مترادف حصار : پرچین، جدار، چپر، دیوار، محجر، نرده، بارو، باره، برج، حصن، دژ، سور، قلعه، کوت، صیصه، معقل، محدودیت، حصر، پناه گاه، جان پناه
برابر پارسی : دیوار، بارو، برج، پرچین، دژ، کلات، مرزبندی
compass, compound , corral, fence, hold, kraal, paddock, paling, stockade, wall, yard
fence
راه بندان , محاصره , انسداد , بستن , محاصره کردن , راه بندکردن , سد راه , سدراه کردن , احاطه
پرچین، جدار، چپر، دیوار، محجر، نرده
بارو، باره، برج، حصن، دژ، سور، قلعه، کوت
صیصه، معقل
محدودیت، حصر
پناهگاه، جانپناه
۱. پرچین، جدار، چپر، دیوار، محجر، نرده
۲. بارو، باره، برج، حصن، دژ، سور، قلعه، کوت
۳. صیصه، معقل
۴. محدودیت، حصر
۵. پناهگاه، جانپناه
دیوارهای برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 25هزارگزی جنوب کهنوج و پانزده هزارگزی خاور راه مالرو انگهران به جاسک . ناحیه ای است کوهستانی گرمسیر. دارای 40 تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش جاسک شهرستان بندرعباس . واقع در 47هزارگزی شمال خاوری جاسک و هفت هزارگزی شمال راه مالرو چاه بهار به جاسک . دارای 25 تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان میانه . واقعدر چهارهزارگزی جنوب باختری بخش و چهارهزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز، خط آهن مراغه به میانه . ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل . دارای 118 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، پنبه ، عدس ، برزگ . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. واقع در هفت هزارگزی جنوب بوکان و دوهزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به سقز. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل سالم . دارای 301 تن سکنه میباشد. کردی زبانند. از قنات سیمین رود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، توتون ، حبوبات ، چغندر. اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی جاجیم بافی . راه شوسه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 84هزارگزی خاور اردکان و 6هزارگزی راه فرعی پل خان به خازمن . ناحیه ای است واقع در دامنه ، معتدل و مالاریایی . دارای 56 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، برنج . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در دوازده هزارگزی خاور قدمگاه و 5هزارگزی شمالی جاده شوسه ٔ عمومی نیشابور به مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه گرمسیر شوره زار. دارای 180 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند، راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 23500گزی جنوب باختری ارومیه 10500گزی جنوب باختری شوسه ٔ ارومیه به مهاباد. واقع در دره ، سردسیر سالم . دارای 55 تن سکنه میباشد. کردی زبانند. از چشمه و قنات مشروب میشود. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در ده هزارگزی شمال فدیشه . ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل . دارای 258 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی ، کرباس بافی گذران میکنند.راه ارابه رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهارایماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 26هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 24هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه بمیانه . ناحیه ای است کوهستانی . معتدل مالاریائی . دارای 150 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از رودخانه ٔ آیدوغموش مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، برنج . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایع دستی جاجیم بافی . راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در سی هزارگزی خاور قدمگاه .ناحیه ای است واقع در دامنه . معتدل . دارای 397 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو. واقع در 46هزارگزی شمال باختری پلدشت و هیجده هزارگزی شمال ارابه رو اوزان به دیزه . ناحیه ای است واقع در دره . معتدل سالم . دارای 132 تن سکنه میباشد. کردی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، توتون . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران می کنند. از صنایع دستی جاجیم بافی . راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه ٔبخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در هشتادودوهزارگزی شمال باختری شوسف و ده هزارگزی جنوب هشتوگان . ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دارای 101 تن سکنه میباشد. فارسی و عربی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن . اهالی به کشاورزی ، مالداری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرورق بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در سی وسه هزارگزی باختر خوی و 19هزارگزی جنوب باختری شوسه ٔ خوی به سیه چشمه . ناحیه ای است کوهستانی معتدل مالاریائی . دارای 79 تن سکنه میباشد. کردی و ترکی زبانند. از رودخانه ٔ حصار مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرفهان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. واقع در یک هزارگزی شمال خاوری بجنورد، سر راه شوسه ٔ بجنورد به قوچان . ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل . دارای 135 تن سکنه میباشد. کردی و فارسی زبانند. از رودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن . اهالی به کشاورزی ، مالداری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل . واقع در هیجده هزارگزی جنوب اردبیل . 1500گزی شوسه ٔ خلخال به اردبیل . ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل . دارای 212 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، حبوبات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 49هزارگزی خاور خوسف و یازده هزارگزی خاورگل . ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل . دارای 40 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . واقع در 32هزارگزی جنوب خاور شاهین دژ. سه هزارگزی جنوب ارابه رو شاهین دژ به تکاب . ناحیه ای است کوهستانی معتدل سالم . دارای 394 تن سکنه میباشد. کردی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بادام ، کرچک . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی جاجیم بافی . راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. واقع در 56هزارگزی شمال باختری کلات . ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل . دارای 35 تن سکنه میباشد. کردی ، فارسی زبانند. از رودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لطف آباد بخش لطف آباد شهرستان دره گز. و شش هزارگزی خاور لطف آباد. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل . دارای 142 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، پنبه . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر. واقع در 24هزارگزی جنوب دیلم ، کنار راه عمومی گناوه به دیلم در ساحل دریا. ناحیه ای است واقع در جلگه . گرمسیری مرطوب مالاریایی . دارای 478 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چاه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات دیمی ، خرما. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مازل بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در هفت هزارگزی شمال نیشابور. ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دارای 306 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از رودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . اهالی برای داد و ستد و کسب به نیشابور میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. واقع در 46هزارگزی جنوب باختری ایذه . ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دارای 165 تن سکنه میباشد. فارسی ، بختیاری زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری بجنورد و 2هزارگزی باختر شوسه ٔ عمومی بجنورد به اسفراین . ناحیه ای است واقع در جلگه ٔ معتدل . دارای 327 تن سکنه میباشد. ترکی وفارسی زبانند. از رودخانه ها مشروب می شود. محصولات آنجا غلات ، بنشن . اهالی به کشاورزی ، مالداری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. واقع در چهارهزارگزی خاور طرقبه . سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به طرقبه .ناحیه ای است کوهستانی معتدل . دارای 982 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشگین باختری بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر. واقع در یازده هزارگزی جنوب باختری مشگین شهر و یازده هزارگزی شوسه ٔ مشگین شهر به اهر. ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل . دارای 16 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از مشگین چای مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و یازده هزارگزی شوسه ٔ بستان آباد به تبریز. ناحیه ای است واقع در جلگه سردسیر. دارای 367 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از رودخانه ٔ سهندآباد و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، یونجه ،سیب زمینی . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری اسفراین . ناحیه ای است واقع در دامنه گرمسیر. دارای 401 تن سکنه میباشد. کردی ، فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن . اهالی به کشاورزی ، مالداری گذران میکنند. راه مالرو است . اهالی این آبادی در تابستان به کوههای شاه قربان ، تخت ، میرزا - ساری کوه ، ییلاق و قشلاق مینمایند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان قوشخانه ٔ بخش باجیگران شهرستان قوچان . واقع در هفتادهزارگزی شمال باختری باجگیران ، سر راه مالروعمومی اوغاز به اوزمان . ناحیه ای است کوهستانی سردسیر. دارای 180 تن سکنه میباشد. کردی زبانند. از چشمه ورودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، میوه جات . اهالی به کشاورزی ، قالیچه ، جوال ، گلیم بافی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش خرقان شهرستان ساوه واقع در پانزده هزارگزی شمال رازقان و 9هزارگزی راه عمومی . کوهستانی و سردسیر. دارای 523 تن سکنه میباشد. ترکی و فارسی زبانند. از رودخانه ٔ حصارچائی مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن ، سیب زمینی ، انگور، میوه جات . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند و عده ای نیز از مردان برای تأمین معاش به تهران میروند.از صنایع دستی : گلیم ، جاجیم بافی . از آثار قدیمه برج خرابه ای دارد. و در بهار ایل بغدادی بحدود آن میایند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش کرج شهرستان تهران . یک هزارگزی خاور کرج ، یک هزارگزی شمال پل کرج . ناحیه ای است واقع در کوهستان ولی معتدل . دارای 593 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. محصولات آنجا غلات ، بنشن ، اقسام میوه و قلمستان . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه ماشین رو. نهر مخصوص تهران از وسط این آبادی می گذرد. یک باب دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان طارم پائین بخش سردان شهرستان زنجان . واقع در 24هزارگزی جنوب باختر سیروان و 12هزارگزی راه مالرو عمومی . ناحیه ای است کوهستانی . سردسیر. دارای 653 تن سکنه میباشد. ترک زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، عدس . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایع دستی : گلیم ، جاجیم بافی . راه مالرو صعب العبور. یک باب دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان چای پاره ٔ بخش حومه ٔ شهرستان زنجان . واقع در یازده هزارگزی شمال باختری زنجان و 27هزارگزی راه تبریز به زنجان . ناحیه ای است واقعدر دامنه . سردسیر. دارای 1200 تن سکنه میباشد. ترک زبانند. از قزل اوزن مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، برنج ، انگور. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایعدستی گلیم بافی . راه مالرو است و از طریق مهرآباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه ٔ بخش آوج شهرستان قزوین . واقع در چهل هزارگزی شمال خاور آوج و یک هزارگزی راه شوسه ٔ همدان . ناحیه ای است واقع در دامنه ولی معتدل . دارای 324 تن سکنه میباشد. ترکی و فارسی زبانند. از رودخانه ٔخرود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، انگور، جنگل تبریزی . اهالی به کشاورزی ، قالی ، جاجیم بافی گذران میکنند. از بنای قدیمه ٔ آن کاروانسرای شاه عباسی است که قابل استفاده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) قصبه ای است به ایالت پنجاب هندوستان و آن قصبه را فیروزشاه پی افکنده است و از اینرو بنام حصار فیروز نیز خوانده میشود. موقع این قصبه در 166هزارگزی شمال غربی دهلی است و بر ساحل رود فیروز است . و سکنه ٔ آن 14000 تن است . مساحت ایالت حصار که این قصبه مرکز آن است ، 1168هزارگزی مربع و مردمش 48670 تن باشند. (از قاموس الاعلام ترکی ).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) محلی کنار جاده ٔ تهران وقزوین در 129500گزی تهران میان کونده و شریف آباد.
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) محلی کنار راه همدان بکرمانشاه ، میان همدان و چشمه ٔ قصبان در389000گزی تهران .
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) نام ایالتی است در هندوستان و خطه ٔ پنجاب مرکزش قصبه ٔ موسوم بهمین اسم میباشد. مساحت سطحش به 1168 هزار مربع بالغ گرددو 484670 تن نفوس داشته است . (قاموس الاعلام ترکی ).
(خسرو شیرین نظامی ).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ مستحکمی بوده است در ترکستان در امارت بخارا در 380هزارگزی از جنوب شرقی بخارا و مرکز خطه ای موسوم بهمین اسم میباشد. 15000 تن نفوس ، اسلحه ٔ خوب و ادوات و آلات آهنی مرغوب دارد. این خطه را گاهی حصار شادمان نامند و در جانب شمال جیحون جایگیر گردیده . نهر مسمی به سرفاب که وارد نهر نامبرده میشود. با چند نهر دیگر، چنین وادی خرم و خندان متمایل به جانب جنوب تشکیل میدهند. جهات فوقانی این وادیها مستور با برف و نقاط نزدیک به ساحل جیحون مردابی میباشد. ولی قسمت میانی باصفاست و هوای بسیار لطیف و معتدل دارد و خود حصار با قصبه های شیرآباد، دوشنبه ، چارجوی و فیض آباد در همین حوالی واقع شده در سواحل جیجون خرابه های بلاد قدیمه مانند ترمذ دیده میشود. اکثر اهالیش اوزبکند و لذا به زبان بخارا،اوزبکستان نامیده میشود. محصولات آنجا عبارت است از:حبوبات ، پنبه ، عسل و غیره . در نهرهایش معدن طلا هم یافت شود. (از قاموس ترکی ) : و قهندژ و حصاررا [ در بخارا ] غارت کردند. (تاریخ بیهقی ص 349).
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
عنصری .
عسجدی .
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 492).
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
مسعودسعد.
مسعودسعد.
مسعودسعد.
سعدی (گلستان ).
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 12).
معزی .
اوحدی .
اوحدی .
فرخی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
مسعودسعد.
اوحدی .
فردوسی .
اسدی .
حصار. [ ح ِ ] (ع مص ) محاصره کردن کسی را در جنگ . (کشاف اصطلاحات الفنون ). محصور کردن کسی یا سپاهی را. محاصره . حصاری کردن کسی را به جنگ .
حصار. [ ح ِ ](اِخ ) دهی است جزء دهستان شرابالای بخش وفس شهرستان اراک . واقع در 44هزارگزی جنوب باختری کمیجان کنار راه عمومی است . ناحیه ای است کوهستانی سردسیر. دارای 508 تن سکنه میباشد. ترکی و فارسی زبانند. از رودخانه ٔ شراء مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ،پیاز. اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. راه مالرو. از پل دوآب اتومبیل میرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
حصار. [ ح ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. واقع در 46هزارگزی شمال باختری کلات . ناحیه ای است واقع در دره ، سردسیر. دارای 14 تن سکنه میباشد. دارای جنگل چنار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابک بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . واقع در 48هزارگزی شمال باختری تربت حیدریه و هیجده هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی کاشمر به تربت حیدریه . ناحیه ای است کوهستانی معتدل . دارای 3032 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، پنبه ، ابریشم و باغات . اهالی به کشاورزی ، قالیچه بافی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درزآب بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 24هزارگزی شمال باختری مشهد و سه هزارگزی خاور راه مشهد به ارداک . ناحیه ای است واقع در جلگه سردسیر. دارای 270 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از رودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، اهالی به کشاورزی ، مالداری گذران میکنند. راه اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه . واقع در هیجده هزارگزی شمال باختری کنگاور دامنه ٔ امراله . ناحیه ای است کوهستانی . سردسیر. دارای 315 تن سکنه می باشد. فارسی ، کردی زبانند. از چشمه و قنات کوچک مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، لبنیات . اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران می کنند. در زمستان گله دارها بحدود شاه آباد میروند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع درشانزده هزارگزی باختر قصبه ٔ کبودرآهنگ ، هشت هزارگزی سردارآباد. ناحیه ای است واقع در تپه . سردسیر. دارای 285 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، لبنیات ، انگور، حبوبات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند. از صنایع دستی زنان قالی بافی . راه مالرو است . از سردارآباد تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
بارو، دیوار، پرچین، مرزبند