کلمه جو
صفحه اصلی

اجل معلق

فرهنگ فارسی

مرگ ناگهانی

فرهنگ معین

( ~ِ مُ عَ لَُ ) (ص مر. ) ۱ - مرگ ناگهانی . ۲ - کنایه از: ناگهان حاضر شدن کسی .

لغت نامه دهخدا

اجل معلق.[ اَ ج َ ل ِ م ُ ع َل ْ ل َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرگ ناگهانی : مثل اجل معلق. رجوع به امثال و حکم شود.

دانشنامه عمومی

اجل معلق فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نصرت اله وحدت ساختهٔ سال ۱۳۴۹ است.
نصرت اله وحدت
شیلا
هوشنگ بهشتی
افسون
علی محمد رجایی
پرستو
فرشته
طلوع
مهران حیدری
اشرف کاشانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] اَجَل مُعَلََّقْ، مرگی که زمان آن نامعین و تغییرپذیر است. اجل معلق در برابر اجل حتمی است. بر پایه منابع اسلامی، اموری همانند صدقه، صله رحم، خوش رفتاری با همسایگان، ترک گناه و زیارت امام حسین، مرگ انسان را به تأخیر می اندازند. برخی امور نیز باعث کوتاه شدن عمر می شوند، از جمله ارتکاب برخی از گناهان همانند زنا، آزار پدر و مادر، قسم دروغ، قطع رحم و ادعای امامت به دروغ.
واژه اجل در لغت به معنای «فرا رسیدن مدت» یا «پایان یافتن مدت» است. در اصطلاح به معنای زمان پایان یافتن زندگی انسان ها و دیگر موجودات و فرا رسیدن مرگ آن هاست. این واژه و مشتقات آن، ۵۶ مرتبه در قرآن به کار رفته است. طبق منابع اسلامی، اجل معلق در برابر اجل مسمی است. علامه طباطبایی می گوید اجل مسمی، مرگی است که زمان آن در ام الکتاب ثبت شده و غیر قابل‎تغییر است. اجل غیر مسمی در لوح محفوظ نوشته شده و زمان آن قابل تغییر است. در روایات، از اجل معلق با نام های «اجل مشروط»، «اجل اخترامی» و «اجل موقوف» نیز یاد شده است.
بر پایه آیات قرآن و احادیث، انجام دادن بعضی از کارها، باعث به تأخیر افتادن مرگ یا کوتاه تر شدن عمر انسان ها می شود. برخی از مفسران با استناد به آیه ۱۰ سوره ابراهیم و آیات دوم تا چهارم سوره نوح، معتقدند تقوا و ایمان به خدا و پیامبران، مرگ را به تأخیر می اندازد. از امام صادق(ع) نقل شده است که «کسانی که بر اثر گناهان خویش می میرند بیش از کسانی هستند که به مرگ طبیعی خود می میرند و کسانی که با نیکوکاری عمرشان طولانی می شود، بیش از کسانی هستند که به صورت طبیعی عمرشان زیاد می شود».


کلمات دیگر: