مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) نام چند محل از توابع قم است از جمله محلی از رستاق لنجرود. (تاریخ قم ص 136). و محلی از طسوج سراجه . (تاریخ قم ص 121).
مهاباد
لغت نامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) یکی از شهرستانهای آذربایجان باختری ، که از طرف شمال به دریاچه ٔ ارومیه و بخش نقده و از طرف جنوب به بخش بانه از شهرستان سقز و از طرف خاور به شهرستان میاندوآب و از طرف باختر به مرز عراق محدود می باشد. آب و هوای شهرستان مهاباد اولاً نسبت به پستی و بلندی و ثانیاً به علت جنگلی بودن متغیر است ، بدین ترتیب که قسمتهای کوهستانی سردسیر و ییلاقی و قسمتهای جلگه و جنگلی معتدل است و تابستانی گرم دارد. کوههای مهم آن عبارتند از کوه لندشیخان (با ارتفاع 2730 متر)، کوه سرمستان (با ارتفاع 1812 متر)، کوه قصریک (با ارتفاع 2424متر) و کوه قیزقایان (با ارتفاع 2954 متر) که در مرز ایران و عراق قرار دارد. شهرستان مهاباد از سه بخش حومه ، بوکان و سردشت تشکیل گردیده است . مرکز شهرستان مهاباد شهر مهاباد است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). و رجوع به مهاباد (بخش ) و مهاباد (شهر) شود.
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش فیروزکوه شهرستان دماوند با 330 تن سکنه . محصول آن غلات ، بنشن ، سیب زمینی و انواع میوه هاست . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) شهر مهاباد مرکز شهرستانی به همین نام در 131کیلومتری شهر ارومیه و 1016کیلومتری شمال باختری تهران از راه سنندج واقع گردیده و فاصله ٔ آن تا تهران از راه میاندوآب -تبریز 827 کیلومتر است . طول جغرافیایی آن 45 درجه و 43 دقیقه و 30 ثانیه و عرض جغرافیایی آن 36 درجه و 46 دقیقه و 30 ثانیه و ارتفاع آن از سطح دریا 1320 متر و اختلاف ساعت آن با تهران 22 دقیقه و44 ثانیه است . در موقع تألیف فرهنگ جغرافیایی ایران ، جمعیت آن 15971 تن بوده و در آن هنگام یک دبیرستان پسرانه ، یک دبیرستان دخترانه ، و 5 دبستان و دو بیمارستان داشته است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان ، دارای 3512 تن سکنه . محصول آن غلات ، پنبه ، انار،پشم و روغن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).