کلمه جو
صفحه اصلی

هزارستان

فارسی به انگلیسی

nightingale


فرهنگ فارسی

ناحیه ای است در افغانستان که محدود میشود از طرف جنوب و جنوب شرقی به دره هیلمند ( هیرمند ) از طرف شمال و خاور به هندوکش و کوههای بابا و از طرف باختر تا هرات و دره هریرود امتداد دارد. مسکن طایفه و ایلی است بنام هزاره. دارای زبان فارسی و مذهب شیعه .

دانشنامه عمومی

هزارستان یا هزاره جات منطقه وسیع کوهستانی در ارتفاعات مرکزی افغانستان است که سکونت گاه تاریخی قوم هزاره می باشد. مرزهای آن، به طور تقریب، از حوزه بامیان به شمال، از سرچشمه رودخانه هلمند به جنوب، از فیروزکوه به غرب، و از گذرگاه سالنگ به شرق محصور می شود. در طول تاریخ مرزهای آن همواره در حال تغییر بوده و به طور تقریبی تعیین شده است. بر اساس تقسیمات کشوری کنونی افغانستان، هزارستان از ولایت های مرکزی بامیان، دایکندی، غور، و بخش های بزرگ غزنی، اروزگان، پروان، وردک، سرپل و… تشکیل شده است.
ولایت بامیان
ولایت غور
ولایت غزنی
ولایت دایکندی
ولایت اروزگان
در منابع تاریخی هزاره جات یا هزارستان به اسامی مختلفی یاد شده است. بلیومی می نویسد که در کتاب مقدس کشوری به نام عرساث نام برده شده است که با موطن هزارهای امروزی مطابقت دارد. این سرزمین از کابل و غزنه تا هرات و قندهار وسعت داشته است. ستاگیدا یکی از نام های تاریخی هزاره جات است که حدود ۲۵۰۰ سال قبل یاد می شده است. بطلمیوس هزاره جات را با نام پاروپامیزوس یاد کرده است. قسمت های جنوبی هزاره جات قبل از اسلام اراکوزیا نام برده می شد و پایتخت آن هزاله نام داشت. این سرزمین از حدود ارغنداب تا مالستان و جاغوری و تام دای پولاد وسعت داشت. زاول (زابل)، زاولستان (زابلستان) منطقه وسیعی بود که از تخارستان تا جنوب غزنی و تمام هزاره جات را تحت پوشش داشت. این نام جامع ترین نام برای هزاره جات بود و تا زمان امیر تیمور گورکانی به هزاره جات اطلاق می شد. هیوان تسانگ در سفر نامه خود اطراف و نواحی غزنی را به نام «تاوکپستوتو» یاد کرده است. غرب هزاره جات قبل ها به زمین داور یا بلد داور یاد می شد. در دوران اسلامی از شمال غرب هزاره جات از حدود دایزنگی تا ولایت بادغیس و تمامی ولایت غور به غرجستان یا غرستان که به معنی کوهستان در فارسی قدیم است یاد می شد. گاهی این نام را به سراسر هزاره جات اطلاق می کردند. مشهورترین نام هزاره جات در دوران اسلامی غور و غورستان بود که بعداً به سراسر هزاره جات گفته شد اما اکنون محدود به ولایت غور فعلی شده است. غور در لهجه هزارگی به معنی گودال، شکاف یا دره است. قبل از حمله عبدالرحمن خان به هزاره جات این سرزمین به نام هزارستان یاد میشد. کلنل چارلز ادوارد ییت، محمد حیات خان افغان و محمد عظیم بیک هزاره از هزارستان یاد کرده اند.
هزارستان سکونت گاه و سرزمین تاریخی هزاره ها به شمار می رود. این منطقه پیش از اسلام منطقه بودایی بوده که امپراطوری های متفاوت نظیر یونانیان، ایرانیان، هندیان، کوشانی ها - یفتلی ها، غوریان، غزنویان، ایلخانان، تیموریان و گورکانیان در این منطقه حکمرانی کرده اند ویرانه های پایتخت باستانی پادشاهی بابر هنوز هم در یکاولنگ، ولایت بامیان موجود است. باستان شناسان مدارکی از امپراتوری یونانِ باختر و بوداییان در این منطقه کشف کرده اند. مایکل ویتزل (Michael Witzel) باستان شناس آلمانی معتقد است که هزارستان همان ایران ویج در اوستا است.براساس یافته های اخیر وی بیوار مناطق جاغوری و اروزگان که از مناطق جنوب هزارستان می باشند بخشی از پادشاهی زابلستان و بعد از آن قلب امپراتوری کوشانیان بوده اند.
نفوس هزارستان را اکثراً هزاره ها تشکیل می دهند. پشتون ها، تاجیک ها، ازبک ها و سایر اقوام در این منطقه در اقلیت استند.

دانشنامه آزاد فارسی

هَزارِسْتان
منطقه ای کوهستانی در نواحی مرکزی افغانستان. این منطقه در اطراف سرچشمه های رودهای فراه رود، هری رود و مرغاب و محل زندگی قبایل هزاره است. از شمال به کوه بابا، از جنوب و شرق به درۀ هلمند (هیرمند) و از غرب به سرزمین هرات محدود می شود. نام سابق آن غور بود که سلسلۀ غوریان نام خود را از آن جا گرفته بودند. اعراب تا قرن ۴ق نتوانستند کاملاً بر آن مسلط شوند. در قرن ۶ق، قطب الدین محمد ( ـ۵۴۴ق) فیروزکوه را احداث و پایتخت خود کرد. با یورش سپاهیان چنگیزخان مغول، نقش این شهر در تاریخ به پایان رسید. باستان شناسان در ۱۹۵۷ ویرانه های فیروزکوه را از دل خاک بیرون کشیدند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] هزارستان منطقه کوهستانی در ارتفاعات مرکزی افغانستان است که بیشتر ساکنان آن شیعه مذهب و از قوم هزاره هستند. این منطقه تا اواسط دوران اسلامی، غور یا غَرجستان خوانده می شده و جزیی از خراسان بزرگ بوده است. هزارستان تا پیش از سده نوزدهم میلادی، منطقه ای مستقل بوده است.
نام هزارستان یا هزاره جات، از نام قوم هزاره گرفته شده که از قدیم در این مناطق زندگی می کنند. گروه هایی از اقوام دیگر مانند تاجیک و بلوچ نیز ساکن این مناطق هستند. بیشتر مردم هزاره از مذهب شیعه امامیه پیروی می کنند و اقلیت های سنی و اسماعیلیه نیز دارند. زبان رایج هزارستان، فارسی با گویش هزارگی است.
هزارستان هیچگاه مرز روشنی نداشته است، اما به طور تقریبی، ولایت بامیان در شمال، سرچشمه رودخانه هلمند در جنوب، فیروزکوه (ولایت غور) در غرب و گذرگاه سالنگ در شرق را دربرمی گیرد. براساس تقسیمات کشوری کنونی افغانستان، هزارستان از ولایات مرکزی بامیان و دایکندی و بیشتر مناطق استان های مَیدان، غزنی، سر پُل، سَمَنگان، غور و پَروان تشکیل شده است.


کلمات دیگر: