کلمه جو
صفحه اصلی

رزوه

فارسی به انگلیسی

worm, groove, thread

groove, thread


مترادف و متضاد

thread (اسم)
تار، قیطان، خیط، رشته، ریسمان، شیار، رگه، نخ، رزوه، شیار داخل پیچ و مهره

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

رزوه. [ رُزْ وَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چادگان بخش داران شهرستان فریدن. سکنه آن 2799 تن. آب آنجا از قنات و چشمه. محصول عمده آن غلات و حبوب و سیب زمینی. صنایع دستی زنان کرباس و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

(رِزوه) (به کسر ر) شیارهای روی یک میله را می گویند که معمولاً به وسیلۀ حدیده ایجاد می گردد و سپس مهرۀ مناسب می تواند بر آن میله بسته شود.


به شیارهای مارپیچی بیرون پیچ یا درون مهره رزوه (با کسره ر) می گویند. رزوه ها حرکت پیچشی را تبدیل به حرکت خطی می کنند.
ایجاد رزوه با بیش از ده روش و با ماشین های مختلفی صورت می گیرد.
ابزار دستی رزوه کاری قلاویز و حدیده هستند. قلاویز برای دنده کردن داخل استوانه ها (مهره) بکار می رود در حالیکه حدیده سطوح بیرونی استوانه را دنده می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

رُزوِه
شهری در استان اصفهان، بخش مرکزی شهرستان چادگان. با ارتفاع ۲,۲۱۰ متر، در منطقه ای کوه پایه ای، در ۱۰۴کیلومتری غرب شمالی اصفهان و ۱۰کیلومتری شمال غربی چادگان، در دامنۀ شرقی کوه بیدک، سر راه داران به چادگان قرار دارد. اقلیم آن نیز سرد و نیمه خشک است.

پیشنهاد کاربران

رزوه با ضم راء که هماکنون نام شهری است در شهرستان چادگان در گذشته بنام روزبه بوده که به مرور زمان و گویش محلی به روزوه تبدیل و سپس به رزوه تغییر پیدا کرده .
قدمت این شهر همزمان با تاسیس پرتیکان و مشهد کاوه آهنگر میباشد .
قبر کاوه آهنگر در مشهد کاوه . نام فریدن که قبلا فریدون بوده و نام رزوه که قبلا روزبه بوده حکایتی است قابل پژوهش و دقت نظر .
با تشکر


کلمات دیگر: