کلمه جو
صفحه اصلی

ویسه

فرهنگ اسم ها

اسم: ویسه (دختر، پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: veyse) (فارسی: ويسه) (انگلیسی: veyse)
معنی: ویس، از شخصیتهای شاهنامه، ( = ویس )، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران

(تلفظ: veyse) (= ویس) ، ← ویس .


فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش مریوان شهرستان سنندج . این دهستان در جنوب باختری بخش در دامنه واقع است . سردسیر . محصولش غلات ذرت توتون برنج و ۳٠ آبادی دارد که سکنه آن ۵۲٠٠ تن میباشد .

لغت نامه دهخدا

ویسه . [ س َ / س ِ ] (اِخ ) به معنی ویس است که معشوقه ٔ رامین باشد. (برهان ) :
اگر لختی ز تندی رام گردم
چو ویسه در جهان بدنام گردم .

نظامی .


درآورده به ویسه دست رامین
چو زرین طوقی اندر سرو سیمین .

نظامی (از آنندراج ).


چو ویسه فتنه ای در شهدبوسی
چودایه آیتی در چاپلوسی .

نظامی .


رجوع به ویس (اِخ ) شود.

ویسه . [ س َ / س ِ ] (اِخ ) نام پدر پیران سرلشکر افراسیاب . (برهان ) (آنندراج ).


ویسه. [ س َ / س ِ ] ( اِخ ) به معنی ویس است که معشوقه رامین باشد. ( برهان ) :
اگر لختی ز تندی رام گردم
چو ویسه در جهان بدنام گردم.
نظامی.
درآورده به ویسه دست رامین
چو زرین طوقی اندر سرو سیمین.
نظامی ( از آنندراج ).
چو ویسه فتنه ای در شهدبوسی
چودایه آیتی در چاپلوسی.
نظامی.
رجوع به ویس ( اِخ ) شود.

ویسه. [ س َ / س ِ ] ( اِخ ) نام پدر پیران سرلشکر افراسیاب. ( برهان ) ( آنندراج ).

ویسه. [ وَ س َ ] ( اِخ ) دهی است مرکز دهستان ویسه بخش مریوان شهرستان سنندج. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).


دانشنامه عمومی

ویسه در شاهنامه فرزند زادشم و نبیره تور است. وی پدر پیران و سپهبد پشنگ بود و در رایزنی برای نبرد با ایرانیان حضور داشت. افراسیاب او را به یاری کروخان به دنبال شبستان نوذر بسوی پارس فرستاد.فردوسی در بیتی از شاهنامه، از ویسه، چنین یاد کرده است:
شاهنامه
فهرست تورانیان در شاهنامه
هنگامی که جنگ پشنگ به فرمان پشنگ صادر شد، افراسیاب جوان سپهسالار توران به مرزهای ایران یورش آورد شهر دهستان محل استقرار نوذر و سپاه ایران را محاصره نمود. در این نبرد نابرابر نوذر بدست افراسیاب کشته شد و سپاه ایران به فرماندهی قارن تارومار گشت. طبق متون یکی از فرزندان ویسه توسط قارن کشته گشت ولی نامی از او در شاهنامه قید نگشته است. ویسه به کین فرزندش با قارن نبرد نمود و قبل از نبرد خطاب به قارن گفت:
شاهنامه فرجام نبرد ویسه و قارن را، فرار ویسه به نزد افراسیاب گزارش می کند ولی اوضاع ایران با کشته شدن نوذر بسیار وخیم تر گشته بود.
ویسه (کردستان). ویسه یک روستا در ایران است که در دهستان زریوار واقع شده است. ویسه ۸۲۵ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

ویْسه
در شاهنامۀ فردوسی ، سردار تورانی و نیز سپاهی به روایت شاهنامه که از کوه قاف آمده بود و سپاهی که خود را از نژاد جَم و فریدون و از خاندان ویسه یا ویشه می دانست و در جنگ کِی خُسرو با افراسیاب با تورانیان می جنگید.

پیشنهاد کاربران

ویسه:در قدیم پهلوانی به نام پیران ویسه بود. در آن زمان فامیل وجود نداشت با شغلشان به آنها فامیل میدادند. ویسه یعنی پهلوان.


کلمات دیگر: