کلمه جو
صفحه اصلی

قزلجه

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حاجیلو بخش کبودر آهنگ شهرستان همدان دامنه و سردسیر ۵۸٠ تن سکنه محصول غلات لبنیات و صیفی .
( اسم ) ۱ - سرخاب که زنان بر روی مالند غازه گلگونه ۲ - علتی است مانند آبله که از بدن کودکان خردسال بر آید .
بهرام بن یعقوب یکی از شیوخ صوفیه است که گروهی فراوان بدو گرویدند . خانقاه او مجمع صوفیه و ابدال بود .

لغت نامه دهخدا

قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ / ج ِ ] (ترکی ، اِ) پول طلا. || آبله ٔ سرخ . سرخک . سرخجه . || ساس . (ناظم الاطباء). سرخک .


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) بهرام بن یعقوب یکی از شیوخ صوفیه است که گروهی فراوان بدو گرویدند. خانقاه او مجمع صوفیه واَبدال بود. وی را تألیفاتی است : 1- قواعد الحقایق . 2- شرح قواعد الحقایق . 3- مفتاح الحقایق . 4- توضیح منهاج الاصول قاضی ناصرالدین . 5- تلخیص القواعد. و نیز رساله های لطیف و کلمات جامع و بخشی از تفسیر قرآن . وی در ذی قعده ٔ سال 781 هَ . ق . وفات یافت و در قسمت شمالی رباط خود به خاک سپرده شد. (شدالازار ص 77).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خدابنده لو از بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقعدر 17 هزارگزی خاور گل تپه و 3 هزارگزی خاور وصله . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 250 تن . آب آن از چشمه ها و محصول آن غلات ، حبوبات ، مختصر انگور، لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد، و در تابستان از ولی محمد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر واقع در5700 گزی جنوب هریس . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 308 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ محلی و محصول آن غلات ، سردرختی ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 56 هزارگزی شمال باختری خوی و 4500 گزی باختر شوسه ٔ خوی به سیه چشمه و در سینه ٔ کوه . هوای آن سردسیر سالم است . سکنه ٔ آن 192 تن . آب آن از قره سو میباشد. محصول آن غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 13 هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 14 هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاباد به سردشت . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 433تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. در دو محل به فاصله ٔ یکهزار گز به نام قزلجه ٔ بالا و پائین مشهور است . سکنه ٔ قزلجه ٔ پایین 219 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لکستان بخش سلماس شهرستان خوی واقع در 13 هزارگزی خاور سلماس و 4 هزارگزی جنوب راه ارابه رو سلماس به طسوج . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است . سکنه 451 تن . آب آن از روخانه ٔ زولا و محصول آن غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان تسوج بخش شبستر شهرستان تبریز واقع در 50 هزارگزی باختر شبسترو 2 هزارگزی شوسه ٔ صوفیان به سلماس . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 313 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 26 هزارگزی باختری اهر و 6 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 262 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی و گلیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه. [ ق ِ زِ ج َ / ج ِ ] ( ترکی ، اِ ) پول طلا. || آبله سرخ. سرخک. سرخجه. || ساس. ( ناظم الاطباء ). سرخک.

قزلجه. [ ق ِ زِ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 29 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 3 هزارگزی شوسه میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه آن 497 تن. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، درخت تبریزی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزلجه. [ ق ِ زِ ج َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 13 هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 14 هزارگزی خاور شوسه مهاباد به سردشت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنه آن 433تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. در دو محل به فاصله یکهزار گز به نام قزلجه بالا و پائین مشهور است. سکنه قزلجه پایین 219 تن میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزلجه. [ ق ِ زِ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر واقع در5700 گزی جنوب هریس. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 308 تن. آب آن از چشمه و رودخانه محلی و محصول آن غلات ، سردرختی ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزلجه. [ ق ِ زِ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 26 هزارگزی باختری اهر و 6 هزارگزی شوسه تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 262 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزلجه. [ ق ِ زِ ج َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی واقع در 56 هزارگزی شمال باختری خوی و 4500 گزی باختر شوسه خوی به سیه چشمه و در سینه کوه. هوای آن سردسیر سالم است. سکنه آن 192 تن. آب آن از قره سو میباشد. محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجیلو از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری قصبه ٔ کبودرآهنگ و 12 هزارگزی باختر شوسه ٔ همدان به تهران . موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 580 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، لبنیات ، مختصر انگور و صیفی . شغل اهالی زراعت وگله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است . راه مالرودارد، و در تابستان از طریق کبودرآهنگ و آب باریک اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قزلجه . [ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 29 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 3 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 497 تن . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، درخت تبریزی . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قزلجه .[ ق ِ زِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار واقع در 33 هزارگزی باختر حسن آبادسوگند و یکهزارگزی شریف کندی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 370 تن . آب آن از چشمه ومحصول آن غلات ، لبنیات ، انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

قزلجه در موارد زیر به کار می رود:
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان شبستر در استان آذربایجان شرقی.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان اهر در استان آذربایجان شرقی.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان سلماس در استان آذربایجان غربی.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان بستان آباد در استان آذربایجان غربی.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان کبودرآهنگ در استان همدان.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان ایجرود در استان زنجان.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان مهربان در استان آذربایجان شرقی.
قزلجه نام یکی از روستاهای شهرستان گنبد کاوس در استان گلستان

قزلجه (ابهر). قزلجه (ابهر)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ابهر در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان ابهررود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۲۲ نفر (۴۸خانوار) بوده است.

قزلجه (اهر). قزلجه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گویجه بل بخش مرکزی شهرستان اهر واقع شده است.

قزلجه (ایجرود). قزلجه (ایجرود)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ایجرود در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان سعیدآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۰ نفر (۶۶خانوار) بوده است.

قزلجه (بستان آباد). قزلجه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان عباس شرقی بخش تیکمه داش شهرستان بستان آباد واقع شده است.

قزلجه (بیجار). قزلجه (بیجار)، روستایی از توابع بخش کرانی شهرستان بیجار در استان کردستان ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان طغامین قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۰ نفر (۴۴خانوار) بوده است.

قزلجه (تفرش). مختصات: ۳۴°۴۶′۲۷″ شمالی ۴۹°۵۲′۱۱″ شرقی / ۳۴٫۷۷۴۱۷°شمالی ۴۹٫۸۶۹۷۲°شرقی / 34.77417; 49.86972
قزلجه (تفرش)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان تفرش در استان مرکزی ایران است.
این روستا در دهستان بازرجان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۸۸ نفر (۱۳۴خانوار) بوده است.

قزلجه (حاجی لو). قزلجه یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان حاجیلو واقع شده است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، قزلجه ۹۴۶ نفر جمعیت دارد.
فهرست روستاهای ایران

قزلجه (سلماس). قزلجه، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان لکستان قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۳۳نفر (۶۰ خانوار) بوده است.

قزلجه (شبستر). مختصات: ۳۸°۱۹′۱۶″ شمالی ۴۵°۰۹′۳۴″ شرقی / ۳۸٫۳۲۱۱۱°شمالی ۴۵٫۱۵۹۴۴°شرقی / 38.32111; 45.15944قزلجه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان چهرگان بخش تسوج شهرستان شبستر واقع شده است.

قزلجه (صفائیه). قزلجه، روستایی است از توابع بخش صفاییه و در شهرستان خوی استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان سکمن آباد قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۶۵نفر (۸۷ خانوار) بوده است.

قزلجه (میانه). قزلجه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان کاغذکنان مرکزی بخش کاغذکنان شهرستان میانه واقع شده است.

قزلجه (کبودرآهنگ). قزلجه یکی از روستاهای همدان است که در شهرستان کبودرآهنگ واقع شده است. این روستا طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد ۲۱۸ نفر جمعیت (۶۴ خانوار) داشته است.

پیشنهاد کاربران

در واقع به ترکی آذری ( قزلجا ) هست که از دو بخش
( قزل جا ) تشکیل شده که ( قزل بمعنی طلا ) و ( جا پسوند است بمعنی کوچک ) مثل کلمه بالاجا که کوچلو معنی میدهد. بنابراین قزلجا یعنی طلای کوچک.

باتشکر از آبادیس


کلمات دیگر: