ابو عمر منهاج الدین عثمان بن سراج الدین جوزجانی مشهور به [منهاج سراج] مولف تاریخ طبقات ناصری ( و. ف.۶۶٠ ه.ق ) وی مردی فاضل و در علوم دین حدیث ادب متبحر بوده و در خدمت ملوک غور و غرجستان میزیسته . در سال ۶۲۴ ه.ق . به سغد و مولتان رفت و بدربار ناصرالدین قباجه راه یافت . بعد از شکست ناصرالدین قباجه از التتمش بدربار التتمش پیوست و مدتها در خدمت او و پسرش ناصرالین محمود شاه میزیست . مهمترین اثر او کتاب طبقات ناصری است در تاریخ عمومی که در ۲۳ بخش به نام [ طبقه ] تدوین یافته و از این رو به [ طبقات ] معروف است . این کتاب در ۶۵۸ - ۶۵۷ ه.ق . نوشته شده است .
منهاج سراج
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
ابوعمروعثمان بن سراج الدین محمد، مشهور به منهاج سراج ملقب به صدر جهان است. او قاضی، شاعر و مورخِ ایرانی دربار غوریان و سلاطین هند در سده هفتم، مؤلف کتاب طبقات ناصری است. از مطالب کتابش آشکار است که او در سال ۵۸۹ قمری متولد شده است. از زادگاه او اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی از مورخان محل تولد او را لاهور و برخی دیگر فیروزکوه (پایتخت غوریان) می دانند.
جوزجانی از خاندانی اهل سیاست و علم بود که اصالتاً از مردم جوزجان بودند و در دربار غزنویان و غوریان مناصب مهمی داشتند. پدر او، سراج الدین محمد بن عثمان، فقیه و قاضی دربار غوریان بود. جوزجانی از سوی مادر نیز متعلق به دودمان های معروف ووابسته به غوریان بود. دوره کودکی جوزجانی در حرم ماه ملک، دختر سلطان غیاث الدین محمد سام گذشت. او تا ۲۲ سالگی در فیروزکوه بود و در همان جا به تحصیل پرداخت. زندگی جوزجانی پس از انقراض غوریان مبهم است؛ بنظر می رسد او در این سال ها در خدمت حاکمان محلی بوده و سفرهایی نیز از جانب آنان به نیمروز و قهستان کرده است. جوزجانی به طریقت چشتیه ارادت داشت. وفات او احتمالاً بعد از سال ۶۵۸ ق در دهلی بوده است.
جوزجانی در سال ۶۲۴ پس از هجوم مغول به هند، نزد ناصرالدین قباچه، از سلاطین مملوک غور که در سند و مولتان و اُچ حکومت می کرد، رفت. ناصرالدین قباچه نیز اداره امور مدرسه فیروزی اُچ و قضاوت لشکر را به او سپرد.در سال ۶۲۵ که سلطان شمس الدین التتمش اُچ را فتح کرد، جوزجانی مورد توجه او قرار گرفت و همراه او به دهلی رفت. در سال ۶۳۰ جوزجانی عهده دار قضاوت و امور شرعی هند شد و در گوالیار اقامت کرد. پس از درگذشت التتمش در ۶۳۳، اوضاع هند آشفته شد؛ اما وقتی سلطنت، در ۶۳۴، به سلطان رضیه رسید، جوزجانی تدریس و اداره مدرسه ناصریه دهلی را بر عهده گرفت و بار دیگر قاضی گوالیار شد. او در سال ۶۳۹، در دوره حکومت معزالدین بهرام شاه، قاضی کل هند شد و پس از کشته شدن بهرام شاه، که سلطان علاءالدین مسعودشاه به سلطنت رسید، جوزجانی به ناچار از منصب قضا کناره گیری کرد و در ۶۴۰ به لکهنو رفت. در سال ۶۴۳ به همراه طغان خان، حاکم لکهنو، به دهلی رفت و به دربار علاءالدین مسعود راه یافت و با حمایت غیاث الدین الغ خان بَلبن، مسئولیت مدرسه ناصریه و منصب قضا در گوالیار به او سپرده شد. در همان سال همراه سلطان مسعود در جنگ با مغولان شرکت کرد. در سال ۶۴۹، در زمان سلطان ناصرالدین محمودشاه، جوزجانی قاضی القضات دهلی شد و تا ۶۵۱ بر این منصب بود؛ اما در آن سال، به دلیل اختلاف و بدبینی سلطان نسبت به بلبن، برکنار شد. در سال ۶۵۲، صدرالملک نجم الدین ابوبکر، به وزارت سلطان ناصرالدین محمود رسید و با حمایت او، سلطان به جوزجانی لقب صدر جهان داد. او به توصیه بلبن، که باز نزد سلطان تقرب یافته بود، قاضی القضات هند شد.
مِنهاج سِراج جوزجانی علاوه بر تاریخ نگاری، به عربی و فارسی نیز شعر می گفت. او منظومه ای ناصری نامه را در مدح سلطان ناصرالدین محمودشاه سرود که اکنون در دست نیست.شهرت جوزجانی بیشتر به سبب کتاب طبقات ناصری او است. او این اثر را در ۶۵۳ به نام ناصرالدین محمود آغاز کرد و در ۶۵۸ به پایان رساند. این کتاب تاریخ عمومی، شامل ۲۳ طبقه است که بخش های مهم آن، تاریخ غزنویان، غوریان، خوارزمشاهیان و سلاطین هند است؛ ضمن اینکه تاریخ حمله مغولان به ماوراءالنهر و هند (قسمت آخر) اختصاصاً دربارهٔ استیلای مغول، از ابتدای خروج تاتار تا فتح بغداد، نوشته شده که بر اساس مشاهدات مؤلف است و اطلاعات تاریخی باارزشی دارد. طبقات ناصری همزمان با تاریخ جهانگشای جوینی نوشته شده است. ضیاءالدین برنی نیز کتاب خود، تاریخ فیروز شاهی، را در تکمیل طبقات ناصری نوشته است.
جوزجانی از خاندانی اهل سیاست و علم بود که اصالتاً از مردم جوزجان بودند و در دربار غزنویان و غوریان مناصب مهمی داشتند. پدر او، سراج الدین محمد بن عثمان، فقیه و قاضی دربار غوریان بود. جوزجانی از سوی مادر نیز متعلق به دودمان های معروف ووابسته به غوریان بود. دوره کودکی جوزجانی در حرم ماه ملک، دختر سلطان غیاث الدین محمد سام گذشت. او تا ۲۲ سالگی در فیروزکوه بود و در همان جا به تحصیل پرداخت. زندگی جوزجانی پس از انقراض غوریان مبهم است؛ بنظر می رسد او در این سال ها در خدمت حاکمان محلی بوده و سفرهایی نیز از جانب آنان به نیمروز و قهستان کرده است. جوزجانی به طریقت چشتیه ارادت داشت. وفات او احتمالاً بعد از سال ۶۵۸ ق در دهلی بوده است.
جوزجانی در سال ۶۲۴ پس از هجوم مغول به هند، نزد ناصرالدین قباچه، از سلاطین مملوک غور که در سند و مولتان و اُچ حکومت می کرد، رفت. ناصرالدین قباچه نیز اداره امور مدرسه فیروزی اُچ و قضاوت لشکر را به او سپرد.در سال ۶۲۵ که سلطان شمس الدین التتمش اُچ را فتح کرد، جوزجانی مورد توجه او قرار گرفت و همراه او به دهلی رفت. در سال ۶۳۰ جوزجانی عهده دار قضاوت و امور شرعی هند شد و در گوالیار اقامت کرد. پس از درگذشت التتمش در ۶۳۳، اوضاع هند آشفته شد؛ اما وقتی سلطنت، در ۶۳۴، به سلطان رضیه رسید، جوزجانی تدریس و اداره مدرسه ناصریه دهلی را بر عهده گرفت و بار دیگر قاضی گوالیار شد. او در سال ۶۳۹، در دوره حکومت معزالدین بهرام شاه، قاضی کل هند شد و پس از کشته شدن بهرام شاه، که سلطان علاءالدین مسعودشاه به سلطنت رسید، جوزجانی به ناچار از منصب قضا کناره گیری کرد و در ۶۴۰ به لکهنو رفت. در سال ۶۴۳ به همراه طغان خان، حاکم لکهنو، به دهلی رفت و به دربار علاءالدین مسعود راه یافت و با حمایت غیاث الدین الغ خان بَلبن، مسئولیت مدرسه ناصریه و منصب قضا در گوالیار به او سپرده شد. در همان سال همراه سلطان مسعود در جنگ با مغولان شرکت کرد. در سال ۶۴۹، در زمان سلطان ناصرالدین محمودشاه، جوزجانی قاضی القضات دهلی شد و تا ۶۵۱ بر این منصب بود؛ اما در آن سال، به دلیل اختلاف و بدبینی سلطان نسبت به بلبن، برکنار شد. در سال ۶۵۲، صدرالملک نجم الدین ابوبکر، به وزارت سلطان ناصرالدین محمود رسید و با حمایت او، سلطان به جوزجانی لقب صدر جهان داد. او به توصیه بلبن، که باز نزد سلطان تقرب یافته بود، قاضی القضات هند شد.
مِنهاج سِراج جوزجانی علاوه بر تاریخ نگاری، به عربی و فارسی نیز شعر می گفت. او منظومه ای ناصری نامه را در مدح سلطان ناصرالدین محمودشاه سرود که اکنون در دست نیست.شهرت جوزجانی بیشتر به سبب کتاب طبقات ناصری او است. او این اثر را در ۶۵۳ به نام ناصرالدین محمود آغاز کرد و در ۶۵۸ به پایان رساند. این کتاب تاریخ عمومی، شامل ۲۳ طبقه است که بخش های مهم آن، تاریخ غزنویان، غوریان، خوارزمشاهیان و سلاطین هند است؛ ضمن اینکه تاریخ حمله مغولان به ماوراءالنهر و هند (قسمت آخر) اختصاصاً دربارهٔ استیلای مغول، از ابتدای خروج تاتار تا فتح بغداد، نوشته شده که بر اساس مشاهدات مؤلف است و اطلاعات تاریخی باارزشی دارد. طبقات ناصری همزمان با تاریخ جهانگشای جوینی نوشته شده است. ضیاءالدین برنی نیز کتاب خود، تاریخ فیروز شاهی، را در تکمیل طبقات ناصری نوشته است.
wiki: منهاج سراج
دانشنامه آزاد فارسی
مِنْهاجِ سِراج (۵۸۹ـ۶۵۸ق)
ابوعمر منهاج الدین عثمان، ملقب به صدر جهان، فرزند سراج الدین محمد جوزجانی، قاضی و شاعر و مورخ ایرانی و از پیروان فرقه چشتیه هند. نیاکان وی در سیستان و ولایت غور صاحب مقامات و مشاغلی بودند. پدرش سراج الدین در دربار ملک معزالدین محمد غوری و سلطان بهاءالدین سام به شغل قضا اشتغال داشت. ابوعمر در ۶۲۲ق به فرمان پادشاه غور به سفارت نزد ملک نیمروز رفت و چند بار از جنگ مغولان گریخت و سرانجام به مولتان هند رفت و به دربار ناصرالدین قباجه از ممالک غور راه یافت و به دستور او به تدریس ادب فارسی در آن جا مشغول شد. در ۶۲۵ق به خدمت شمس الدین ایلتتمش و پسرش ناصرالدین محمود شاه درآمد و کتاب تاریخ عمومی خود را به نام ناصرالدین تألیف کرد و آن را طبقات ناصری نامید. در ۹۴۶ق که ناصرالدین محمود پسر شمس الدین ایلتتمش (۶۴۴ـ۶۶۴ق) با جمعی از هندوان در قلعۀ تلسنده جنگید و بر آنان پیروز شد، منهاج شرح این پیروزی را در ناصری نامه به نظم آورد و از سلطان لقب صدر جهانی گرفت.
ابوعمر منهاج الدین عثمان، ملقب به صدر جهان، فرزند سراج الدین محمد جوزجانی، قاضی و شاعر و مورخ ایرانی و از پیروان فرقه چشتیه هند. نیاکان وی در سیستان و ولایت غور صاحب مقامات و مشاغلی بودند. پدرش سراج الدین در دربار ملک معزالدین محمد غوری و سلطان بهاءالدین سام به شغل قضا اشتغال داشت. ابوعمر در ۶۲۲ق به فرمان پادشاه غور به سفارت نزد ملک نیمروز رفت و چند بار از جنگ مغولان گریخت و سرانجام به مولتان هند رفت و به دربار ناصرالدین قباجه از ممالک غور راه یافت و به دستور او به تدریس ادب فارسی در آن جا مشغول شد. در ۶۲۵ق به خدمت شمس الدین ایلتتمش و پسرش ناصرالدین محمود شاه درآمد و کتاب تاریخ عمومی خود را به نام ناصرالدین تألیف کرد و آن را طبقات ناصری نامید. در ۹۴۶ق که ناصرالدین محمود پسر شمس الدین ایلتتمش (۶۴۴ـ۶۶۴ق) با جمعی از هندوان در قلعۀ تلسنده جنگید و بر آنان پیروز شد، منهاج شرح این پیروزی را در ناصری نامه به نظم آورد و از سلطان لقب صدر جهانی گرفت.
wikijoo: منهاج_سراج
کلمات دیگر: