کلمه جو
صفحه اصلی

ظاهر قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ظاهر قرآن. در احادیث فراوانی از اهل بیت (ع) رسیده است که: قران دارای ظهر و بطن می باشد.
ظاهر از ریشه: «ظَهَر» گرفته شده و به معنای حاصل شدن و به دست آمدن چیزی است بر روی زمین، بی آن که از دیده ها پنهان باشد. باطن نیز به چیزی گفته می شود که در نهان و بطن زمین پدید می آید. در فرهنگ قرآن به هر چیز قابل دیدن و آشکار، ظاهر و به امور پنهانی، باطن گفته می شود، مانند: امور دنیوی و اخروی.
ظاهر و باطن در اصطلاح اهل تفسیر
به چهره عمومی الفاظ قرآن که برای همه گشاده است، ظاهر می گویند. همچنین به چهره یا چهره های دیگر که تنها اندیشمندان (راسخان در علم) و تشنگان حق و پویندگان راه، آن را درمی یابند، باطن می گویند. به بیان دیگر: معنای ظاهری همان مدلول مستقیم آیه است که معنایی ساده برای فهم عامه مردم در هر زمان و مکان است، ولی باطن (یا بطون) نوعی دلالت غیرمستقیم است که برای افراد خاص روشن است.
رابطه ظاهر و باطن
۱. ظاهر قرآن، چهره عمومی آن است که همگان (آنان که با قواعد عربی آشنا هستند) به آن راه دارند، ولی باطن قرآن، چهره خصوصی است که جز برای زبدگان، خواص و راسخان در علم، آشکار نمی شود.۲. ظاهر قرآن، شاخه است و باطن، اصل و ریشه. چون قرآن کریم به صورت تجلّی است نه تجافی (جا خالی کردن)، در عین حال که نازل شده است و ظاهر آن در دست همگان قرار دارد، اصل آن نزد متکلم و معلم آن ـ خداوند سبحان ـ به همان وجود بسیط و تجرّد کامل، وجود دارد. این مرحله اصلی (و باطن) به منزله ی «امّ الکتاب» بوده و مرحله فرعی و ظاهر به آن متکی است. همگان به آن مقام محجوب راهی ندارند; زیرا جز پاکان را بدان راهی نیست. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) یکی از پاکان است که در مرحله ی تنزیل، ظرف وجود قرآن است و در مقام مکنون نیز آن را دیدار کرده و به باطن آن راه یافته است. پس ظاهر متکی به باطن است. و ظاهر، راهی است برای رسیدن به باطن. بنابراین، ظاهر در طول باطن است نه در عرض آن. البته برای رسیدن به هر دو، طهارت لازم است; برای رسیدن به ظاهر، طهارت ظاهری و برای رسیدن به باطن، طهارت قلبی و باطنی.سخن باورمندان به تکثّر در قرائت متون دینی که به اختلاف نظر دانشمندان و مجتهدان و به تعدّد معانی ظاهری و باطنی آیات قرآن، استدلال کرده اند، درست نیست; زیرا معانی باطن با ظاهر قابل جمع است و در طول هم هستند نه در عرض هم. برای نمونه، در آیه ی: «لایَمسُّهُ الّا المُطَهَّرُون»، ظاهر دلالت دارد که مراد، طهارت ظاهری (و وضو) است و باطن می گوید مراد، طهارت باطنی (و روحی) است و این دو باهم تنافی ندارند.۳. ظاهر، معنای لفظی مطابقی و باطن، دلالت التزامی خاص است. در مقدّمه، به این معنی و رابطه اشاره شد و گروهی از مفسّران نیز همین رابطه را پذیرفته اند. از جمله افرادی که به این نظر باور دارند، می توان به این موارد اشاره کرد:
قائلین به التزام بین ظاهر و باطن
...


کلمات دیگر: