کلمه جو
صفحه اصلی

سردوان

لغت نامه دهخدا

سردوان. [ س َ دَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شاخن بخش درمیان شهرستان بیرجند. دارای 112 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی



کلمات دیگر: