بز کوهی
فارسی به انگلیسی
ibex
فارسی به عربی
غزالة
ظبی
ظبی
غزالة
مترادف و متضاد
بز کوهی
بز کوهی، شوکا
بز کوهی، مرال
بز کوهی، اهوی کوهی، غزال
فرهنگ فارسی
رنگ صدیع .
لغت نامه دهخدا
بز کوهی. [ ب ُ زِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رَنگ. ( فرهنگ اسدی ). صدیع. قفاص. ( منتهی الارب ). معز وحشیة. تیس جبلی. پازن. اُیَّل. وعل. ثیتل. ارقب. ( یادداشت بخط دهخدا ). بز وحشی. شکار. پازن. نوع وحشی بز که در کوهستانهای ایران و ترکیه و افغانستان و چین و هندوستان فراوان است و شکارچیان صید میکنند. از صفرایی که در کیسه صفرای این حیوان است در قدیم بعنوان ضدّسم در تداوی استفاده میکردند بدین ترتیب که پس از کشتن آن صفرای موجود در کیسه زردابش را خشک و منجمد کرده بنام پازهر و یا پازهر حیوانی ببازار عرضه میداشتند. ولی امروزه میدانیم که عمل ضدّسم سازی کبد در کبد همه حیوانات صورت می گیرد و از ترشحات صفراوی کلیه حیوانات میتوان بدین منظور استفاده کرد. در تداول عامه منظور از بز کوهی بیشتر جنس نر حیوان است. ( فرهنگ فارسی معین ) : گوشت بز کوهی و میش کوهی بدو [ بگوشت گاو کوهی ] نزدیک باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
دانشنامه عمومی
بز کوهی (سرده). بز کوهی به صورت دسته های کوچک در کوهستان ها زندگی می کند.
منیف، دکتر موسی سعید، عالم الحیوان وغرائـِبهُ، دار عزالدین للطباعة والنشر، بیروت، چاپ سوم سال ۱۹۹۳ میلادی (به عربی).
الجاحظ، أبی عثمان عَّمر، بن بحر، کتاب الحیوان، جلد سوم، دار احیاء التراث العربی، چاپ بیست و ششم، بیروت، لبنان، انتشار سال ۱۹۵۰ میلادی (به عربی).
در کوه های ایران از این حیوان بسیار دیده می شود. در کوهستان های آسیای کوچک و کوه های هیمالیا و هندوکش فراوان است و توسط شکارچیان شکار می شود.
موهای بدن به طور کلی زبر و کوتاه هستند و در نرها در پایین چانه دسته ای از موهای بلند ریش مانند روئیده است. همچنین در پشت بدن در طول خط طولی تیره پشت از شانه تا حدود دم موها بلند شده و به صورت تیغه ای درآمده اند. دم کوتاه است و طول آن با موهای انتهایی کمی بیشتر از طول گوش است. پاها قوی و سم نسبتاً پهن است. ماده ها بدون ریش هستند و شاخ در آن ها کوتاه است و طول آن معمولاً کمتر از ۲۰ سانتیمتر است. نرها شاخ بلند و زیبایی دارند که مانند شمشیر خمیده به طرف عقب متمایل شده اند. قاعده شاخ ها در روی جمجمه خیلی بهم نزدیک شده اند ولی بقیه شاخ به تدریج از هم دور شده و در نوک کاملاً از هم فاصل بیشتری پیدا می کنند.
رنگ بدن در پایین گونه ها و پهلوهای گردن و پهلوهای بدن نخودی خاکستری که در روی ران ها و پاهای جلو تیره تر متمایل به قهوه ای می شود. ریش بلند و سیاه رنگ و یک خط قهوه ای تیره رنگ در خط میانی پشت در عقب سر از بین گوش ها تا نزدیک دم وجود دارد و همچنین نوار عرضی تیره ای به همین رنگ در روی شانه به طرف پهلوها و پایین سینه ادامه دارد. پوزه در بالای سوراخ های بینی خاکستری تیره و پیشانی قهوه ای روشن که در جلوی قاعده شاخ ها تیره می شود. جمجمه حجیم و از استخوان های ضخیم تشکیل شده و پهنای آن در ناحیه برجستگی های حدقه خیلی زیاد و پوزه برعکس دراز و باریک است. استخوان های بینی کوتاه است.
منیف، دکتر موسی سعید، عالم الحیوان وغرائـِبهُ، دار عزالدین للطباعة والنشر، بیروت، چاپ سوم سال ۱۹۹۳ میلادی (به عربی).
الجاحظ، أبی عثمان عَّمر، بن بحر، کتاب الحیوان، جلد سوم، دار احیاء التراث العربی، چاپ بیست و ششم، بیروت، لبنان، انتشار سال ۱۹۵۰ میلادی (به عربی).
در کوه های ایران از این حیوان بسیار دیده می شود. در کوهستان های آسیای کوچک و کوه های هیمالیا و هندوکش فراوان است و توسط شکارچیان شکار می شود.
موهای بدن به طور کلی زبر و کوتاه هستند و در نرها در پایین چانه دسته ای از موهای بلند ریش مانند روئیده است. همچنین در پشت بدن در طول خط طولی تیره پشت از شانه تا حدود دم موها بلند شده و به صورت تیغه ای درآمده اند. دم کوتاه است و طول آن با موهای انتهایی کمی بیشتر از طول گوش است. پاها قوی و سم نسبتاً پهن است. ماده ها بدون ریش هستند و شاخ در آن ها کوتاه است و طول آن معمولاً کمتر از ۲۰ سانتیمتر است. نرها شاخ بلند و زیبایی دارند که مانند شمشیر خمیده به طرف عقب متمایل شده اند. قاعده شاخ ها در روی جمجمه خیلی بهم نزدیک شده اند ولی بقیه شاخ به تدریج از هم دور شده و در نوک کاملاً از هم فاصل بیشتری پیدا می کنند.
رنگ بدن در پایین گونه ها و پهلوهای گردن و پهلوهای بدن نخودی خاکستری که در روی ران ها و پاهای جلو تیره تر متمایل به قهوه ای می شود. ریش بلند و سیاه رنگ و یک خط قهوه ای تیره رنگ در خط میانی پشت در عقب سر از بین گوش ها تا نزدیک دم وجود دارد و همچنین نوار عرضی تیره ای به همین رنگ در روی شانه به طرف پهلوها و پایین سینه ادامه دارد. پوزه در بالای سوراخ های بینی خاکستری تیره و پیشانی قهوه ای روشن که در جلوی قاعده شاخ ها تیره می شود. جمجمه حجیم و از استخوان های ضخیم تشکیل شده و پهنای آن در ناحیه برجستگی های حدقه خیلی زیاد و پوزه برعکس دراز و باریک است. استخوان های بینی کوتاه است.
wiki: بز کوهی (سرده)
دانشنامه آزاد فارسی
بُز کوهی (ibex)
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
هر یک از انواع متنوع بزهای وحشی. در نواحی کوهستانی اروپا، شمال شرقی افریقا و آسیای مرکزی یافت می شوند. این جانوران تا ارتفاع ۱۰۰ سانتی متر رشد می کنند و دارای پوششی قهوه ای یا خاکستری رنگ و شاخهایی بزرگ اند. گیاه خوارند و در گروه هایی کوچک زندگی می کنند. در ایران بزکوهی، که آن را پازن یا گل و بز نیز می نامند، یافت می شود. زیستگاه این جانور کوه های سنگی و صخره ای است و تقریباً در همۀ کوهستان های ایران یافت می شود. کل و بز Capra hircus (aegagrus) و کل و بز ایران Capra aegagrus aegagrus در معرض خطر انقراض اند.
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
بُز کوهی
هر یک از انواع متنوع بزهای وحشی. در نواحی کوهستانی اروپا، شمال شرقی افریقا و آسیای مرکزی یافت می شوند. این جانوران تا ارتفاع ۱۰۰ سانتی متر رشد می کنند و دارای پوششی قهوه ای یا خاکستری رنگ و شاخهایی بزرگ اند. گیاه خوارند و در گروه هایی کوچک زندگی می کنند. در ایران بزکوهی، که آن را پازن یا گل و بز نیز می نامند، یافت می شود. زیستگاه این جانور کوه های سنگی و صخره ای است و تقریباً در همۀ کوهستان های ایران یافت می شود. کل و بز Capra hircus (aegagrus) و کل و بز ایران Capra aegagrus aegagrus در معرض خطر انقراض اند.
wikijoo: بز_کوهی
گویش مازنی
/beze koohi/ کل - پازن
واژه نامه بختیاریکا
پازن
پیشنهاد کاربران
تصویر بزکوهی نماد ملی ایرانیان باستان است و به معنی: آب خواهی ، زایندگی ، باروری و محافظت است.
کَل
تکل
شکا
شکا ( shoka )
دین داری و عابرو داری
بزکوهی در کوهستان زندگی میکند
کلمات دیگر: