کلمه جو
صفحه اصلی

ده اقا

لغت نامه دهخدا

( ده آقا ) ده آقا. [دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از بخش خرقان شهرستان ساوه که نام قدیمی آن پوانک است. آب آن از قنات. سکنه آن 139 تن می باشد. در یکهزار گزی این ده مغاره ای است که قسمتی از آن را کشف کرده اند ولی به آخر آن نرسیده اند. قطرات آب از سقف می چکد و یخ می بندد و یخ آن بسیار صاف و مرمرین است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

ده آقا. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 20هزارگزی باختر راه خرم آباد به الشتر دارای 240 تن سکنه است. آب آن از چشمه هاست و ساکنین آن از طایفه کولیوندند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

ده آقا. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری آستانه.دارای 167 تن سکنه است. آب آن از قنات و چشمه. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

ده آقا. ده آقا ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ده آقا (ساوه)
ده آقا (سلسله)
ده آقا (شازند)

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی دِهَاقاً: لبریز- مالامال - پر- لبالب
ریشه کلمه:
دهق (۱ بار)

«دِهاق» را بسیاری از مفسران و اهل لغت به معنای «لبریز» تفسیر کرده اند ولی «ابن منظور» در «لسان العرب» دو معنای دیگر نیز برای آن نقل کرده: «پی در پی» و «صاف و زلال».
پر کردن. دهق چنانکه طبرسی و راغب گفته به معنی پر کردن است «دَهَقَ الْکَأسُ دَهْقاً: مَلَاءَها» دهاق در آیه شریفه ظاهراً مصدر به معنای مفعول است یعنی کاسه پر شده و به قول بعضی پیمانه مالامال. در نهج البلاغه خطبه 81 آمده «اَنْشَأَهُ فی ظُلُماتِ الْاَرْحامِ...نُطْفَطً دِهاقاً» محمد عبده آن را ریخته معنی کرده و گفته: گاهی دهاق در اینجا به «پر شده» تفسیر می‏شود یعنی نطفه ایکه از سلّولهای زنده پر شده است. در نهایه آن را به شدّت ریخته شده است گفته است که با جهنده موافق می‏شود، دهق به معنی ریختن و خالی کردن نیز آمده. این کلمه در قرآن مجید فقط یکبار آمده است.

پیشنهاد کاربران

ده اقا به معنی ده سید میباشد یعنی بزرگ
اهل این روستا همه سادات میباشن که پدر ومادر خودم اهل این روستا میباشن


کلمات دیگر: