کلمه جو
صفحه اصلی

قاهره

فارسی به انگلیسی

cairo

Cairo


فرهنگ اسم ها

اسم: قاهره (دختر) (عربی) (تلفظ: ghahere) (فارسی: قاهره) (انگلیسی: ghahereh)
معنی: مؤنث قاهر، نام پایتخت مصر

فرهنگ فارسی

پایتخت مصر و آن شهریست واقع در ساحل نیل ۶/۸۲۴/٠٠٠ تن سکنه دارد .توضیح این شهر با مراجوهر سردار معزلدین الله فاطمی در ۹ تموز ۹۶۹ م . نزدیک معسکر فسطاط و قرب منفیس بنا شد . فاطمیان و ممالیک مصر ابنیه و عمارات و قلاع و جوامع و مدارس و خانقاهها در آن بنا کردند و بر رونق آن افزودند . محمد علی پاشا و جانشینانش نیز در آبادی کوشیدند . قاهره از مراکز تمدن عربی است. دانشگاههای آن عبارتند از جامع ازهر جامعه فواداول و جامعه ابراهیم پاشا. از جمله آثار تاریخی آن از جامع احمد بن طولون قلعه محمد علی جامع سلطان حسن باب زویله جامع موید جامع قلاون باب النصر و از موزه های آن موزه مصر حاوی گنجینه های فراعنه و موزه عربی و موزه قبطی و از کتابخانه های آن کتابخانه ملکی ( که قریب۲٠٠ ٠٠٠ جلد کتاب به زبانهای مختلف دارد ) باید نام برد .
( اسم ) مونث قاهر : دولت قاهر ملوک قاهر .
پایتخت مصر است که بر کنار شط نیل واقع است .

فرهنگ معین

(هِ رِ یا رَ ) [ ع . قاهرة ] (اِفا. ) مؤنثِ قاهر. غالب ، چیره .

لغت نامه دهخدا

قاهرة. [ هَِ رَ ] (اِخ ) پایتخت مصر است که بر کنار شطنیل واقع است . این شهر بیش از دو ملیون سکنه دارد وقاهره اش برای آن گویند که منسوب است به (قاهر فلک ) و آن ستاره ای است که طلوع آن مصادف با آغاز بنای این شهر به امر قائد جوهر فاطمی در 9 تموز 969 م . نزدیک اردوگاه گردید. این شهر را فاطمیان و حکومت ممالیک با ساختمانها و دژهای مرتفع و عالی و دانشگاهها و مدارس و مقامات آرایش دادند و محمدعلی پاشا و جانشینان او نیز شالده ٔ شهر جدیدی را پی افکنده و بر زیبائی آن افزودند. قاهره بیش از سایر پایتختهای خاور اهمیت اقتصادی دارد و مرکز دانشگاه و فرهنگ عرب است . دانشگاههای این شهر عبارتند از: 1 - دانشگاه ازهر. 2 - دانشگاه فؤاد اول . 3 - دانشگاه ابراهیم پاشا. و از آثار قدیمه ٔ آن جامع احمدبن طولون (رجوع به جامع احمد شود) و قلعه ٔ محمدعلی و جامع سلطان حسن و دروازه ٔ زُوَیلَه و جامع مؤید و جامع قلاون و دروازه ٔ نصر میباشد. موزه ٔ مصری که گنجهای فراعنه را دارا است و موزه ٔعربی و موزه ٔ قبطی از جمله ٔ موزه های این شهر است . (ذیل المنجد). در سفرنامه ٔ ناصرخسرو آمده است : چون ازجانب شام به مصر روند اول به شهر قاهره رسند چه مصرجنوبی است و این را قاهره ٔ معزیه گویند و فسطاط لشکرگاه را گویند. و این چنان بوده که یکی از فرزندان امیرالمؤمنین حسین بن علی (ع ) که او را المعز لدین اﷲ گفته اند ملک مغرب بگرفته است تا اندلس ، و از مغرب سوی مصر لشکر فرستاده است ، از آب نیل میبایسته است گذشتن ، و بر آن نیل گذر نمی توان کردن یکی از آنکه بزرگ است و دویم نهنگ بسیار درآن باشد که هر حیوانی که به آب افتاد درحال فروبرندو گویند بحوالی شهر مصر در راه طلسمی کرده اند که مردم را زحمت نرسانند و ستور را، و بهیچ جای دیگر کسی را زهره نباشد در آب شدن به یک تیر پرتاب دور از شهر، و گفتند المعزلدین اﷲ لشکر خود را بفرستاد و بیامدند بدان جای که امروز شهر قاهره است و فرمود که چون شما بدان جا رسیدید سگی سیاه پیش از شما در آب رود وبگذرد، شما بر اثر آن سگ بروید و بگذرید بی اندیشه ، گفتند سی هزار سوار بود که بدان جا رسیدند همه بندگان او بودند. آن سگ سیاه همچنان پیش از لشکر دررفت و ایشان بر اثر او دررفتند و از آب بگذشتند که هیچ آفریده را خللی نرسید و هرگز نشان نداده بود که کسی سواره از رود نیل گذشته باشد و این حال در تاریخ سنه ٔ ثلاث و ستین و ثلث ماءة بوده است و سلطان خود به راه دریا به کشتی بیامده است و آن کشتیها که سلطان در او به مصر آمده است چون نزدیک قاهره رسید تهی کردند و از آب برآوردند و در خشکی رها کردند همچنانکه چیزی آزاد کنند. و راوی این قصه (ناصرخسرو) آن کشتیها را دید، هفت عدد کشتی است هر یک به درازای 150 ارش و در عرض 70 ارش هشتاد سال بود تا آنجا نهاده بودند که هیچ آلت و برگ از او باز نکرده بودند و در تاریخ سنه ٔ احدی و اربعین و اربعماءة بود که راوی این حکایت (ناصرخسرو) آنجا رسید و در وقتی که المعزلدین اﷲ بیامد در مصر سپاهسالاری از آن خلیفه ٔ بغداد بود پیش معز آمد بطاعت و معز با لشکر بدان موضع که امروز قاهره است فرود آمد و آن لشکرگاه را قاهره نام نهادند چه آن لشکر آنجا را قهر کرد و فرمان داد که هیچ کس از لشکر وی به شهر درنرود و بخانه ٔ کسی فرود نیاید و بر آن دشت مصری (شهری ) بنا فرمود و حاشیت خود را فرمود تا هر کس سرائی و بنائی بنیاد افکند و آن شهری شد که نظیر آن کم باشد و تقدیر کردم [ناصرخسرو ] که در این شهر قاهره از بیست هزار دکان کم نباشد، همه ملک سلطان و بسیار دکانها است که هر یک را در ماهی ده دینار مغربی اجره است و از دو دینار کم نباشد و کاروانسرای و گرمابه و دیگر عمارات چندان است که آن را حد و قیاس نیست تمامت ملک سلطان که هیچ آفریده را عقار و ملک نباشد، مگر سراها و آنچه خودکرده باشند، و شنیدم که در قاهره و مصر هشت هزار سراباشد از آن سلطان که آن را به اجارت دهند و هر ماه کرایه ستانند نه آنکه بر کسی به نوعی تکلیف کنند و قصر سلطان میان شهر قاهره است و همه ٔ حوالی آن گشاده که هیچ عمارت بدان نپیوسته است و مهندسان آن را مساحت کرده اند برابر شهرستان میافارقین است و گرد بر گردآن گشوده است و هر شب هزار مرد پاسبان این قصر باشند پانصد سوار و پانصد پیاده که از نماز شام بوق و دهل و کاسه میزنند و گرد میگردند تا روز و چون از بیرون شهر بنگرند قصر سلطان چون کوهی نماید از بسیاری عمارات و ارتفاع آن اما از شهر هیچ نتوان دید که باروی آن عالی است و گفتند که در این قصر دوازده هزار خادم اجری خواره است و زنان و کنیزکان خود که داند الا آنکه گفتند سی هزار آدمی در قصر باشد و آن دوازده کوشک است و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین و هر یک را نامی بدین تفصیل غیر از آنکه در زیر زمین است :
باب الذهب ؛ باب البحر؛ باب السریج ؛ باب الزهومة؛ باب السلام ؛ باب الزبرجد؛ باب العید؛ باب الفتوح ؛ باب الزلاقة؛ باب السریة و در زیر زمین دری است که سلطان سواره از آنجا بیرون رود و از شهر بیرون ، قصری ساخته است که مخرج آن رهگذر در آن قصر است و آن رهگذر را همه سقف محکم زده اند از حرم تا به کوشک و دیوار کوشک از سنگ تراشیده ساخته اند که گوئی از یک پاره سنگ تراشیده اند و منظرها و ایوانهای عالی برآورده و از اندرون دهلیز دکانها بسته و همه ٔ ارکان دولت و خادمان و سپاهیان درآنها بودند و رومیان و وزیر شخصی باشد که به زهد و امانت و صدق و علم و عقل از همه مستثنی باشد و هرگز آنجا رسم شراب خوردن نبوده بود یعنی به روزگاران حاکم و هم در ایام وی هیچ زن از خانه بیرون نیامده بود و کسی مویز نساختی احتیاطرا مبادا که از آن مسکر کنند و هیچ کس را زهره نبودکه شراب خورد و فقاع هم نخوردندی که گفتندی مست کننده است و مستحیل شده . شهر قاهره پنج دروازه دارد: باب النصر؛ باب الفتوح ؛ باب القنطرة؛ باب الزویلة؛ باب الخلیج و شهر بارو ندارد که بناها چنان مرتفع است که از بارو قوی تر و عالی تر است و هر سرای و کوشکی حصاری است و بیشتر عمارت پنج آشکوب و شش آشکوب باشد و آب خوردنی از نیل باشد، سقایان با شتر نقل کنند و آب چاهها هرچه به رود نیل نزدیکتر باشد خوش باشد و هر چه دور باشد شور باشد و مصر و قاهره را گویند پنجاه هزار شترراویه کش است که سقایان آب کشند وسقایان که آب بر پشت کشند خود جدا باشند بسبوهای برنجین و خیک ها در کوچه های تنگ که راه شتر نباشد و اندر شهر در میان سراهاباغچه ها و اشجار باشد و آب از چاه دهند و در حرم سلطان سرابستانها است که از آن نیکوتر نباشد و دولابها ساخته اند که آن بساتین را آب دهند و بر سر بامها هم درخت نشانده باشند و تفرجگاه ها ساخته ... و تمامت سراهای قاهره جدا جدا نهاده است چنانکه درخت و عمارت هیچ آفریده بر دیوار غیری نباشد... و قاهره را چهار جامع است که روز آدینه نماز کنند یکی را از آن «جامع ازهر» گویند و یکی را «جامع نور» و یکی را «جامع حاکم » و یکی را «جامع معز» و این جامع بیرون شهر است بر لب رود نیل . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی صص 53 -58). و رجوع به جامع... و «مصر» در همین لغت نامه شود :
تو قاهر مصر و چاوشت را
بر قاهره قهرمان ببینم .

خاقانی .


هست آسیه به زهد و زلیخا به ملک از آنک
تسلیم مصر و قاهره بر قهرمان اوست .

خاقانی .



قاهرة. [ هَِ رَ ] (ع ص ) مؤنث قاهر. غالب : همه ٔ دشمنان بدخواهان اسلام و دولت قاهره را عاقبت چنان باد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). || (اِ) شتاب زدگی . || اول از هر چیزی . || گوشت میان کتف و گردن . || گوشت میان سر و سینه . (منتهی الارب ).


( قاهرة ) قاهرة. [ هَِ رَ ] ( ع ص ) مؤنث قاهر. غالب : همه دشمنان بدخواهان اسلام و دولت قاهره را عاقبت چنان باد. ( فارسنامه ابن بلخی ). || ( اِ ) شتاب زدگی. || اول از هر چیزی. || گوشت میان کتف و گردن. || گوشت میان سر و سینه. ( منتهی الارب ).

قاهرة. [ هَِ رَ ] ( اِخ ) پایتخت مصر است که بر کنار شطنیل واقع است. این شهر بیش از دو ملیون سکنه دارد وقاهره اش برای آن گویند که منسوب است به ( قاهر فلک ) و آن ستاره ای است که طلوع آن مصادف با آغاز بنای این شهر به امر قائد جوهر فاطمی در 9 تموز 969 م. نزدیک اردوگاه گردید. این شهر را فاطمیان و حکومت ممالیک با ساختمانها و دژهای مرتفع و عالی و دانشگاهها و مدارس و مقامات آرایش دادند و محمدعلی پاشا و جانشینان او نیز شالده شهر جدیدی را پی افکنده و بر زیبائی آن افزودند. قاهره بیش از سایر پایتختهای خاور اهمیت اقتصادی دارد و مرکز دانشگاه و فرهنگ عرب است. دانشگاههای این شهر عبارتند از: 1 - دانشگاه ازهر. 2 - دانشگاه فؤاد اول. 3 - دانشگاه ابراهیم پاشا. و از آثار قدیمه آن جامع احمدبن طولون ( رجوع به جامع احمد شود ) و قلعه محمدعلی و جامع سلطان حسن و دروازه زُوَیلَه و جامع مؤید و جامع قلاون و دروازه نصر میباشد. موزه مصری که گنجهای فراعنه را دارا است و موزه ٔعربی و موزه قبطی از جمله موزه های این شهر است. ( ذیل المنجد ). در سفرنامه ناصرخسرو آمده است : چون ازجانب شام به مصر روند اول به شهر قاهره رسند چه مصرجنوبی است و این را قاهره معزیه گویند و فسطاط لشکرگاه را گویند. و این چنان بوده که یکی از فرزندان امیرالمؤمنین حسین بن علی ( ع ) که او را المعز لدین اﷲ گفته اند ملک مغرب بگرفته است تا اندلس ، و از مغرب سوی مصر لشکر فرستاده است ، از آب نیل میبایسته است گذشتن ، و بر آن نیل گذر نمی توان کردن یکی از آنکه بزرگ است و دویم نهنگ بسیار درآن باشد که هر حیوانی که به آب افتاد درحال فروبرندو گویند بحوالی شهر مصر در راه طلسمی کرده اند که مردم را زحمت نرسانند و ستور را، و بهیچ جای دیگر کسی را زهره نباشد در آب شدن به یک تیر پرتاب دور از شهر، و گفتند المعزلدین اﷲ لشکر خود را بفرستاد و بیامدند بدان جای که امروز شهر قاهره است و فرمود که چون شما بدان جا رسیدید سگی سیاه پیش از شما در آب رود وبگذرد، شما بر اثر آن سگ بروید و بگذرید بی اندیشه ، گفتند سی هزار سوار بود که بدان جا رسیدند همه بندگان او بودند. آن سگ سیاه همچنان پیش از لشکر دررفت و ایشان بر اثر او دررفتند و از آب بگذشتند که هیچ آفریده را خللی نرسید و هرگز نشان نداده بود که کسی سواره از رود نیل گذشته باشد و این حال در تاریخ سنه ثلاث و ستین و ثلث ماءة بوده است و سلطان خود به راه دریا به کشتی بیامده است و آن کشتیها که سلطان در او به مصر آمده است چون نزدیک قاهره رسید تهی کردند و از آب برآوردند و در خشکی رها کردند همچنانکه چیزی آزاد کنند. و راوی این قصه ( ناصرخسرو ) آن کشتیها را دید، هفت عدد کشتی است هر یک به درازای 150 ارش و در عرض 70 ارش هشتاد سال بود تا آنجا نهاده بودند که هیچ آلت و برگ از او باز نکرده بودند و در تاریخ سنه احدی و اربعین و اربعماءة بود که راوی این حکایت ( ناصرخسرو ) آنجا رسید و در وقتی که المعزلدین اﷲ بیامد در مصر سپاهسالاری از آن خلیفه بغداد بود پیش معز آمد بطاعت و معز با لشکر بدان موضع که امروز قاهره است فرود آمد و آن لشکرگاه را قاهره نام نهادند چه آن لشکر آنجا را قهر کرد و فرمان داد که هیچ کس از لشکر وی به شهر درنرود و بخانه کسی فرود نیاید و بر آن دشت مصری ( شهری ) بنا فرمود و حاشیت خود را فرمود تا هر کس سرائی و بنائی بنیاد افکند و آن شهری شد که نظیر آن کم باشد و تقدیر کردم [ناصرخسرو ] که در این شهر قاهره از بیست هزار دکان کم نباشد، همه ملک سلطان و بسیار دکانها است که هر یک را در ماهی ده دینار مغربی اجره است و از دو دینار کم نباشد و کاروانسرای و گرمابه و دیگر عمارات چندان است که آن را حد و قیاس نیست تمامت ملک سلطان که هیچ آفریده را عقار و ملک نباشد، مگر سراها و آنچه خودکرده باشند، و شنیدم که در قاهره و مصر هشت هزار سراباشد از آن سلطان که آن را به اجارت دهند و هر ماه کرایه ستانند نه آنکه بر کسی به نوعی تکلیف کنند و قصر سلطان میان شهر قاهره است و همه حوالی آن گشاده که هیچ عمارت بدان نپیوسته است و مهندسان آن را مساحت کرده اند برابر شهرستان میافارقین است و گرد بر گردآن گشوده است و هر شب هزار مرد پاسبان این قصر باشند پانصد سوار و پانصد پیاده که از نماز شام بوق و دهل و کاسه میزنند و گرد میگردند تا روز و چون از بیرون شهر بنگرند قصر سلطان چون کوهی نماید از بسیاری عمارات و ارتفاع آن اما از شهر هیچ نتوان دید که باروی آن عالی است و گفتند که در این قصر دوازده هزار خادم اجری خواره است و زنان و کنیزکان خود که داند الا آنکه گفتند سی هزار آدمی در قصر باشد و آن دوازده کوشک است و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین و هر یک را نامی بدین تفصیل غیر از آنکه در زیر زمین است :

فرهنگ عمید

قاهر#NAME?


= قاهر

دانشنامه عمومی

قاهِرِه (عربی: القاهِرَة‎، انگلیسی: Cairo کایروُ، از ریشهٔ قَهَرَ، به معنای: چیره شده) پایتخت مصر و بزرگترین شهر جهان عرب و خاورمیانه است. این شهر در بخش شمال شرقی مصر در نزدیکی دلتای نیل جای دارد، رود نیل از میانش می گذرد و دریای مدیترانه در ۱۶۵ ک. م شمال آن می باشد.کلان شهر قاهره با ۱۴٬۴۵۰٬۰۰۰ نفر و ۸۶٬۳۶۹ ک. م مساحت، شانزدهمین شهر پرجمعیّت جهان است.
امان، اردن (۱۹۸۸)
بیروت، لبنان
استانبول، ترکیه (۱۹۸۸)
قاهره در سال ۹۶۹ م (۳۵۸ ق ۳۴۷ ش) ساخته شد. در طول تاریخ پایتخت خاندان های بزرگ مصر بوده است و از مهمترین مراکز تمدن اسلامی در سده های میانه بوده است و در سدهٔ ۱۰ م جز نیشابور و بغداد همتایی در جهان اسلام نداشت؛ از این رو، امروزه غنی از مسجدهای تاریخی (که بدین سبب به شهرِ هزار منار مشهور است)، موزه های مصر باستان و تاریخ اسلامی، کتابخانه ها و مؤسسات نشر است و مرکز گسترش فکری اسلامی و عربی شمرده می شود. این شهر همچنین دارای قدیمیترین و بزرگترین صنعت فیلم سازی و موسیقی در جهان عرب است. به سبب دانشگاه الازهر، که به عنوان یک مدرسه در سال ۹۷۰ م ساخته شد، دومین بنیاد کهنِ آموزشی عالی در جهان به شمار می رود.
در حال حاضر این شهر یک پایتخت ملی با طراوت و پر رفت وآمد است و به ازای هر مایل مربع یکی از بیشترین تراکم های جمعیتی دنیا را دارد. با وجود اینکه شهر در تنازع با تأثیرات منفی اجتماعی و محیطی تراکم جمعیت است ولی همچنان به عنوان مرکز اصلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مصر و نخستین مقصد برای گردشگران باقی مانده است.
اولین سکونتگاه در منطقهٔ قاهره، فُسطاط بود که آن اولین پایتخت مصر پس از اسلام است. این شهر در سال بیستم ق (۶۴۱ م) با تلاش فاتح مصر از سوی مسلمانان، عمرو بن عاصساخته شد که مسجد، بازار و بناهای دفاعی مهمترین بخش های آن به شمار می رفت. مسجد آن هنوز پابرجاست و مسجد عمرو عاص نامیده می شود. این مسجد را نخستین مسجد در قارهٔ آفریفا می دانند. فسطاط دارای ارتباط بازرگانی (کاروان ها) و فرهنگی با سراسر جهان اسلام بود و یکی از امصار شمرده می شد، از سوی آن فتوحات بعدی مسلمانان در افریقیه ادامه یافت و در دورهٔ فرمانروایان بعدی گسترش و پیدا کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

قاهِرِه (Cairo)
نمایی از مسجد نمایی از مسجد نمایی از مسجد نمایی از مسجد (به معنی پیروز) پایتخت مصر و بزرگ ترین شهر افریقا و خاورمیانه، واقع در کرانۀ شرقی رود نیل، در ۱۳کیلومتری رأس دلتای رود نیل و ۱۶۰کیلومتری دریای مدیترانه. ۱۱,۱۴۶,۰۰۰ نفر جمعیت دارد (۲۰۰۳). صنایع آن عبارت اند از گردشگری و تولید منسوجات، سیمان، روغن گیاهی، و فولاد. برق مرکز صنعتیِ حلوان، واقع در ۲۴کیلومتری جنوب قاهره، از سد بلند آسوان تأمین می شود. دانشگاه الازهر (۳۶۱ق) در مسجدی در قاهره قرار دارد. قدمت مسجد جامع عَمروعاصبه (۲۲ق) می رسد. همچنین ارگی متعلق به قرن۶ق دارد، که مسجد با ابهّت محمدعلی پاشا (مربوط به قرن ۱۹) در آن واقع شده است. قاهره در ۳۲کیلومتری شمال ممفیس، پایتخت باستانی مصر، بنا شده است. اهرام ثلاثه و مجسمۀ ابوالهول در جیزه، در نزدیکی قاهره، واقع شده اند. محافل اداری و تجاری مصر، قاهره را مرکزی اداری و بازرگانی نشان می دهند و روزنامۀ نیمه رسمی الاهرام صدای پرطنین جهان عرب به شمار می رود. دانشگاه قاهره (۱۹۰۸) و دانشگاه عین شمس (۱۹۵۰) دو دانشگاه غیرمذهبی قاهره به شمار می روند. اعراب در حدود ۶۴۲م فُسطاط (قاهرۀ قدیم) را بنیاد نهادند و گوهر، حکمران فاطمی مصر، شهر قاهرۀ کنونی را حدود ۱۰۰۰ سال پیش بنا کرد. قاهره پایتخت سلسلۀ ایوبی بود. صلاح الدین، یکی از سلاطین این سلسله، ارگ شهر را در اواخر دهۀ ۱۱۰۰م ساخت. قاهره در دوران سلاطین مملوک (حک ۱۲۵۰ـ۱۵۱۷م) به شکوفایی رسید، ولی در قرن ۱۶، پس از استیلای ترک ها بر آن، زوال یافت. سپس محمدعلی پاشا آن را در ۱۸۰۵ بنا کرد و این شهر پایتخت پادشاهیِ تقریباً خودمختار مصر شد. در جنگ جهانی دوم قاهره مرکز فرماندهی نیروهای متفقین در شمال افریقا بود. در اکتبر ۱۹۹۲ زمین لرزه ای در حومۀ این شهر بیش از ۵۰۰ کشته برجا گذاشت. در ۱۹۹۴ قاهره میزبان «کنفرانس سازمان ملل دربارۀ جمعیت و توسعه» بود.

نقل قول ها

قاهره پایتخت مصر است و بزرگ ترین شهر آفریقا( در حدود 16 ملیون نفر جمعیت دارد) و میانه شرقی محسوب می شود. این شهر در کرانه رود نیل و در شمال مصر واقع شده است، در همسایگی غربی آن شهر باستانی جیزا و گورستان قدیمی ممفیس و اهرام ثلاثه وجود دارد.قاهره که در قرن دهم میلادی تأسیس شد، خیلی زود به مرکز جدید جهان اسلام تبدیل شد و در قرن چهاردهم-در این دوره به قاهره ،مصر هم می گفتند- به دوران اوج شکوفایی خود رسید.بافت معماری سنتی و اسلامی شهر قدیم قاهره با مساجد، مدارس اسلامی و حمام های مشهور خود، از سال 1979 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
• «آن که قاهره را ندیده بزرگی تمدن اسلامی را نمی شناسد، مصر پایتخت و باغ جهان و رواق اسلام است». -> ابن خلدون
• «من به قاهره آمدم تا آغازی دوباره را در روابط اسلام و آمریکا شاهد باشم و روابط توام با اعتماد بین آمریکا و جهان اسلام برقرار کنم.» -> باراک اوباما
• «در دو شهر قاهره و مصر پانزده مسجد آدینه دیده مىشود که روزهاى جمعه گروه بسیارى در آن ها گرد مىآیند و خطبه و جماعت رونقى ویژه مىیابد. در میان بازار مسجدى که "باب الجوامع" خوانده مىشود، با چهارصد ستون مرمرین و محرابى از مرمر سپید که همه آیه هاى قرآن بر آن نگاشته شده، به چشم مىخورد.»• «دو قصر به نام هاى "لؤلؤ" و "جوهر" در کرانه رود نیل بنیاد کرده اند، چون آب نیل فزونى یابد و هنگام گشایش خلیج و دیگر نهرها فرارسد، جشن می گیرند و مراسمى به نام "رکوب فتح الخلیج" برگزار مىشود. پیش از جشن و مراسم ویژه آن، در کنار نهر بارگاهى شکوهمند از ابریشم زربفت و آراسته به گوهرهاى پر ارز برپا مىدارند به گونه اى که صد سوار مىتوانند در سایه آن بایستند. اندکى پیشتر از این سایبان مجلل، خیمه اى زیبا و بزرگ از نوعى حریر منقّش رومى برافراشته مىسازند، که در هر ساعتى از روز به رنگى درمىآید. سه روز قبل از مراسم، در اصطبل هاى سلطنتى شیپور و طبل مىزنند تا اسب ها با صداهاى رایج جشن الفت گیرند. در روز جشن ده هزار اسب با زین زرین، گردنبند و سر افسار جواهر نشان، نمد زین هاى ابریشمین، که نام سلطان بر حاشیه اش نگاشته شده، زره بر سر افکنده و خود بر کوهه زین نهاده پاى مىایستند تا در کنار شترها و استران آراسته به کجاوه ها و هودج هاى سراسر مروارید و گوهر شاهد حضور فرمانرواى فاطمى باشند.»• «عبدالله مهدی خود را از اعقاب پیامبر از طریق فاطمه می دانست و به همین سبب خاندان او را خواندند. سه خلیفهٔ اول فاطمی فقط بر شمال آفریقا (مغرب) فرمان راندند، ولی چهارمی مُعّز در ۹۶۹م مصر را فتح کرد و شهر قاهره را برای پایتختی خود بنا نهاد. برای نخستین بار در خاورمیانه دودمانی نیرومند و مستقل زمام امور را به دست می گرفت که نه تنها حاکمیت تشریفاتی عباسیان را به رسمیت نمی شناخت، بلکه خلافت خاص خود را در برابر آن ها برمی افراشت و پیشوایی عباسیان بر همهٔ جهان اسلام را نمی پذیرفت و حتی بنیان نظری خلافت اهل سنت را منکر می شد.فاطمیان افزون بر اقدامات سیاسی، نظامی و مذهبی، سیاست اقتصادی ماهرانه ای هم در پیش گرفتند که هدف آن تغییر مسیر راه تجاری شرق از خلیج فارس به بحر احمر و در عین حال تقویت مصر و تضعیف عراق بود.»برنارد لوئیس -> فاطمی


کلمات دیگر: