کلمه جو
صفحه اصلی

خفر

فرهنگ فارسی

۱ - یکی از بخشهای شهرستان جهرم . هوایش در قسمت کوهستانی معتدل و در قسمتهای جلگه گرم است . آب مشروب از رودخانه قره آغاج میباشد . این بخش در حدود ۱۷٠٠٠ تن سکنه دارد. محصول آن عبارتست از غلات خرما مرکبات بادام و میوه .شغل مردم زراعت صنعت دستی قالی بافی میباشد . ۲ - مرکز بخش مذکور قریه خفر است .
نام رودخانه ایست در فارس . توضیح آنکه : چون رودخانه کوار داخل بلوک خفر شود آنرا رودخانه خفر گویند آب آن شیرین و گواراست .

لغت نامه دهخدا

خفر. [ خ َ ] (اِخ ) نام یکی از دو دهستان بخش خفر شهرستان جهرم بحدود و مشخصات زیر: شمال کوه مشهور به «گر» که این دهستان را از بخش سروستان جدا می کند، جنوب کوه سفیدار و تنگ تادوان که حد فاصل این دهستان با گوکان و جلگه ٔ میمند است ، خاور تنگه ٔ مخک از باختر دهستان کوار می باشد. این دهستان قسمت شمال بخش را فراگرفته و منطقه ٔ آن در شمال باختری کوهستانی و در سایر قسمتها جلگه است و رودخانه ٔ قره آغاج از وسط آن جاریست . هوای آن در قسمتهای جلگه گرم می باشد. آب مشروب و زراعتی آن از رودخانه ٔ قره آغاج و چشمه سار و قنات است . محصول آن عبارت از غلات ، خرما، مرکبات ، بادام ، میوه و حبوباتست . شغل اهالی زراعت ، باغبانی و کسب و صنعت دستی آنهاقالی بافی و زبان آنها فارسی است . خفر از 37 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل یافته و در حدود 15000 نفر جمعیت دارد. قرای مهم آن عبارتند از: خانه کهدان ، برایجان ، آب سرد، شهر خفر، آبادشاپور، تادوان ، فتح آباد، کته ، آسمان جرد و علی آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


خفر. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالا شهرستان شهرضا. واقع در 52هزارگزی جنوب باختری سمیرم متصل براه مالرو خفر به شیبانی ، این دهکده کوهستانی و دارای 200 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی قالی و جاجیم بافی و راه آنجا مالرو و یک باب دبستان و زیارتگه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


خفر. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستانهای مرکزی بخش نطنز شهرستان کاشان . واقع در 7هزارگزی خاور نطنز، این دهکده کوهستانی با 530 تن سکنه است . آب آن از 6 رشته قنات و محصول آن غلات ، حبوبات ، ابریشم ، میوه ، خربزه ، هندوانه و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . راه آنجا مالرو است و دو مزرعه جزء این ده می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


خفر. [ خ َ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است در فارس . توضیح آنکه : چون رودخانه ٔ کوار داخل بلوک خفر شود آنرا رودخانه ٔ خفر گویند. آب آن شیرین و گواراست . (یادداشت بخط مؤلف ).


خفر. [ خ َ ] (اِخ ) یکی از بلوکات ولایت خمسه ٔ فارس . طول آن 54هزار گز و عرض آن 24هزارگز، حد شمالی سروستان ، شرقی فسا. جنوبی صیمکان ، غربی خواجه و میمند. آب و هوا معتدل و جمعیت در حدود 18000 تن . مرکز آن خفر. عده ٔ قری ̍ 45. (یادداشت بخط مؤلف ). حمداﷲ مستوفی آرد: خفر ، شهری وسط است بزرگتر از کوار هوای معتدل دارد ودر آن حدود از آن هوا بهتر نیست . آبش گوارنده است وزمینش غله بوم . میوه های سردسیری و گرمسیری همه در اوباشد و نیکو بود و قلعه ای محکم دارد و آنرا تیرخدا خوانند و در او نخجیر کوهی و دشتی فراوان بود. (از نزهة القلوب چ لیدن ص 116). در فرهنگ جغرافیایی آمده است : نام یکی از بخشهای چهارگانه ٔ شهرستان جهرم بحدودو مشخصات زیر: شمال بخش سروستان ، باختر دهستان کوارو فیروزآباد، جنوب بخش صیمکان و کوهک ، خاور بخش کردیان . این بخش در شمال شهرستان واقع و هوای آن در حوزه ٔ رودخانه ٔ قره آغاج ، گرمسیری و مالاریائی و در قسمت کوه های سفیددار معتدل و سالم است . عمده ٔ آب آن از رودخانه ٔ قره آغاج و چشمه سارهای متعدد و احیاناً از قنات می باشد. محصولات عبارتند از: غلات ، برنج ، خرما، مرکبات ، میوه ، بادام ، صیفی و شغل اهالی زراعت ، کسب و باغبانی و صنعت دستی آنها قالی بافی است . این بخش از دو دهستان بنام خفر و گوکان تشکیل شده و مجموع قرا و قصبات آن 45 و تعداد نفوس آن در حدود هفده هزار نفر است . مرکز بخش قصبه ٔ باب انار است که در دهستان خفر و کنار راه شوسه ٔ شیراز به جهرم قرار گرفته . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به فارسنامه ٔ ناصری شود.


خفر. [ خ َ ف َ ] (ع اِمص ) نیک شرم . شرمگینی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).


خفر. [ خ َ ف َ ] (ع مص ) نیک شرمگین شدن آن زن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). منه : خفرت المراءة خفراً.


خفر. [ خ َ] (ع مص ) مزد گرفتن بجهت امان دادن و پناه دادن بر اثر آن مزد. || شکستن پیمان و غدر کردن باکسی . خُفور. خَفور، منه : خفر به خفوراً (بفتح و ضم خاء). || وفا کردن بعهد خود، منه : خفر بعهده خفراً. || نگاهبان و بدرقه شدن و نگاهداری کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) .


خفر. [ خ َ] ( ع مص ) مزد گرفتن بجهت امان دادن و پناه دادن بر اثر آن مزد. || شکستن پیمان و غدر کردن باکسی. خُفور. خَفور، منه : خفر به خفوراً ( بفتح و ضم خاء ). || وفا کردن بعهد خود، منه : خفر بعهده خفراً. || نگاهبان و بدرقه شدن و نگاهداری کردن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) .

خفر. [ خ َ ف َ ] ( ع اِمص ) نیک شرم. شرمگینی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).

خفر. [ خ َ ف َ ] ( ع مص ) نیک شرمگین شدن آن زن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). منه : خفرت المراءة خفراً.

خفر. [ خ َ ] ( اِخ ) یکی از بلوکات ولایت خمسه فارس. طول آن 54هزار گز و عرض آن 24هزارگز، حد شمالی سروستان ، شرقی فسا. جنوبی صیمکان ، غربی خواجه و میمند. آب و هوا معتدل و جمعیت در حدود 18000 تن. مرکز آن خفر. عده قری ̍ 45. ( یادداشت بخط مؤلف ). حمداﷲ مستوفی آرد: خفر ، شهری وسط است بزرگتر از کوار هوای معتدل دارد ودر آن حدود از آن هوا بهتر نیست. آبش گوارنده است وزمینش غله بوم. میوه های سردسیری و گرمسیری همه در اوباشد و نیکو بود و قلعه ای محکم دارد و آنرا تیرخدا خوانند و در او نخجیر کوهی و دشتی فراوان بود. ( از نزهة القلوب چ لیدن ص 116 ). در فرهنگ جغرافیایی آمده است : نام یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان جهرم بحدودو مشخصات زیر: شمال بخش سروستان ، باختر دهستان کوارو فیروزآباد، جنوب بخش صیمکان و کوهک ، خاور بخش کردیان. این بخش در شمال شهرستان واقع و هوای آن در حوزه رودخانه قره آغاج ، گرمسیری و مالاریائی و در قسمت کوه های سفیددار معتدل و سالم است. عمده آب آن از رودخانه قره آغاج و چشمه سارهای متعدد و احیاناً از قنات می باشد. محصولات عبارتند از: غلات ، برنج ، خرما، مرکبات ، میوه ، بادام ، صیفی و شغل اهالی زراعت ، کسب و باغبانی و صنعت دستی آنها قالی بافی است. این بخش از دو دهستان بنام خفر و گوکان تشکیل شده و مجموع قرا و قصبات آن 45 و تعداد نفوس آن در حدود هفده هزار نفر است. مرکز بخش قصبه باب انار است که در دهستان خفر و کنار راه شوسه شیراز به جهرم قرار گرفته. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ). رجوع به فارسنامه ناصری شود.

خفر. [ خ َ ] ( اِخ ) نام یکی از دو دهستان بخش خفر شهرستان جهرم بحدود و مشخصات زیر: شمال کوه مشهور به «گر» که این دهستان را از بخش سروستان جدا می کند، جنوب کوه سفیدار و تنگ تادوان که حد فاصل این دهستان با گوکان و جلگه میمند است ، خاور تنگه مخک از باختر دهستان کوار می باشد. این دهستان قسمت شمال بخش را فراگرفته و منطقه آن در شمال باختری کوهستانی و در سایر قسمتها جلگه است و رودخانه قره آغاج از وسط آن جاریست. هوای آن در قسمتهای جلگه گرم می باشد. آب مشروب و زراعتی آن از رودخانه قره آغاج و چشمه سار و قنات است. محصول آن عبارت از غلات ، خرما، مرکبات ، بادام ، میوه و حبوباتست. شغل اهالی زراعت ، باغبانی و کسب و صنعت دستی آنهاقالی بافی و زبان آنها فارسی است. خفر از 37 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل یافته و در حدود 15000 نفر جمعیت دارد. قرای مهم آن عبارتند از: خانه کهدان ، برایجان ، آب سرد، شهر خفر، آبادشاپور، تادوان ، فتح آباد، کته ، آسمان جرد و علی آباد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

خفر نام موارد زیر است:
خفر (سمیرم) روستایی در نزدیکی شهر سمیرم در استان اصفهان
خفر (نطنز) روستایی در نزدیکی شهر نطنز در استان اصفهان
بخش خفر بخشی از شهرستان جهرم در استان فارس

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خَفْر، بخشی در شمال شهرستان جهرم در استان فارس به مرکزیت شهر بابْاَنار است.
بخش خفر مشتمل است بر پنج دهستان به نام های خفر (به مرکزیت بابْاَنار)، راهْگان (به مرکزیت تادَوان/مادوان)، سِفیدار (به مرکزیت اسماعیل آباد)، علی آباد (به مرکزیت علی آباد) و گلْ برنجی (به مرکزیت گل برنجی) و دو شهر خاوران و بابانار (مرکز بخش). شهر خفر که در حدود دو کیلومتری شمال غربی بابانار واقع شده از قدیم ترین آبادی های آن است.بیشتر آبادی های بخش در دشت قرار دارند.
جغرافیای بخش خفر
در بخش خفر رشته کوه های کوچکی که جزو رشته کوه زاگرس جنوبی اند، عمدتآ در جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی امتداد دارند. غار تادوان واقع در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شرقی شیراز و حدود سه کیلومتری شمال غربی آبادی تادوان و غار راه راستی واقع در حدود ۲۱ کیلومتری جنوب غربی شهر بابانار از مهمترین غارها در این بخش و دشت ستولون (در حدود سه کیلومتری جنوب غربی آبادی تادوان) از دشت های مهم میان کوهی در بخش خفرند. همچنین گردنه های کشگر، ترک سلویه و افرا و تنگ گردوئی و تنگی نزدیک تادوان در این بخش قرار دارند. معدن گچ در حدود ۲۸ کیلومتری جنوب شرقی شهر بابانار از معادن بخش است. رود دائمی قَرِهآغاج (از سرشاخه های اصلی رود مند/ موند) اراضی بخش را آبیاری می کند و موجب سرسبزی و آبادانی آن می شود، به گونه ای که اهالی به این بخش «بهشت جهرم» می گویند.
محصولات کشاورزی
محصولات مهم بخش، گندم ، جو و برنج است و از فراورده های باغی بادام، انار، گردو، توت، سیب، زردآلو، مرکّبات و خرما دارد. در بعضی آبادی های بخش، پرورش زنبور عسل رونق دارد. از صنایع دستی، فرشبافی در آن رایج است.
موقعیت تقسیمات کشوری
...

پیشنهاد کاربران

خفر درزمان هخامنشیان کپرپیش نام داشته حتی قبل تر بنام گبر داشته اب هوای منطقه خفر درایران منحصر بفرداست خفر مملوازمیوه جات گرمسیری سردسیریست لیمو مرکبات خرما ودرکناران زردالو گردو خرمالو انار بادام شلتوک کلیه محصولات جالیزی حتی موز هم برداشت میشود مقبره جاماسب حکیم در روستای کراده واقع شده طبق کتاب فارسنامه ناصری ودران زمان روستای جامه بزرگی وجودنداشته که این روستا عشایر زحمت کش بوده اند ودرقرن اخیر ازحالت کوچ رویی ساکن در زمینهای کراده شدند وحتی این روستا تا چند سال قبل نامش تثبیت نشده بود وشناسنامه انها بانام کراده ثبت شده بود ولی این دوروستا اشتراکات قومی فامیلی شدیدی دارند ومیتوان گفت این دوروستا کلا باهم فامیل نزدیک هستند روستای شهید پرور کراده سهم ویژه ای درجنگ تحمیلی داشت و۷شهید ودهها جانبازوازاده وصدها رزمنده ایثارگر درزمان جنگ حضور مستمر فعالی درپیروزی جنگ داشتند واولین شهید مدافع حرم وجنگ تحمیلی منطقه خفر ازاین روستا هستندودرمراسم تشیع شهدا یادمان ویادواره شهدا این روستا مردم گاره هرگز این روستا راتنها نگذاشته وسنگ بنای حسینه گلزارشهدا یکی ازاهالی روستای گاره اولین استارت ان زد وکمک شایان توجهی دراین خصوص نمودند حتی مردم گاره که دست اخرباهمیاری مردم کراده وهمسایگان این روستا تکمیل وبه بهره برداری رسید


کلمات دیگر: