بدرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد است . 116 تن سکنه دارد. محصول آن غلات ،چغندر و پنبه است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6).
بدرآباد
لغت نامه دهخدا
بدرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان مشهد است . 367 تن سکنه دارد.محصول آن غلات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
بدرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام است . 250 تن سکنه دارد. محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5).
بدرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش ویسیان شهرستان خرم آباد است . 500 تن سکنه دارد. محصول آن غلات ،لبنیات و پشم است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6).
بدرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج است . 270 تن سکنه دارد. محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5).
بدرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش اردکان شهرستان یزد است . 471 تن سکنه دارد. محصول آن غلات و پنبه است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 10).
کلمات دیگر: