برابر پارسی : تلیک
کلیک
برابر پارسی : تلیک
فارسی به انگلیسی
little finger
فرهنگ فارسی
( صفت ) کاژ لوچ احول : ( چون ببینم ترا ز بیم حسود خویشتن را کلیک سازم زود ) . ( مظفری )
فرهنگ معین
( ~ . ) (اِ. ) انگشت کوچک دست یا پا.
(کَ ) (اِ. ) = کلک : جغد.
(کِ) (ص .) لوچ ، احول .
( ~ . ) (اِ.) انگشت کوچک دست یا پا.
(کَ) (اِ.) = کلک : جغد.
لغت نامه دهخدا
چون ببینم ترا ز بیم حسود
خویشتن را کلیک سازم زود.
کی رسد در مدح تو گفتار ربا پای قصیر
کلیک. [ ک ِ ] ( ص ) احول باشد. ( برهان ).و رجوع به کَلیک شود. || ( اِ ) بمعنی انگشت کوچک بود که به عربی خنصر گویند. ( برهان ). انگشت کهین. ( آنندراج ). کلک. کلیچک. کلیکک. ( فرهنگ فارسی معین ). کالوچ. خردک. خنصر. انگشت خردک. انگشتک. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
کلیک. [ ک َ / ک ُ ] ( اِ ) نسترن. ( فرهنگ فارسی معین ). در کرج و حوالی آن نام نسترن است. نامی است که در شهرستانک به «رزا آن سرینی فلیا» داده می شود. ایت بورنی . ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 270 و 271 شود.
کلیک. [ ک ُل ْ ی َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بلده است که در بخش نور شهرستان آمل واقع است و 170 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کلیک. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مهربان است که در بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع است و 396 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
کلیک . [ ک َ / ک ُ ] (اِ) نسترن . (فرهنگ فارسی معین ). در کرج و حوالی آن نام نسترن است . نامی است که در شهرستانک به «رزا آن سرینی فلیا» داده می شود. ایت بورنی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 270 و 271 شود.
چون ببینم ترا ز بیم حسود
خویشتن را کلیک سازم زود.
مظفّری (از لغت فرس ص 272).
کی فتد با قدر تو دیدار با چشم کلیک
کی رسد در مدح تو گفتار ربا پای قصیر
اثیراخسیکتی (از آنندراج ).
و رجوع به کِلِک شود.
کلیک . [ ک ِ ] (ص ) احول باشد. (برهان ).و رجوع به کَلیک شود. || (اِ) بمعنی انگشت کوچک بود که به عربی خنصر گویند. (برهان ). انگشت کهین . (آنندراج ). کلک . کلیچک . کلیکک . (فرهنگ فارسی معین ). کالوچ . خردک . خنصر. انگشت خردک . انگشتک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
فرهنگ عمید
کج چشم، چپ چشم، احول، لوچ، کلاژ.
انگشت کوچک دست یا پا.
جغد#NAME?
کجچشم؛ چپچشم؛ احول؛ لوچ؛ کلاژ.
انگشت کوچک دست یا پا.
دانشنامه عمومی
کلیک (نظریه گراف)
کلیک نام روستایی در شهرستان ماکو، ایران.
کلیک (فیلم ۲۰۰۶) نام فیلمی با بازی آدام سندلر
کلیک (برنامه تلویزیونی) برنامه هفتگی فناوری تلویزیون فارسی بی بی سی
کلیک ضمیمه فناوری اطلاعات روزنامه جام جم
این روستا در دهستان مهربان سفلی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۵۸ نفر (۷۹ خانوار) بوده است.
ک لیک:kilik:یک بند انگشت
(رایانه و اینترنت) اشاره، یا ضربه ای آهسته به دکمه های موشواره (موس) رایانه؛ (اصطلاح جدید) پافشاری و اصرار بر شخصی یا امری بیش از حد
فرهنگ فارسی ساره
تلیک
گویش مازنی
نام محلی است در نزدیکی دهکده ی جیسا از لنگا واقع در منطقه ...
نوعی نسترن وحشی – بوته ی گل سگک
پیشنهاد کاربران
انگُشتَک ، اَنگُشتو
تِلِق ، تِلِغ ، تِلِک ، تَلَق ، تَلَغ
تَقه ، تَغه
جمعیت ایل لر بختیاری ( 17 میلیون نفر )