کلمه جو
صفحه اصلی

گونی

فارسی به انگلیسی

gunny, sack, burlap, gunnysack, hopsacking, gunny(bag)

gunny(bag)


burlap, gunnysack, hopsacking, sack, sacking


فارسی به عربی

طرد , کیس

مترادف و متضاد

sack (اسم)
کیسه، ساک، جوال، یغما، خیک، خیگ، گونی، غارتگری، پیراهن گشاد و کوتاه، شراب سفید پر الکل و تلخ

gunny (اسم)
گونی، کیسه گونی

sacking (اسم)
گونی، غارتگری، چتایی

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پارچ. خشنی که ریسمانش از لیف کنف و غیره تابیده شود و از آن کیسه بافند و برای حمل مال التجاره ( مانند قند شکر برنج توتون ) استفاده نمایند . ۲ - کیسه ای از پارچ. خشن که برای حمل بار سازند .
دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . در ۳۸ هزار گزی جنوب خاوری کرمانشاهان و ۲ هزار گزی باختر سراب فیروز آباد .

فرهنگ معین

[ هند. ] (اِ. )۱ - پارچة خشنی که ریسمانش ا ز لیف کنف و غیره تابیده شود و از آن کیسه بافند. ۲ - کیسه ای از پارچة خشن که برای حمل بار سازند.

لغت نامه دهخدا

گونی . (اِ) پارچه ٔ خشنی است که ریسمانش از لیف کنف و غیره تابیده میشود و از آن کیسه بافند و برای حمل مال التجاره مانند قند و شکر و برنج و توتون استفاده نمایند. ریشه ٔ این کلمه از هندی وبه معنی کیسه باشد. (از فرهنگ نظام ). || کیسه مانندی که برای حمل بار از پارچه ٔ گونی بافند.
- امثال :
این جامه مثل گونی است ؛ بدبافت و خشن و بی دوام است .


گونی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 35 تن است . در بهار ایل میش مست به این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


گونی. ( اِ ) پارچه خشنی است که ریسمانش از لیف کنف و غیره تابیده میشود و از آن کیسه بافند و برای حمل مال التجاره مانند قند و شکر و برنج و توتون استفاده نمایند. ریشه این کلمه از هندی وبه معنی کیسه باشد. ( از فرهنگ نظام ). || کیسه مانندی که برای حمل بار از پارچه گونی بافند.
- امثال :
این جامه مثل گونی است ؛ بدبافت و خشن و بی دوام است.

گونی. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران. سکنه آن 35 تن است. در بهار ایل میش مست به این ده می آیند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

گونی. [ گ َ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. در 38هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 2هزارگزی باختر سراب به فیروزآباد. دشت و هوای آن سردسیر و سکنه آن 70 تن است. آب آن از رودخانه مرگ و چشمه تأمین میگردد. محصول آن غلات ، حبوبات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد و تابستان از فیروزآباد اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گونی . [ گ َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . در 38هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 2هزارگزی باختر سراب به فیروزآباد. دشت و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 70 تن است . آب آن از رودخانه ٔ مرگ و چشمه تأمین میگردد. محصول آن غلات ، حبوبات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد و تابستان از فیروزآباد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فرهنگ عمید

۱. پارچۀ زبر و ضخیم که از کنف یا الیاف بعضی گیا هان دیگر بافته می شود و از آن کیسه های بزرگ درست می کنند.
۲. کیسه ای که از این نوع پارچه ساخته می شود.

دانشنامه عمومی

گونی یا کیسه نوعی پارچه زمخت است که برای ساختن کیسه های بادوام و محکم برای حمل محصولات کشاورزی مانند سیب زمینی و برنج و مانند آن به کار می رود. در گذشته گونی فقط از الیاف کنف و چتایی و شاهدانه بافته می شد. امروز همان مواد رایج است اما به صورت روزافزونی گونی بافته از الیاف مصنوعی مانند پروپیلین جای گونی ساخته از الیاف طبیعی را می گیرد.اغلب به کیسه ای که از گونی درست می شود نیز گونی گفته می شود.
نخستین کارخانه گونی بافی در ایران در سال ۱۳۱۱ در رشت آغاز به کار کرد.گونی ها با توجه به ضخامت الیاف و مواد بکار رفته در آن طبقه بندی می شوند و بر اساس وزن گونی بافته شده به فروش می رسند.
از واژه گونی گاهی به عنوان کلمه طنز و کنایه استفاده میشود، مثلاً به کسی که لباس بدی پوشیده است میگویند گونی تنت کردی؟؟

پیشنهاد کاربران

گونی اسم ترکی هست و معنی
همیشه در افتاب، جنوب می دهد


نام روستای گونی برگرفته ازگیاه گون یاگه وه ن میباشد که متاسفانه طی ۲۰سال گذشته این گونه گیاهی براثرتعقیرات آب وهوایی واستفاده دامداران روبه انقراض میباشد

ظرفی بافته شده از نخ، کنف، نخ پلاستیکی و نظایر آن برای نگهداری و حمل و نقل گندم، جو، آرد، شکر، حبوبات و موارد بسیار دیگر و به شکل کیسه است و بسته به نوع بافت و اندازه آن مصارف گوناگونی دارد . در قیر گونی ساختمان نیز از آن استفاده می شود.
نامگذاری انواع گونی در زبان ترکی که در منطقه خسروشاه آذربایجان معمول است:
خارال = گونی بسیار بزرگی است که امروزه از نخهای نوارگونه نازک پلاستیکی بافته می شود و برای حمل و نگهداری ملزومات بسیار سبک ولی حجیم مانند کاه بکار می رود. در بعضی مناطق آذربایجان، " باردان" نیز گفته می شود.
خَشَه = خشه از نخهای نسبتاً کلفت کنفی بافته می شود ، بافت آن نسبتاً سفت است. اندازه آن کوچکتر از خارال می باشد و برای نگهداری یا حمل گندم و جو و نظایر آن بکار می رود.
چووال = چووال از نخی محکم و به صورت سفت و متراکم بافته می شود ؛ برای حمل و نگهداری آرد بکار می آید؛ ارد را الک نمی کند، معمولاً سفید رنگ می باشد.
تَلیس = تلیس در معنای عام مترادف کلمه گونی است ولی بصورت خاص گونی هایی هستند که مصارف عمومی تر دارند؛ جنس ، اندازه و سفتی بافت آنها متغیر است ولی بطور کلی چندان بزرگ و محکم نیستند.
شادارا تَلیس = گونی هایی هستند از نخ نسبتاً نازک کنفی که تراکم بافت کمتری دارند ولی نمی توان به آنها تور گفت؛ در نگهداری محصولاتی مانند پیاز که در مجاورت هوا عمر بیشتری دارند، بکار می آیند.
تای = به گونی پر شده، " تای" می گویند . مثال: بیر تای بوغدا = یک گونی گندم


کلمات دیگر: