کلمه جو
صفحه اصلی

امپراتوری


مترادف امپراتوری : پادشاهی، خلافت، شاهنشاهی

فارسی به انگلیسی

empire

فارسی به عربی

امبراطور

مترادف و متضاد

imperial (صفت)
همایون، عالی، با عظمت، مجلل، با شکوه، امپراتوری، شاهنشاهی

پادشاهی، خلافت، شاهنشاهی


فرهنگ فارسی

۱ - شاهنشاهی کردن . ۲ - سلطنت و حکومتی که در رائ س آن امپراطور قرار دارد . ۳ - مجموع. ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراطور است شاهنشاهی . ۴ - مجموع. ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود.

لغت نامه دهخدا

امپراتوری. [ اِ پ ِ ] ( لاتینی ، حامص ) شاهنشاهی کردن. || سلطنت و حکومتی که در رأس آن امپراتور قرار دارد. || ( اِ ) مجموعه ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراتور است. شاهنشاهی. || مجموعه ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه عمومی

قلمرو


اصطلاح امپراتوری دربارهٔ کشورهایی به کار برده شده است که واجد خصوصیات زیر هستند:
از حیث قلمرو، جمعیت، و توان سیاسی، مشتمل بر چند ملت، قوم یا سرزمین هایی بزرگ با نژادها یا فرهنگهای متفاوت باشند.
از استیلای یک قبیله یا ملت توانمندتر بر سایر اقوام یا مردم حاصل شده باشد، به شرطی که غلبه استمرار یابد، و ملت های مغلوب حقیر شمرده شوند، چندان که وحدت امپراتوری بیش تر از طریق اعمال توان حاصل شده باشد تا از راه رضایت خاطر اقوام متنوع.
از حیث ساخت سیاسی، توان در اختیار شخصی نظیر امپراتور قرار داشته باشد و تمام توان های محلی از اختیارات تفویضی او مایه گرفته باشند.
وجود نظریه ای جامع تحت عنوان دین، ایدئولوژی، یا قانونی مشترک که فراهم آورندهٔ ساختی سیاسی و اخلاقی است و مدعی است که این ساخت سرانجام صلح و هماهنگی میان تمام انسان ها را برقرار خواهد کرد.
همچون دیگر حکومت ها، یک امپراتوری ساختار سیاسی خود را حداقل با اندازه ای از اجبار، حفظ می کند. امپراتوری های زمین پایه (مانند امپراتوری مغول) تمایل به گسترش در حوزهٔ پیوسته دارند، در حالی که امپراتوری های دریایی (مانند امپراتوری بریتانیا) در سرزمین هایی پراکنده تر و در قاره های متفاوت گسترده هستند.
با این که مورخان هنوز به نظر مشترکی دربارهٔ چگونگی قدرت یافتن یک امپراتوری نرسیده اند، رشد قدرت ها معمولاً به دلایل زیر هستند:
نحوه حفظ قدرت ها نیز بنا بر فرهنگ و موقعیت اجتماعی حاکمان تغییر می کند، برای مثال:

دانشنامه آزاد فارسی


امپراتوریempire
اسم جمع برای گروهی از کشورهای تحت سلطۀ یک کشور یا یک خاندان. امپراتوری های مهم در جهان عبارت اند از: امپراتوری های بین النهرین، امپراتوری ایران، امپراتوری روم، امپراتوری بریتانیا، امپراتوری عثمانی و امپراتوری مغول. نخستین امپراتوری در خاورمیانه را سارگون اکد بنا کرد. او در دهۀ ۲۳۰۰ پ م در سومر، جایی که اکنون جنوب عراق است، به اوج اعتبار دست یافت. کار خود را با فتح دولت¬شهرهای همسایۀ سومر آغاز کرد و سپس ایران، سوریه، و شمال عراق را اشغال کرد. امپراتوری او از دریای مدیترانه تا خلیج فارس را دربر می گرفت. نوه اش، ناراسین (۳۳۸۰-۳۳۴۴پ م)، خود را «پادشاه چهار گوشۀ جهان» نامید. امپراتوری اکد در بخش اعظم همان منطقه، جای خود را به امپراتوری اور و بابل داد. همۀ این امپراتوری های باستانی به زور اسلحه فتح شدند. امپراتوری آشور، واقع در سرزمینی در شمال عراق کنونی، از ۱۳۵۶ تا ۶۰۹ پ م بر خاورمیانه مشرف و مسلط بود. این امپراتوری شامل بیشتر آن مناطقی می شد که امروزه شامل عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و مصر، همراه با بخش هایی از ایران و ترکیه می¬شود. پس از آن، امپراتوری بابل با حکومت بخت النصر دوم پدید آمد و با مرگ او در ۵۳۹ پ م سقوط کرد. امپراتوری پارس (۵۵۰-۳۳۰پ م) را کوروش کبیر پایه گذاری کرد. این امپراتوری از ساحل مدیترانه در غرب تا رود سند در شرق، و از کوه های قفقاز در شمال تا اقیانوس هند در جنوب را در بر می گرفت. بعدها حاکمان پارس مصر را فتح کردند، اما با حملات مکرّر نیز موفق به اشغال یونان نشدند. امپراتوری پارس را سرانجام اسکندر مقدونی در هم شکست، اما امپراتوری او نیز با مرگ اش در ۳۲۳پ م سقوط کرد. رومی ها در سدۀ ۴۰۰پ م به تدریج به قدرت رسیدند. آنان امپراتوری شان را حدود ۲۰۰پ م پایه گذاری کرده بودند. این امپراتوری سپس به سرعت توسعه یافت، به گونه ای که یونان، مقدونیه، ترکیه، سوریه و فلسطین را تا ۶۰پ م فتح کردند. از ۵۸ پ م تا ۵۱پ م یولیوس سزار، سردار رومی، گل (فرانسۀ کنونی) را فتح کرد و چند سال بعد هم مصر، از استان های روم شد. بریتانیا (از شمال تا دیوار هادریانوس) و نیز سرزمین هایی در شرق اروپا (که هم اکنون بخشی از مجارستان و رومانی را تشکیل می دهند)، ضمیمۀ این امپراتوری شد. بعدها امپراتوری روم به دو بخش تقسیم شد: بخش غربی که روم بر آن فرمان می راند و بخش شرقی که قسطنطنیه (استانبول امروزی) بر آن حکومت می کرد. قبایل ژرمن در ۴۷۶م امپراتوری غربی را فتح کردند. از آنجا که قسطنطنیه در اصل بیزانس نام داشت، امپراتوری روم شرقی به امپراتوری بیزانس معروف بود و تا سال ۱۴۵۳م، که ترک های عثمانی آن را اشغال کردند، دوام یافت. امپراتوری عثمانی در یک مرحله، آناتولی (ترکیۀ آسیایی) و بخش هایی از افریقای شمالی، جنوب غربی آسیا، و جنوب شرقی اروپا تا مرز شمالی مجارستان را در بر گرفت. این امپراتوری رفته رفته در قرن های ۱۸ و ۱۹ سرزمین هایی را از دست داد و با بروز جنگ جهانی اول از هم فروپاشید. بزرگ ترین امپراتوری ارضی که تاکنون به وجود آمده، امپراتوری مغول است که در قرن ۱۳، حکومت آن ها از چین در شرق آسیا تا شرق اروپا را در بر می گرفت. مقتضیات تجارت، به گسترش و سیاست استعماری اروپا منجر شد. نیاز به یافتن راهی اقتصادی به سوی ادویه ها و دیگر کالاهای باارزش هند و آسیای جنوب شرقی، موجب شد که پرتغالی ها راه دریایی به هند را، با دور زدن دماغۀ امیدنیک، باز کنند و کریستف کلمب نیز در ۱۴۹۲م قارۀ امریکا را کشف کند. اسپانیا و پرتغال هم زمان جهان را بین خود تقسیم کردند. طبق پیمان توردسیلیاس در ۱۴۹۴م، اسپانیا مالک تمامی سرزمین های غرب از یک خط فرضی (خط مرز) ۳۷۰ فرسنگی (ح ۱۷۹۰کیلومتر) در غرب دماغۀ کیپ رود، و پرتغال مالک سرزمین های شرق آن خط می شدند. اسپانیایی ها نمی دانستند که این تقسیم بندی بیشتر برزیل را در تملک پرتغال قرار می دهد. در دهۀ ۱۵۳۰، پرتغال برزیل را مستعمره کرد. اسپانیا امپراتوری های بزرگی در امریکای جنوبی و مرکزی ایجاد کرد و مدعی مالکیت بر سرزمین های بسیاری در امریکای شمالی شد که بعدها از آن ها دست کشید. هر دو امپراتوری در اوایل قرن ۱۹ سقوط کردند. بریتانیا، فرانسه و هلند، که در پیمان توردسیلیاس شرکت نداشتند، سرزمین هایی را در امریکای شمالی اشغال کردند و امپراتوری هایی را در آن جا تشکیل دادند. در قرن ۱۸ بریتانیا دست فرانسه را از سرزمین هایش در امریکای شمالی کوتاه کرد، اما مهم ترین امپراتوری اش، با سیزده مستعمره، را که به ایالات متحده امریکا تبدیل شدند، از دست داد. امپراتوری بریتانیا در قرون ۱۸ و ۱۹ ایجاد شد و کشورهای هند، کانادا، استرالیا، و افریقای جنوبی را در بر می گرفت. هفت کشور اروپایی (بلژیک، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا) در رقابت برای دستیابی به سرزمین های امریکا، آسیا، و افریقا، در اواخر قرن ۱۹ تمام افریقا، به جز اتیوپی و لیبریا، و بسیاری از کشورهای آسیا و امریکای لاتین را تحت سلطه یا اشغال خود درآوردند. سرزمین های آسیایی و افریقایی سرانجام استقلال خود را در سال های پس از جنگ جهانی دوم دوباره به دست آوردند.

پیشنهاد کاربران

امپراتوری: ( برابر پارسی ) فرمانروایی
امپراتور: فرمانروا


کلمات دیگر: