کلمه جو
صفحه اصلی

ویلیام اکام

دانشنامه عمومی

ویلیام اکام (به انگلیسی: William of Ockham) (ویلیام اوکامی، ویلیام اهل اوکام) منطق دان و فیلسوف انگلیسی بود. او در سال ۱۲۸۵ (میلادی) در دهکده اُکام، در ساری (انگلستان) در جنوب لندن زاده شد. او به احتمال قوی شاگرد دانس اسکوتوس بود. اکام مدتی در پاریس به تدریس مشغول بود و در مبارزه ای که میان کلیسا و دولت در جریان بود، به طرفداری از ناسیونالیسم برخاست و در نتیجه مغضوب کلیسا شد و ناچار شد، به حاکم باواریا پناه ببرد. در حقیقت دوره فلسفه مدرسی با اکام پایان می پذیرد.ارسطو، توماس آکویناس، دانس اسکوتوس، پیر آبلار، Petrus Aureolus, Durandus of Saint-Pourçain
در آغاز دسامبر ۱۳۲۷ (میلادی) میکائیل چزنایی، رهبر فرانسیسی ها، وارد آوینیون شد؛ شهری که پاپ یوهانس بیست ودوم او را به آن جا احضار کرده بود تا در مورد حملات خود به تشکیلات پاپ در حمایت از فقر اهل انجیل پاسخ دهد. «به خواست چزنایی، اکام هم به بحث فقر علاقه نشان داد. در سال ۱۳۲۸ (میلادی) میکائیل چزنایی به همراه چندین نفر از جمله ویلیام اکام از آوینیون گریخت. در حالی که او و همراهانش به امپراتور لودویگ باواریایی پیوسته و به مونیخ رفته بودند، پاپ این افراد را تکفیر کرد.»
اکام از پیش گامان نام گرایی است. او حقیقت را در افراد می دانست، نه در کلیات و علم را محصول تجربه و مشاهده می دانست، نه تخیلات. اکام علم الهیات را یکسره از فلسفه جدا کرد و کوشید علم را از چنگال کلیسا برهاند. مهم ترین أثر اکام در فرهنگ روشنفکری نوین به خاطر اصل ایجاز در توصیف و الگوسازی است. این اصل با نام تیغ اوکام معروف است.
ویلیام اُکام در سال ۱۳۴۹ (میلادی)، که مرگ سیاه اروپا را فراگرفته بود، به علت بیماری طاعون درگذشت.

دانشنامه آزاد فارسی

ویلْیام اُکام (ح ۱۲۸۵ـ۱۳۴۹م)(Ockham, William of)
(یا: ویلیام آکِمی/آکِم؛ معروف به: مجتهد غلبه ناپذیر و مبتکر ارزشمند) بزرگ ترین نمایندۀ مکتب نام انگاری و رقیب عمدۀ مکتب های توماسی و اسکوتوسی، منسوب به توماس آکوئیناس و دانس اسکوتوس. اُکام در ساری، انگلستان، متولد شد. به فرقۀ فرانسیسکن پیوست و از ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۹م در دانشگاه آکسفورد تحصیل و تدریس کرد. به سبب آموزش های بنیادبراندازش از جانب پاپ ژان بیست و دوم محکوم شد و از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۸م، که دربارۀ صحت شرعی نوشته هایش تحقیق صورت می گرفت، در کاخ پاپ در آوینیون فرانسه بازداشت و تحت نظر بود. اُکام، که در مناظره ای در زمینۀ فرقۀ فرانسیسکن از رئیس فرقه حمایت و با پاپ مخالفت کرد، در ۱۳۲۸م به مونیخ گریخت و کوشید تا تحت حمایت لوئی چهارم، امپراتور روم مقدس، که سلطۀ پاپ در امور سیاسی را رد کرده بود، قرار گیرد. چون پاپ او را تکفیر کرد، برضد پاپ سالاری مطالبی نوشت و از امپراتور تا زمان مرگ او در ۱۳۴۷م دفاع کرد. هنگامی که درپی سازش با پاپ کلمنس ششم برآمده بود ظاهراً به بیماری طاعون در مونیخ درگذشت. اُکام به منطق دان باریک بینی شهرت یافت که از منطق استفاده می کرد تا نشان دهد که بسیاری از معتقدات فیلسوفان مسیحی (مثلاً، این که خدا واحد و قادر مطلق و آفرینندۀ همۀ چیزهاست یا این که روح انسان فناناپذیر است) نه به کمک خرد فلسفی یا طبیعی، بلکه فقط با وحی الهی اثبات پذیر است. نام او به اصل اقتصاد در منطق صوری اطلاق می شود که به «تیغ اُکام» معروف است؛ برطبق این اصل، در روش تحقیق، باید فقط به اموری پرداخت که برای وصول به یقین لازم است، و تا حد امکان ازانتزاعیات پرهیز کرد.


کلمات دیگر: