ارنْسْت اینْگْمار برگمان (به سوئدی: Ernst Ingmar Bergman) (زادهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۱۸ - درگذشتهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۷) کارگردان، فیلم نامه نویس، و تهیه کنندهٔ معاصر سوئدی بود. او از برجسته ترین فیلم سازان سوئد به شمار می رفت. برگمان نخستین فیلمش را در سال ۱۹۴۶ با عنوان بحران ساخت. او اولین بار در سال ۱۹۵۶ و با فیلم لبخندهای یک شب تابستانی و کسب جایزهٔ نخل طلٔا «بهترین اثر طنز شاعرانه» توانست خود را به جهان اثبات کند. از دیگر فیلم های مشهور وی می توان به فریادها و نجواها، فنی و الکساندر، توت فرنگی های وحشی، پرسونا و مهر هفتم اشاره کرد.
گیرمو دل تورو: «برگمان به عنوان یک افسانه نویس مورد علاقهٔ من مسحورکننده است.»
اریک رومر: «مهر هفتم زیباترین فیلم است.»
فردریک راین فلت (نخست وزیر سوئد): «من باور دارم درک کمکی که برگمان به سینما و تئاتر سوئد کرده کار سختی است. کارهای او جاودانه است.»
برتران تاورنیه: «برگمان اولین کسی بود که متافیزیک—دین، مرگ، اگزیستانسیالیسم—را روی پرده آورد.»
نوری بیلگه جیلان: «برگمان برای من معنای زیادی دارد.»
فرانسیس فورد کوپولا
مارتین اسکورسیزی
الخاندرو گونسالس اینیاریتو
آکیرا کوروساوا
وس اندرسون
اتوره اسکولا
فدریکو فلینی
وس کریون
ریدلی اسکات
پک چن-اوک
کلر دنیس
تاکشی کیتانو
سرگئی پاراجانف
میشائل هانکه
برگمان از سال ۱۹۵۳ همکاری خود را با سون نیکویست آغاز کرد که تا مرگ او ادامه داشت. همچنین، بازیگرانی چون هاریت آندرشون، بیبی آندرشون، لیو اولمان، ارلاند یوسفسن، گونار بیورنستراند، اینگرید تولین و ماکس فون سیدو نیز مانند سون نیکویست به برگمان نزدیک بودند و در اکثر فیلم های او ایفای نقش کردند. اکثر فیلم های برگمان در کشور سوئد اتفاق می افتند. از سال ۱۹۶۱ به بعد، بعضی از کارهای او در جزایر فارو فیلم برداری شدند. او در طول دوران حرفه ایِ خود ۶۲ فیلم ساخت و بیش از ۱۷۰ نمایش را کارگردانی کرد. آخرین فیلم سینمایی برگمان، ساراباند، در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. برگمان روز دوشنبه ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۷، هنگامی که خواب بود، در ۸۹ سالگی درگذشت.از اکتبر سال ۲۰۱۵، چهرهٔ برگمان روی اسکناس ۲۰۰ کرونیِ سوئد (به دلیل تلاش های او در صنعت فیلم سازی) قرار گرفت.
برگمان در چهاردهم ژوئیه ۱۹۱۸ (میلادی)در شهر اوپسالا در سوئد متولد شد. پدر اینگمار اسقف بود و مادر او پرستار. فضای محزون و اگزیستانسیال آثار او شاید محصول دوران کودکی او باشد؛ پدر وی کشیشی لوتری بود که برای تنبیهِ او را در قفسه کابینت محبوس می کرد و معمولاً او را کتک می زد. برگمان یک بار ادعا کرد که در سن کودکی (۸ سالگی) ایمان خود را از دست داد. با این حال او بخشی از ایمان خود را حفظ کرد و در برخی فیلم های خود آن ها را بروز داد. برگمان در بعضی از روزها به «جرائم» مختلف— مانند شب ادراری—در انباری تاریک زندانی می شد. پدرش او را وامی داشت که در کلیسا حضور داشته باشد. هرچند او به خطبه های خسته کننده توجهی نداشت، اما کلیسا برای او زیبا بود و آهنگ های کلیسا را دوست داشت. اینگمار کوچک بعضی مواقع شاهد مراسم خاکسپاری بود و می دید که چگونه قبرها را آماده می کردند. او نه تنها از دیدن این تصاویر نمی ترسید، بلکه مجذوب آن ها نیز شده بود. او هنگامی که پدر برگمان روی منبر مشغول وضع خطابه بود، برگمان در زندگی نامه اش می نویسد:
«من به جهان رمزآمیز کلیسا و قوس های نرم، دیوارهای ضخیم، بوی جاودانگی و نور رنگین خورشید که در چمنزارهای نقاشی های قرون وسطایی می لرزید و اشکال منحنی روی سقف ها و دیوارها علاقه مند شده بودم. آن جا هر چیزی که تخیل یک نفر می تواند آرزو کند وجود دارد— فرشتگان، قدیسین، اژدهاها، پیامبران، شیاطین و انسان ها.»
گیرمو دل تورو: «برگمان به عنوان یک افسانه نویس مورد علاقهٔ من مسحورکننده است.»
اریک رومر: «مهر هفتم زیباترین فیلم است.»
فردریک راین فلت (نخست وزیر سوئد): «من باور دارم درک کمکی که برگمان به سینما و تئاتر سوئد کرده کار سختی است. کارهای او جاودانه است.»
برتران تاورنیه: «برگمان اولین کسی بود که متافیزیک—دین، مرگ، اگزیستانسیالیسم—را روی پرده آورد.»
نوری بیلگه جیلان: «برگمان برای من معنای زیادی دارد.»
فرانسیس فورد کوپولا
مارتین اسکورسیزی
الخاندرو گونسالس اینیاریتو
آکیرا کوروساوا
وس اندرسون
اتوره اسکولا
فدریکو فلینی
وس کریون
ریدلی اسکات
پک چن-اوک
کلر دنیس
تاکشی کیتانو
سرگئی پاراجانف
میشائل هانکه
برگمان از سال ۱۹۵۳ همکاری خود را با سون نیکویست آغاز کرد که تا مرگ او ادامه داشت. همچنین، بازیگرانی چون هاریت آندرشون، بیبی آندرشون، لیو اولمان، ارلاند یوسفسن، گونار بیورنستراند، اینگرید تولین و ماکس فون سیدو نیز مانند سون نیکویست به برگمان نزدیک بودند و در اکثر فیلم های او ایفای نقش کردند. اکثر فیلم های برگمان در کشور سوئد اتفاق می افتند. از سال ۱۹۶۱ به بعد، بعضی از کارهای او در جزایر فارو فیلم برداری شدند. او در طول دوران حرفه ایِ خود ۶۲ فیلم ساخت و بیش از ۱۷۰ نمایش را کارگردانی کرد. آخرین فیلم سینمایی برگمان، ساراباند، در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. برگمان روز دوشنبه ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۷، هنگامی که خواب بود، در ۸۹ سالگی درگذشت.از اکتبر سال ۲۰۱۵، چهرهٔ برگمان روی اسکناس ۲۰۰ کرونیِ سوئد (به دلیل تلاش های او در صنعت فیلم سازی) قرار گرفت.
برگمان در چهاردهم ژوئیه ۱۹۱۸ (میلادی)در شهر اوپسالا در سوئد متولد شد. پدر اینگمار اسقف بود و مادر او پرستار. فضای محزون و اگزیستانسیال آثار او شاید محصول دوران کودکی او باشد؛ پدر وی کشیشی لوتری بود که برای تنبیهِ او را در قفسه کابینت محبوس می کرد و معمولاً او را کتک می زد. برگمان یک بار ادعا کرد که در سن کودکی (۸ سالگی) ایمان خود را از دست داد. با این حال او بخشی از ایمان خود را حفظ کرد و در برخی فیلم های خود آن ها را بروز داد. برگمان در بعضی از روزها به «جرائم» مختلف— مانند شب ادراری—در انباری تاریک زندانی می شد. پدرش او را وامی داشت که در کلیسا حضور داشته باشد. هرچند او به خطبه های خسته کننده توجهی نداشت، اما کلیسا برای او زیبا بود و آهنگ های کلیسا را دوست داشت. اینگمار کوچک بعضی مواقع شاهد مراسم خاکسپاری بود و می دید که چگونه قبرها را آماده می کردند. او نه تنها از دیدن این تصاویر نمی ترسید، بلکه مجذوب آن ها نیز شده بود. او هنگامی که پدر برگمان روی منبر مشغول وضع خطابه بود، برگمان در زندگی نامه اش می نویسد:
«من به جهان رمزآمیز کلیسا و قوس های نرم، دیوارهای ضخیم، بوی جاودانگی و نور رنگین خورشید که در چمنزارهای نقاشی های قرون وسطایی می لرزید و اشکال منحنی روی سقف ها و دیوارها علاقه مند شده بودم. آن جا هر چیزی که تخیل یک نفر می تواند آرزو کند وجود دارد— فرشتگان، قدیسین، اژدهاها، پیامبران، شیاطین و انسان ها.»
wiki: اینگمار برگمان