بابیت
فارسی به انگلیسی
دانشنامه عمومی
بابی به کسی می گویند که هوادار فرقه بابیه باشد.
باب (لقب) یا مدعی بابیت به کسی می گویند که ادعای تماس با مهدی را داشته باشد.
باب (لقب) یا مدعی بابیت به کسی می گویند که ادعای تماس با مهدی را داشته باشد.
wiki: آلیاژ بابیت (به انگلیسی: Babbitt) که به آن فلزبابیت و فلزیاتاقان نیز گفته می شود، یکی از بیشمار آلیاژهایی است که برای پوشش سطح یاتاقان در یاتاقان های ساده استفاده می شود. این آلیاژ در سال ۱۸۳۹ توسط آیزاک بابیت در آمریکا اختراع شد. بابیت دارای خاصیت مقاومت در برابر سائیدگی چسبنده می باشد. بابیت یک آلیاژ نرم است که به راحتی آسیب می بیند، به همین خاطر تصور می شود که برای پوشش دهی سطوح داخلی یاتاقان ها مناسب نباشد. اما ساختار آن از کریستال های سخت کوچکی تشکیل شده که در زمینه نرم فلز پراکنده شدند و از آن یک کامپوزیت پایه فلزی می سازند. هنگامی که یاتاقان کار می کند، فلز نرم تر به مقدار کمی ساییده می شود که این باعث ایجاد مسیری برای روانکاری بین شفت و یاتاقان می شود. وقتی از قلع به عنوان مادهٔ نرم تر استفاده می شود، اصطکاک باعث می شود که قلع ذوب شود و به عنوان یک روانکار عمل کند، مخصوصاً در زمانی که روانکار دیگری وجود ندارد می تواند به خوبی از یاتاقان محافظت کند. در ماشین های احتراق داخلی از بابیت بر پایه قلع استفاده می کنند به این دلیل که می تواند در مقابل بارگذاری های دوره ای مقاومت کند. در شکل سنتی یاتاقان فلزی بابیتی، یک یاتاقان بالشتکی که از جنس چدن ساخته شده را با انطباق عبوری دور یک شفت ثابت نگه می دارند. شفت را با دوده (به عنوان مادهٔ رهاساز که برای جلوگیری از چسبیدن دو سطح به یکدیگر استفاده می شود) پوشش دهی می کنند و دو سر یاتاقان را با خاک رس می بندند. ابتدا آلیاژ مذاب را در نیمهٔ پایینی یاتاقان می ریزند سپس به کمک لاتون گذاری بین دو نیمه فاصله ایجاد می کنند و سپس لایهٔ بالایی را قرار می دهند و مذاب را داخل حفره می ریزند. لاتون (ورق نازک فلزی) باعث می شود که بعد از انجماد مذاب دو نیمهٔ بالایی و پایینی به یکدیگر نچسبند. عدم روانکاری مناسب یاتاقان بابیتی باعث افزایش درجه حرارت آن به دلیل وجود اصطکاک می شود که ادامه دار بودن آن باعث ذوب فلز بابیت و پاشش آن به بیرون از یاتاقان می شود. در حالت مدرن تر استفاده از یاتاقان بابیتی، سطح داخلی یاتاقان با استفاده از آلیاژ برنز پوشش دهی می شود و آلیاژ بابیت به کمک فرایند ریخته گری گریز از مرکز به داخل پوسته ریخته می شود.
توانایی نگهداری مواد روانکار در داخل خود
مقاومت در برابر سایش و چسبندگی
توانایی جذب کردن مواد ریز خارجی (براده های آهن و گرد و غبار) در داخل خود
توانایی تغییر شکل دادن به میزان محدود برای وفق دادن خود با شفت
آلیاژ بابیت دارای چهار خاصیت اصلی و مهم می باشد که همهٔ این خصوصیات در کنار هم این آلیاژ را به یکی از بهترین آلیاژها برای استفاده در یاتاقان های روغنی کرده است:
در بابیت از عناصری مثل روی، آرسنیک و مقادیر کمی آلومینیوم استفاده شده است. در دماهای مختلف وجود عنصر آرسنیک باعث افزایش مقاومت در تغییر شکل می شود. وجود کمتر از یک درصد عنصر آلومینیوم باعث ایجاد تغییر در ریزساختار بابیت می شود که در نهایت باعث بهبود ساختار آن می شود. بابیت هایی نیز وجود دارد که به آلیاژ بابیت قلع معروف هستند. این آلیاژ خاصیت مقاومت به خوردگی و همچنین ضد سوزان بودن را دارند. با توجه به همین ویژگی هایی که از خود نشان می دهند به عنوان آلیاژ یاتاقان مورد استفاده قرار می گیرند. برای کاهش هزینهٔ تمام شدهٔ آلیاژ از مقادیری (حدود 30 درصد) سرب استفاده می شود. همچینین عناصر مس و آنتیموان در افزایش سختی آلیاژ نقش بسزایی را ایفا می کنند. این نوع آلیاژ بابیت دارای خواص متعددی است که از آن می توان به نرمی، قابلیت نگه داشتن مواد ضد سایش مانند روغن بر روی سطح خود، دارای هدایت حرارتی و مقاومت به خوردگی خوب و همچنین ارزان بودن آن اشاره کرد.
به طور کلی دو روش اتصال آلیاژهای بابیت به پوستهٔ فلزی یاتاقان وجود دارد:
توانایی نگهداری مواد روانکار در داخل خود
مقاومت در برابر سایش و چسبندگی
توانایی جذب کردن مواد ریز خارجی (براده های آهن و گرد و غبار) در داخل خود
توانایی تغییر شکل دادن به میزان محدود برای وفق دادن خود با شفت
آلیاژ بابیت دارای چهار خاصیت اصلی و مهم می باشد که همهٔ این خصوصیات در کنار هم این آلیاژ را به یکی از بهترین آلیاژها برای استفاده در یاتاقان های روغنی کرده است:
در بابیت از عناصری مثل روی، آرسنیک و مقادیر کمی آلومینیوم استفاده شده است. در دماهای مختلف وجود عنصر آرسنیک باعث افزایش مقاومت در تغییر شکل می شود. وجود کمتر از یک درصد عنصر آلومینیوم باعث ایجاد تغییر در ریزساختار بابیت می شود که در نهایت باعث بهبود ساختار آن می شود. بابیت هایی نیز وجود دارد که به آلیاژ بابیت قلع معروف هستند. این آلیاژ خاصیت مقاومت به خوردگی و همچنین ضد سوزان بودن را دارند. با توجه به همین ویژگی هایی که از خود نشان می دهند به عنوان آلیاژ یاتاقان مورد استفاده قرار می گیرند. برای کاهش هزینهٔ تمام شدهٔ آلیاژ از مقادیری (حدود 30 درصد) سرب استفاده می شود. همچینین عناصر مس و آنتیموان در افزایش سختی آلیاژ نقش بسزایی را ایفا می کنند. این نوع آلیاژ بابیت دارای خواص متعددی است که از آن می توان به نرمی، قابلیت نگه داشتن مواد ضد سایش مانند روغن بر روی سطح خود، دارای هدایت حرارتی و مقاومت به خوردگی خوب و همچنین ارزان بودن آن اشاره کرد.
به طور کلی دو روش اتصال آلیاژهای بابیت به پوستهٔ فلزی یاتاقان وجود دارد:
wiki: بابیت (آلیاژ)
دانشنامه آزاد فارسی
بابیت (Babbit metal)
فلزی سفیدرنگ و نرم، آلیاژقلع، سرب ، مس ، و آنتیموان. برای کاهش اصطکاک یاتاقان ها به کار می رود. این آلیاژ را آیزاک بابیت، مخترع امریکایی ، در ۱۸۳۹ ابداع کرد.
فلزی سفیدرنگ و نرم، آلیاژقلع، سرب ، مس ، و آنتیموان. برای کاهش اصطکاک یاتاقان ها به کار می رود. این آلیاژ را آیزاک بابیت، مخترع امریکایی ، در ۱۸۳۹ ابداع کرد.
wikijoo: بابیت
بابیت (ادبیات). بابیت (ادبیات)(Babbitt)
رمانی از سینکلر لوئیس، به زبان انگلیسی، منتشرشده در ۱۹۲۲. این رمان که به همراه رمان دیگر نویسنده، خیابان اصلی، شهرتی جهانی برای او به ارمغان آوردند، رمانی بود در هجو زندگی امریکایی. رمان یک سر شرحی است از زندگی جورج اف بابیت، دلّال املاک، و ماجراها و عادت ها و امیدها و شکست های او، چونان یک یانکی نمونه. مضمون رمان امروزه کهنه شده است و مؤلّفۀ هنری خاصی نیز ندارد که تحسینی را برانگیزد، اما، بابیت همواره یکی از رمان هایی خواهد بود که خواندنش برای شناخت برخی از جنبه های زندگی امریکایی مفید است.
رمانی از سینکلر لوئیس، به زبان انگلیسی، منتشرشده در ۱۹۲۲. این رمان که به همراه رمان دیگر نویسنده، خیابان اصلی، شهرتی جهانی برای او به ارمغان آوردند، رمانی بود در هجو زندگی امریکایی. رمان یک سر شرحی است از زندگی جورج اف بابیت، دلّال املاک، و ماجراها و عادت ها و امیدها و شکست های او، چونان یک یانکی نمونه. مضمون رمان امروزه کهنه شده است و مؤلّفۀ هنری خاصی نیز ندارد که تحسینی را برانگیزد، اما، بابیت همواره یکی از رمان هایی خواهد بود که خواندنش برای شناخت برخی از جنبه های زندگی امریکایی مفید است.
wikijoo: بابیت_(ادبیات)
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] باب، سید علی محمد شیرازی ، از مدّعیان بابیت امام دوازدهم شیعیان که بعدها مدّعی مهدویت و نبوّت شد.
در دوران قاجاریه به دلیل تبعیض ، بی عدالتی، فقر ، وضعیت ناگوار معیشتی و بطور کلی وضعیت اسفبار اقتصادی، سیاسی که بر کشور ایران حاکم بود، مردم در تنگا قرار داشتند. علاوه بر این جنگها و شکست های پیاپی ایران از روس ، و اوضاع نابسامان هیئت حاکمه و درباریان در دوره فتحعلی شاه ، ایران را به سقوط و اضمحلال کشانیده بود و در دوران محمدشاه، رشو ه گیری و فروختن مشاغل، بی کفایتی و بی لیاقتی درباریان و شقاوت مامورین دولتی و حکام محلی در گرفتن مالیات های سنگین از مردم، مملکت را ویران کرده بود. از طرفی بیماریهای واگیردار چون طاعون و وبا در طی این سالها (۱۲۳۶ ـ ۱۳۱۰ ه ق) تقریبا ۶۵ بار جان هزاران نفر را گرفت و قحطی نیز مصیبتی بود که هر چند سال یک بار ایرانیان را گرفتار می کرد. این اوضاع و احوال، زمینه را برای گرایش مردم به اندیشه مهدویت و ظهور یک ناجی فراهم می کرد و در سالهای بعد با ادامه یافتن این نابسامانی ها، در دوره ناصری شدت یافت و مردم را روحا، برای قبول مهدویت از جانب کسی که ادعای ستیز با هیئت حاکمه را داشت فراهم می کرد، تا آنها را از اوضاع فلاکت بار نجات دهد. و از طرفی مردم بی دانشی را که ذهنشان در طول دوران بسیار، پرورش یافته تعصب و اوهام بود را به آسانی به خود جلب می کرد. در نبود عقل و آگاهی هر عملی از انسان متعصب، آن هم از مردمی که زیر بار این همه مشقت تنها به دنبال راه نجات و رهایی هستند، به دنبال خواهد داشت، و بدون هیچ تفکر و تاملی به فرقه های جعلی و ساختگی همچون بابیه جلب می کند. به گفته دکتر آدمیت «خلقی که به بابیه گرویدند در زمره همان مردمی بودند که در همان اوان، اعتقاد یافتند که بقعه صاحب الامر در تبریز معجزه فرموده و آن اعجاز در شخصیت گاوی، تجسم پیدا کرده است و آنگاه مردم فوج فوج همی رفتند و بر سم آن حیوان بوسه همی زدند.. هنر سران باب این بود که احساسات تعصب آمیز مردمی که قرنها در پی ظهور قائم منتظر بودند، برانگیخت. آنچه بیشتر مایه رونق کار بابیان در مرحله اول ظهورشان شد و نام باب را بر سر زبانها انداخت عصیان و مخالفت علیه دولت بود و گرنه معلوم نیست که اعتباری می یافتند یا همچون صدها فرقه دیگر و یا فرقه سلف شان شیخیه به فراموشی سپرده می شدند. چنانچه وقتی مردم دیدند سید باب ، مردی اهل آشوب و جنگ علنی نیست بلکه مدارا پذیر و سازش کار است از نیمه راه بازگشتند و یا بعد از شکست سختی که پیروان و بابیان بعد از سید علی محمد باب در مازندران و خاصه در زنجان خوردند، نه تنها شدت قیام بابیه فرو ننشست بلکه از اعتبارشان نیز کاسته شد. پس آنچه مردم را عاصی و به طغیان کشانیده بود، به جان آمدن آنها از ظلم بی حد و بیداد بی شمار هیئت حاکمه بود، نه تعصب دینی صرف و یا دست های پنهان ممالک بیگانه.
← بنیان گذار فرقه بابیه
بعد از مرگ سید علی محمد باب بین پیروان او و خاصه، سران آنها، که دو برادر ناتنی از اهل نور بودند اختلاف افتاد. برادر بزرگتر، میرزا حسینعلی، ملقب به بهاء الله، بدعتی در اصول بابیه گذاشت. باب که معتقد بود من "یظهره الله" باید دو هزار سال پس از او بیاید، این اعتقاد توسط بهاء الله نادیده گرفته شد و او خود را من یظهره الله نامید. اما برادر کوچکتر، میرزا یحیی "صبح ازل" به باب وفادار ماند و خود را خلیفه او شمرد.بهاء الله جنبه اخلاقی تعالیم باب را بسیار تقویت نمود، اما جنبه حکمت و عرفان آن را ناچیز شمرد. تفاوت بهائی ها با بابی ها آن بود که بابی ها، تمام مصائب و مشکلات مردم را به حکومت نسبت می دادند. اما بهاء الله سعی نمود رفتار مسالمت آمیزی با ناصرالدین شاه داشته باشد. بابیان روز به روز بر تعدادشان افزوده می شد و هر از چندگاهی نیز با رهبری پیشوایان خود مثل محمد علی زنجانی ، ملا فتح الله قمی و محمد تقی شیرازی قیام می کردند. و به آشوب در گوشه و کنار کشور دامن می زدند.
سیاست غلط در برخورد با بابیان
در خاتمه باید یادآور شویم آنچه باعث افزایش پیروان بابی شد، حساسیت و مبارزات شدید سلطنت و حکومت در سرکوبی پیروان باب بود، تا پیروان را هر چه بیشتر در مقابل دولت که حالا بعد از اقدام شاه در اعدام رهبر آنها، مظهر ظلم و بیداد شده بود، قرار دهد، تا با حمایت و پیروی از رهبرانشان با اشتیاق بیشتر بر حکومت شوریده و از جان دریغ نکنند.ظهور باب ، در ابتدا بیش از یک داعیه مذهبی مخالف با سیاست های دولت نبود، اما با حساسیت بیش از حد زمامداران نسبت به آن وسیله ای شد، در دست بیگانگان تا هم به مردم و هم به دین آنها ضربه مهلکی بزند و هر چه بیشتر آنها را در دام خرافه و اوهام اندازد. و نیز دستاویزی شد برای زمامداران که هر مخالفی را به اتهام کفر و بابی گری به سخت ترین مجازاتها محکوم کنند. به قول ادوارد براون : سیاست غلط هیئت حاکمه، در قتل و کشتار سران این فرقه بود. اگر آنها توبه نامه سید علی محمد باب را می پذیرفتند و در عوض به بیداری افکار مردم و روشنگری می پرداختند نهضت کم کم به فراموشی سپرده می شد.
در دوران قاجاریه به دلیل تبعیض ، بی عدالتی، فقر ، وضعیت ناگوار معیشتی و بطور کلی وضعیت اسفبار اقتصادی، سیاسی که بر کشور ایران حاکم بود، مردم در تنگا قرار داشتند. علاوه بر این جنگها و شکست های پیاپی ایران از روس ، و اوضاع نابسامان هیئت حاکمه و درباریان در دوره فتحعلی شاه ، ایران را به سقوط و اضمحلال کشانیده بود و در دوران محمدشاه، رشو ه گیری و فروختن مشاغل، بی کفایتی و بی لیاقتی درباریان و شقاوت مامورین دولتی و حکام محلی در گرفتن مالیات های سنگین از مردم، مملکت را ویران کرده بود. از طرفی بیماریهای واگیردار چون طاعون و وبا در طی این سالها (۱۲۳۶ ـ ۱۳۱۰ ه ق) تقریبا ۶۵ بار جان هزاران نفر را گرفت و قحطی نیز مصیبتی بود که هر چند سال یک بار ایرانیان را گرفتار می کرد. این اوضاع و احوال، زمینه را برای گرایش مردم به اندیشه مهدویت و ظهور یک ناجی فراهم می کرد و در سالهای بعد با ادامه یافتن این نابسامانی ها، در دوره ناصری شدت یافت و مردم را روحا، برای قبول مهدویت از جانب کسی که ادعای ستیز با هیئت حاکمه را داشت فراهم می کرد، تا آنها را از اوضاع فلاکت بار نجات دهد. و از طرفی مردم بی دانشی را که ذهنشان در طول دوران بسیار، پرورش یافته تعصب و اوهام بود را به آسانی به خود جلب می کرد. در نبود عقل و آگاهی هر عملی از انسان متعصب، آن هم از مردمی که زیر بار این همه مشقت تنها به دنبال راه نجات و رهایی هستند، به دنبال خواهد داشت، و بدون هیچ تفکر و تاملی به فرقه های جعلی و ساختگی همچون بابیه جلب می کند. به گفته دکتر آدمیت «خلقی که به بابیه گرویدند در زمره همان مردمی بودند که در همان اوان، اعتقاد یافتند که بقعه صاحب الامر در تبریز معجزه فرموده و آن اعجاز در شخصیت گاوی، تجسم پیدا کرده است و آنگاه مردم فوج فوج همی رفتند و بر سم آن حیوان بوسه همی زدند.. هنر سران باب این بود که احساسات تعصب آمیز مردمی که قرنها در پی ظهور قائم منتظر بودند، برانگیخت. آنچه بیشتر مایه رونق کار بابیان در مرحله اول ظهورشان شد و نام باب را بر سر زبانها انداخت عصیان و مخالفت علیه دولت بود و گرنه معلوم نیست که اعتباری می یافتند یا همچون صدها فرقه دیگر و یا فرقه سلف شان شیخیه به فراموشی سپرده می شدند. چنانچه وقتی مردم دیدند سید باب ، مردی اهل آشوب و جنگ علنی نیست بلکه مدارا پذیر و سازش کار است از نیمه راه بازگشتند و یا بعد از شکست سختی که پیروان و بابیان بعد از سید علی محمد باب در مازندران و خاصه در زنجان خوردند، نه تنها شدت قیام بابیه فرو ننشست بلکه از اعتبارشان نیز کاسته شد. پس آنچه مردم را عاصی و به طغیان کشانیده بود، به جان آمدن آنها از ظلم بی حد و بیداد بی شمار هیئت حاکمه بود، نه تعصب دینی صرف و یا دست های پنهان ممالک بیگانه.
← بنیان گذار فرقه بابیه
بعد از مرگ سید علی محمد باب بین پیروان او و خاصه، سران آنها، که دو برادر ناتنی از اهل نور بودند اختلاف افتاد. برادر بزرگتر، میرزا حسینعلی، ملقب به بهاء الله، بدعتی در اصول بابیه گذاشت. باب که معتقد بود من "یظهره الله" باید دو هزار سال پس از او بیاید، این اعتقاد توسط بهاء الله نادیده گرفته شد و او خود را من یظهره الله نامید. اما برادر کوچکتر، میرزا یحیی "صبح ازل" به باب وفادار ماند و خود را خلیفه او شمرد.بهاء الله جنبه اخلاقی تعالیم باب را بسیار تقویت نمود، اما جنبه حکمت و عرفان آن را ناچیز شمرد. تفاوت بهائی ها با بابی ها آن بود که بابی ها، تمام مصائب و مشکلات مردم را به حکومت نسبت می دادند. اما بهاء الله سعی نمود رفتار مسالمت آمیزی با ناصرالدین شاه داشته باشد. بابیان روز به روز بر تعدادشان افزوده می شد و هر از چندگاهی نیز با رهبری پیشوایان خود مثل محمد علی زنجانی ، ملا فتح الله قمی و محمد تقی شیرازی قیام می کردند. و به آشوب در گوشه و کنار کشور دامن می زدند.
سیاست غلط در برخورد با بابیان
در خاتمه باید یادآور شویم آنچه باعث افزایش پیروان بابی شد، حساسیت و مبارزات شدید سلطنت و حکومت در سرکوبی پیروان باب بود، تا پیروان را هر چه بیشتر در مقابل دولت که حالا بعد از اقدام شاه در اعدام رهبر آنها، مظهر ظلم و بیداد شده بود، قرار دهد، تا با حمایت و پیروی از رهبرانشان با اشتیاق بیشتر بر حکومت شوریده و از جان دریغ نکنند.ظهور باب ، در ابتدا بیش از یک داعیه مذهبی مخالف با سیاست های دولت نبود، اما با حساسیت بیش از حد زمامداران نسبت به آن وسیله ای شد، در دست بیگانگان تا هم به مردم و هم به دین آنها ضربه مهلکی بزند و هر چه بیشتر آنها را در دام خرافه و اوهام اندازد. و نیز دستاویزی شد برای زمامداران که هر مخالفی را به اتهام کفر و بابی گری به سخت ترین مجازاتها محکوم کنند. به قول ادوارد براون : سیاست غلط هیئت حاکمه، در قتل و کشتار سران این فرقه بود. اگر آنها توبه نامه سید علی محمد باب را می پذیرفتند و در عوض به بیداری افکار مردم و روشنگری می پرداختند نهضت کم کم به فراموشی سپرده می شد.
wikifeqh: بابیت
کلمات دیگر: