کلمه جو
صفحه اصلی

صمداباد

فرهنگ فارسی

( صمد آباد ) ده از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند

لغت نامه دهخدا

( صمدآباد ) صمدآباد. [ ص َ م َ ]( اِخ ) دهی جزء دهستان زهرا بخش بوئین شهرستان قزوین 6000 گزی شمال بوئین سر راه شاه عباسی معروف قزوین به اصفهان واقع است. جلگه ، معتدل. سکنه آن 428 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات ، یونجه ، چغندرقند، انگور و میوه جات. شغل اهالی زراعت ، جاجیم و گلیم بافی است. راه ماشین رو، دبستان 4 کلاسه و دفتر پست دارد. دارای سه مزرعه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

صمدآباد. [ ص َ م َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل واقع است. کوهستانی ، سردسیر. دارای 75 تن سکنه. آب آن از چشمه و استخر. محصول آنجا غلات ، بنشن ، ارزن ، فندق و لبنیات. شغل اهالی زراعت ، گله داری ، شال و کرباس بافی است. راه مالروی صعب العبور دارد. اکثر سکنه آن زمستان برای تأمین معاش به گیلان میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

صمدآباد. [ ص َ م َ ] ( اِخ ) ده کوچکی از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر که در 33 هزارگزی جنوب باختری هریس و 6 هزارگزی شوسه اهر به تبریز واقع است. جلگه ، معتدل. سکنه آن 6 تن. آب آن از تلخه رود و چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

صمدآباد. [ ص َ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند که 92 هزارگزی جنوب خاوری خوسف واقع است. جلگه و گرمسیر. سکنه آن 31 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت ومالداری است. راه مالرو دارد. تابستان از سر چاه میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

صمدآباد. صمدآباد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
صمدآباد (رودسر)
صمدآباد (کازرون)


کلمات دیگر: