دودانگه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دودانگه. [ دُگ َ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه هوراند شهرستان اهر. آب آن از چشمه و رودخانه های محلی و قورچالی چای. آبادی : 20 پارچه. مرکز دهستان : هوراند. جمعیت آن در حدود 4150 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
دودانگه. [ دُ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش حومه شهرستان بهبهان. واقع در 16 هزارگزی راه شوسه بهبهان به اهواز. با 1000 تن سکنه. و آب آن از رودخانه و چشمه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
دودانگه. [دُ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان گرگان.دارای 430 تن سکنه. آب آن از رودخانه جوزولی و قنات و راه فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
دودانگه. [ دُ گ َ ] ( اِخ ) دهی است بخش اشترینان شهرستان بروجرد. دارای 801 تن سکنه. آب آن از قنات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
دودانگه. [ دُ گ َ ]( اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان ساری. حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : از طرف شمال به دهستان کلیجان رستاق. از خاور به بخش چهاردانگه. از باختر به بخش سوادکوه. از جنوب به خطالرأس سلسله جبال البرز. از نظر آمار تابع شهرستان شاهی و از نظر فرمانداری تابعشهرستان ساری است. منطقه بخش کوهستانی است و ارتفاعات آن جز خطالرأس اصلی البرز که به واسطه برودت زیاد عاری از اشجار می باشد مستور از جنگلهای انبوه و راههای بخش محدود و صعب العبور است. هوای بخش مرطوب ومعتدل است و در کنار رودخانه ها برنج کشت می نمایند. اکثر قراء بخش در روی ارتفاعات واقع گردیده است. مرتفعترین قلل کوههای بخش عبارتند از: قله نیزآباد، قله چهارنو، قله شاه دژ که آثار قلعه ای بسیار قدیمی در روی آن مشاهده می شود. شعب مختلفی از سلسله اصلی البرز به طرف شمال کشیده شده که عموماً مستور از جنگهای انبوه می باشد. رودخانه مهم بخش : 1 - رود مشهور تجن است. 2 - از دره های جنوبی دشت فریم شعباتی به نام شیرین رود، اشک رود، عروس داماد، پاجی و شعب کوچک دیگرسرچشمه می گیرند و به رودخانه تجن متصل میگردند. 3 - پس از اتصال دو رودخانه بالا از تنگه سلیمان ابتدا به رودخانه لاجیم سپس با رودخانه گرم آب چهاردانگه یکی شده بطرف ساری جاری می شود و بعد رودخانه زارمرود نیز به آن ملحق می گردد. محصول عمده بخش : برنج و غلات و لبنیات و عسل است. بخش دودانگه از پنج دهستان تشکیل شده تعداد ده و سکنه هر یک به شرح زیر است :
دودانگه . [ دُ گ َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ممزایی ایل چهارلنگ بختیاری . (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 75).
دودانگه . [ دُ گ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان بهبهان . واقع در 16 هزارگزی راه شوسه ٔ بهبهان به اهواز. با 1000 تن سکنه . و آب آن از رودخانه و چشمه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
دودانگه . [ دُ گ َ ] (اِخ ) دهی است بخش اشترینان شهرستان بروجرد. دارای 801 تن سکنه . آب آن از قنات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
دهستان نرم آب 34 آبادی 5300 نفر
دهستان فریم 33 آبادی 4800 نفر
دهستان بندرج 17 آبادی 4800 نفر
دهستان پشت کوه 12 آبادی 5500 نفر
دهستان بنافت 10 آبادی 4800 نفر
جمع 106 آبادی و 25200 نفر
مرکز بخش دودانگه فعلاً آبادی کهنه ده واقع در وسط دهستان فریم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
دودانگه . [ دُگ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ هوراند شهرستان اهر. آب آن از چشمه و رودخانه های محلی و قورچالی چای . آبادی : 20 پارچه . مرکز دهستان : هوراند. جمعیت آن در حدود 4150 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
دودانگه . [دُ گ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان گرگان .دارای 430 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ جوزولی و قنات و راه فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
دانشنامه عمومی
محمود صالح
زلکی
ممی وند
موگویی
کیان ارثی
شاخه چهارلنگ شامل پنج باب می باشد، که عبارتند از:
محمود صالح یا ممصالح، به هشت طایفه، تقسیم می شود:
دودانگه جز طایفه ممزایی می باشد.
این روستا در دهستان حسین آباد گروه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
گویش مازنی
۱دهستانی در ساری ۲روستایی در گرگان
واژه نامه بختیاریکا
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ( ت ) ممبینی؛ ( ط ) کیانرسی
پیشنهاد کاربران
در ابهر
ساکن خوزستان
دهستان دودانگه بهبهان
محل سکونت طوایف ایل لیراوی بهداروند
روستاهای کناره ی شمالی و جنوبی رود دودانگه از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بختیاروند هستند
روستاهای کوزر - آبگرمه - بهبید - درخزینه - کنارپیر - گلالک. چهاربیشه. . تکاب. گراب. .
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ( حلیلی. هلیلی )
طایفه کوزری خلیلی ( براتوند - جلالی وند - مهمیدوند - علیدادی ) - تیره زیلایی - تیره شمس خلیلی*رستمی*. تیره گداخانی. تیره خیری وند. . . .
تیره ممزایی لر بختیاری در اوایل قاجار به طایفه محمود صالح پیوست و از نژاد محمود صالح چهارلنگ نمی باشد
طایفه محمود صالح از نژاد ملک اردشیر لر شبانکاره است
رستم خان بختیاروند پلنگ
شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاج الدین امیر قنبر بختیاروند
عزیز خان بختیاروند
جمال الدین خان بختیاروند
حاجی اقا اسفندیار توپایی
پسران ( صالح حاجی. منصور خان. . . .
منصور خان توپایی
ذوالفقار خان
علی پناه
-
-
-
-
-
-
-
-
طایفه هلیلی بیگیوند پلنگ ( حلیلی بیگیوند پلنگ. خلیلی بیگیوند پلنگ )
پل خدا آفرین بین خوزستان و چهارمحال بختیاری
محل عبور عشایر ایل منجزی ایل بختیاروند قوم لر
طایفه هلیلی پلنگ منجزی ( خلیلی - حلیلی )
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
طایفه مال احمدی منجزی
طایفه میشه وند لملمی منجزی
طایفه شیخ خالی وند لملمی منجزی
طایفه ابوالحسنی منجزی
طایفه نیم بنیچه منجزی
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
طایفه مازه پهن منجزی
طایفه روا
طایفه لوخرده منجزی
شجرنامه تیره بزرگ شمس خلیلی *رستمی * طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند ایلخان
تاجمیرخان قنبر خان بختیاروند
جان محمد خان هلیلی بختیاروند
شمس الدین خان بختیاروند
رستم خان بختیاروند پلنگ فرمانده جنگجویان بختیاری در جنگ چالدران شهید شدند
جهانگیر خان و پسرش خلیل خان فرماندهان جنگجویان لر بختیاری در سپاهیان قزلباش صفوی
جنگ با عثمانی ها و ازبکان
ایل منجزی بختیاروند
ساکن در مسجدسلیمان - لالی - اندیکا - گتوند - شوشتر - صالح شهر - گوریه - سردشت - مهدی آباد - سردار آباد - میان آب - اهواز - صفی آباد - ایذه - سیاه منصور - دهدز - قلعه تل - دزفول - اندیمشک - دهلران - کهگیلویه - چهارمحال وبختیاری - فارس - اصفهان - کرج - تهران
- لرستان. . . .
زبان لری بختیاری
مذهب شیعه
طایفه ( ( صالح بابری ) ) از۲تیره و۱۰تش بزرگ تشکیل شده
هرتَش به چنداولادبزرگ وهراولادبه چندکُروبَوتقسیم
میشوند
تیره ها:
۱: ) تیره صالح بابری: ( تَش شیمباروند /تَش علیرضاوند/
تَش محمدرضاوند/تَش میرزاعلی وند/تَش احمدوند
تَش علیدادوند/تَش طالب وند )
۲: ) تیره بره بی چاست: ( تَش کاظم وند/تَش بارانوند/
تَش تاتعلی وند )