کلمه جو
صفحه اصلی

احمدعلی ابتهاج

دانشنامه عمومی

احمدعلی ابتهاج سمیعی (متولد ۱۲۸۹ خورشیدی/۱۹۱۱ میلادی - ۱۳۵۵ خورشیدی/۲۵۳۵ شاهنشاهی) سرمایه دار، صنعتگر و مهندس ایرانی بود.
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/9811/792/text
http://anthropology.ir/node/16239
http://gostareshonline.com/culture-arts/1352934-2013-06-19-04-44-14.html
ابتهاج تحصیلات خود را در تهران و فرانسه در رشته مهندسی راه و ساختمان به اتمام رسانید و سپس وارد فعالیت در بخش خصوصی ایران شد و در زمرهٔ مدیران و سرمایه داران فعال این کشور درآمد. ابتهاج از پیشکسوتان صنعت سیمان ایران بود. او از گردانندگان شرکت هایی چون سیمان تهران، سیمان شمال، سیمان دماوند، ایرانیت، پریفاب و شرکت ساختمان های کشور بود و در تأسیس پل ها و کارخانجات و ساختمان های بزرگی مشارکت داشت. او از ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۳ ریاست فدراسیون وزنه برداری و مدتی نیز ریاست فدراسیون شمشیربازی ایران را بر عهده داشت.
خودروی او در ۱۳۵۵ در جاده هراز بین آب اسک تا پلور (محل حادثه به " پیچ ابتهاج " شهرت دارد) دچار حادثه شد و پیکر او هیچگاه یافت نشد. همسر او هما اعلم، دختر امیر خان امیراعلم (با امیراسدالله علم؛ وزیردربارپهلوی دوم اشتباه نشود) بود که چند ماه پیشتر درگذشته بود و بعد از آن احوال مهندس ابتهاج بسیار پریشان بود. پس از مرگ او و پیدا نشدن جسدش، امیر هوشنگ ابتهاج (متخلص به م.ا. سایه) برای عموی خود سرود:
آن که سنگ صد بنای نو نهاد --- سنگ گوری هم نصیب خود نبرد (پیر پرنیان اندیش، در صحبت سایه، صفحه ۲۳۷)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] احمدعلی ابتهاج، یکی از برادران ابتهاج و آخرین فرزند ابراهیم ابتهاج الملک بود، وی سرمایه دار، صنعتگر و مهندس ایرانی در دوران پهلوی بود.
وی فرزند "ابراهیم ابتهاج الملک" در سال ۱۲۸۹ به دنیا آمد و جز اولین گروه اعزامی به خارج از کشور توسط "رضا شاه" به فرانسه فرستاده شدند که از بین این افراد چندین نفر به علت اینکه در آینده به مشاغل مهمی دست یافتند، حائز اهمیت است: "عبدالحمید زنگنه"، "کریم سنجابی"، "سیدعلی شایگان"، "مهدی بازرگان"، "احمدعلی ابتهاج". رضاشاه ضمن مراسمی خطاب به آنان گفت: «باید بدانید چرا شما را از یک مملکت پادشاهی به یک کشور جمهوری مثل فرانسه اعزام می داریم. فقط برای این است که حس وطن پرستی فرانسویان را سرمشق قرار داده و در اعماق قلبتان جاگیر سازید.» از این میان "احمدعلی ابتهاج" جزء کسانی بود که بعد از بازگشت به ایران به دلیل موفقیت در تجارت برجسته بود.
نقش ابتهاج در بازار سیمان
از سرمایه داران قدیمی ای بود که وقتی شاه در طرح عمران برنامه پنجم می خواست، برنامه های توسعه و پیشرفت را اجرا کند، دفتر او فعال و پررونق بود. بازار سیمان در این روزها فعال و گرم بود. بزرگترین تولیدکننده آن "بنیاد پهلوی" بود. پیش از برنامه پنجم به دلیل حجم تبلیغات، تولید بسیار بیشتر از فروش بود و محتکران نیز سیمان را احتکار می کردند. احمدعلی ابتهاج "سلطان سیمان ایران" از این راه به ثروت هنگفتی رسید؛ اما بعد از این که دولت تصمیم گرفت خود به تولید سیمان بپردازد همه کسانی که بازار سیاه راه انداخته بودند معترض شدند.
← خاطرات ابوالحسن ابتهاج
خودروی او در ۱۳۵۵ در جاده چالوس دچار حادثه شد و پیکر او در میان امواج رودخانه یافت نشد.


کلمات دیگر: