کلمه جو
صفحه اصلی

حوایج


برابر پارسی : نیازمندی ها، نیازمندی ها، نیازها

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع حاجت . ۱ - نیازها احتیاجها نیازمندیها . ۲ - کارهای لازم . ۳ - ما یحتاج مطبخ لوازم آشپز خانه . ۴ - تره که از آن نانخورش سازند .

فرهنگ معین

(حَ یِ ) [ ع . حوائج ] (اِ. ) جِ حاجت . ۱ - نیازها، احتیاج ها. ۲ - کارهای لازم .

لغت نامه دهخدا

حوایج. [ ح َ ی ِ ] ( ع اِ ) توابل. دیگ افزارها. || ج ِ حاجة و این خلاف قیاس است. ( منتهی الارب )( از ناظم الاطباء ). ج ِ حاجة. مأخوذ از تازی ، کارهای لازم و حاجت ها. ( ناظم الاطباء ). رجوع به حوائج شود.

حوائج. [ ح َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ حاجت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). این جمع بر خلاف قیاس است یا مولد یا جمع حائجه است. ( منتهی الارب ). اصمعی در جواز این انکار دارد و استعمال جمع سالم که حاجات است بهتر باشد و جمع مکسر حاجت حاج است ، چنانکه هام جمع هامة. ( غیاث ) ( آنندراج ). رجوع به حاجت شود.

فرهنگ عمید

= حاجت

حاجت#NAME?


دانشنامه عمومی

حوایج (عربی: حوایج‎) (به انگلیسی: Hawaij) نوعی ادویه مخلوط یمنی است که برای مزه دادن به سوپ و قهوه استفاده می شود. این ادویه ترکیب شده است از زیره سبز، فلفل سیاه، زردچوبه و هل. در برخی از دستورهای پیچیده تر از میخک صدپر، زیره، جوز هندی، زعفران، گشنیز، شنبلیله و پیاز خشک و پودر شده نیز استفاده می شود.
فهرست گیاهان و ادویه جات مورد استفاده در آشپزی
چاشنی زنی

پیشنهاد کاربران

رفع احتیاج و حاجت. این کلمه بیشتر با پیشوند باب الحوائج که لقب حضرت ابولفضل ( س ) می باشد به کار می رود.

نیازها

مفرد :حاجت



کلمات دیگر: