کلمه جو
صفحه اصلی

سرباز


مترادف سرباز : مشمول، جنگجو، سپاهی، نظامی، فداکار، جانباز

فارسی به انگلیسی

jack, knave, comrade in arms, soldier, warrior, gl

uncovered, open, exposed,


soldier, jack


comrade in arms, soldier, warrior


فارسی به عربی

جندی , خاص , رافعة

مترادف و متضاد

private (اسم)
سرباز، اعضاء تناسلی

knave (اسم)
رند، سرباز، پست و حقیر، ادم رذل

soldier (اسم)
سپاهی، جنگ کننده، سرباز، نفر، نظامی

sepoy (اسم)
سپاهی، سرباز

ranker (اسم)
سرباز، افسر سربازی کرده، افسر ترفیع یافته، افسر صفی

man at arms (اسم)
سرباز

gi (اختصار)
سرباز

مشمول


جنگجو، سپاهی، نظامی


فداکار، جانباز


۱. مشمول
۲. جنگجو، سپاهی، نظامی
۳. فداکار، جانباز


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه که سرش گشاده بود مقابل سر بسته . ۲ - موضعی که سقف نداشته باشد مقابل سر پوشیده .
یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان ایرانشهر .

فرهنگ معین

(سَ ) (ص مر. ) ۱ - هر یک از افراد سپاه و لشکر. ۲ - چیزی که سرش باز باشد، سرگشاده . ۳ - جایی که سقف نداشته باشد.

لغت نامه دهخدا

سرباز. [ س َ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) آنکه سر خود را ببازد، از عالم جانباز. ( آنندراج ) :
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع.
حافظ.
|| در بازیهای ورق ، ورقی که بر آن صورت سربازی نقش است. || یک فرد سپاهی یا یک تن لشکری. مقابل درجه دار.
ترکیب ها:
- سرباز آکتیو. سرباز گارد. سرباز نیروی دریایی. سرباز نیروی زمینی. سربازنیروی هوایی. سرباز وظیفه.

سرباز. [ س َ ] ( ص مرکب ) روشن. صریح. بدون پرده. فاش :
مگو از هیچ نوعی پیش زن راز
که زن رازت بگوید جمله سرباز.
عطار.

سرباز. [ س َ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان ایرانشهر. آب آن از یک رودخانه بنام رود سرباز است که از چندین شعبه تشکیل شده است. محصول عمده ٔآن غلات ، خرما، برنج ، لبنیات. بخش سرباز از یک دهستان بنام دهستان سرباز تشکیل شده و مرکز بخش آبادی سرباز و دارای 78 آبادی بزرگ و کوچک است. جمعیت آن در حدود 9500 تن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

سرباز. [ س َ ] (ص مرکب ) روشن . صریح . بدون پرده . فاش :
مگو از هیچ نوعی پیش زن راز
که زن رازت بگوید جمله سرباز.

عطار.



سرباز. [ س َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) آنکه سر خود را ببازد، از عالم جانباز. (آنندراج ) :
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع.

حافظ.


|| در بازیهای ورق ، ورقی که بر آن صورت سربازی نقش است . || یک فرد سپاهی یا یک تن لشکری . مقابل درجه دار.
ترکیب ها:
- سرباز آکتیو . سرباز گارد. سرباز نیروی دریایی . سرباز نیروی زمینی . سربازنیروی هوایی . سرباز وظیفه .

سرباز. [ س َ ] (اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان ایرانشهر. آب آن از یک رودخانه بنام رود سرباز است که از چندین شعبه تشکیل شده است . محصول عمده ٔآن غلات ، خرما، برنج ، لبنیات . بخش سرباز از یک دهستان بنام دهستان سرباز تشکیل شده و مرکز بخش آبادی سرباز و دارای 78 آبادی بزرگ و کوچک است . جمعیت آن در حدود 9500 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد مانند بطری و قوطی و پاکت یا چیز دیگر، سرگشاده.
۲. [مقابلِ سرپوشیده] جایی که سقف نداشته باشد، روباز: استخر سرباز.
۱. (نظامی ) کسی که دارای پایین ترین درجۀ نظامی است.
۲. [مجاز] سپاهی، لشکری، نظامی.
۳. (اسم ) (ورزش ) در شطرنج، پیاده.
۴. [قدیمی] کسی که از جان و سر خود گذشته و آمادۀ جانبازی باشد.
* سرباز گمنام: سربازی ناشناخته که جسد او را از میان کشته شدگان در جنگ انتخاب کنند و به عنوان نمایندۀ سربازانی که در راه وطن جان داده اند به خاک بسپارند و آرامگاه او را تجلیل کنند.

۱. (نظامی) کسی که دارای پایین‌ترین درجۀ نظامی است.
۲. [مجاز] سپاهی؛ لشکری؛ نظامی.
۳. (اسم) (ورزش) در شطرنج، پیاده.
۴. [قدیمی] کسی که از جان و سر خود گذشته و آمادۀ جانبازی باشد.
⟨ سرباز گمنام: سربازی ناشناخته که جسد او را از میان کشته‌شدگان در جنگ انتخاب کنند و به عنوان نمایندۀ سربازانی که در راه وطن جان داده‌اند به خاک بسپارند و آرامگاه او را تجلیل کنند.


۱. [مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد مانند بطری و قوطی و پاکت یا چیز دیگر؛ سرگشاده.
۲. [مقابلِ سرپوشیده] جایی که سقف نداشته باشد؛ روباز: استخر سرباز.


دانشنامه عمومی

سرباز (ابهام زدایی). سرباز (ابهام زدایی) ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سرباز

سرباز (سمیرم). سرباز ، روستایی از توابع بخش پادنا شهرستان سمیرم در استان اصفهان ایران است.
این روستا در دهستان پادنا علیا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱۰ نفر (۶۶خانوار) بوده است.

سرباز (سیستان و بلوچستان). سَرباز یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان ایران است. این شهر، مرکز بخش سرباز از توابع شهرستان سرباز است. جمعیت این شهر بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۱٫۱۳۶ نفر بوده است.
اطلس گیتاشناسی استان های ایران، تهران: مؤسسهٔ گیتاشناسی، ۱۳۸۳ خورشیدی، ص۱۳۰.
سامیه بلوچ زهی در ۱۳۹۲ با کسب اکثریت آرای اعضای شورای شهر، توانست شهردار سرباز شود. بلوچ زهی در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران و در رشته مهندسی منابع طبیعی تحصیل کرده است.
تنوع محصولات کشاورزی در سرباز به دلیل وجود رودخانه فصلی سرباز زیاد است. چیکو، پاپایا، زیتون، لیمو ترش و خرما از جمله محصولات کشاورزی این منطقه سرسبز است که باعث شده بومیان سرباز را هندوستان کوچک بنامند.
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2013/12/172718.php

سرباز (شهر). سَرباز یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان ایران است. این شهر، مرکز بخش سرباز از توابع شهرستان سرباز است. جمعیت این شهر بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۱٫۱۳۶ نفر بوده است .
در سال ۱۳۹۲ خانم سامیه بلوچ زهی که با کسب اکثریت آرای اعضای شورای شهر، توانستند شهردار سرباز شوند. خانم بلوچ زهی در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران و در رشته مهندسی منابع طبیعی تحصیل کرده اند و به گفته خود دوست دارند به شهر خودخدمت کنند.

سرباز (فیلم ۱۳۵۶). سرباز فیلمی به کارگردانی محمدرضا فاضلی و نویسندگی مهدی معدنیان محصول سال ۱۳۵۶ است.
ناصر ملک مطیعی
پوری بنایی
فرامرز قریبیان
علی آزاد
شهاب عسگری
محمدتقی کهنمویی
شادی آفرین
خشایار (بازیگر)
گیتی فروهر
اکبر جنتی شیرازی
جمشید حیدری
نورمحمد حاجی
محمد هوریاب
احمد برادرش حسین را مأمور حمل محمولهٔ قاچاق می کند و سپس موضوع را به استوار رضایی زاده اطلاع می دهد…این فیلم درشهر گرگان کارگردانی شده است در محلی به نام اوزینه که مردمی مهمانواز و خونگرم را دارا بوده است مخصوصا خانواده حاج حسینقلی خان رمضانی که این گروه هنری را در ساخت این فیلم یاری رساندند.

سرباز (فیلم ۱۹۸۱). سرباز (به تامیلی: Ranuva Veeran) فیلمی محصول سال ۱۹۸۱ و به کارگردانی اس.پی موتارمن است. در این فیلم بازیگرانی همچون راجینیکانت، سری دوی، چیرانجیوی ایفای نقش کرده اند.
۲۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۹۸۱-10-۲۶)

سرباز (فیلم ۱۹۹۳). سرباز (به هندی: Sainik) فیلمی محصول سال ۱۹۹۳ و به کارگردانی سکندر بهاتی است. در این فیلم بازیگرانی همچون آکشی کومار، آشوینی بیهیو، رونیت روی، لاکسیمیکانت برد، انوپم کهیر، آلوک نات ایفای نقش کرده اند.
۱۰ سپتامبر ۱۹۹۳ (۱۹۹۳-09-۱۰)

سرباز (فیلم ۱۹۹۸). سرباز (انگلیسی: Soldier) فیلمی در ژانر اکشن، علمی–تخیلی و ماجراجویی به کارگردانی پل دبلیو. اس. اندرسون است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد.
Morgan Creek
Jerry Weintraub Productions
«گروهبان تاد» (راسل)، جنگجوی ردهٔ بالای میان سیاره ای، در مبارزه ای از جنگجویانی که به کمک مهندسی ژنتیک به وجود آمده اند، شکست می خورد. او را به تصویر این که مرده در سفینهٔ «زباله» ها قرار می دهند و سفینه را در سیارهٔ دور دست «آرکادیا ۳۴» خالی می کنند. «تاد» که زنده مانده باید با جنگجویان «ابر انسان» به رهبری «کین ۶۰۷» مبارزه کند…

سرباز (فیلم ۲۰۰۶). سرباز (به تلگو: Sainikudu) فیلمی محصول سال ۲۰۰۶ و به کارگردانی گناسخار است. در این فیلم بازیگرانی همچون ماهش بابو، تریشا، عرفان خان، پراکاش راج، تلنگانا شکونتلا ایفای نقش کرده اند.
۱۶ نوامبر ۲۰۰۶ (۲۰۰۶-11-۱۶)

سرباز (فیلم ۲۰۱۰). سرباز (انگلیسی: Soldier) فیلمی است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
۵ فوریه ۲۰۱۰ (۲۰۱۰-02-۰۵)

سرباز (فیلم هندی). سرباز (به هندی: Soldier) فیلمی محصول سال ۱۹۹۸ و به کارگردانی عباس-موستان است. در این فیلم بازیگرانی همچون راکهی گولزار، بابی دیول، پریتی زینتا، دالیپ تاهیل، سورش اوبروی، فریده جلال، جانی لور، شارات ساکسنا، اشیش ویدیارتی ایفای نقش کرده اند.
۲۰ نوامبر ۱۹۹۸ (۱۹۹۸-11-۲۰)

سرباز (فیلم). سرباز (فیلم) فیلمی به کارگردانی محمدرضا فاضلی و نویسندگی مهدی معدنیان ساختهٔ سال ۱۳۵۶ است.

دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنای کسی است که آمادگی فداکاری و جانبازی دارد) اصطلاحی نظامی، در معنای عام و موسع، هر شخص از افراد نیروهای مسلح و منظم هر کشور، از بالاترین منصب تا پایین ترین درجه، و در مفهوم اخص کسی که در ارتش های قانونی و منظم در پایین ترین ردۀ سلسله مراتب نظامی قرار دارد. سربازان بیشترین شمار نیروها در ارتش همۀ کشورها را تشکیل می دهند. در بیشتر کشورهای جهان، جوانان در سن قانونی به خدمت وظیفه فراخوانده می شوند. این دسته از سربازان را سرباز وظیفه می گویند. در ارتش های حرفه ای، سرباز حقوق بگیر و سرباز پیمانی هم خدمت می کند. اصطلاح سرباز به معنی امروزی، در زبان فارسی نسبتاً جدید است و در قدیم سربازان را سپاهی، لشکری، جندی می خواندند.

جدول کلمات

روباز, سر گشاده, سیاهی

پیشنهاد کاربران

مشمول، جنگجو، نظامی، ( نام یک نوع از کارت های چهارگانه ۵۲عددی پاسور )

واژه سرباز که از دو بخش : سَرب ( =جنگ ) / آز ( =آورنده - برنده ) درست شده به معنی جنگاور از ریشه ایرانی serb می باشد . واژه ی سرب را در واژه ی سروان که تغییر یافته ی سربان ه آن هم به معنی جنگنده و جنگاور می باشد می بینیم . واژه ی: سرب " در کردی و عربی به حرب بدل شده است
در کوردی کورمانجی بدل به şerr شده همانطور که در کوردی کورمانجی واژه şervan را در معنای سرباز - جنگاور به کار میبرند. بدل شدن س به هـ در واژگان دس - ده ۱۰ و ماسی - ماهی و ویناس - گناه نیز دیده میشود.


کلمات دیگر: