کلمه جو
صفحه اصلی

کاظم آباد

لغت نامه دهخدا

کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ماهان شهرستان کرمان ، واقع در 12هزارگزی جنوب ماهان و 6هزارگزی راه شوسه ٔ بم به کرمان . دارای 20 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 54هزارگزی شمال خاوری و 10هزارگزی باختر راه فرعی کرمان به چترود. دارای 4 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 54هزارگزی شمال خاوری کرمان . سر راه فرعی چترود و بی بی حیات . دارای 18 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان اسفندآبادبخش قروه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 26هزارگزی باختر قروه ، کنارشوسه ٔ قروه سنندج . جلگه و سردسیر و دارای 200 تن سکنه است . آب از رودخانه ٔ سراب قحط دارد. محصول آن غلات و لبنیات و مختصر انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی و گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد 17هزارگزی شمال الیگودرز. جلگه و معتدل و دارای 529 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و لبنیات و تریاک و پنبه و چغندر و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان ، واقع در 66هزارگزی جنوب خاوری زرند و 6هزارگزی راه فرعی زرند، راور. کوهستانی و سردسیر و دارای 159 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی بافی با نقشه است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان ، واقع در 15هزارگزی باختر رفسنجان و 7هزارگزی شوسه ٔ رفسنجان به یزد. جلگه و سردسیر و دارای 120 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و پسته و پنبه و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس واقع در 109هزارگزی شمال خاوری طبس . جلگه و گرمسیر و دارای 92 تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و پنبه و تریاک و ذرت و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 45هزارگزی جنوب باختری اتومبیل رو خرم آباد بکوهدشت . جلگه و گرمسیر و مالاریائی و دارای 90 تن سکنه است . آب از چاه دارد. محصول آن غلات و تریاک ولبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم . 43هزارگزی جنوب خاوری فهرج . 23هزارگزی شمال راه فرعی بم به خاش . جلگه و گرمسیر مالاریائی و دارای 62 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 19هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه شوسه ٔ عمومی مشهد به شیر شتر. جلگه و معتدل و دارای 343 تن سکنه است . رودخانه دارد.محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زید آباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 28هزارگزی شمال سعیدآباد و 4هزارگزی باختر راه فرعی زیدآباد به سعیدآباد.جلگه و سردسیر و دارای 90 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه واقع در 8هزارگزی شمال باختری رشخوار و 6هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی تربت به رشخوار. جلگه و گرمسیر و دارای 86 تن سکنه است . قنات دارد.محصول آن غلات و شغل اهالی گله داری و کرباس بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمرواقع در 20هزارگزی جنوب باختری بردسکن و 3هزارگزی شمال مالرو عمومی بردسکن به ریگ چاه . جلگه و گرمسیر ودارای 418 تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و پنبه و زیره سبز و تریاک و شغل اهالی زراعت است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 19هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . جلگه و معتدل و دارای 340 تن سکنه است . قنات دارد.محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میبد بخش اردکان شهرستان یزد واقع در 18هزارگزی جنوب اردکان ، متصل به راه فرعی کاظم آباد به اردکان . جلگه و معتدل و مالاریائی و دارای 307 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و پنبه و صنایع دستی کرباس بافی است .راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد، 40هزارگزی باختر نورآباد: 28هزارگزی باختر شوسه ٔ خرم آباد بکرمانشاه . دامنه و سردسیر و مالاریائی و دارای 180 تن سکنه است . آب از چشمه ها دارد. محصول آن غلات و تریاک و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی آن سیاه چادربافی است .راه مالرو دارد. ساکنین از طایفه ٔ شاهیوند بوده زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 56هزارگزی جنوب باختری شیروان کوهستانی و معتدل و دارای 35 تن سکنه است .رودخانه دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان ، واقع در 11هزارگزی جنوب باختری شهداد و سر راه مالرو شهداد به کرمان . جلگه و گرمسیر و دارای 120 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن حنا و غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان کریت بخش طبس شهرستان فردوس ، واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری طبس . جلگه و گرم سیر و دارای 17 تن سکنه است . قنات دارد محصول آن غلات و تنباکو و شغل اهالی زراعت و گیوه بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی جزء بخش شمیران شهرستان تهران ، واقع در 6هزارگزی جنوب خاور تجریش و 30هزارگزی راه شوسه ٔ تهران به تجریش در دامنه و سردسیر و دارای 250 تن سکنه است . راه فرعی براه شوسه ٔ تهران - تجریش دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 53هزارگزی شمال باختر کرج و 4هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج به قزوین در جلگه و معتدل و دارای 325 تن سکنه است . قنات و رود کردان دارد. محصول آن : غلات و باغات انگور و چغندرقند و صیفی و بنشن و شغل اهالی زراعت و گله داری است . دبستان دارد. از آبیک که در 4هزارگزی شمال کاظم آباد واقع است ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان ، واقع در 26هزارگزی جنوب باختر اسدآباد و 12هزارگزی باختر اسدآباد به کنگاور. کوهستانی و سردسیر و دارای 142 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و حبوبات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است . راه در فصل خشکی اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مصعبی بخش حومه ٔ شهرستان فردوس واقع در 15هزارگزی خاور مصعبی . سر راه مالرو عمومی نوغان به فردوس . کوهستانی و معتدل و دارای 108تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و زعفران و پنبه و میوه جات و ابریشم و زیره و بنشن و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ )دهی از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 54هزارگزی شمال باختری کرمان و 6هزارگزی شمال راه فرعی زند به کرمان . جلگه و معتدل و دارای 150 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و حبوبات و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مکاری است . راه مالرو و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


کاظم آباد. [ ظِ ](اِخ ) دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 30هزارگزی جنوب فدیشه . جلگه و معتدل ودارای 30 تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاظم آباد. [ ظِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، واقع در 6هزارگزی جنوب دامغان و دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 40هزارگزی جنوب الیگودرز کنار راه مالرو بلبله به خاک پلیسه . دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان فشافویه ٔ بخش ری شهرستان تهران فعلاً بواسطه ٔ نداشتن آب بدون سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سوربخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 16هزارگزی شمال کامیاران و 4هزارگزی خاور شوسه ٔ کرمانشاه به سنندج . کوهستانی و سردسیر و دارای 117 تن سکنه است . آب از چشمه دارد. محصول آن غلات و لبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک . کوهستانی و سردسیر و دارای 150 تن سکنه است . قنات دارد. غلات آن بن شن و ارزن و پنبه و صیف و شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم بافی و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد و از فرمهین در فصل خشکی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).



کلمات دیگر: