کلمه جو
صفحه اصلی

خوداگاهی

فارسی به انگلیسی

consciousness, self-awareness, self-consciousness

مترادف و متضاد

self-awareness (اسم)
خوداگاهی، اگاهی از خود، خویشتن شناسی

فرهنگ فارسی

( خود آگاهی ) آگاهی بدون واسطه بچیزی اطلاع به امری بدون واسطه داشتن .

لغت نامه دهخدا

( خودآگاهی ) خودآگاهی. [ خوَدْ / خُدْ ] ( حامص مرکب ) آگاهی بدون واسطه بچیزی.اطلاع به امری بدون واسطه. شناخت امری بدون رابطه.

دانشنامه عمومی

خودآگاهی. یکی از مهم ترین بحثهای فلسفه ذهن که در حال حاضر بحث روز آن به شمار می رود، مسئله خودآگاهی یا ماهیت ذهن (به انگلیسی: consciousness) است. خودآگاهی بطور کلی شناخت انسان از کل هویت او است.
خودآگاهی = consciousness (مصوب فرهنگستان زبان پارسی)
آگاهی = awareness
خویشتن آگاهی = self-awareness
هوشیاری = sobriety, astuteness, alertness
اهمیت مطالعات خودآگاهی یا ماهیت ذهن به حدی در حال اوج گرفتن است که نشریه ساینس در سال ۲۰۰۵ اقدام به ارائه ۲۵ سؤال از مهم ترین سوال های علمی قرن حاضر نمود، و در این گزارش، مطالعات علوم خودآگاهی در مکان دوم مهم ترین پرسش های علمی کنونی جهان قرار داده شد.
با اینکه خودآگاهی (ماهیت ذهن) قرن هاست که مورد توجه اندیشمندان عالم بوده است، اما نخبگان علم امروزی هنوز از ارائه یک تعریف واحد و منسجم و حتی قابل قبول برای یکدیگر عاجزند.از جمله تعریف های موجود برای خودآگاهی می توان به «آگاهی از اطلاعات حسی ورودی، افکار و عواطف خویش» اشاره کرد؛ لذا می توان نتیجه گرفت که مفهوم «من» در تعریف خودآگاهی اهمیت بسزایی دارد.
در این مقاله و مقالات مرتبط در ویکی پدیا، سعی شده که برگردانهای ذیل مدنظر باشند:

دانشنامه آزاد فارسی

خودآگاهی. رجوع شود به:آگاهی (روان شناسی)

فرهنگستان زبان و ادب

خودآگاهی
{consciousness} [روان شناسی] پایش خود و محیط به طوری که مدُرَکات و خاطرات و افکار فرد به درستی در آگاهی او بازنمود پیدا کند

پیشنهاد کاربران

خود شناسی

شنلخت توانایی ها، نیاز ها، استعداد ها و ضعف های خود

شناخت توانایی ها، ضعف ها و نیاز های خود

Self - concept


کلمات دیگر: