کلمه جو
صفحه اصلی

تنسیق الصفات

فرهنگ فارسی

( مصدر ) آنست که شاعر صفات ممدوح یا خود یا دیگری را بتوالی بشمارد چنانکه نظامی در وصف شیرین گوید : (( پری دختی پری بگذار ماهی بزیرمقعنه صاحب کلاهی شب افروزی چو مهتاب جوانی سیه چشمی چو آب زندگانی کشیده قامتی چون نخل سیمین که زنگی برسرنخلش رطب چین نمک شیرین نباشد و آن او هست . ) ) ( همائی )

فرهنگ عمید

در بدیع، ذکر کردن چند صفت متوالی برای کسی یا چیزی، مانندِ این شعر: دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر / که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود (سعدی: ۴۳۲ )، حسن النسق، حسن نسق.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تنسیق الصفات، آرایه ای است که در آن برای یک چیز، صفات و ویژگی هایی به صورت پشت سر هم و متوالی بیاورند.
این صنعت در نثر و نظم به کار می رود.
اهداف
هدف آن زینت بخشیدن به کلام و نیز ایجاد تنوع در آن در عین تأکید در سخنی که شاعر به مخاطب عرضه می کند. این صفت ها به صورت های متفاوتی در اشعار به کار رفته است.
← نمونه ها
...


کلمات دیگر: