کلمه جو
صفحه اصلی

تمر هندی

فارسی به انگلیسی

tamarind

فرهنگ فارسی

سرده‌ای از باقلائیان شامل یک گونه با تنۀ قطور که ممکن است تا 5/7 متر هم برسد؛ دارای پوستۀ ساقۀ زبر و خاکستری تیره و با برگ‌های متقابل و مرکب با 10 تا 20 جفت برگچۀ مستطیلی و گل‌های زرد و قرمز نر و ماده در گل‌آذین خوشه‌ای کوچک و میوه‌هایی به شکل پیله‌های خمیده به طول 8 تا 15 سانتی‌متر و به عرض 2 تا 5/2 سانتی‌متر که در هنگام رسیدن در درون آن ماده‌ای خمیری و آبدار و اسیدی و دارای فیبر تشکیل می‌شود


درختی است بزرگ که در هند شرقی و افریقا روید و از بر آن قرصهایی سازند که در مدار بکار برند . درختی است ار محصولات منطقه مخترقه و ممالکی که تا به ۳٠ درجه عرض شمالی واقع شده اند و این میوه بشکل غلافی است سیاهرنگ و مسطح و منحنی مانند شمشیر و طول آن ۱۱ تا ۱۳ سانتی متر و در جوف وی ۳ یا ۴ هسته مربع الاضلاع سرخ رنگ و گوشت این غلاف زردرنگ و ترش و مایل به شیرینی و سه بند لیفی از میان این گوشت عبور می نماید و این میوه را به فارسی حمزه و خبجه نیز گویند . خرمای هندی .

لغت نامه دهخدا

تمر هندی. [ ت َ رِ هَِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختی است بزرگ که درهند شرقی و افریقا روید و از بر آن قرصهایی سازند که در مداوا بکار برند. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). درختی است از محصولات منطقه محترقه و ممالکی که تا به 30 درجه عرض شمالی واقع شده اند و این میوه بشکل غلافی است سیاهرنگ و مسطح و منحنی مانند شمشیر و طول آن 11 تا 13 سانتی متر و در جوف وی 3 یا 4 هسته مربعالاضلاع سرخ رنگ و گوشت این غلاف زرد رنگ و ترش و مایل به شیرینی و سه بند لیفی از میان این گوشت عبور می نماید و این میوه را به فارسی انبله و حمزه و خبجه نیزگویند. ( ناظم الاطباء ). خرمای هندی. ( ذخیره خوارزمشاهی ). درختی است زیبا که بومی هندوستان است و در کرانه های دریای عمان نیز موجود می باشد. ( جنگل شناسی کریم ساعی ج 2 ص 288 ). درختی است از تیره پروانه واران ، از دسته ارغوانها که تنها گونه نوع خود می باشد و آن درختی است عظیم و مرتفع که بلندی آن تا 25 گز رسد. برگهایش مرکب و متناوب و هر برگ 20 تا 40 برگچه دارد گلهایش زرد یا سفید و یا صورتی است. امله. املی. انبله. خبجه. خرمای هندی. خرمای گجراتی. ( از فرهنگ فارسی معین ). بار درختی است در غلافی بقدر شبری و دانه ها به شکل باقلای کوچکی. و درخت او مثل درخت انار و برگش مثل برگ صنوبر و طعم ما فی الغلاف ترش. و سرخ تیره در سیم سرد و در دوم خشک ومسکن غثیان صفراوی و ملین طبع و مسهل صفرا و اخلاط محرقه و در حموضات مسهلی سوای او نیست و مطفی هیجان خون و جهت خفقان حار و حکه و جرب و قلاع و عطش و تبهای حاره و تبهای غشیه و کرب و تفریح محرورین بی عدیل و اکثار او مورث سحج و سعال و مضر سپرز و مولد سده و مصلحش کتیرا و خشخاش و بنفشه و لعاب بهدانه و عناب و قدر شربتش از هفت مثقال تا سی مثقال و بدلش آلوی سیاه و در غیر اسهال زرشک و دانه او در سیم خشک و قابض و مغز او جهت امساک منی مجرب و ضماد او جهت خلع عضوو وثی و تقویت سستی عضل. و با پیه و امثال آن جهت نضج و گشودن دمل آزموده و تضمید مطبوخ او مسکن اورام و دردهای حاره است. ( تحفه حکیم مؤمن ) :
دست در آش ترش زن که به غایت خوبست
تمر هندی و سماقست و دگر آش انار.
بسحاق اطعمه.
رجوع به بحر الجواهر و ترجمه صیدنه و فهرست مخزن الادویه و اختیارات بدیعی و ترجمه ضریر انطاکی و گیاه شناسی گل گلاب ص 224 شود.

دانشنامه عمومی

تمر هندی (به عربی: تمر هندی، به معنای خرمای هندی) (نام علمی: Tamarindus indica) درختی گرمسیری از تیرهٔ پروانه داران و زیرخانوادهٔ ارغوانیان است.
«ویکی پدیای فرانسوی». دریافت شده در ۱۰ آوریل ۲۰۱۰.
«ویکی پدیای انگلیسی». دریافت شده در ۱۰ آوریل ۲۰۱۰.
خاستگاه این گیاه مناطق استوایی قارهٔ آفریقا است. میوهٔ این درخت به شکل لوبیایی درشت و قهوه ای و ترش مزه و سرشار از قند است.
تمر هندی در میان ساکنین ماداگاسکار درختی مقدس و پادشاه درختان تلقی می شود.
خاستگاه تمر هندی مناطق استوایی قارهٔ آفریقا است و امروزه نیز این گیاه در کشورهای سودان، کامرون، نیجریه و تانزانیا و بلوچستان ایران به صورت خودرو می روید. تمر هندی صدها سال پیش از طریق کشتی به شبه جزیرهٔ هند نیز منتقل شد و در آن جا پرورش یافت. پس از آن، این گیاه در سراسر مناطق گرمسیری آفریقا و آسیای شرقی، از جمله تایوان و حتی برخی نواحی چین پخش شد.

دانشنامه آزاد فارسی

تَمْرِ هِنْدی (tamarind)
تَمْرِ هِنْدی
تَمْرِ هِنْدی
تَمْرِ هِنْدی
درختی همیشه سبز، از مناطق گرمسیری برّ قدیم، با نام علمی Tamarindus indica، از تیرۀ لوبیاسانان (بقولات). این درخت برگ هایی پنجه ای دارد و برگچه ها در هر دو سمت ساقه می رویند. گل های این گیاه به رنگ زرد مایل به قرمز است که بعداً به نیام تبدیل می شوند. بافت گوشتی و ترش اطراف دانۀ آن در پزشکی کاربرد دارد و به منزلۀ طعم دهنده نیز مصرف می شود. منشأ تمرهندی آسیا و افریقای حاره است و در جنوب ایران نیز کشت می شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{Tamarindus} [گیاهان دارویی] سرده ای از باقلائیان شامل یک گونه با تنۀ قطور که ممکن است تا 5/7 متر هم برسد؛ دارای پوستۀ ساقۀ زبر و خاکستری تیره و با برگ های متقابل و مرکب با 10 تا 20 جفت برگچۀ مستطیلی و گل های زرد و قرمز نر و ماده در گل آذین خوشه ای کوچک و میوه ها...

پیشنهاد کاربران

سیا


کلمات دیگر: