کلمه جو
صفحه اصلی

ابن حبان

لغت نامه دهخدا

ابن حبان. [ اِ ن ُ ح ِب ْ با ] ( اِخ ) محمدبن احمد بستی. وفات 354 هَ.ق. در سن 80 سالگی. تولد او به سیستان بوده و پس از مسافرتهای بسیار قاضی سمرقند شد، و سپس بتهمت زندقه معزول گشت و علت ْ آنکه گفته بود نبوت چیزی جز علم و عمل نیست. و کتب چندی در حدیث از او در دست است.

دانشنامه عمومی

ابوحاتم، محمّد بن حِبّان بُستی (۸۸۳–۹۶۵م) محدث برجستهٔ ایرانی-سجستانی بود. از استادان برجسته اش ابوبکر ابن خزیمه بود و ابوعبدالله حاکم نیشابوری از او روایت کرد. حاکم همچنین ذکر می کند که او مدتی قاضی نسا بوده و به به علوم گوناگونی مثل پزشکی، اخترشناسی و فلسفه نیز پرداخته است. حاکم شگفتی خود را از این امر بیان کرده و نوشت که معمولاً علمای حدیث به این علوم نمی پرداخته اند. همچنین ابن حبان مدتی قاضی سمرقند بوده است. چند اثر برجسته از ابن حبان به جای مانده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ حِبّان ، ابوحاتم ، محمد بن حبان بن احمد بن حبان (ح ۲۷۰- ۲۱ شوال ۳۵۴ق /۸۸۳ -۲۰ اکتبر ۹۶۵م )، محدث ، فقیه شافعی ، مورخ و لغوی تمیمی بُستی است.
زادگاه و تاریخ تولد وی دقیقاً دانسته نیست. ابن حبان در بُست (شهری قدیمی در جنوب شرقی افغانستان کنونی) از ابو احمد اسحاق ابن ابراهیم و ابوالحسن محمد بن عبدالله بن جنید
یاقوت ، بلدان ، ج۱، ص۶۱۳.
تراجم نویسان و مورخان از ابن حبان دو چهره متفاوت و گاه متضاد ترسیم کرده اند: برخی وی را ثقه،
ابن شاهین عمر، تاریخ اسماء الثقات ، ج۱، ص۲۹۶، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی ، بیروت ، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م .
ابن حبان از صاحب نظران علم حدیث و رجال است و در این دو علم آرای ویژه ای دارد. وی در جرح و تعدیل دارای مسلکی مخصوص است و معتقد است که راوی عدل کسی است که جرحی بر او وارد نشده باشد، زیرا جرح ضد عدل است و اگر کسی را جرح نکرده باشند، لامحاله عادل شمرده می شود.
ابن حبان محمد، کتاب الثقات ، ج۱، ص۱۳، به کوشش عزیزبیگ و دیگران ، حیدرآباد دکن ، ۱۳۹۳ق /۱۹۷۳م .
...


کلمات دیگر: