کلمه جو
صفحه اصلی

فتح آباد

لغت نامه دهخدا

فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش جعفرآباد شهرستان ساوه که 35 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان فرمهین بخش فراهان شهرستان اراک است که در 21 هزارگزی راه عمومی قرار دارد. دارای 15 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه که 62 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان که در یکهزارگزی شمال باختری کرمان و یکهزارگزی شمال راه فرعی کرمان به زرند واقع است . دارای 15 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، که در 3 هزارگزی باختر کرمان و دوهزارگزی جنوب راه فرعی کرمان به چترود واقع است . دارای 10 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان که در 14 هزارگزی خاور فرسفنج قرار دارد. سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قهستان بخش مرکزی شهرستان سیرجان که در 28 هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد، سر راه مالرو قنات نو به ده سراج واقع است . دارای 35 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه ٔ شهرستان کرمان ، که در 42 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه و 3 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه به دارزین واقع است . دارای 14 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت که در 18 هزارگزی جنوب سبزواران و کنار رودخانه ٔ هلیل واقع است . دارای 38 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان ، که در 83 هزارگزی جنوب راه فرعی راور به یزد واقع است . دارای 35 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، که در 35 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان و سه هزاروپانصدگزی راه باغ بهادران به گردنه سرخ قرار دارد. و دارای 28 تن سکنه است . آب آنجا از زاینده رود تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه ، که در 35 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به تربت حیدریه و زاهدان قرار دارد. دامنه ای معتدل و دارای 144 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد و از علی آباد و محمدآباد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم ، که در ده هزارگزی جنوب فهرج و دوهزارگزی راه مالرو فهرج به برج اکرم قرار دارد. جلگه ای گرمسیر و دارای 117 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود.محصول عمده اش غلات ، خرما، حنا و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برده بره بخش اشترینان شهرستان بروجرد، که در چهارهزارگزی شمال باختری اشترینان و کنار راه مالرو جعفرآباد به نبی آباد قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 110 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بنارویه ٔ بخش جویم شهرستان لار که در 12 هزارگزی جنوب خاوری جویم و سه هزارگزی شوسه ٔ جهرم به لار قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 117 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و پنبه . شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . راه شوسه ٔ فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار، که در 49 هزارگزی خاور بیجار و 3 هزارگزی حسن تمو قرار دارد. جایی تپه ماهور، سردسیر و دارای 540 تن سکنه است . آب آنجااز چشمه تأمین میشود و محصول عمده اش غلات ، لبنیات ، انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد، که در چهارهزارگزی جنوب الشتر و سه هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به الشترقرار دارد. جلگه ای سردسیر و دارای 90 تن سکنه است . آب آنجا از سراب زز تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ،حبوب ، لبنیات ، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان ، که در 12 هزارگزی جنوب زرند قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 237 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، حبوب ، پسته ، پنبه و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی ایشان قالی بافی با نقشه است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش نی ریز شهرستان فسا، که در 18 هزارگزی شمال خاوری نیریز، کنار راه فرعی نیریز به چاهک قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 124 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شهربابک ، کنار راه عمومی . جلگه ای معتدل و دارای 200تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، حبوب ، کشمش ، بادام . شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه که در 9 هزارگزی شمال راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب قرار دارد. جایی کوهستانی ، معتدل و دارای 239 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، کرچک ، حبوب ، بادام و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زهان بخش قاین شهرستان بیرجند که در 81 هزارگزی جنوب خاوری قاین و کنار راه اتومبیل رو اسفدن به اسفج قرار دارد. جایی کوهستانی ، گرمسیر و دارای 45 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و زعفران ، و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد شهرستان تربت حیدریه که در 12 هزارگزی جنوب فیض آباد قرار دارد. دشتی معتدل و دارای 138 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و ابریشم و شغل اهالی زراعت ، گله داری و شال بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد، که در 13 هزارگزی باختر زاغه درکنار و جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد به بروجرد قرار دارد. جایی کوهستانی ، سردسیر و دارای 115 تن سکنه است . آب آنجا از سراب ریگ سفید تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، لبنیات ، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی و جاجیم بافی است . راه اتومبیل رو دارد. ساکنان آن از طایفه ٔ سگوند هستند و زمستانها به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان ، که در 60 هزارگزی باختر زرند و سر راه زرند به بافق قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 372تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، حبوب ، پنبه ، پسته و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاپور بخش مرکزی شهرستان کازرون ، که در 21 هزارگزی شمال باختری کازرون و سه هزارگزی شمال شوسه ٔ کازرون به بوشهر قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 113 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ شاپور تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرکهنه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، که در 3 هزارگزی شمال باختر قوچان و 18 هزارگزی شمال شوسه ٔ قدیمی قوچان به شیروان قرار دارد. جلگه ای سردسیر و دارای 243 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و انگور، و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور، که در9هزارگزی خاور فدیشه قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 429 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) مزرعه ٔ کوچکی است از دهستان صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان که در هشت هزارگزی جنوب خاوری صیدآباد واقع است . دارای 5 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قریةالخیر بخش داراب شهرستان فسا که در 30 هزارگزی جنوب خاوری داراب و کنار راه فرعی داراب به فرک قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 364 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه و چاه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، پنبه ، توتون و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز که در 95 هزارگزی باختر سروستان و یکهزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به فیروزآباد قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 453 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ قره آغاج تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، چغندر، صیفی و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه ، که در 10 هزارگزی شمال خاوری رشخوار و 10 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ عمومی تربت حیدریه به رشخوار قرار دارد. جلگه یی گرمسیر و دارای 2422 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، انگور، ابریشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، که در 17 هزارگزی شمال خاوری صفی آباد قراردارد. جایی کوهستانی و معتدل ، و دارای 325 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، زیره ، پنبه ، سردرختی ، بنشن و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز، که در 26 هزارگزی شمال زرقان و شش هزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به اصفهان قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 1555 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ سیوند تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، چغندر، برنج ، حبوب و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهران رود بخش بستان آباد شهرستان تبریز، که در مسیر شوسه ٔ تبریز به میانه قرار دارد. جلگه ای سردسیر و دارای 370 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غلات ، حبوبات ، سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار، که در 33 هزارگزی شمال خاوری جغتای سر راه شوسه ٔ عمومی قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 322 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود.محصول عمده اش غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد، که در 15 هزارگزی جنوب باختری نورآباد و 12 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. جلگه ای سردسیر و دارای 90 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، توتون ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیم بلوک بخش قاین شهرستان بیرجند که در 53 هزارگزی شمال باختری قاین و 9 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ عمومی قاین به گناباد قرار دارد. جایی کوهستانی ، معتدل و دارای 103 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، زعفران ، و شغل اهالی زراعت ، مالداری و قالیچه بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرات و مروست بخش شهربابک شهرستان یزد، که در 72 هزارگزی شمال باختری شهربابک و پنج هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مروست به هرات خوره قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 828 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی ایشان قالی بافی است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز، که در 86 هزارگزی خاور زرقان و سه هزارگزی راه فرعی خفرک به ارسنجان قرار دارد. جلگه ای معتدل ، مالاریایی و دارای 84 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از هنزا از بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، که در ده هزارگزی باختر ساردوئیه ، سر راه مالرو ساردوئیه به بافت قرار دارد. جایی کوهستانی و سردسیر، و دارای یکصد تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی ایشان پارچه بافی است . راه مالرو دارد. ساکنان از طایفه ٔ مهنی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، که در 48 هزارگزی شمال باختری مشهد، کنار راه شوسه ٔ مشهد به قوچان قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 178 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، چغندر، نخود. شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس ، که در 7هزارگزی باختری طبس و 3 هزارگزی باختر راه مالرو عمومی طبس به خداآفرین قرار دارد. جلگه ای گرمسیر و دارای 110 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، خرما، پنبه و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) مرکز دهستان فتح آباد بخش بافت شهرستان سیرجان ، که در 18 هزارگزی باختر بافت و دوهزارگزی خاور راه گوغر به حشون واقع است . جلگه ای سردسیر و دارای 545 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، حبوب و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. مزارع زورآباد، شیرویه ، کوشک برج ، گلوسرخویه و آریان جزء این ده است . ساکنان از ایل افشارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش بافت شهرستان سیرجان ، که از شمال به دهستان گوغر، از خاور به دهستان حومه ٔ بافت ، از جنوب به دهستان جمیل آبادو از باختر به دهستان بلورد محدود است . جلگه ای سردسیر است . محصول عمده ٔ آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است . از 19 آبادی تشکیل شده و روی هم 2213 تن جمعیت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ )دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که در 18 هزارگزی جنوب نیشابور قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 130 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتح آباد. [ ف َ ](اِخ ) دهی است از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد، که در 58 هزارگزی شمال باختری نورآباد و 29هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 270 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه ها و رودخانه ٔ حسن کاویار تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، لبنیات ، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی است . راه مالرودارد. ساکنان آن از طایفه ٔ شاهسوند هستند و زمستانها به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فتح آباد. [ ف َ] (اِخ ) دهی از دهستان بهنام غرب بخش ورامین شهرستان تهران ، که در هشت هزارگزی جنوب خاوری ورامین و 3 هزارگزی ایستگاه پیشوا قرار دارد. جلگه ای ، معتدل ، مالاریایی و دارای 200 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات ، صیفی ، چغندرقند و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد و از طریق پیشوا اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


فتح آباد. [ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خفر شهرستان جهرم ، که در 26 هزارگزی جنوب خاوری باب انار و پنج هزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به جهرم قرار دارد. جلگه ای گرمسیر و دارای 315 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ قره آغاج تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، خرما، مرکبات و شغل اهالی زراعت و باغبانی و گیوه بافی است . دبستان و راه شوسه ٔ فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مهتاب بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان ، که در 24 هزارگزی شمال خاوری اصفهان و شش هزارگزی شمال راه شوسه ٔ اصفهان به یزد واقع است . دارای 18 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).



کلمات دیگر: