کلمه جو
صفحه اصلی

سنی

فارسی به انگلیسی

sunnite, a branch of islam, based on age, elected (protempore) by virtue of his age, orthodox

Sunnite


elected (protempore) by virtue of his age


orthodox, Sunnite


مترادف و متضاد

sunni (اسم)
سنی، اهل سنت، پیرو مذهب سنت

sunnite (اسم)
سنی، اهل سنت، پیرو مذهب سنت

فرهنگ فارسی

آهن، ریم آهن، سینی، منسوب به سنت، واحدسنیه، قائل بخلافت ابوبکر، رفیع، بلند، عالی، بلندمرتبه
( اسم ) ۱ - آهن . ۲ - ریم آهن .
مخفف سینی است و آن خوانی باشد که از طلا و نقره و مس و برنج سازند ریم آهن

فرهنگ معین

(سَ نِ یّ) [ ع . ] (ص .) رفیع ، عالی .


(سُ نّ) [ ع . ] (ص نسب .) 1 - پیرو سنت پیغمبر. 2 - پیرو فرقه ای از مسلمانان که قایل به خلافت ابوبکر و جانشینان اویند.


(س ) (اِ.) 1 - آهن . 2 - ریم آهن .


(سَ نِ یّ ) [ ع . ] (ص . ) رفیع ، عالی .
(سُ نّ ) [ ع . ] (ص نسب . ) ۱ - پیرو سنت پیغمبر. ۲ - پیرو فرقه ای از مسلمانان که قایل به خلافت ابوبکر و جانشینان اویند.
(س ) (اِ. ) ۱ - آهن . ۲ - ریم آهن .

لغت نامه دهخدا

سنی. [ س َ ن َ ] ( اِ ) آهن و فولاد. ( برهان ) ( آنندراج ).

سنی. [ س َ نی ی ] ( ع ص ) رفیع. بلند. ( آنندراج ) ( غیاث ). مرد رفیع. ( برهان ). بلند. ( منتهی الارب ). بزرگ. گران قدر :
هست او شریف و همت او همچو او شریف
هست او سنی و همت او همچو او سنی.
منوچهری.
خدایگانا همواره قدر و همت تست
یکی سنی و رفیع و یکی بلند و خطیر.
مسعودسعد.
محلش سنی باد و دولت هنی
جهانش رهی باد و گردون غلام.
مسعودسعد.
و منزلت رفیع و درجت منیف و رتبت سنی او انحطاط و انحدار نپذیرد. ( سندبادنامه ص 27 ). سلطان را آن فتح سنی و نجح هنی تمام گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ). همگنان را در مجلس انس بنشاند و هر یک را به عوارف سنی و عواید جسیم بنواخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
من بدان افراشتم چرخ سنی
تا علو عشق رافهمی کنی.
مولوی.
پهلوان در ناله آمد کای سنی
مر مرا کشتی چه صورت می زنی.
مولوی.
من فقیرم از زر و از سر غنی
صدهزاران سر خلف داد آن سنی.
مولوی.
|| روشن و تابان. ( غیاث ) ( آنندراج ).

سنی. [ س ُن ْ نی ] ( اِ ) نوعی از ماهی باشد در ملتان و گوشت آن بغایت لذیذ میشود. ( برهان ) ( آنندراج ) ( فهرست مخزن الادویه ).

سنی. [ س ُن ْ نی ] ( ص نسبی ) اهل سنت و جماعت. ( برهان ). منسوب به سنت. مقابل شیعی :
تا هست خلاف شیعی و سنی
تا هست وفاق طبعی و دهری.
منوچهری.
وین سنّیان که سیرتشان بغض حیدر است
حقا که دشمنان ابوبکر و عمرند.
ناصرخسرو.
سنیان گویند که حاشا و کلا بلکه این دست و پا محسوس سخن گوید. ( فیه ما فیه چ دانشگاه ص 107 ). سنیان گویند که این وقتی باشد که او یک لون نماید. ( فیه مافیه دانشگاه ص 113 ).

سنی. [ س ُن ْ نی ] ( ص نسبی )منسوب به سنت که ضدّ بدعت باشد. ( الانساب سمعانی ).

سنی. [ س ِ ] ( اِ ) مخفف سینی است و آن خوانی باشد که از طلا و نقره و مس و برنج سازند. ( برهان ) ( آنندراج ). || ریم آهن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( الفاظ الادویه ).

سنی . [ س َ ن َ ] (اِ) آهن و فولاد. (برهان ) (آنندراج ).


سنی . [ س َ نی ی ] (ع ص ) رفیع. بلند. (آنندراج ) (غیاث ). مرد رفیع. (برهان ). بلند. (منتهی الارب ). بزرگ . گران قدر :
هست او شریف و همت او همچو او شریف
هست او سنی و همت او همچو او سنی .

منوچهری .


خدایگانا همواره قدر و همت تست
یکی سنی و رفیع و یکی بلند و خطیر.

مسعودسعد.


محلش سنی باد و دولت هنی
جهانش رهی باد و گردون غلام .

مسعودسعد.


و منزلت رفیع و درجت منیف و رتبت سنی او انحطاط و انحدار نپذیرد. (سندبادنامه ص 27). سلطان را آن فتح سنی و نجح هنی تمام گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). همگنان را در مجلس انس بنشاند و هر یک را به عوارف سنی و عواید جسیم بنواخت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
من بدان افراشتم چرخ سنی
تا علو عشق رافهمی کنی .

مولوی .


پهلوان در ناله آمد کای سنی
مر مرا کشتی چه صورت می زنی .

مولوی .


من فقیرم از زر و از سر غنی
صدهزاران سر خلف داد آن سنی .

مولوی .


|| روشن و تابان . (غیاث ) (آنندراج ).

سنی . [ س ِ ] (اِ) مخفف سینی است و آن خوانی باشد که از طلا و نقره و مس و برنج سازند. (برهان ) (آنندراج ). || ریم آهن . (برهان ) (آنندراج ) (الفاظ الادویه ).


سنی . [ س ُن ْ نی ] (اِ) نوعی از ماهی باشد در ملتان و گوشت آن بغایت لذیذ میشود. (برهان ) (آنندراج ) (فهرست مخزن الادویه ).


سنی . [ س ُن ْ نی ] (ص نسبی )منسوب به سنت که ضدّ بدعت باشد. (الانساب سمعانی ).


سنی . [ س ُن ْ نی ] (ص نسبی ) اهل سنت و جماعت . (برهان ). منسوب به سنت . مقابل شیعی :
تا هست خلاف شیعی و سنی
تا هست وفاق طبعی و دهری .

منوچهری .


وین سنّیان که سیرتشان بغض حیدر است
حقا که دشمنان ابوبکر و عمرند.

ناصرخسرو.


سنیان گویند که حاشا و کلا بلکه این دست و پا محسوس سخن گوید. (فیه ما فیه چ دانشگاه ص 107). سنیان گویند که این وقتی باشد که او یک لون نماید. (فیه مافیه دانشگاه ص 113).

فرهنگ عمید

رفیع، بلند، عالی، بلند مرتبه.
۱. آهن.
۲. ریم آهن.
۳. سینی.
کسی که پیرو اهل سنت پیغمبر و قائل به خلافت ابوبکر و جانشینان او است.

رفیع؛ بلند؛ عالی؛ بلند‌مرتبه.


۱. آهن.
۲. ریم آهن.
۳. سینی.


کسی که پیرو اهل سنت پیغمبر و قائل به خلافت ابوبکر و جانشینان او است.


دانشنامه عمومی

مذهب سُنّی یکی از مذاهب دین اسلام است. اهل سنت و جماعت معتقدند که محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین ننموده است. باوجود این، احادیث پیامبر همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین و وقوع غدیر خم را رد نمی کنند، ولی مناسبت آن ها را در مورد تعیین جانشینی علی بن ابی طالب تأیید نمی نمایند و معتقدند باید مسلمانان با تشکیل شورا یکی از افراد جامعه را به عنوان خلیفهٔ خود برگزینند، هر چند که برای تعیین خلفای بعدی، این اصل زیر پا گذاشته شد و اجماع صورت نگرفت. از این رو پس از درگذشت محمد و قبل از تدفین وی، نخست با تشکیل شورا در سقیفه بنی ساعده، با اینکه همهٔ مسلمانان یا نمایندگان همهٔ مسلمانان در شورا شرکت نداشتند (از جمله عباس عموی پیغمبر و علی بن ابیطالب داماد ایشان)، طبق سنت شورا و بیعت، ابوبکر را که از صحابه (یاران) و نزدیکان محمد بود برای خلافت بعد از محمد بر جامعه مسلمانان انتخاب کردند.
ابوبکر
این چهار تن به همراه امام حسن که مدت خلافت کوتاهی داشته اند به خلفای راشدین معروف اند که به ترتیب عبارت اند از:
عمر
مسلمانان اهل سنت، قرآن را کتابی محفوظ می دانند و اسلام را در پیروی از قرآن و سنت محمد می دانند، هرچند که عمر (خلیفهٔ دوم) کتاب خدا و عمل به آن را کافی می دانست. آنان در مسایل فقهی، ابتدا قرآن و سپس احادیث محمد و بعد از آن احادیث معتبر صحابه و اجماع را مورد استفاده قرار می دهند.
عثمان
مذهب اهل سنت در دو مکتب اصولی اعتقادی (کلامی) یعنی اشعری و ماتریدی واز لحاظ علوم فقهی به چهار مذهب فروعی و عملی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم می گردد.
علی

دانشنامه آزاد فارسی

سُنّی
(یا: اهل سنّت و جماعت) آن دسته از مسلمانانی که در احکام شریعت تنها به قرآن و سنت رسول خدا (ص) استناد می کنند. اینان عدول از سنت پیامبر (ص) را موجب لعنت خدا و وقوف امام به سنت رسول را شرط امامت می شمارند. ملاک اهل سنت در شرع، پس از کتاب خدا، فقط گفتار و کردار پیغمبر اسلام است؛ برخلاف شیعه که پس از قرآن و سنّت پیامبر به سنت ائمۀ معصومین (ع) نیز استناد می کنند. اهل سنت، احادیث، اقوال و سیرۀ صحابه و خلفای راشدین را مأخوذ از سنت پیامبر می دانند و به آن ها استناد می کنند و از این نظر در مقابل اهل بدعت (جماعتی که اموری خارج از سنت پیامبر و صحابه را وارد دین کردند) قرار دارند. مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، قوانین و احکام شریعت اسلام را از چهار منبع قرآن، سنت، اجماع و قیاس (نزد اهل سنت)/عقل (نزد شیعه) استنباط می کنند و در کلیات اصول فقهی با هم توافق دارند، اما در فروع و برخی مسائل فقهی، مانند نکاح موقت، مسح بر موزه (خُفین) و جز آن اختلاف دارند. به عقیدۀ اهل سنت هر کس بر مسلمانان حکومت کند اطاعتش به عنوان اطاعت از اولوا الامر واجب است. نزد اهل سنت شش مجموعۀ حدیث به نام «صِحاح سِته» مستند و معتبر است که ملاک احکام و فتوای فقهای ایشان است؛ ۱ـ صحیح مسلم؛ ۲ـ صحیح بخاری؛ ۳ـ سنن ابی داود؛ ۴ـ سنن ابن ماجه؛ ۵ـ سنن تِرمذی؛ ۶ـ سنن نِسایی. تا قرن ۴ق، در میان اهل سنت و جماعت مذاهب و فرق گوناگونی همچون اوزاعیه، پیروان امام ابوعمر و عبدالرحمان عمر و اوزاعی (۸۸ـ۱۵۸ق)، ثوریه، پیروان ابوعبدالله سفیان بن سعید ثوری (۹۶ـ۱۶۱ق)، داوودیه/ظاهریه، پیروان ابوسلیمان داوود بن علی بن خلف اصفهانی (۲۰۱ـ۲۷۰ق)، راهویهیه، پیروان اسحاق راهویه ( ـ۲۳۸ق) و طبریه، پیروان محمد بن جریر طبری ( ـ۳۱۰ق) وجود داشت، اما چون تعداد پیروان این مذاهب اندک و تعیین قاضی شرع برای آن ها دشوار بود، به فرمان دستگاه خلافت عباسی پیروان این مذاهب در امور شرعی خود به مذاهب چهارگانۀ اهل سنت رجوع کردند و رفته رفته در آن مذاهب مستحیل شدند. چهار مذهب فقهی عمدۀ اهل سنت عبارت اند از حنفیه، شافعیه، مالکیه و حنابله (← سنت؛ اجماع).

نقل قول ها

سنی یکی از مذاهب دین اسلام است که اکثریت مسلمانان (۷۵٪) تا (۹۰٪) را در بر می گیرد.
• «فرقی بین شیعیان و اهل سنت وجود ندارد و همه مسلمانان و همه آنهایی که گوینده لااله الاالله و محمد رسول الله هستند، همه برادر و در کنار یکدیگر هستند.» -> حسن روحانی
• «افراد را نباید بر این اساس که سنی هستند یا شیعه مورد تبعیض قرار داد. دیگران را فارغ از این که چه دین یا اعتقادی دارند یا از چه فرقه ای هستند، باید به عنوان انسان دید. مردم به عنوان انسان دارای حقوق انسانی خود هستند و به عنوان شهروند، حقوق مدنی مشخصی متوجه آن ها است. به علاوه دین و فرقه افراد مانند ایدئولوژی های جدید سیاسی نیست. سنی ها نباید با شیعیان که دوستداران اهل البیت عزیز هستند، مشکلی داشته باشند. اصول دین ما اجازه نمی دهد هیچ کشوری به دلیل تفاوت های مذهبی و با هدف تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای دست به سرکوب و تضییع حقوق عده ای بزند.» -> فتح الله گولن
• «در ظاهر مشکل موجود تنش بین سنی-شیعه است، اما موضوع اصلی مربوط به اهداف سیاسی از قبیل استقرار هژمونی، بسط نفوذ و دستیابی به قدرت منطقه ای است. برخی از سیاستمداران و کشورها دین را به یک ایدئولوژی سیاسی تبدیل کرده و آن را به دیدگاه های بسته سیاسی خود محدود می کنند. به همین ترتیب، تمایلاتی وجود دارد که هویت های سنی و شیعی را به پله های پیشرفت این ایدئولوژی ها تبدیل کند.» -> فتح الله گولن
• «جلسات مبارزه با تکفیر، وحدت، جهان اسلام، امت واحده در قم یا در تهران و حتی در زاهدان ناکارآمد است... تا روزی که در آن ها دوربین وجود داشته باشد.» -> رضا امیرخانی
• «هر عالم مذهبی، از هر مذهبی باید احساس وظیفه کند و سالی یک بار به عالم هم نفس و هم سخن و هم شان خود در مذهب دیگر سر بزند. به همین سادگی.» -> رضا امیرخانی


کلمات دیگر: