کلمه جو
صفحه اصلی

سقز


مترادف سقز : آدامس، انگم، رزین، صمغ، قندران، صمغ پسته وحشی

برابر پارسی : ژَد

فارسی به انگلیسی

chewing gum, persian turpentine

Persian turpentine


chewing gum, gum


فارسی به عربی

تربنتین

مترادف و متضاد

chewing gum (اسم)
آدامس، سقز

turpentine (اسم)
سقز، تربانتین

galipot (اسم)
سقز، صمع کاج و صنوبر

terebinthina (اسم)
سقز

آدامس، انگم، رزین، صمغ، قندران، صمغ پسته وحشی


فرهنگ فارسی

۱ - شهرستانی در شمال کردستان میباشد و حدود ۱۱۲۵۲۲ تن جمعیت دارد . ۲ - مرکز شهرستان شهر سقز است که ۳٠۶۶۱ تن جمعیت دارد و در کنار رودی کوچک بنام (( شهر چای ) ) و در سر سه راهی سنندج میاندو آب و بانه قرار دارد . سقز تا مرز ایران و عراق بخط مستقیم ۷٠ کیلومتر فاصله دارد .
سکز، صمغ درخت، ا تنه درخت بنه میگیرندواز آن، اسانسی بدست می آیدبه اسانس تربانتین، ازمخلوط، آن باموم لاک درست میکنند
( اسم ) ۱ - صمغی که از گونه های مختلف پسته وحشی یا ساقه درخت بنه به دست آورند و از آن اسانسی حاصل گردد صمغ درخت . یا سقز تلخ . سقز طبیعی که از درخت بنه خارج میشود و با شن و برگ و خاشاک پای درخت مخلوط است .
نام قصبه ایست در کردستان کنار جاده سنندج و ساوجبلاغ میان قماجات و سر راهی در ۱۸۶٠٠٠ گزی سنندج قرار گرفته است . از بلوکات کردستان حد شمالی افشار شرقی تیلکوه و خور خوره جنوبی بانه و غربی بوکان مرکز سقز عده قرائ ۱۳۹ است.

فرهنگ معین

(سَ قِّ ) (اِ. ) صمغ ، صمغ درخت .

لغت نامه دهخدا

سقز. [ س َق ْ ق ِ ] (اِخ ) تیره ای از ایل بهارلو (از ایلات خسمه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).


سقز. [ س َق ْ ق ِ ] (اِخ ) تیره ای از کلهر کردستان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 62).


سقز.[ س َق ْ ق ِ ] (اِ) اسم ترکی علک البطم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). از جنگلهای پشت کوه به دست می آید و بر سه قسم است : سفید، زرد، سیاه . این ماده جزء نباتات جمعی محسوب میشود و شیره ای است که از درخت ون گرفته و درجنگلهای کردستان مقدار فراوان وجود دارد در قدیم یکی از ارقام بزرگ صادرات که در ایالت محسوب می شد. (جغرافیای غرب ایران ص 58).


سقز.[ س َق ْ ق ِ ] ( اِ ) اسم ترکی علک البطم است. ( تحفه حکیم مؤمن ). از جنگلهای پشت کوه به دست می آید و بر سه قسم است : سفید، زرد، سیاه. این ماده جزء نباتات جمعی محسوب میشود و شیره ای است که از درخت ون گرفته و درجنگلهای کردستان مقدار فراوان وجود دارد در قدیم یکی از ارقام بزرگ صادرات که در ایالت محسوب می شد. ( جغرافیای غرب ایران ص 58 ).

سقز. [ س َق ْ ق ِ ] ( اِخ ) تیره ای از کلهر کردستان. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 62 ).

سقز. [ س َق ْ ق ِ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل بهارلو ( از ایلات خسمه فارس ). ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 86 ).

سقز. [ س َق ْ ق ِ ] ( اِخ ) نام قصبه ای است در کردستان کنار جاده سنندج و ساوجبلاغ میان قماجات و سرراهی در 186000 گزی سنندج قرار گرفته است. ( یادداشت مؤلف ). از بلوکات کردستان حد شمالی افشار شرقی تیلکوه و خورخوره جنوبی بانه و غربی بوکان. عده قراء 139 است. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).
شهرستان سقز یکی از شهرستانهای یازده گانه استان پنجم کشور است این شهرستان در شمال استان 5 واقع شده و محدود است از طرف شمال به شهرستانهای مهاباد و مراغه از استان آذربایجان از طرف باختر به بخش دیواندره از شهرستان سنندج از طرف جنوب به کشور عراق ( ارتفاعات شمالی پیشرفتگی دره شیلر ) از طرف باختر به دهستان سردشت از شهرستان مهاباد. شهرستان سقز طبق تقسیمات کشور از دو بخش به نام بخش مرکزی و بخش بانه تشکیل شده است. شرح بخش بانه در جای خود داده شده و مشخصات مرکزی بشرح زیر است. حدود از طرف شمال به بخشهای تکاب و بوکان. از طرف باختر به بخش بانه. از جنوب بکشور عراق. منطقه بخش کوهستانی. هوای آن کوهستانی سردسیر میباشد. رودخانه جغتو یا زرینه رود که بدریاچه ارومیه منتهی میشود از ارتفاعات جنوبی این بخش سرچشمه میگیرد. بخش مرکزی سقز از سه دهستان بنام گل تپه و فیض اﷲبیگی ، میرده و سرشیو تشکیل شده و شرح هریک در جای خود داده شده است.
تعداد قراء و جمعیت دهستانهای بخش مرکزی بشرح زیر است : دهستان گل تپه ، فیض اﷲ بیگی 88 آبادی و 19 هزارتن. دهستان سرشیو 48 آبادی و 12 هزارتن. دهستان میرده و یا گورک 46 آبادی و 11 هزارتن. جمع بخش مرکزی 182 آبادی و 42 هزارتن. شهر سقز یک آبادی و 12 هزارتن. بخش بانه 155 آبادی و 20 هزارتن. بنابر آمار فوق سقز از 238 آبادی تشکیل شده سکنه آن 74 هزارتن است.

سقز. [ س َق ْ ق ِ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در کردستان کنار جاده ٔ سنندج و ساوجبلاغ میان قماجات و سرراهی در 186000 گزی سنندج قرار گرفته است . (یادداشت مؤلف ). از بلوکات کردستان حد شمالی افشار شرقی تیلکوه و خورخوره جنوبی بانه و غربی بوکان . عده ٔ قراء 139 است . (جغرافیای سیاسی کیهان ).
شهرستان سقز یکی از شهرستانهای یازده گانه ٔ استان پنجم کشور است این شهرستان در شمال استان 5 واقع شده و محدود است از طرف شمال به شهرستانهای مهاباد و مراغه از استان آذربایجان از طرف باختر به بخش دیواندره از شهرستان سنندج از طرف جنوب به کشور عراق (ارتفاعات شمالی پیشرفتگی دره ٔ شیلر) از طرف باختر به دهستان سردشت از شهرستان مهاباد. شهرستان سقز طبق تقسیمات کشور از دو بخش به نام بخش مرکزی و بخش بانه تشکیل شده است . شرح بخش بانه در جای خود داده شده و مشخصات مرکزی بشرح زیر است . حدود از طرف شمال به بخشهای تکاب و بوکان . از طرف باختر به بخش بانه . از جنوب بکشور عراق . منطقه بخش کوهستانی . هوای آن کوهستانی سردسیر میباشد. رودخانه جغتو یا زرینه رود که بدریاچه ٔ ارومیه منتهی میشود از ارتفاعات جنوبی این بخش سرچشمه میگیرد. بخش مرکزی سقز از سه دهستان بنام گل تپه و فیض اﷲبیگی ، میرده و سرشیو تشکیل شده و شرح هریک در جای خود داده شده است .
تعداد قراء و جمعیت دهستانهای بخش مرکزی بشرح زیر است : دهستان گل تپه ، فیض اﷲ بیگی 88 آبادی و 19 هزارتن . دهستان سرشیو 48 آبادی و 12 هزارتن . دهستان میرده و یا گورک 46 آبادی و 11 هزارتن . جمع بخش مرکزی 182 آبادی و 42 هزارتن . شهر سقز یک آبادی و 12 هزارتن . بخش بانه 155 آبادی و 20 هزارتن . بنابر آمار فوق سقز از 238 آبادی تشکیل شده سکنه آن 74 هزارتن است .
شهر سقز دارای مشخصات جغرافیایی خاص است و در شمال رودخانه ای به همین نام و انتهای دماغه ارتفاعات ملقرانی واقع شده و مانند سایر شهرهای کوچک و عقب افتاده کشور کوچه های آن تنگ پرشیب و اکثر خانه ها از خشت و گل ساخته شده است . بازار سقز در حدود 600 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فرهنگ عمید

مادۀ صمغی چسبناک که از تنۀ درخت بنه گرفته می شود و از آن اسانسی به دست می آید که از مخلوط آن با موم لاک درست می کنند.

دانشنامه عمومی

سَقِّز یکی از شهرهای استان کردستان مرکز شهرستان سقز است. شهر سقز بر روی دو تپهٔ طویل که رودخانهٔ سرپوشیدهٔ ولی خان از وسط آن می گذرد، بنا شده است. پستی و بلندی های داخل شهر و چشم انداز رودخانهٔ چم سقز از سرشاخه های زرینه رود، که از کنار این شهر می گذرد، از ویژگی های آن است. سقز در ناحیه ای کوهستانی و مرتفع بین ارتفاعات نامنظم رشته کوه زاگرس واقع شده است.
هووخشتره، بزرگ ترین پادشاه ماد، در ده سال اولِ حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند. در روزگار هووخشتره، پس از انقیاد سکاها در ماد، گروهی از سکاها را به باختر ماد کوچاندند و این سرزمین را به نام آنان سکزی یا ساکز خواندند که اکنون به سقز معروف است.
ایران ب ۶۱
این شهر با سنندج ۱۸۷ کیلومتر (از شمال) فاصله دارد و تنها شهرِ دارای فرمانداری ویژه در استان کردستان است مردم سقز در اکثریت مسلمان و سنی شافعی مذهب اند و اقلیت بسیار کوچک از خانواده های اردلان سقزی که بعدها به اردلان تغییر نام دادند شیعه می باشد. زبان اکثریت مردم سقز کردی سورانی است. طبق آمار سال ۱۳۹۵، شهر سقز پس از سنندج، دومین شهر پرجمعیت استان کردستان است.
نام امروزینِ سقز از نام قوم سکا به یادگار مانده است، و «سکز» همان «ساکز» است. در روزگار مادها، سکاها فراوان به مرزهای ایران می تاختند.

دانشنامه آزاد فارسی

سَقِّز
صمغی به رنگ سفید شیری شبیه تربانتین با رایحه ای نسبتاً تند که از درخت بَنه به دست می آید. این صمغ در تماس با هوا سفت و تُرد می شود. از آن در ایران و برخی از کشورهای همسایه به مثابۀ مادۀ جویدنی استفاده می کنند و بر این عقیده اند که ضمن خوشبوکردن دهان، در استحکام لثه و دندان ها نیز مؤثر است. درخت بنه (درخت سقز) وحشی و خودرو، و از نظر گیاه شناسی با درخت پسته هم خانواده است. این گیاه در کرمان، فارس و کردستان ایران می روید. در قارۀ امریکا نیز، از فلوریدا تا کوستاریکا، درختی حاره ای به نام ساپودیا می روید که شیره ای سفید عمدتاً حاوی چیکل تولید می کند. چیکل ماده ای جویدنی است که معمولاً آن را با نعنا معطر و با شکر یا ماده ای دیگر شیرین می کنند. این فرآورده را در ایران آدامس می خوانند.

گویش مازنی

/saghghez/ صمغ گیاهی و جویدنی

صمغ گیاهی و جویدنی


جدول کلمات

قندرون,قندران

پیشنهاد کاربران

صمغ درخت

سقز : تازی شده " سکازی " پارسی است که به معنای زیستگاه سکاها و از نام قوم سکاهای آریایی نژاد و باشندگان شمال ایران باستان گرفته شده که در روزگار هخامنشیان به سوی خاور و باختر ایران سرازیر و پس از زدو خورد با ارتش ایران فرمانبردار داریوش بزرگ شدند و شهرهای بسیاری را پدید آوردند که سکازی یکی از آنها می باشد و امروزه استان سیستان در ایران و نیمروز در افغانستان زیستگاه آنان است.

قندران - قندرون - شهر کردستان

تمام ایلات و طوایف شهر به گویشی از زبان کردی مابین اردلانی و موکریانی صحبت میکنند که طایفه کردتبار تیلکو هم از این قاعده مستثنی نیست
تفرقه ننداز کاربر !

سقز یک نام کردی است به معنی "سه قیز" قیز در زبان کردی یعنی دختر . سه تا دختران مشهور آنجا بودند که شهر به همین نام نامگذاری شده است

سقز چه ربطی به تورک های خر داره سقز کلا کورد هستند


کلمات دیگر: