کلمه جو
صفحه اصلی

القاس میرزا

دانشنامه عمومی

القاسب (ارجاسب) میرزا صفوی (۸۹۵ تا ۹۲۹ خورشیدی/۹۲۲ تا ۹۵۷ قمری) دومین پسر شاه اسماعیل یکم صفوی و برادر ناتنی و کوچک تر شاه تهماسب یکم بود. او پس از مدتی فرمانروایی از برادرش سرپیچی کرد و به عثمانی پناهنده شد و به همراه سلطان سلیمان یکم به ایران یورش آورد، اما شکست خورد و در قلعه قهقهه زندانی و پس از چند روز کشته شد.
غفاری فرد، عباسقلی، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، سازمان سمت، ۱۳۸۱. (ص ۱۳۵ تا ۱۳۷)
احمد منشی قمی، خلاصة التواریخ (۲ جلد، تاریخ صفویه از شیخ صفی تا اوایل شاه عباس یکم)، به تصحیح احسان اشراقی.
نوایی، عبدالحسین، متون تاریخی به زبان فارسی، سازمان سمت، ۱۳۷۵.
واژه نامه دهخدا
برای اطلاعات بیشتر نگاه شود به: مجمع الفصحاء چ سنگی ص ۱۰ و مجمع الخواص ص ۲۳ و آتشکدهٔ آذر چ شهیدی ص ۹ و قاموس الاعلام ترکی ج ۲ و تاریخ ادبیات براون از صفویه تا عصر حاضر ص ۶۴ و ۷۰ و ۷۱ و ۷۴.
القاسب میرزا که نامش به صورت «القاس» و القاص هم نوشته شده است، دومین پسر شاه اسماعیل یکم صفوی و برادر تنی و کوچک تر شاه تهماسب یکم بود که در سال ۸۹۵ خورشیدی/۹۲۲ قمری به دنیا آمد. او در جنگ با ازبکان (۹۱۱ خ./۹۳۹ ق)، جنگ با عثمانی ها (۹۱۲ خ. /۹۴۰ ق) و نیز در جنگ شروان (۹۱۷ خ. /۹۴۵ ق) شرکت داشت.
القاسب میرزا پس از جنگ شروان (۹۱۷ خ. /۹۴۵ ق) به فرمانروایی شروان منصوب شد. اما در سال ۹۲۵ خ./۹۵۳ ق. با شاه تهماسب یکم مخالفت کرد و سرکشی را آغاز کرد. هنگامی که شاه تهماسب از این موضوع آگاه شد به سوی تبریز رهسپار شد و اورگنج اوغلی را به پیش القاسب میرزا فرستاد. القاسب میرزا با وی به درشتی سخن گفت، اما از حرکت شاه نگران شد و خان بگی خانم ـ مادر خود ـ را همراه پسرش، سلطان احمد به نزد شاه فرستاد و پوزش خواست.
شاه تهماسب برادرش را بخشید و القاسب میرزا سوگند یاد کرد که دیگر سرکشی نکند و هر سال هزار تومان تبریزی به خرانه شاه بفرستد. پس از آن القاسب به جنگ یا غزای چرکس ها رفت، ولی پس از بازگشت در شروان به نام خود سکه زد و اعلام استقلال کرد. شاه نیروهای قزلباش را به شروان گسیل داشت و القاسب از آنان شکست خورد و با چهل تن از یارانش به استانبول (پایتخت عثمانی) رفت و پناهنده شد.


کلمات دیگر: