کلمه جو
صفحه اصلی

نوری بیلگه جیلان

دانشنامه عمومی

نوری بیلگه جیلان (به ترکی استانبولی: Nuri Bilge Ceylan) (زاده ۲۶ ژانویه ۱۹۵۹) کارگردان و عکاس اهل ترکیه است. همسر او، اِبرو جیلان، فیلمساز، عکاس و بازیگر است که در فیلم اقلیم ها (۲۰۰۶) با یکدیگر همبازی بودند. فیلم های سه میمون (۲۰۰۸)، روزی روزگاری در آناتولی (۲۰۱۱) و خواب زمستانی (۲۰۱۴) موفق ترین آثار جیلان به شمار می روند، که اولی جایزه بهترین کارگردان جشنواره فیلم کن ۲۰۰۸، دومی جایزه گرندپری جشنواره فیلم کن ۲۰۱۱ و سومی جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ را نصیب او کرد. فیلم «روزی روزگاری در آناتولی» به عنوان نماینده سینمای ترکیه در جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان ۲۰۱۱ معرفی شده بود.
وبگاه رسمی
نوری بیلگه جیلان در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
جیلان در سال ۱۹۵۹ در استانبول به دنیا آمد. او زندگی هنری خود را با عکاسی آغاز کرد. او پس از دریافت مدرک لیسانس مهندسی برق از دانشگاه بغازیچی، به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان رفت و به مدت دو سال در رشته سینما تحصیل کرد.
او عکس هایی را که بین سال های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ گرفته بود «عکس های اولیه»، عکس های دوره دوم خود (۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹) را «سینما اسکوپ ترکی» و دوره سوم (۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸) را «برای پدرم» نام گذاری کرد. مکان های عکاسی اش، بعدها لوکیشن های زیادی از فیلم هایش را شکل داد. جیلان فیلمسازی را از سال ۱۹۹۵ با ساخت فیلم کوتاه پیله آغاز کرد که در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۵ به نمایش درآمد. سپس در سال ۱۹۹۸، نخستین فیلم بلند خود را با نام قصبه کارگردانی کرد.
سومین فیلم بلند او دوردست (۲۰۰۲) موفق به دریافت جایزه های بسیاری از جمله جایزه هیئت داوران و جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن شد. اقلیم ها (۲۰۰۶) فیلم چهارم او نیز جایزه فیپرشی جشنواره کن ۲۰۰۶ را به دست آورد و مورد استقبال منتقدان قرار گرفت. این فیلم در جشنواره فیلم پرتقال طلایی آنتالیا، برنده ۵ جایزه از جمله بهترین کارگردانی شد. سه میمون، جایزه بهترین کارگردان جشنواره فیلم کن را در سال ۲۰۰۸ به دست آورد و «خواب زمستانی» جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم کن را در سال ۲۰۱۴ کسب کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

(Nuri Bilge Ceylan (1959
کارگردان، فیلم نامه نویس و عکاس شهیر اهل ترکیه. در نوجوانی به عکاسی علاقه مند شد و برای کسب درآمد، عکس های پرسنلی می گرفت. پس از تحصیل در مقطع کارشناسی مهندسی برق در دانشگاه بغازچی، برای مدتی به لندن و کاتموندو در نپال رفت تا در مورد آینده ی حرفه ای خود بیشتر فکر کند. سپس به ترکیه برگشت و به خدمت سربازی رفت و در همین حین بود که سینما را به عنوان مناسب ترین ابزار برای بیان اندیشه ها و احساساتش انتخاب کرد. به همین دلیل، به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سینان رفت و به مدت دو سال در رشته ی سینما تحصیل کرد.
نخستین اثر جیلان در مقام کارگردان، فیلم کوتاهی با نام پیله (1995) بود. قصبه (1998) اولین فیلم بلند وی، در محیطی روستایی می گذرد و داستان یک خانواده و زندگی روزمره ی آن ها را در گذر فصول مختلف سال بازگو می کند. اثر بعدی او، ابرهای می (1999)، روایت گر بازگشت یک فیلمساز به محل تولد خود و تلاشش برای فیلمبرداری از اعضای خانواده است. شهرت جیلان به عنوان یک کارگردان جهانی، با سومین فیلم بلندش یعنی دوردست (2002) به دست آمد و او موفق به کسب جایزه ی بزرگ جشنواره ی کَن گردید. در این فیلم، کارگر کارخانه ای که شغلش را از دست داده است، در جستجوی شغلی جدید به استانبول می رود و در خانه ی یکی از آشنایانش ساکن می شود. این هم نشینی، پرتنش از آب درمی آید چرا که میزبان مردی ثروتمند و تحصیل کرده است و کارگر سابق، شرایطی عکس این دارد. او در پیدا کردن شغل با مشکل مواجه می شود و از سمت دیگر، زندگی صاحب خانه ی فرهیخته نیز آن جور که وانمود می کند غنی و پرشور نیست. صاحب خانه در تلاش برای تغییر ذائقه ی هنری کارگر، او را به سفری در حومه ی شهر برای عکاسی می برد، اما این سفر به شکستی برای هر دوی آن ها تبدیل می شود. فیلم بعدی جیلان، اقلیم ها (2006) نام دارد و نامزد نخل طلای کن بوده است. او خود نقش اصلی فیلم را در کنار همسرش، اِبرو جیلان، بازی می کند. در این فیلم، جیلان یک استاد دانشگاه است که همراه با همسرش در تعطیلات به سفر می روند و در حین همین سفر، رابطه شان با یکدیگر را تمام می کنند. سه میمون (2008) داستان زندگی مردی فقیر است که برای یک کارفرمای ثروتمند کار می کند. این کارفرما در یک حادثه ی رانندگی به شکلی اتفاقی یک عابر پیاده را می کشد و برای فرار از مجازات، به مرد فقیر مبلغی کلان پیشنهاد می دهد تا به جای وی جرم را به گردن بگیرد. این فیلم نامزد نخل طلای کن شد. روزی روزگاری در آناتولی (2011) تصویرگر سفری گروهی است در جستجوی یک جنازه. قاتل به عمل خود اعتراف کرده است، اما اظهار می کند که محل دقیق دفن جسد را به خاطر ندارد. به همین سبب، شخصیت اصلی داستان (کارآگاه) همراه چند نفر دیگر به سفری در جستجوی جسد می رود. این اثر، برنده ی جایزه بزرگ فیلم کن و نامزد نخل طلای این جشنواره شد. خواب زمستانی (2014) که جیلان فیلم نامه ی آن را همراه همسرش بر مبنای داستان های کوتاه چخوف نوشته است، درباره ی مردی ارباب زاده و تحصیل کرده است که سودای نویسندگی دارد و رابطه ای تیره و تار را با همسرش تجربه می کند. او در یک روستا زندگی می کند و مشکلات و دردسرهای مربوط به کارگرانش، بحران هایی جدی در زندگی اش ایجاد می کنند. این اثر برنده ی ۳۱ جایزه بین المللی شد، از جمله بهترین بازیگر مرد در پنجاه و ششمین جشنواره فیلم کن،جایزه ی ویژه ی هیئت داوران جشنواره شیکاگو و بهترین فیلم بالکان در جشنواره فیلم سوفیا. آخرین اثر جیلان،درخت گلابی وحشی (2018) نام دارد و درباره ی جوانی است که بعد از اتمام دانشگاه، به روستای زادگاهش برگشته و به دنبال چاپ اولین کتابش و تثبیت خود به عنوان یک نویسنده است؛مسیری که بسیار دشوار است و او را در مقاطع مختلفی ناامید می کند. این جوان با پدرش که معلم روستاست و بیشتر زندگی اش را با قمار باخته، رابطه ای سرد و معیوب دارد و فیلم بیش از هر چیز، به جزئیات این رابطه می پردازد.
آثار جیلان عموماً در فضاهای روستایی می گذرند و وی با استفاده از مهارتش در عکاسی، قاب هایی به یادماندنی و تأثیرگذار از مکان های خالی و ساکن طبیعی می سازد. شخصیت های او معمولاً منزوی و درون گرا هستند و تقابل بین قشر فرهیخته و طبقه ی کارگر از جمله ی مضامین تکرارشونده در آثار اوست.


کلمات دیگر: