کلمه جو
صفحه اصلی

سوشیانت

فرهنگ اسم ها

اسم: سوشیانت (پسر) (اوستایی، پهلوی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sušiyant) (فارسی: سوشيانت) (انگلیسی: sushiyant)
معنی: نجات دهنده، منجی موعود در دین زرتشتی، به معنی نجات دهنده، ( در اعلام ) هر یک از موعدان دین زردشتی، سوشیانس، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند

(تلفظ: sušiyant) (اوستایی) به معنی نجات دهنده ؛ (در اعلام) هر یک از موعدان دین زردشتی .


فرهنگ فارسی

۱- هر یک از موعودان دین زردشتی.دراوستا مکرر از سوشیانتهایی نام برده شده که در آخر الزمان ظهور کنند و غالبا از آخرین سوشیانت - که پس از ظهور او قیامت خواهد بود- اسم برده شده . بنا بسنت زردشتی سه هزار سال اخیر عمر جهان مادی عهد سلطنت و روحانی زردشت و سه پسر آینده اوست که هر یک بفاصله هزار سال از یکدیگر پای بدایره وجود گذارند . نامهای این سه پسر و اسامی مادران آنان و محل تولد ایشان در اوستا مندرج است . اما وقت ظهور آنان در اوستا تعیین نشده همین قدر بر می آید که در آخر الزمان ظهور خواهند کرد ولی در کتب پهلوی وقت تقریبی معلوم است . اسامی سوشیانتها در فروردین یشت ( بندهای ۱۲۸ و ۱۲۹ ) چنین آمده : [ بفروهر اوخشیت ارته مقدس درود میفرستیمبفروهر او خشیت نمنگه درود میفرستیم بفروهر استوت ارته درود میفرستیمبان کسی که به سوشیانت پیروز گر موسوم خواهد شد و به استوت ارته موسوم خواهد شد.او را ازین رو سوشیانت نامند که او بهمه موجودات مادی سود بخشد او را ازین جهت استوت ارته گویند که آنچه در جهان دارای جسم و جانی است از پرتو او بیک زندگانی فنا ناپذیر رسد تا آنکه جنس دو پا ضد دروغ مقاومت تواند نمود تا آنکه پاکدینان در ستیزه ضد دشمنان ایستادگی توانند کرد ] معنی لفظی او خشیت ارته کسی است که قانون مقدس را می پروراند . امروز این اسم را [ او شیدر ] یا [ هوشیدر ] گویند . دومین موعود که او خشیت نمنگه است بمعنی کسی است که فزاینده یا پرورننده نماز و ستایش است. امروز [ اوشیدر ماه ] یا [ هوشیدرماه ] گویند. سومین موعود استوت ارته لفظا بمعنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است . ۲- بالاخص : آخرین موعود زردشتی یعنی استوت ارته . ( پور داود . سوشیانس )
نجات دهنده هر یک از موعودان دین زردشتی

لغت نامه دهخدا

سوشیانت. [ سُش ْ ] ( اِخ ) نجات دهنده. هر یک از موعودان دین زردشتی. در اوستا مکرر از سوشیانتهایی نام برده شده که در آخرالزمان ظهور کنند و غالباً از آخرین سوشیانت که پس از ظهور او قیامت خواهد بود اسم برده شده. بنابه سنت زردشتی سه هزار سال اخیر عمر جهان مادی عهد سلطنت روحانی زردشت و سه پسر آینده اوست که هریک بفاصله هزار سال از یکدیگر پای به دایره وجود گذارند. نامهای این سه پسر و اسامی مادران آنان و محل تولد ایشان در اوستا مندرج است ؛ اما وقت ظهور آنان در اوستا تعیین نشده است. همین قدر برمی آید که در آخرالزمان ظهور خواهند کرد. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مزدیسنا و یشتها ج 1 و فرهنگ ایران باستان شود.

دانشنامه آزاد فارسی

سوشیانْت
(به معنی سودبخش و رهاننده) عنوان عام سه موعود زردشتیان : اَستوت اَرِتَه ، هوشیدر و هوشیدرماه . سوشیانت اَرِتَه که بیشتر مطرح است سوشیانت پیروزگر نیز نامیده می شود، که در آخر زمان ظهور خواهد کرد و پس از ظهور او رستاخیز خواهد بود. بنابر روایت زردشتی، عمر جهان ۱۲هزار سال ، چهار عهد ۳ هزار ساله ، است . به باور زردشتیان در پایان هر هزاره از عهد چهارم ، که عهد سلطنت روحانی زردشت و سه پسر آیندۀ اوست ، یک سوشیانت در ۳۰سالگی ظهور خواهد کرد. پس در پایان هزارۀ دوازدهم ، سوشیانت سوم (سوشیانت مطلق ) پدیدار خواهد شد و جهان را نو خواهد کرد، مردگان را برخواهد انگیخت و قیامت و جهان معنوی را خواهد آراست . خورشید با ظهور هر سوشیانت چند روزی بی حرکت خواهد ماند. امروز زردشتیان این سه سوشیانت را هوشیدَر، هوشیدَرماه و سوشیانت می نامند. ناهید که فرشتۀ آب است نطفۀ این سه را که از زردشت هستند در دریاچۀ هامون نگه می دارد. در هنگام لازم هربار دوشیزه ای از خاندان بهروز در دریاچه آب تنی می کند و از نطفه ای بارمی گیرد. آخرین سوشیانت آخرین آفریدۀ اهورامزدا است .

پیشنهاد کاربران

در دین زرتشت به معنی نجات دهنده

سوشیانت اسمی اوستایی ست

سوشیانت شخص موعود و منجی عالم بشریت براساس کتاب آسمانی آیین زرتشت یعنی اوستا می باشد. البته در منابع مکتوب دیگری نام سوشیانس نیز آمده. براساس واژه شناسی زبان اوستایی واژه سوشیانت یا سوشیانس به معنای رهایی دهنده و آزادکننده و ناجی می باسد.

در اوستا سه تن رهایی بخش بنام های هوشیدر ، هوشیدر ماه و استوت ارت از پشت ایست واستر پسر اشو زرتشت سپیتمان می باشند و مادران آنها به ترتیب : سروتت فذری ( دارنده پدری نامی ) ، ونگهو فذری ( دارنده پدری بزگوار ) و اردت فذری ( دارنده پدری نیک ) خوانده شده است که سوشیانت رهایی بخش افدم ( نهایی ) همان استوت ارت می باشد که در زمان پسین کسانی چون بهرام ورجاوند ، گرشاسب ، کیخسرو ، گیو ، گودرز پشوتن و توس به یاری او خواهند شتافت.

راز بزرگی در اوستا و شاهنامه هست که فقط اهل معرفت انرا میدانند حتی اسامی انها نیز رازى را در خود پنهان دارند
منظور این نیست که کسی که میاید حتما مادرش در رود هامون ابستن میشود این جملات رازى بسیار بزرگ درخود دارد اوستا کتابی پر از رمز و راز وکشف رمز ان بسیار سخت است بنده براى اینکه به این رموز بهتر اشنا شوید
شاهنامه
مثنوى معنوى
وکتاب شاه نعمت الله ولی که البته نسخه اصلی ان را اگر پیدا کنید به وضوح پرده از این رازها و حتی اسم واقعی نجات دهنده اخر را میاورد
به امید تولد دوباره براى تمامی بشریت مخصوصا هم وطنان عزیزم

نجات دهنده در اوستا و در دین اسلام حضرت مهدی را میدانیم

سو در پارسی میانه به چم نور ( عربیه ) که هنوز هم در فارسی بکار میبره ولی کمتر مانند سوگل ( نور گل ) ، کورسو ( باریکه نور )
شیانت از شَینَ میاد به چم بخش یا بخشنده
در کل نوری بخشنده یا نور بخش

ناجی بشریت حتما نباید یک انسان باشد، بلکه می تواند یک جهان بینی که اندیشه انسان را از ظلمت گرایی به سوی روشنایی هدایت کند. یک جهان بینی که تا پایان سفر خلقت یعنی تا رسیدن به حالت معاد که همان حالت اولیه کمال ایده آل بهشتی هستی و وجود است، آنچنان روشن و واضح و استوار و پا برجا باشد که کلیه جهان بینی های رقیب به سهولت در چهارچوب آن قابل هضم و جذب و درک باشند. به عنوان مثال " افسانه نوین آفرینش "
از این توانایی برخوردار است که نقش سومین سوشیانت را تحت نام " استوت راته " به معنای بنیاد استوار، بازی کند.

گاهی اوقات از خودم می پرسم که چرا کلمات و الفاظ زبان مردم ایران در عصر زرتشت با کلمات و الفاظ زبان مردم ایران امروز این همه باهم اختلاف دارند. از اینکه حجم کلمات بسیار اندک تر و دستور زبان متفاوت بوده است شکی نیست ، اما اینقدر تفاوت در بیان الفاظ جای تامل است. به عنوان مثال محتوای ادبی عهد عتیق یا وصیت نامه قدیم قوم یهود و عهد جدید یا وصیت نامه نو مسیحیان با ادبیات امروز چندان تفاوتی ندارند. آیا نام های " اوشیدر بامی " و " اوشیدر ماه " و " اسوت ارته " با الفاظ زبان فارسی امروز بیشتر همخوانی دارند یا هوشدار بام ؛ هوشدار ماه ؛ استوار ته ؟ اولی به معنای نگهبان هشدار دهنده روی بام و دومی ماه هشدار دهنده یا نگهبان شب و سومی به معنای بنیاد استوار و پایدار.
حرف j در زبان آلمانی " یوت " و در زبان انگلیسی جَی تلفظ میشوند. y در زبان انگلیسی همان نقش j در زبان آلمانی را بازی می کند. حال کلمات soshyant و soschjant : اولی به زبان انگلیسی سوشیانت و دومی سوش جانت تلفظ می شوند و به زبان آلمانی هردو سوشیانت. حال کدام را به پذیریم که اجزای تشکیل دهنده آن با زبان فارسی امروز اینقدر بیگانه نباشد؟ soshjant را می توان به شکل زیر از هم تفکیک نمود :
sosh jan t با تلفظ: سوش جان ات. سوش مخفف سویش می باشد و jan با تلفظ جان برای ما فارسی زبانان عصر جدید یک کلمه بسیار آشنا می باشد و در زبان بیگانگان برای آن یک کلمه مترادف و معادل و هم معنایی یافت نمی شود. حرف ت یا ات در پایان این واژه نشانه کسره یا صفت ملکی دوم شخص مفرد است. لذا بطور کلی معنای این واژه به زبان فارسی امروز به شکل زیر می باشد: جان تو به سوی او. به صورت جمع soshjanat با تلفظ سوش جانات به معنای " جان ها به سوی او " یعنی قبله گاه جانان و کعبه آمال و آرزو ها. لذا پیشوند سو در این واژه اشتباها به سود ترجمه و تعبیر شده است. طبق تحلیل بالا سو به معنای جهت می باشد.
این موعود سوم که علاوه بر لقب جمع " سوش جان ها " دارای یک لقب آلترناتیو یا انتخاب دیگری هم با نوشتار
" استوت ارته " یا " استوار ته " به معنای " پایدار بنیاد " می باشد، در آخر زمان قرار است که با عمل
" farashokereti " جهان را نوسازی کند و دنیا را از دروغ و ریا پاک سازی نماید و داد و عدل و مساوات را بر پهنه گیتی بگستراند و به افراد انسانی حیات جاودانه ارزانی دارد. حال ببینیم که این واژه با زبان فارسی امروزی تقریبا همگامی و همخوانی دارد یا نه ؟ farasho kereti با تلفظ فراشو کِرِتی به معنای عمل شستن ماورایی یا باران رحمت و یا غسل آسمانی. fara shokereti با تلفظ فرا شُکریتی به معنای شکر گویی و سپاسگزاری از درگاه نیروی آسمانی. fara shoke reti با تلفظ فرا شوکه رِتی. این حقیر معنای رِتی را فعلا نمیتوانم بدانم، اما فرا شوک یعنی بیداری ناگهانی و شوکه وار ماورایی. منظور اینکه این ناجی آخر زمان اسطوره ای با عمل ستایش و شکرگویی و سپاسگزاری از درگاه نیروی فرایی یا ماورایی همه آدم ها را به بیداری و آگاهی می رساند، که به زبان تمثیل همان برانگیختن یا رستاخیز مردگان و یا بیداری خفتگان در غفلت نادانی بطور شکه وار از خواب باشد. در زبان آلمانی یک فعل وجود دارد به شکل :retten با تلفظ رِتِن به معنای نجات دادن می باشد. احتمالا پسوند reti با تلفظ رِتی هم به معنای نجات باشد. واژه اوستایی angra با تلفظ آن گرا به احتمال بسیار زیاد اشاره به اهریمن ندارد بلکه طرفداران خدای پدر سومریان به نام an با تلفظ " آن " دارد و gra با تلفظ گرا ریشه در واژه فارسی گرایش دارد به معنای گرونده یا پیرو. من و تو ما و قبله گاه جانان یا " سوش جانان " خوش باشیم و امیدوار که ممکن است این اسطوره به فعلیت در آید و به واقعیت به پیوندد و به حقیقت برسد. در پایان خدمت خواننده گرامی عرض می دارم که قیامت دینی هرگز برپا نمیگردد و برگشت همه ما بهمراه طبیعت و کیهان به سوی معاد از طریق وقوع مه بانگ های هفتگانه و بیشمار بر اثر نوسانات متوالی انقباض و انبساط هستی و وجود صورت می پذیرد و کلیه راه هایی که تاکنون پیشنهاد شده اند، گمراهه و بیراهه محسوب می شوند.

یافته هادرزبان عربی نشان میدهد واژه هابه دوبخش واژه های بومیک و واژه های فرابوم ( انتزاعی ) سرند میشوندفرابوم ها برگرفته از آسی ( مرکز ) هزاران ساله اعراب یعنی ایران وسوده آسیای دیوان ایرانی است درغیر ازاین هیچ واژ ه ای درعرب امکان پیدایی نداشته است سو به چم جهت قبله سمت هدف نشانه نورتمرکز فایده وسودوراهنماوواژه های هم راه میباشد . آشیان هم در شیانت گر
زارش شده سریدن واژه هاازوداهاتاواژه های پرسیک امروزی به هم کاری آسان وشدنی درزبان بوده پس بیشتر وپیشتردرخم وچم برچسب ایستا نباشید آسان بیاندیشیدوبدنبال اتمسفر معنایی بروید باسپاس

سوشیانت ، سوشیانس:
نام مقدس حضرت مهدی در اوستا است.
در حقیقت منجی آخرالزمان در دین زرتشت سوشیانس نام دارد.


کلمات دیگر: