کلمه جو
صفحه اصلی

کالسکه


مترادف کالسکه : ارابه، درشکه، دلیجان، گاری، گردونه

فارسی به انگلیسی

buggy, coach, stagecoach, wain

coach


فارسی به عربی

حافلة

مترادف و متضاد

brougham (اسم)
کالسکه

carriage (اسم)
کالسکه، نورد

coach (اسم)
کالسکه، اتوبوس، مربی، مربی ورزش، واگن راه اهن، خانه متحرک

stagecoach (اسم)
کالسکه، دلیجان

ارابه، درشکه، دلیجان، گاری، گردونه


فرهنگ فارسی

ماخوذازروسی، یکی ازوسائل نقلیه روپوشیده که دارای چهارچرخ است وبوسیله دواسبیابیشترحرکت میکند
( اسم ) گردونه ای مرکب از یک اطاق چهار چرخه ( که در داخل آن مسافران نشینند ) و جای کالسکه چی و چند اسب ( که اطاق را حمل کنند ) : [ انتشار سواری کالسکه و درشکه [ بزمان ناصر الدین شاه قاجار ) ] ( الماثر و اثار ۱٠٠ ) . یا کالسکه سرباز . کالسکه ای که سقف ندارد یا سقف آنرا بر داشته باشند .

فرهنگ معین

(لِ کِ ) [ روس . ] (اِ. )۱ - اتاقکی که ~دارای چهار چرخ می باشد و به وسیلة ~یک اسب یا بیشتر حرکت می کند. ۲ - چهارچرخه ای که برای حمل و نقل کودک شیرخواره به کار می رود.

لغت نامه دهخدا

کالسکه. [ ل ِ ک َ / ک ِ ] ( روسی ، اِ ) ازکلمه کالسکای روسی گرفته شده است و اصل آن شاید از«کاررزا» یا «کاررُزا»ی ایتالیایی و کالُش آلمانی است. ( یادداشت مؤلف ): ترجمه گاری که بانگریزی فیئن خوانند و کالسکه و چاپاری داک گاری که برای سواری ،مابین راه گذارند و کالسکه اسبی معروف و کالسکه بخار ریل گاری را گویند. ( از سفرنامه شاه ایران از آنندراج ). گردونی که اطرافش بسته است و از پهلو یا ازپشت سر برای دخول در دارد و دو دریچه از برای ورود هوا در آن تعبیه شده است. این لفظ در فارسی جدید است و گویا از زبان روسی است. ( از فرهنگ نظام ). مأخوذ از روسی ، گردون چهارچرخه اطاق دار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. اتاقکی چرخ دار برای حمل مسافر که توسط یک یا چند اسب کشیده می شود.
۲. وسیلۀ نقلیۀ کوچک چرخ دار برای حمل نوزادان.

دانشنامه عمومی

کالسکه یکی از وسایل نقلیه است.
ارابه
درشکه
کجاوه
گاری
گردونه
Horse-drawn vehicle
Horse harness
Driving (horse)
Horseless carriage
کالسکه معمولاً چهار چرخ دارد و به وسیله اسب و گاه خر کشیده می شود. کالسکه ها معمولاً سرپوشیده هستند.
کالسکه بچه نمونه کوچکی از کالسکه های بزرگ هستند که برای جابجایی کودکان در بیرون از خانه استفاده می شوند.

دانشنامه آزاد فارسی

کالِسْکه (Coach)
وسیلۀ نقلیه ای با چهار چرخ که اسب آن را می کشد و برای حمل مسافر به کار می رود. معمولاً هر کالسکه از اتاقکی اغلب مسقّف، که روی فنر قرار دارد و دو طرف آن در دارد و در جلو و عقب آن صندلی تعبیه شده، و یک جایگاه مرتفع نیز برای سورچی، که به جلو اتاقک متصل است، تشکیل می شود. کالسکه نخستین بار در قرن ۱۴م، در روستایی به نام کوچ، واقع در شمال غربی مجارستان، به کار گرفته شد. اوایل کالسکه را بسیار مجلل می ساختند و بیشتر نجبا و خانواده های سلطنتی اروپا برای رسیدگی به امور دولتی از آن استفاده می کردند. اتاق کالسکه های اولیه را روی پایه های آهنی نصب می کردند و به جای فنر از تسمه های چرمی استفاده می شد. نخستین کالسکه ها در حدود ۱۵۶۰ به انگلستان رسیدند و چیزی نگذشت که الیزابت اول صاحب نخستین کالسکۀ سلطنتی شد. در اواخر قرن ۱۶ کالسکه جای خود را به دلیجان داد که وسیله ای عمومی برای حمل مسافر و کالا بود. سپس، اتومبیل جای کالسکه و دلیجان را گرفت. امروزه فقط در برخی مراسم های تشریفاتی و در برخی شهرهای توریستی، برای جلب و گردش مسافران، از کالسکه استفاده می شد. کامل ترین مجموعۀ کالسکه های سلطنتی در لیسبون پرتغال نگهداری می شود. نیز ← ارابه؛ درشکه

واژه نامه بختیاریکا

بُتُرنا

پیشنهاد کاربران

Stroller

دلیجان

در پهلوی " ورتیون " درنسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
ورتیونران = کالسکه چی

کالسکه در متون کهن ترکی در ریخت چالشگا آمده است .


کلمات دیگر: