با سالاروند داره به نام"سلار"یاهمان سالاری درهمجواری با طایفه حسنوند وجودداره ( که حتی اون طایفه سلارهم حسنوندنیست وفقط همسایه حسنوندهاست )
به همین دلیل میگن طایفه سالاروند حسنونده!!!
درصورتیکه عرض کردم که خودطایفه سلارهم حسنوندنیست
درموردطایفه سرلک
فقط وفقط به دلیل اینکه اسم لک در طایفه سرلک هست میگن حسنونده!
واقعاکه مرع پخته خندش میاد به این حرفهای متعصبانه وبدون سند که دره ای نه هوشمندی درش هست ونه توجیه عقلانی
برخی از ایلات لرستان فکرمیکنند چون قوم بختیاری یک قوم بزرگ هست میتونند هریک جداگانه تیره ها وطوایفی ازبختیاری رو تصاحب کنند
این یک موجی هست درلرستان به راه افتاده درجهت تصاحب طوایف بختیاری
میخوان اینجورایلسازی کنند
اصلا کاردرستی نیست
دوستانی که با مطرح کردن لکستان دارید اب دراسیاب پانکردها میندازیدسخت دراشتباهید
ما اهداف شوم شمارومیشناسیم
کردها درجهت نابودی قوم لر ( لک زبان ولرزبان ) تمام توان وبرنامه ریزی خودش روبه کارگرفته
با برنامه ریزی تمام این کارروکرده
تمام سران لکستان در شهرستان دلفان هستند
میدونیدچرا؟؟
چون درهمسایگی هرسین وکرمانشاه هستند وکردها دراونها نفوذکردند
کردها سرانجام شومی رو برای قوم لر درنطرگرفتند
احمق نباشیم
همین الان بیش از ۲ میلیون لر فیلی که اتفاقا لک زبان هم هستند دراقلیم کردستان عراق هستند
ورفلاکت کامل به سرمیبرند
کردها حتی حاظرنیستندبهشون بگن لرفیلی
بهشون میگن کردفیلی!
یعنی حتی هویتشون روهم انکارمیکنند
درطرح استقلال کردستان عراق وبحث رفراندوم
دراون اساسنامه ای که منتشرکردند هییییییچ گونه حقی برای لرهای فیلی قائل نشدند
ولی برلی۳۰۰هزار ترکمند دراقلیم کردستان در اساسنامه خودشون حق قائل شدند!!
براهمین بودلرهای فیلی شجاع باطرح استقلالرکردستان مخالفت کردند
ای احمقهای بیشعور
کردهامیخوان که براشون پادوباشید
میخوان براشون نقش حساب پرکن داشته باشید
با این انشقاقی که با بحث لکستان ودزدی طایفه ای به راه انداختید دارید تابوت خودتون رو روی شانه ها میکشید به سمت گورستان
کردها دشمن هویت وموجودیت وحیات قوم لر ( چه لک زبان چه لرزبان ) هستند
تمام فعالان طرح بیخود لکستان در شهرستان دلفان ومقداری درالشترهستند
همکن دروازه ورودی کردها!!!!!!!!!
هوشمندباشید
بدونید که چی داره سرتون میاد
زمان صفویه سرلک یک طایفه بوده
دوستانی که طایفه بزرگ سرلک روطلب میکنند
سرلک زمان صفویه یک طایفه بوده نه یک فردنه یک خانواده نه یک تش نه یک تیره بلکه یک طایفه
پس چقققدرقبل ازصفویه هم بوده اند. . . . .
حالاعجیبه طوایفی که زمان زندیه یک نفربوده اند الان ادعامیکنند طایفه سرلک جزو اونهاست!!
آیامسخره نیست؟؟؟
مرغ پخته خندش میاد به این مسائل
اصلا طایفه سرلک چنان قدیمی هست که برخی میگن اتابکان لربزرگ از همین طایفه سرلک بوده
دوستان سرلک واصولا دوستان بختیاری یا ازنجابتشونه یا اینکه بی اهمیتن یا کم کار ویا کوتاهی میکنند
نمیدونم دلیلش چیه
جاهایی سکوت میکنند که یک سکوت زشت وبی ریخت هست
گاهی به نظرم درمقابل بی منطقی افراد بایدموند
هرچیزی بایدمستندباشه نه اینکه به افرادی اجازه داد همینجور الکی دهانشون روباز کنند هرچیزی رو بگن
گاهی برخی افرادحرفهایی میزنند که ادم فکرمیکنه هنوز موجودی بین انسان وشامپانزه هستند وبه درستی فرگشت پیدانکردند
گفتن اینکه سرلک یا فولادوند یا سالاروند جزوی از فلان طایفه درلرستان هست
مثل این هست که بگی هخامنشیان جزوی از قاجاربوده!!!
احمقی هم حدی داره
دوستانی که طایفه بزرگ سرلک روطلب میکنند
سرلک زمان صفویه یک طایفه بوده نه یک فردنه یک خانواده نه یک تش نه یک تیره بلکه یک طایفه
پس چقققدرقبل ازصفویه هم بوده اند. . . . .
حالاعجیبه طوایفی که زمان زندیه یک نفربوده اند الان ادعامیکنند طایفه سرلک جزو اونهاست!!
آیامسخره نیست؟؟؟
مرغ پخته خندش میاد به این مسائل
اصلا طایفه سرلک چنان قدیمی هست که برخی میگن اتابکان لربزرگ از همین طایفه سرلک بوده
دوستان سرلک واصولا دوستان بختیاری یا ازنجابتشونه یا اینکه بی اهمیتن یا کم کار ویا کوتاهی میکنند
نمیدونم دلیلش چیه
جاهایی سکوت میکنند که یک سکوت زشت وبی ریخت هست
گاهی به نظرم درمقابل بی منطقی افراد بایدموند
هرچیزی بایدمستندباشه نه اینکه به افرادی اجازه داد همینجور الکی دهانشون روباز کنند هرچیزی رو بگن
گاهی برخی افرادحرفهایی میزنند که ادم فکرمیکنه هنوز موجودی بین انسان وشامپانزه هستند وبه درستی فرگشت پیدانکردند
گفتن اینکه سرلک یا فولادوند یا سالاروند جزوی از فلان طایفه درلرستان هست
مثل این هست که بگی هخامنشیان جزوی از قاجاربوده!!!
احمقی هم حدی داره
من لرم بختیاری نیستم ولی وجدانن اول برو نوشتن یاد بگیر بعد خودتو بچسپون به ساسانیان
سرلک از گزشته هفت لنگ دورکی بوده وبا استرکی یکی هستند من هم سرلک استرکی دورکی بقیه سرلک ها دروغ هستند به سند ومدرک ثابت میکنم
طایفه سرلک یکی از طوایف بزرگ بختیاری
و
مستقل از طایفه آسترکی هستند
و به دو بخش
طایفه سرلک هفت لنگ
طایفه سرلک چهارلنگ
مانند
طایفه آرپناهی چهارلنگ و هفت لنگ
طایفه چهاربری هفت لنگ و چهارلنگ
ایل جانکی سردسیر بختیاروند هفت لنگ
ایل جانکی گرمسیر چهارلنگ
و
مستقل از طایفه آسترکی هستند
و به دو بخش
طایفه سرلک هفت لنگ
طایفه سرلک چهارلنگ
مانند
طایفه آرپناهی چهارلنگ و هفت لنگ
طایفه چهاربری هفت لنگ و چهارلنگ
ایل جانکی سردسیر بختیاروند هفت لنگ
ایل جانکی گرمسیر چهارلنگ
کلمات دیگر: