کلمه جو
صفحه اصلی

اشکنان

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر که در ۲۶٠٠٠ گزی شمال باختری شهر ملایر و ۶٠٠٠ گزی باختر راه شوسه ملایر به همدان واقع و منطقه جلگه - معتدل مالاریایی است .

لغت نامه دهخدا

اشکنان . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر که در 26000 گزی شمال باختری شهر ملایر و 6000 گزی باختر راه شوسه ٔ ملایر به همدان واقع و منطقه ای جلگه ای ، معتدل و مالاریائی است . سکنه ٔ آن 490 تن است که از مذهب شیعه پیروی میکنند و بزبان فارسی سخن میگویند. آب آن از چاه تأمین میشود و محصول آن غلات دیم است . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است . راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


اشکنان . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب پائین بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد، که در 9هزارگزی خاور حسینیه و 9هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است . محلی تپه ماهور و گرمسیر است و سکنه ٔ آن 350 تن میباشد که بلهجه ٔ لری فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه ٔ اشکنان بلارود تأمین میشود و محصول آن غلات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی فرش بافی است . راه آن مالرو است . ساکنین از طایفه ٔ قلاونداند. عده ای در ساختمان و عده ای در سیاه چادر سکونت دارند. برای تعلیف احشام تغییر مکان می دهند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


اشکنان . [ اِ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش گاوبندی شهرستان لار و در خاور بخش واقع گردیده است . حد شمالی آن کلات مروزی و حد جنوبی آن کوه لاورخشت است . هوای دهستان گرم و مالاریائی است . آب مشروب از چاه و قنات و باران تأمین میشود و زراعت آن بیشتر دیمی است . محصولات آن عبارتند از غلات ، خرما، تنباکو و تولیدات صیفی و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و زبان آنان فارسی محلی (دری ) و مذهب ایشان تشیع و تسنن است . این دهستان از 22 آبادی تشکیل یافته و نفوس آن در حدود 6900 تن است . قرای مهم آن عبارتند از: اهل ، خشت رکن آباد، لاورخشت ، سه تنبک ، کندرشیخ ، پس بند. مرکز دهستان قصبه ٔ اشکنان است . راه ارتباطبا لار فرعی میباشد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


اشکنان . [ اِ ک َ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان اشکنان بخش گاوبندی شهرستان لار که در 78هزارگزی خاور گاوبندی کنار راه فرعی لار به لامرد واقع است . منطقه ای جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و سکنه ٔ آن 2068 تن است که بزبان فارسی سخن میگویند و از مذهب شیعه پیروی میکنند. آب آن از چاه وباران تأمین میشود و محصول آن غلات ، خرما، تنباکو، و تولیدات صیفی است . شغل اهالی زراعت و کسب است . پاسگاه ژاندارمری دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


اشکنان. [ اِ ک َ] ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان اشکنان بخش گاوبندی شهرستان لار که در 78هزارگزی خاور گاوبندی کنار راه فرعی لار به لامرد واقع است. منطقه ای جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و سکنه آن 2068 تن است که بزبان فارسی سخن میگویند و از مذهب شیعه پیروی میکنند. آب آن از چاه وباران تأمین میشود و محصول آن غلات ، خرما، تنباکو، و تولیدات صیفی است. شغل اهالی زراعت و کسب است. پاسگاه ژاندارمری دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

اشکنان. [ اِ ک َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش گاوبندی شهرستان لار و در خاور بخش واقع گردیده است. حد شمالی آن کلات مروزی و حد جنوبی آن کوه لاورخشت است. هوای دهستان گرم و مالاریائی است. آب مشروب از چاه و قنات و باران تأمین میشود و زراعت آن بیشتر دیمی است. محصولات آن عبارتند از غلات ، خرما، تنباکو و تولیدات صیفی و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و زبان آنان فارسی محلی ( دری ) و مذهب ایشان تشیع و تسنن است. این دهستان از 22 آبادی تشکیل یافته و نفوس آن در حدود 6900 تن است. قرای مهم آن عبارتند از: اهل ، خشت رکن آباد، لاورخشت ، سه تنبک ، کندرشیخ ، پس بند. مرکز دهستان قصبه اشکنان است. راه ارتباطبا لار فرعی میباشد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

اشکنان. [ اِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب پائین بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد، که در 9هزارگزی خاور حسینیه و 9هزارگزی خاور راه شوسه خرم آباد به اندیمشک واقع است. محلی تپه ماهور و گرمسیر است و سکنه آن 350 تن میباشد که بلهجه لری فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه اشکنان بلارود تأمین میشود و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی فرش بافی است. راه آن مالرو است. ساکنین از طایفه قلاونداند. عده ای در ساختمان و عده ای در سیاه چادر سکونت دارند. برای تعلیف احشام تغییر مکان می دهند. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

اشکنان. [ اِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر که در 26000 گزی شمال باختری شهر ملایر و 6000 گزی باختر راه شوسه ملایر به همدان واقع و منطقه ای جلگه ای ، معتدل و مالاریائی است. سکنه آن 490 تن است که از مذهب شیعه پیروی میکنند و بزبان فارسی سخن میگویند. آب آن از چاه تأمین میشود و محصول آن غلات دیم است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

اشکنان شهری در بخش اشکنان شهرستان لامرد استان فارس ایران است. این شهر در جنوب استان فارس می باشد.
اطلس گیتاشناسی استان های ایران، تهران: گیتاشناسی: ۱۳۸۳.
جایگاه و بلندا
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۹٬۱۱۵ تن (در ۲٬۴۰۶ خانوار) بوده است.
آثار باقی مانده از آن زمان قلعه خان است. حمام و مسجد علیخان نیز ازآثار قدیمی شهر است. پلی که بر روی رودخانه مهران در بخش اشکنان وجود دارد قدمت هزار ساله دارد.
در حال حاضر در مرکز آموزش عالی شامل دانشگاه آزاد و پیام نور در مرکز بخش فعال بوده که پذیرای دانشجویان در رشته های مختلف علمی مبی باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

اِشکَنان
شهری در جنوب استان فارس، شهرستان لامرد، و مرکز اداری بخش اشکنان. با ارتفاعی حدود ۳۸۰ متر، در ۵۰کیلومتری جنوب شرقی لامرد، سر راه لامرد به اشکنان و لار، قرار دارد. رودخانۀ مهران از کنار این شهر می گذرد. اقلیم این شهر گرم و خشک و جمعیت آن ۶,۳۹۰ نفر است. غلّات، خرما، و تنباکو از فرآورده های کشاورزی این شهر است.

پیشنهاد کاربران

روستاهای نعل اشکنان علیا و سفلی و درهشور و حاجی آباد

در کوهرنگ

دهستان زرین دشت *دشت زرین*کوهرنگ 7000 نفر

محل سکونت طوایفی از قوم لر بختیاری

اشکنان ( اشک نان ) فارس. . . . . . نان=وان=غان=قان=گان. . قان در تورکی یعنی باغ. . قانالیق به معنای باغ انگور. . . . . . . هر کلمه ایی آخرش نان باشد. تورکی است. مثل مزینان. سمنان. آبدانان. یونان. لوبنان. زرنان. . . . . .


کلمات دیگر: