کلمه جو
صفحه اصلی

قیروان

فارسی به انگلیسی

environs, of the earth, horizon, end, border, kairouan, kairwan, environs of the earth

environs of the earth, horizon, end


فرهنگ فارسی

ولایتی است در لیبی در حدود کشور مصر بمساحت ۶۹۷۳٠٠ کیلومتر مربع . منطقه ایست صحرایی دارای واحه های فراوان . کوه اخضر در شمال آن واقع است . از شهرهای آنست : بنغازی و طبرق .
( اسم ) مغرب ( ذکر جزئ و اراده کل )یا قیروان تا قیروان . از مشرق تا بمغرب : شاهی که عرض لشکر منصور اگر دهد از قیروان سپاه کشد تا بقیروان .
شهری است بزرگ که در زمان معاویه بن ابی سفیان بصورت شهر در آمده و مسلمانان در آن سکونت کرده اند .

فرهنگ معین

(قَ رَ ) [ معر. ] (اِمر. ) کاروان ، قافله ، گروه اسبان .

لغت نامه دهخدا

قیروان. [ ق َ رَ ] ( معرب ، اِ ) کاروان. ( منتهی الارب ) ( برهان ). معرب کاروان است. عرب از قدیم این کلمه را بکار میبرده است. ( از معجم البلدان ). عمده یک کاروان یا یک سپاه. ( حاشیه برهان چ معین ) ( دزی ج 2 ص 431 ). قفل و قافله. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || جیش و لشکر. ( آنندراج از ابن خلکان از ابن قطاع ). || معظم رمه و گله. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || جماعتی ازاسبان. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || شهر عمده مرکز ساخلو. ( حاشیه برهان چ معین از دزی ج 2 ص 431 ). || قیروان تا به قیروان ؛ از مشرق تا به مغرب. ( فرهنگ فارسی معین ) :
شاهی که عرض لشکر منصور اگر دهد
از قیروان سپاه کشد تا به قیروان.
سعدی ( از فرهنگ فارسی معین ).

قیروان. [ قیرْ ] ( اِ ) اطراف مجموعه عالم را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). || مشرق و مغرب. ( برهان ). رجوع به ماده قبل شود.

قیروان. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) شهری است بزرگ که در زمان معاویةبن ابی سفیان بصورت شهر درآمده و مسلمانان در آن سکونت کرده اند. این شهر در اقلیم سوم قرار دارد. طول آن 31 درجه و عرض آن 30 درجه و 40 دقیقه است. گروهی از دانشمندان و محدثان بدان منسوبند. ( از معجم البلدان ).

قیروان . [ ق َ رَ ] (معرب ، اِ) کاروان . (منتهی الارب ) (برهان ). معرب کاروان است . عرب از قدیم این کلمه را بکار میبرده است . (از معجم البلدان ). عمده ٔ یک کاروان یا یک سپاه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) (دزی ج 2 ص 431). قفل و قافله . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || جیش و لشکر. (آنندراج از ابن خلکان از ابن قطاع ). || معظم رمه و گله . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || جماعتی ازاسبان . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || شهر عمده ٔ مرکز ساخلو. (حاشیه ٔ برهان چ معین از دزی ج 2 ص 431). || قیروان تا به قیروان ؛ از مشرق تا به مغرب . (فرهنگ فارسی معین ) :
شاهی که عرض لشکر منصور اگر دهد
از قیروان سپاه کشد تا به قیروان .

سعدی (از فرهنگ فارسی معین ).



قیروان . [ قیرْ ] (اِ) اطراف مجموعه ٔ عالم را گویند. (برهان ) (آنندراج ). || مشرق و مغرب . (برهان ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.


قیروان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) شهری است بزرگ که در زمان معاویةبن ابی سفیان بصورت شهر درآمده و مسلمانان در آن سکونت کرده اند. این شهر در اقلیم سوم قرار دارد. طول آن 31 درجه و عرض آن 30 درجه و 40 دقیقه است . گروهی از دانشمندان و محدثان بدان منسوبند. (از معجم البلدان ).


دانشنامه عمومی

قیروان (به عربی: القیروان) از شهرهای مهم و تاریخی کشور تونس است. این شهر مرکز استان قیروان در تونس است و نخستین شهری است که مسلمانان در سال ۶۷۰ میلادی در تونس بنا نهادند.
فاس
تلمسان
کوردوبا
قاهره
سمرقند
تیمبوکتو
بورسا
قیروان در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
قیروان در زبان عبری (ریشه زبان عربی و آرامی و فارسی و…) به معنای کاروان می باشد و چون این شهر بر سر کاروان های زیادی بوده این لقب را به آن داده اند.قیروان =کیروان =کاروان.به عبارتی در زبان عبری، ق تبدیل به ک، ی تبدیل به آ می گردد
در سال پنجاه هجری قمری اولین کاروان خراسانیان ایرانی وارد افریقیه شدند و بعدها شهر تاریخی قیروان که همان کاروان است را بنا نهادند. از آن زمان، برطبق قاموس ابن منظور قفصی تونسی، بیش از هشتصد کلمهٔ فارسی معرب در زبان عربی و لهجهٔ تونسی وارد شد که از جملهٔ آن ها دینار و شیرین و شیراز و دیوان و برید و مانند آن هاست.

دانشنامه آزاد فارسی

قَیْرَوان
مسجد و مناره مسجد و مناره مسجد و مناره مسجد و مناره (در مآخذ اسلامی قَموده و قَمونیه) شهر مقدس مسلمانان در کشور تونس، واقع در جنوب شهر تونس. جمعیت آن ۱۰۲,۶۰۰ نفر است (۱۹۹۴). تولیدات اصلی آن عبارت اند از فرش، کالاهای چرمی، و وسایل مسی. بنابر گفته ها، در ۵۰ق (۶۷۱م)، عقبه بن نافع این شهر را بنیاد نهاد و بعد از مکه و مدینه، از محل های زیارتی مهم به شمار می رود. در ۵۰کیلومتری جنوب غربی سوس، زیارتگاه قدیمی زایران مسلمانان، قرار دارد. یک قلعه و چند مسجد دارد. زمانی که مسجد جامع شهر ساخته می شد، پایتخت سلسلۀ اغالِبَه (اغلبیان یا بنواغلب) (۸۰۰ـ۹۰۹ م) بود. این مسجد بهترین نمونه از معماری اسلامیِ نخستین در افریقای شمالی به شمار می رود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] شهر قیروان در تونس قرار دارد. در زمان معاویة بن ابی سفیان به صورت شهر درآمده و مسلمانان در آن سکونت کرده اند. این شهر در اقلیم سوم قرار دارد. طول آن 31 درجه و عرض آن 30 درجه و 40 دقیقه است.
گروهی از دانشمندان و محدثان بدان منسوبند. شهر قیروان به ساختن سجاده معروف است. پایه و اساس شکل تمام مسجدهای جامع را که در آفریقای شمالی ساخته شده می توان در مسجد بزرگ قیروان در تونس دید. دانشگاه قیروان مشهور است و بنای آن به قرن نهم می رسد.
این شهر را عقبة ابن نافع در سال 51 ه.ق بنا نمود تا مردم عرب در آن سرزمین برای سپاه خود مرکزی استوار داشته باشند.
بلاذری می گوید: چون خلافت بر معاویة بن ابی سفیان هموار گشت، وی معاویه بن حدیج سکونی را بر مصر ولایت داد و او در سال پنجاه هجری عقبة بن نافع فهری را به افریقیه گسیل داشت. به روایتی دیگر، عقبه را خود معاویه بر مغرب ولایت داد. به هر صورت، وی با چهار هزار تن از مسلمانان به غزای افریقیه رفت و آن را فتح کرد و خطه قیروان افریقیه را ترسیم کرد. قیروان جنگلی از اشجار و درختان گز بود که به دلیل وجود درندگان و مارها و کژدمهای کشنده امکان زندگی در آن نبود.
عقبة آن خارستان را از وجود درندگان و گزندگان پاک و در آن، مسجد جامعی بنا کرد.
این شهر مقر فرمانروایان اسلامی در غرب آفریقا تا سال 800 بود، پایتخت فاطمی های اول در 909 بود.
در "بحارالانوار" حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده که در آن از "قیروان" به عنوان منبری از منبرهای بهشت نام برده شده است. شهری که نامش را از واژه فارسی "کاروان" گرفته و در اشعار حافظ و مولانا و دیگر شعرای بزرگ ایرانی وارد شده است.
اهمیت قیروان در جهان اسلام به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی اش و عالمان و محدثانی که در این شهر پرورش یافته اند، پررنگ است.


کلمات دیگر: