[ویکی اهل البیت] نصیبین همان شهر «نسیبیس» رومی هاست. این شهر در قسمت علیای رود هرماس - از شعب چپ
رود فرات - واقع است و جغرافیانویسان یونانی آن را «سوکورس» یا «مکدونیس» می گفتند.
ابن خرداذبه می نویسد: نصیبین شهر دیار ربیعه است و از آنجا تا دارا پنج فرسخ راه است. به نوشته بلاذری، عیاض بن غنم، رقّه، حرّان، رها، نصیبین... و شهرهای ساحل فرات را به صلح و سرزمین آن را به عنوه گشود.
وی روایت دیگری نقل می کند که عیاض، نصیبین را پس از جنگیدن به صلحی مانند صلح رها فتح کرد. اصطخری در وصف نصیبین می نویسد: شهر بزرگ و بانزهتی است در دیار جزیره با آب و سبزی بسیار و برکنار بیابان واقع است. آب آن از شکاف کوهی که به آن بالوسا گفته می شود، بیرون می آید و در بوستان ها و مزارع جاری است.
کشاورزی آنان (بیشتر) به صورت دیم است... معبدی بزرگ دارد که در اطراف آن، جایگاه نصاراست، عقربهای کشنده نصیبین معروف است... نزدیک نصیبین کوهی است که آن را ماردین خوانند. قلعه ای استوار بر آن است که به جنگ آن را نمی توان فتح کرد. در آن کوه مارهای کشنده فراوان است و همچنین گوهر آبگینه در آن یافت می شود، اصطخری اضافه می کند که گفته اند، کوه جودی که کشتی
حضرت نوح علیه السلام بر سر آن نشست در نزدیک نصیبین قرار دارد.
ابن حوقل نوشته است که قلعه ای که بر روی کوه ماردین نزدیک به نصیبین است از آن حمدان بن حسن بن عبدالله بن حمدان است که به باز اشهب معروف است و فتح آن حتی به جنگ نیز میسر نباشد.
مقدسی می نویسد: نصیبین از موصل کوچکتر ولی دلگشاتر و دلبازتر و پرمیوه است. گرمابه های زیبا و کاخهای مجلل دارد؛ مردم آن مرفّه و خوش برخوردند؛ بازارش از دروازه ای تا دروازه دیگر امتداد دارد؛ دژی از سنگ و آهک دارد و مسجد جامع آن در میان شهر است؛ صادرات آن، شاه بلوط که از فندق بزرگتر و خوشمزه تر است، خشکبار، دوات و کوزه است. از شگفتی های نصیبین چشمه ای است که آب آهک از آن بیرون می آید که در گرمابه ها و خانه ها از آن استفاده می کنند.
در اواخر قرن ششم
ابن جبیر که از نصیبین دیدن کرده در وصف آن می نویسد: نصیبین شهری است که به کهنگی و قدمت مشهور است، بیرونش جوان و درونش پیر است، حومه ای خوش منظره و چشمگیر و وسیع دارد... اطراف شهر بوستان هایی است پر از درختان درهم پیچیده و سرشار از میوه های رسیده. رودی از کنار شهر می گذرد و چون دستبندی آن را دربرگرفته و باغ ها در دو سوی آن قرار دارند... شهر دارای دو مدرسه و یک بیمارستان و حکمران شهر معین الدین برادر معزالدین صاحب موصل است.