کلمه جو
صفحه اصلی

تذهیب


مترادف تذهیب : زراندود، طلاپوشی، طلاکاری، مذهب، تمویه، مطلاپوشی، زراندود کردن، طلاکاری کردن

فارسی به انگلیسی

gilding, illuminating, illumination, gilt

gilding, illumination


gilding, gilt


فارسی به عربی

اضاءة

مترادف و متضاد

illumination (اسم)
روشن کردن، روشن سازی، تذهیب، اشراق، چراغانی، تنویر

gilding (اسم)
تذهیب

زراندود، طلاپوشی، طلاکاری، مذهب، تمویه، مطلاپوشی


زراندود کردن، طلاکاری کردن


۱. زراندود، طلاپوشی، طلاکاری، مذهب، تمویه، مطلاپوشی
۲. زراندود کردن، طلاکاری کردن


فرهنگ فارسی

اندودکردن، طلاکاری، هنرتزیین ونقش ونگاردادن، اوراق کتابهای خطی با آب زرولاجورد
۱-( مصدر ) زر گرفتن زر اندود کردن . ۲- ( اسم ) زر کاری طلا کاری . ۳ - جمع : تذهیبات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) زر گرفتن ، زراندود کردن .

لغت نامه دهخدا

تذهیب. [ ت َ ] ( ع مص ) زراندود کردن. ( تاج المصادربیهقی ) ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( غیاث اللغات ) : تذهیب و تزویق آن بجایی رسانید که صنعت صناع رصافه به اضافت تصنع و تنوق نقاشان آن روزگار در مقابله آن ناچیز شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 421 ).

فرهنگ عمید

۱. زراندود کردن، طلاکاری.
۲. تزیین و نقش ونگار دادن اوراق کتاب های خطی با آب زر و لاجورد.

دانشنامه عمومی

تَذهیب را می توان مجموعه ای از نقش های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگ های هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند.
در فرهنگ های فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتاب های قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست.لغت تذهیب واژه ای عربی است و مصدری از «ذهب» در باب تفعیل است. ذهب به معنای طلاست و تذهیب به معنای طلاکاری و زراندود کردن است از طرفی رنگ طلایی در هنر تذهیب به عنوان رنگ درخشانی است که ارزش ویژه ای دارد برای همین تذهیب را زر گرفتن و طلا کاری دانسته اند.به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقش های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگ های هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتاب ها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها، با طرح هایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گل ها و برگ های ختایی، شاخه های اسلیمی و گل های ختایی یا بندهای اسلیمی و ختایی و... مزین می شوند.
تذهیب چنان که گفته اند از واژهٔ عربی (ذَهَب ) به معنای طلا مشتق شده و عبارت است که طرح و ترسیم و تنظیم ظریف و چشم نواز نقوش و نگاره های گیاهی و هندسی در هم تنیده و پیچان که با چرخش های تند و کُند و گردش های موزون و مرتب و خطوط سیال و روان نقش شده باشند. دلیل اطلاق واژهٔ تذهیب این بود که در آغاز شکل گیری این هنر از همان قرون اولیهٔ اسلامی، رنگ غالب و عمده در رنگ آمیزی این گونه نقش ها، طلایی بوده است. هر چند رنگ هایی چون لاجورد و بعدها نیز آبی و شنجرف و سبز و فیروزه ای نیز در کنار رنگ طلایی جا گرفتند.
استاد نجیب مایل هروی تذهیب را چنین تعریف کرده است:

دانشنامه آزاد فارسی

تَذْهیب
تَذْهیب
تَذْهیب
تَذْهیب
تَذْهیب
تَذْهیب
(در لغت به معنای زراندودکردن یا طلاکاری) اصطلاحی در هنر آراستن و تزیین نسخه های خطی با نقش های گوناگون به سبک ایرانی و «گل و بته» به کمک رنگ های مختلف و طلا و نقره، در صفحات کتاب، بخصوص نخستین و آخرین صفحه، سرفصل ها و حاشیۀ صفحات، سرسوره ها و کتیبه ها در قرآن، و همچنین متن یا حاشیۀ قطعه های خط در خوشنویسی. هنر تذهیب در ایران سابقه ای کهن دارد و از روزگار ایران باستان آثاری مُذهّب باقی مانده است. امّا در ایران پس از اسلام هنر تذهیب گسترش یافت و به یکی از هنرهای اسلامی تبدیل شد و بیانگر روحیۀ اجتماعی و فرهنگی در دوره های مختلف تاریخ ایران پس از اسلام است. در قرن ۴ق تذهیب ساده و بی پیرایه بود، در قرون ۵ و ۶ق استحکام و انسجام بسیار یافت، در قرن ۸ق نیرومند شد و در قرون ۹ و ۱۰ ظریف و تجمّلی گردید. هنر تذهیب در ایران، در دورْۀ تیموری، به اوج شکوفایی خود رسید و آثار بی نظیری از این دوره به یادگار مانده است. در عهد صفویان تذهیب، همراه با نقاشی و خوشنویسی کاملاً در خدمت کتاب آرایی قرار گرفت و از اواخر دوران این سلسله تذهیب رو به افول نهاد. هنر تذهیب به شیوه های گوناگون انجام می گرفته و در نتیجه مکاتب مختلفی به وجود آمده است. از آن جمله اند: از نظر تاریخی مکاتب سلجوقی، تیموری، صفوی، قاجار، و از نظر جغرافیایی مکاتب شیراز، اصفهان، تبریز، هرات، بخارا، و بغداد. در دورۀ قاجار آقا ابوطالب مدرّس تذهیب بر روی کاغذ ابری را ابداع کرد. با رونق گرفتن صنعت چاپ هنر تذهیب رفته رفته منسوخ شد. و گاه هنرمندانی با تذهیب کتابی سعی داشته اند که از بین رفتن این هنر جلوگیری کنند. از مذهبان معاصر می توان از مصورالممالکی، ابوطالب مقیمی، هادی تجویدی، استاد حسین بهزاد، محمدعلی زاویه، اردشیر تاکستانی، و محمد باقر آقامیری نام برد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَذْهیب، هنری از شاخۀ نگارگری با نقش مایه های گیاهی و هندسیِ بسیار نازک و ظریفِ شیوه یافته با رنگ های غالب طلا و لاجورد و یکی از ارکان بنیادی کتاب آرایی می باشد.
واژۀ تذهیب (برگرفته از ذهب به معنی طلا) از روزگار گذشته تا کم و بیش هم اکنون به معنی فراگیر زراندود ساختن یا زرنگار کردن اشیاء و آثار به کار رفته است. این معنی را نباید با هنر تذهیب یکی دانست، هرچند که اثر زرنگار از جایگاه هنری نیز برخوردار باشد.
پیشینه تاریخی
تذهیب هنری است ظریف و زیبا که ایرانیان از پیشگامان ایجاد، رواج دهندگان و برترین پدیدآورندگان آن اند.
حسن، زکی محمد، الفنون الایرانیة فی العصر الاسلامی، ج۱، ص۷۰، بیروت، ۱۴۰۱ق.
رابطۀ بین ایزد مهر و فلز زر در متون دورۀ اسلامی به صورت احترام ویژه نسبت به طلا و تأثیر آفتاب در پیدایش آن دیده می شود.در نزهت نامۀ علائی آمده است که «زر از قسمت آفتاب است» و فلزی فاسد ناشدنی با خاصیت های بسیار.
ابن ابی الخیر، شهمردان، نزهت نامۀ علائی، ج۱، ص۲۴۸-۲۴۹، به کوشش فرهنگ جهانپور، تهران، ۱۳۶۲ش.
...

پیشنهاد کاربران

زرنگاری

در پارسی " زریابی"

یادگاری شده

طلا کاری

طلا کاری ، با طلا کار کردن


کلمات دیگر: