کلمه جو
صفحه اصلی

چشمه نوش

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان ٠

لغت نامه دهخدا

چشمه نوش . [ چ ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان که در 17 هزارگزی شمال خاوری کنگاور و 6 هزارگزی خاور شوسه ٔ کرمانشاه بهمدان واقع است . دشت و معتدل است و 185 تن سکنه دارد. آبش از قنات . محصولش غلات دیمی و آبی ،تریاک و حبوبات . شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


چشمه نوش. [ چ ِ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان که در 17 هزارگزی شمال خاوری کنگاور و 6 هزارگزی خاور شوسه کرمانشاه بهمدان واقع است. دشت و معتدل است و 185 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات دیمی و آبی ،تریاک و حبوبات. شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).، چشمه نوش. [ چ َ م َ/ م ِ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آب حیات است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). آب حیات. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به چشمه حیوان و چشمه خضر و چشمه نوربخش شود. || کنایه از دهان معشوق است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). دهان معشوق. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به چشمه حیوان و چشمه خضر و چشمه نوربخش شود.

دانشنامه عمومی

چشمهٔ نوش، نام آلبومی است با صدای محمدرضا شجریان، تار محمدرضا لطفی و تنبک مجید خلج در راست پنجگاه و مرکب خوانی. این آلبوم حاصل اجرای کنسرت در پاریس در سال ۱۳۷۲ است.
خواننده: محمدرضا شجریان
تار: محمدرضا لطفی
تنبک: مجید خلج
صدابردار: سیامک شجریان
طرح: مژگان شجریان
خوشنویسی: عباس اخوین
آواز راست پنجگاه، شعر از حافظ و بابا طاهر
(جمله اول راست)روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیستروشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
(جمله دوم راست)ناظر روی تو صاحبنظرانند آریناظر روی تو صاحبنظرانند آری

پیشنهاد کاربران

یکی از معانی چشمه نوش می تواند چشمه عسل باشد

تو را که بهره ز نوش است نیش چون زنبور
از این چه سود که داری هزار چشمه نوش

صائب تبریزی

معنی استعاری آن در بسیاری از متون ادبی ( لب ) یا ( لب معشوق ) می باشد


کلمات دیگر: