کلمه جو
صفحه اصلی

ترشک

فارسی به انگلیسی

sorrel, dock

sorrel


مترادف و متضاد

oxalis (اسم)
ترشک

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی از تیر. هفت بند که پایاست بارتفاع ۳٠ سانتیمتر تا یک متر میرسد . ریشه اش ضخیم و ساقه اش راست و بی کرک است. این گیاه وحشی در چمنزارها و کشت زارها و کنار رودها میروید بقل. حامضه حبق خراسانی .
دهی است از دهستان سوسن که در بخش ایزه شهرستان اهواز و در ۴۲ هزار گزی شمال خاوری ایزه قرار دارد کوهستانی و گرمسیر است و ۲۴٠ تن سکنه دارد آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد .

فرهنگ معین

(تُ شَ ) (اِ. ) گیاهی مانند شبدر با گل های زرد یا سرخ .

لغت نامه دهخدا

ترشک . [ ت ُ ش َ ] (اِ) پرنده ای سبزرنگ . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || برگ گیاهی است ترش مزه . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). و آنرا ترش گیاه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). گیاهی که بتازی حماض گویند. (ناظم الاطباء). قسمی سبزی صحرایی بهاره ٔ خوردنی با طعمی نزدیک به ترش که در آشها کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ترشه (از ترش )، طبری تِرْشَه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ترشک ، رومکس ، از انواع تیره ٔ ترشکها که بحالت خودرو در نقاط مرطوب بسیار دیده میشود وبرگهای آن دارای اکسالات دو کلسیم زیاد است . انواع دیگر تیره ٔ ترشکها عبارتند از گندم سیاه و ریوند. و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 272 و 273 شود :
بسا حاجی که خود را زاشتر انداخت
که تلخک را ز ترشک بازنشناخت .

نظامی .



ترشک . [ ت ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن که در بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز و در 42هزارگزی شمال خاوری ایزه قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 240 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


ترشک. [ ت ُ ش َ ] ( اِ ) پرنده ای سبزرنگ. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || برگ گیاهی است ترش مزه. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). و آنرا ترش گیاه نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). گیاهی که بتازی حماض گویند. ( ناظم الاطباء ). قسمی سبزی صحرایی بهاره خوردنی با طعمی نزدیک به ترش که در آشها کنند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). ترشه ( از ترش )، طبری تِرْشَه. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). ترشک ، رومکس ، از انواع تیره ترشکها که بحالت خودرو در نقاط مرطوب بسیار دیده میشود وبرگهای آن دارای اکسالات دو کلسیم زیاد است. انواع دیگر تیره ترشکها عبارتند از گندم سیاه و ریوند. و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 272 و 273 شود :
بسا حاجی که خود را زاشتر انداخت
که تلخک را ز ترشک بازنشناخت.
نظامی.

ترشک. [ ت ُ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه بخش نوبران که در شهرستان ساوه و 32هزارگزی شمال خاوری نوبران و 18هزارگزی راه عمومی قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 237 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بنشن و بادام و شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن قالیچه و جاجیم است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

ترشک. [ ت ُ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سوسن که در بخش ایزه شهرستان اهواز و در 42هزارگزی شمال خاوری ایزه قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 240 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

ترشک . [ ت ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ٔ بخش نوبران که در شهرستان ساوه و 32هزارگزی شمال خاوری نوبران و 18هزارگزی راه عمومی قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 237 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بنشن و بادام و شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن قالیچه و جاجیم است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


فرهنگ عمید

۱. گیاهی شبیه شبدر، با سه یا چهار برگچه و گل های سرخ یا زردرنگ.
۲. ‹ترشه› گیاهی صحرایی با برگ های درشت شبیه برگ چغندر که طعم ترش دارد و آن را مانند سبزی در آش و بعضی غذاهای دیگر می ریزند.

دانشنامه عمومی

ترشک (ابهام زدایی). ترشک ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ترشک (ایذه)
ترشک (دره شهر)
ترشک (سرده)

گویش مازنی

/tershek/ گیاهی است با نام لاتین conicooataohais & نوعی خربزه ی وحشی که شبیه لیموترش است - علفی ترش مزه با دانه های سرخ رنگ & خورشتی از کدو - علفی ریز برگ با شاخه های زیاد که به طور معمول در کنار آب می روید و ترش مزه است

گیاهی است با نام لاتین conicooataohais


۱نوعی خربزه ی وحشی که شبیه لیموترش است ۲علفی ترش مزه با دانه ...


۱خورشتی از کدو ۲علفی ریز برگ با شاخه های زیاد که به طور معمول ...


واژه نامه بختیاریکا

( تُرُشک ) از گونه ی گیاهان با نام دیگر پرترشک که از آن در درست کردن از گونه های آش هم استفاده می شود.

پیشنهاد کاربران

گوجه فرنگی یا بادنجان رومی در مناطق مرکزی خراسان شرقی ( افغانستان ) کنونی مروج است.


کلمات دیگر: