کلمه جو
صفحه اصلی

باریک آب

لغت نامه دهخدا

باریک آب . (اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاس رود، بخش قیدار شهرستان زنجان که در 23 هزارگزی قیدار و یک هزارگزی راه عمومی قشلاق زنجان واقع است . منطقه ای است کوهستانی و سردسیر با 189 تن سکنه . آبش از چشمه سار و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی مردمش قالیچه ، گلیم و جاجیم بافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


باریک آب . (اِخ ) دهی است جزءدهستان حومه بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 33 هزارگزی جنوب زنجان و یک هزارگزی راه عمومی واقع است منطقه ای است کوهستانی و سردسیر با 272 تن سکنه . آبش از چشمه سار. محصولش غلات ، انگور و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مکاری و صنایع دستی مردمش گلیم و جاجیم بافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


باریک آب . (اِخ ) دهی است جزء بخش ابهررود شهرستان زنجان که در 150 هزارگزی شمال ابهر و 12 هزارگزی راه عمومی واقع است . سرزمینی است کوهستانی سردسیر با 54 تن سکنه . آبش از چشمه محصولش غلات . شغل مردمش زراعت و راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2). || موضعی است در کوهستان ها و ییلاقات شاه کوه و ساور. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو چ 1336 بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 169).



کلمات دیگر: