کلمه جو
صفحه اصلی

اهر

فارسی به انگلیسی

ahar

فرهنگ فارسی

( آهر ) ( اسم ) آهار
( ارسباران ) شهرستان اهر در شمال شرقی تبریز و مرکز آن شهر اهر است که ۳۲/٠۹۸ تن جمعیت دارد .
( اسم ) زبان گنجشک
جمع اهره

لغت نامه دهخدا

اهر. [ اَ هََ ] (اِ) آهار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به آهار شود.


( آهر ) آهر. [ هََ ] ( اِ ) آهار، در تمام معنی های آن.

آهر. [ هََ ] ( اِخ ) نام شهری کوچک است و هوایش سرد است و آبش از رودی که بدانجا منسوب است از جبال اشکنبر برمیخیزد و از عیون و قنوات نیز آب دارد. حاصلش غلّه و اندک میوه بود و مردمش شافعی مذهبند و حقوق دیوانیش به تمغا مقرر است و ولایتش قریب بیست پاره ده بود و قرب پنج هزار دینار متوجه دارد. و از آن ولایت پانزده هزار دینار بر وی دفترثبت است. ( نزهةالقلوب ). و این رود و هم این شهر امروز به نام اَهَر مشهور است ، و مردم آن شیعی باشند.
اهر.[ اَ ] ( اِ ) نام درختی است که ثمر آنرا زبان گنجشک و به عربی لسان العصافیر خوانند و شکوفه و بهار آنرا سنبل الکلب خوانند. ( برهان ) ( هفت قلزم ). نام درختی است او را زبان گنجشک گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ).

اهر. [ اَ هََ ] ( ع اِ ) ج ِ اهرة. به معنی حال نیکو و هیئت و متاع خانه. ( آنندراج )( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اهرة شود.

اهر. [ اَ / اَ هََ ] ( اِخ ) نام موضعی است از آذربایجان که رودخانه عظیمی دارد. ( برهان ) ( هفت قلزم ). نام ولایتی است به آذربایجان در حوالی قراداغ که قتل خواجه شمس الدین جوینی در حوالی رودخانه آن که به رودخانه اهر مشهور است ، واقع شد و در آنجا مزار چند نفر از مشایخ است. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). شهری است پرنعمت و آبادان از نواحی آذربایجان که میان اردبیل و تبریز واقع شده است. ( معجم البلدان ). در بیشتر کتب جغرافیائی قدیم به سکون هاء و در کتابهای جغرافیائی کنونی بفتح آن ضبط شده و شهرت دارد. نام یکی از شهرستانهای هفتگانه آذربایجان شرقی و جمعاً شامل پنج بخش و شهری به همین نام است. و بنابر آمار فرهنگ جغرافیائی ایران شهرستان اهر از 16 دهستان و 880 آبادی و قشلاق تشکیل شده و تمام آبادیها باضافه شهر اهر دارای 252910 تن سکنه است. حدود جغرافیائی : از طرف شمال به رود ارس مرز ایران و شوروی و از جنوب به شهرستان تبریز و از خاور به شهرستانهای سراب و مشکین شهر و دشت مغان و از باختر به شهرستان مرند محدود است. آب و هوای آن در قسمت شمال گرمسیر و حاصل خیز و در قسمت جنوب سردسیر و در قسمت های داخلی و باختری معتدل است. رودخانه های متعدد از آن سرزمین میگذرد که از آن جمله رود ارس و رود اهر و رودخانه دوزال و رودخانه سلین ورودخانه صوفی و رودخانه القنا و رودخانه های کجرودو قوری چای است. دارای راههای شوسه و جنگل است. و مرکز آن شهرستان اهر است. از جهت تقسیمات کشوری از 1316 هَ. ش. به بعد تغییراتی یافته بدین طریق که تا 1323 هَ. ش. بخش شهرستان تبریز بود و بعد از این تبدیل بشهرستان شد و دهستانهای هریس و کلیبر تبدیل به بخشهای تابع آن گردید و چندی بعد بخشهای هوراند و ورزقان در آن تشکیل شد و در اردیبهشت 1333 هَ. ش بخش هریس از آن منتزع و جزء شهرستان تبریز گردید. در آبان 1337 شهرستان استان سوم شد. در فهرست تقسیمات کشوری خرداد 1340 هَ. ش. شهرستانی بنام ارسباران جزء آذربایجان شرقی یاد شده که مرکز آن شهر اهر و دارای سه بخش ورزقان ، کلیبر و هوراند است ، و بظاهر این ارسباران همان شهرستان اهر است که مرکز آن نیز بنام شهر اهراست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ) ( از دائرةالمعارف فارسی ). و رجوع به جغرافیای غرب ایران و تاریخ غازان و تاریخ گزیده و مرآت البلدان ج 1 ص 97 و تاریخ مغول ص 233 و قاموس الاعلام ترکی و نزهةالقلوب ج 3 و فهرست آن و تاریخ ادبیات برون ج 3 و حدودالعالم شود.

اهر. [ اَ هََ ] (ع اِ) ج ِ اهرة. به معنی حال نیکو و هیئت و متاع خانه . (آنندراج )(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اهرة شود.


اهر. [ اُ هََ ] (ع اِ) ج ِاَهَرَة. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به اهرة شود.


اهر.[ اَ ] (اِ) نام درختی است که ثمر آنرا زبان گنجشک و به عربی لسان العصافیر خوانند و شکوفه و بهار آنرا سنبل الکلب خوانند. (برهان ) (هفت قلزم ). نام درختی است او را زبان گنجشک گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا).


اهر. [ اَ / اَ هََ ] (اِخ ) نام موضعی است از آذربایجان که رودخانه ٔ عظیمی دارد. (برهان ) (هفت قلزم ). نام ولایتی است به آذربایجان در حوالی قراداغ که قتل خواجه شمس الدین جوینی در حوالی رودخانه ٔ آن که به رودخانه ٔ اهر مشهور است ، واقع شد و در آنجا مزار چند نفر از مشایخ است . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). شهری است پرنعمت و آبادان از نواحی آذربایجان که میان اردبیل و تبریز واقع شده است . (معجم البلدان ). در بیشتر کتب جغرافیائی قدیم به سکون هاء و در کتابهای جغرافیائی کنونی بفتح آن ضبط شده و شهرت دارد. نام یکی از شهرستانهای هفتگانه ٔ آذربایجان شرقی و جمعاً شامل پنج بخش و شهری به همین نام است . و بنابر آمار فرهنگ جغرافیائی ایران شهرستان اهر از 16 دهستان و 880 آبادی و قشلاق تشکیل شده و تمام آبادیها باضافه ٔ شهر اهر دارای 252910 تن سکنه است . حدود جغرافیائی : از طرف شمال به رود ارس مرز ایران و شوروی و از جنوب به شهرستان تبریز و از خاور به شهرستانهای سراب و مشکین شهر و دشت مغان و از باختر به شهرستان مرند محدود است . آب و هوای آن در قسمت شمال گرمسیر و حاصل خیز و در قسمت جنوب سردسیر و در قسمت های داخلی و باختری معتدل است . رودخانه های متعدد از آن سرزمین میگذرد که از آن جمله رود ارس و رود اهر و رودخانه ٔ دوزال و رودخانه ٔ سلین ورودخانه ٔ صوفی و رودخانه ٔ القنا و رودخانه های کجرودو قوری چای است . دارای راههای شوسه و جنگل است . و مرکز آن شهرستان اهر است . از جهت تقسیمات کشوری از 1316 هَ . ش . به بعد تغییراتی یافته بدین طریق که تا 1323 هَ . ش . بخش شهرستان تبریز بود و بعد از این تبدیل بشهرستان شد و دهستانهای هریس و کلیبر تبدیل به بخشهای تابع آن گردید و چندی بعد بخشهای هوراند و ورزقان در آن تشکیل شد و در اردیبهشت 1333 هَ . ش بخش هریس از آن منتزع و جزء شهرستان تبریز گردید. در آبان 1337 شهرستان استان سوم شد. در فهرست تقسیمات کشوری خرداد 1340 هَ . ش . شهرستانی بنام ارسباران جزء آذربایجان شرقی یاد شده که مرکز آن شهر اهر و دارای سه بخش ورزقان ، کلیبر و هوراند است ، و بظاهر این ارسباران همان شهرستان اهر است که مرکز آن نیز بنام شهر اهراست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) (از دائرةالمعارف فارسی ). و رجوع به جغرافیای غرب ایران و تاریخ غازان و تاریخ گزیده و مرآت البلدان ج 1 ص 97 و تاریخ مغول ص 233 و قاموس الاعلام ترکی و نزهةالقلوب ج 3 و فهرست آن و تاریخ ادبیات برون ج 3 و حدودالعالم شود.


اهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) شهر کوچک اهر مرکز شهرستان اهر از قدیمترین شهرهای آذربایجان خاوری است و در 95 هزارگزی شهرستان تبریز واقع گردیده است . این شهر مرکز ارسباران و جزء استان سوم (آذربایجان شرقی ) است و جمعیت آن طبق آمار 1335 هَ . ش . 19816 تن است و از جمله بناهای جالب آن بقعه ٔ شیخ عمادالدین و مسجد جامع و مسجد شیخ عماد که در آن مرقد شیخ عماد قرار دارد، می باشد. دارای خیابان و بازار سرپوشیده و هم دوایر دولتی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4) (از دائرةالمعارف فارسی ).


دانشنامه عمومی

اَهَرْ (Ahar) یکی از شهرهای شمالی استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان اهر است. این شهر بعد از سراب وچند شهر دیگر استان، حدوداً تا اوایل دهۀ 30، در تقسیمات کشوری، از دهات تبریز و استان اذربایجان شرقی محسوب می شده و از جمله اولین روستاهای استان بوده که صاحب شهرداری و به شهر تبدیل شده است. اهر بزرگ ترین شهر منطقهٔ ارسباران است.


اهر یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان اهر در شمال این استان واقع شده است و به عنوان بزرگ ترین شهر شناخته می شود این شهر در ۹۰ کیلومتری شمال شرق تبریز بر سر مسیر ارتباطی تبریز به استان اردبیل قرار گرفته است.و با دارا بودن مناطق بکر و زیبا، کوه ها، دشت ها و جنگل ها یکی از خوش آب و هواترین مناطق استان آذربایجان شرقی محسوب می شود.
قدیمترین سند معتبر کتاب «تاریخ ارسباران» نوشته سرهنگ حسین بایبوردی است. متأسفانه این کتاب به راحتی قابل دسترس نیست.
کتاب «تاریخ و جغرافیای ارسباران» اثر حسین دوستی که پس از انقلاب اسلامی چاپ شده در مورد این منطقه اطلاعات بیشتر و جدیدتری در اختیار علاقه مندان قرار می دهد.
کتاب "تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران (قره داغ) در دوره معاصر"، نوشته ناصر صدقی کتابی مجمل است و به طریقه ای علمی نوشته شده است.
کتاب «نامه ارسباران»، نوشته سیدرضا آل محمد، که در چهار جلد منتشر شده است، ظاهراً کتاب جامعی است.
اهر با دارابودن ۱۰۰٬۶۴۱ نفر جمعیت (سال ۱۳۹۵ خورشیدی) و ۱۲٫۷۶ کیلومتر مربع مساحت (سال ۱۳۹۴ خورشیدی)، چهارمین شهر پرجمعیت استان پس از تبریز، مراغه و مرند محسوب می شود.
در آغاز جنگهای روسیه - ایران بخش مهمی از مردم قره داغ زندگی عشایری داشتند. آن زمان، اهر به عنوان مرکز ناحیه ۳۵۰۰ نفر جمیعت داشت. در میانه های دهه ۱۸۳۰ جمعیّت شهر در بین ۵ تا ۶ هزار نفر و تعداد خانه ها ۶۰۰ واحد تخمین زده شده اند. جمعیّت در سال ۱۳۳۵ به۱۹۸۱۶ نفر رسیده بود. علیرغم افزایش چهار و نیم برابری جمعیت در ۶۰ سال گذشته اهر شکوه پیشین خود را هیچگاه بازنیافت. در حال حاضر، با اهمیت یافتن گردشگری در اقتصاد منطقه ارسباران، نقطه ثقل اقتصادی بیشتر به سمت شهر کوچکتر کلیبر در گردش است.
در اوایل قرن نوزدهم میلادی، جیمز موریر، دیپلمات انگلیسی و مؤلف «ماجراهای حاجی بابای اصفهانی» دربارهٔ نام اهر چنین می نویسد، "بنظر میاید اهر کاندید خوبی است برای محل شهر تاریخی "هارا"، یکی از سه شهری که بر طبق نوشته تورات پادشاه آشور، تیلگته پیلنسر (Tilgath Pilneser)، افراد قبایل ربنیت (Reubenites)، گادیت (Gadites) و مناشه (Manasseh) را به آنجا تبعید کرد…" نظریه موریر توسط برخی تاریخ نگاران غربی پذیرفته شده است.

اهر (آلمان). اهر (آلمان) (به آلمانی: Ehr) یک شهر در آلمان است که در Verbandsgemeinde Nastätten واقع شده است. اهر ۹۱ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان

گویش مازنی

/ahar/ آهار

آهار


پیشنهاد کاربران

آهِر ( Aher ) :در زبان بلوچی یعنی تندباد


کلمات دیگر: