کلمه جو
صفحه اصلی

کجور

فرهنگ فارسی

۱ - یکی از نواحی منطقه تنکابن و منطقه فعلی بخش مرکزی شهرستان نوشهر ( مازندران ) . کجور از ۱۲ دهستان تشکیل شده است . ۵ دهستان آن در ساحل دریا واقع اند که هوای آنها معتدل و مرطوب است و بقیه دهستانها در منطقه کوهستانی واقع شده و هوای آنها سردسیری است . ۲ - قصبه مرکزی دهستان کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر در ۳۶ کیلومتری جنوب صلاح الدین کلاکه در ۳۲ کیلومتری خاور نوشهر واقع است و یکی از محلهای قدیمی است . کوهستانی و سردسیر . ۱۵۶ تن جمعیت دارد . رودخانه محلی آنرا مشروب میسازد .

لغت نامه دهخدا

کجور. [ ک َ ] (هندی ، اِ) نام دوایی است که آنرا زرن باد و اهل مکه عرق الکافور خوانند. گویند این لغت هندی است . (برهان ). اسم هندی زرنباد است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به کچور و زرنباد شود.


کجور. [ ک ُ ] (اِخ ) اسم ولایتی است در اصطلاح جغرافیانویسان قدیم از تبرستان که شهر رویان قدیم بوده است تنکابن بدانجا و با نور که رستمدار باشد نزدیک . (از آنندراج ). نام بلوکی در مازندران . (ناظم الاطباء). نام یکی از نواحی سه گانه ٔ منطقه ٔ تنکابن و منطقه فعلی بخش مرکزی شهرستان نوشهر. کجور از دوازده دهستان زیر تشکیل شده است : کران ، خیررودکنار، چلندر، علویکلا، گلرودپی ، کجرستاق ، بلده کجور، توابع کجور، کوهپرات ، کالج ، زانوس رستاق ، پنجک رستاق . پنج دهستان اول در ساحل دریایند با هوای معتدل و مرطوب و ناسالم و بقیه ٔ دهستانها در منطقه ٔ کوهستانی واقع شده اند و سردسیرند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). بلوک کجور از طرف مغرب محدود است به چالوس که ازکلارستاق جدا می سازد از مشرق به سولده در نور و از جنوب به بلوک نور و از سمت شمال به دریای خزر. سکنه ٔ کجور خواجه وندها و گیلک ها هستند که هرکدام حاکم بخصوص دارند. سکنه ٔ نواحی تنکابن و کلارستاق و کجور که سابقاً جزء رستمدار بودند خود را مازندرانی محسوب نمی دارند. (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران ص 53 - 54) و رجوع به همان متن و جغرافیای سیاسی کیهان ص 300 شود.


کجور. [ ک ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان بلده کجور در بخش مرکزی شهرستان نوشهر است . سکنه 156 تن . کوهستانی وسردسیر. آثار ابنیه ٔ قدیمه در آنجا مشاهده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). در ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 53 و 54 آمده است که : ابوالفداء می نویسد شهر رویان به شهرستان نیز معروف بود و بر قله ٔ کوهستانی در 16 فرسخی قزوین قرار داشت این شهر که کجور هم خوانده می شد در تاخت و تاز مغول خراب شد. درتاریخ 21 ذی الحجه 740 هَ . ق . (1240 م .) استندار جلال الدوله اسکندر شروع به تجدید بنای قلعه و شهر کجور نمود. وی در اطراف شهر باروها کشید و ارگ آن را در 21 ذی الحجه 746 هَ . ق . تمام کرد و قلعه ٔ شاه دز را بنا نمود. (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ رابینو صص 93 - 54).


کجور. [ ک َ ] ( هندی ، اِ ) نام دوایی است که آنرا زرن باد و اهل مکه عرق الکافور خوانند. گویند این لغت هندی است. ( برهان ). اسم هندی زرنباد است. ( تحفه حکیم مؤمن ). و رجوع به کچور و زرنباد شود.

کجور. [ ک ُ ] ( اِخ ) اسم ولایتی است در اصطلاح جغرافیانویسان قدیم از تبرستان که شهر رویان قدیم بوده است تنکابن بدانجا و با نور که رستمدار باشد نزدیک. ( از آنندراج ). نام بلوکی در مازندران. ( ناظم الاطباء ). نام یکی از نواحی سه گانه منطقه تنکابن و منطقه فعلی بخش مرکزی شهرستان نوشهر. کجور از دوازده دهستان زیر تشکیل شده است : کران ، خیررودکنار، چلندر، علویکلا، گلرودپی ، کجرستاق ، بلده کجور، توابع کجور، کوهپرات ، کالج ، زانوس رستاق ، پنجک رستاق. پنج دهستان اول در ساحل دریایند با هوای معتدل و مرطوب و ناسالم و بقیه دهستانها در منطقه کوهستانی واقع شده اند و سردسیرند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). بلوک کجور از طرف مغرب محدود است به چالوس که ازکلارستاق جدا می سازد از مشرق به سولده در نور و از جنوب به بلوک نور و از سمت شمال به دریای خزر. سکنه کجور خواجه وندها و گیلک ها هستند که هرکدام حاکم بخصوص دارند. سکنه نواحی تنکابن و کلارستاق و کجور که سابقاً جزء رستمدار بودند خود را مازندرانی محسوب نمی دارند. ( از ترجمه سفرنامه مازندران ص 53 - 54 ) و رجوع به همان متن و جغرافیای سیاسی کیهان ص 300 شود.

کجور. [ ک ُ ] ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان بلده کجور در بخش مرکزی شهرستان نوشهر است. سکنه 156 تن. کوهستانی وسردسیر. آثار ابنیه قدیمه در آنجا مشاهده می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). در ترجمه سفرنامه مازندران رابینو ص 53 و 54 آمده است که : ابوالفداء می نویسد شهر رویان به شهرستان نیز معروف بود و بر قله کوهستانی در 16 فرسخی قزوین قرار داشت این شهر که کجور هم خوانده می شد در تاخت و تاز مغول خراب شد. درتاریخ 21 ذی الحجه 740 هَ. ق. ( 1240 م. ) استندار جلال الدوله اسکندر شروع به تجدید بنای قلعه و شهر کجور نمود. وی در اطراف شهر باروها کشید و ارگ آن را در 21 ذی الحجه 746 هَ. ق. تمام کرد و قلعه شاه دز را بنا نمود. ( از ترجمه سفرنامه رابینو صص 93 - 54 ).

دانشنامه عمومی

کوجور یا کُجور شهری از توابع، بخش کجور، شهرستان نوشهر، استان مازندران، ایران است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت کُجور برابر با ۳،۱۲۰ نفر جمعیت بوده است. کجور در سال ۹۲ به شهر ارتقا یافت.مردم منطقه کُجور به زبان مازندرانی به گویش کجوری سخن می گویند.
محدوده تاریخی کجور از شمال به دریای مازندران از غرب به رود چالوس از شرق به سولده(نور) و از جنوب به دره نور محدود می شود. منطقه کجور به همراه کلارستاق و تنکابن بخشی از رویان کهن بود که بعد ها رسمتدار نام گرفت. رویان کهن از نواحی غربی طبرستان محسوب می شده است.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر برابر با ۳،۱۲۰ نفر جمعیت بوده است. مردم کُجور به زبان مازندرانی با گویش کجوری سخن می گویند.

دانشنامه آزاد فارسی

کُجور
روستایی در استان مازندران، شهرستان نوشهر، بخش کُجور. با ارتفاع ۱,۴۹۰متر، در منطقه ای کوهستانی، در ۱۲۱کیلومتری غرب جنوبی ساری و ۳۵کیلومتری جنوب شرقی نوشهر، سر راه فرعی رویان (علمده) به پول و مرزن آباد قرار دارد. رودخانۀ کجور از کنار این شهر می گذرد. اقلیم آن معتدلِ مایل به سرد و مرطوبِ جنگلی است.

پیشنهاد کاربران

کجور به معنای� کوه جور بوده � کم کم به کجور تغییر پیدا کرد، به معنای بالای کوهها


کلمات دیگر: