صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ج" - واژه نامه بختیاریکا
جو سر سینه ار و ور اویدن
جو شوه
جو شیش نره
جو ورگن
جو پا استو
جو پیغمبری
جو چار نره
جو کره
جو گه
جو گیر شدن
جواب دادن
جواب دندان شکن
جواب دندان شکن دادن
جواب مثبت دادن به درخواست
جواب کسی را دادن
جواز
جوان
جوان شدن
جوانمرد
جوانمرگ شدن
جوانه
جوانه زدن
جوانه زده
جوبر
جوبریز
جوتی
جوجار
جوجه
جوجه تیغی
جوخه
جوخه اعدام
جودار
جودو
جور
جور کردن
جور کشیدن
جورا
جوراب
جوری
جوزه
جوش
جوش اورنده
جوش جوشی
جوش دادن معامله
جوش زدن
جوش سر بزرگ
جوش های با سر رنگی که ماندگاری بیشتری هم دارند
جوش های توی دهان یا روی زبان
بیشتر