کلمه جو
صفحه اصلی

رفث

لغت نامه دهخدا

رفث . [ رَ ف َ ] (ع اِ) جماع . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 25).مباعلت . مباضعت . مباشرت . جماع . آرمیدن با زن . نزدیکی . مواقعه . (یادداشت مؤلف ). || سخن زنان در آرمیدن . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از غیاث اللغات ). ذکر آرمیدن پیش زنان . (یادداشت مؤلف ). || فحش زنان . (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات )(از آنندراج ). سخن فحش . (دهار) (از مهذب الاسماء).


رفث . [ رَ ف َ ] (ع مص ) فحش گفتن . (ناظم الاطباء).نافرجام گفتن . (المصادرزوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). || آرمیدن با زن . (از ناظم الاطباء). مجامعت کردن . (المصادرزوزنی ). جماع کردن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). آرمیدن . (یادداشت مؤلف ). || نکاح کردن . (المصادر زوزنی ). تصریح کنایه ٔ ذکر نکاح را. (ناظم الاطباء). نکاح . (مهذب الاسماء).


رفث. [ رَ ف َ ] ( ع اِ ) جماع. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( دهار ) ( ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 25 ).مباعلت. مباضعت. مباشرت. جماع. آرمیدن با زن. نزدیکی. مواقعه. ( یادداشت مؤلف ). || سخن زنان در آرمیدن. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از غیاث اللغات ). ذکر آرمیدن پیش زنان. ( یادداشت مؤلف ). || فحش زنان. ( ناظم الاطباء ) ( از غیاث اللغات )( از آنندراج ). سخن فحش. ( دهار ) ( از مهذب الاسماء ).

رفث. [ رَ ف َ ] ( ع مص ) فحش گفتن. ( ناظم الاطباء ).نافرجام گفتن. ( المصادرزوزنی ) ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). || آرمیدن با زن. ( از ناظم الاطباء ). مجامعت کردن. ( المصادرزوزنی ). جماع کردن. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). آرمیدن. ( یادداشت مؤلف ). || نکاح کردن. ( المصادر زوزنی ). تصریح کنایه ذکر نکاح را. ( ناظم الاطباء ). نکاح. ( مهذب الاسماء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عمل نزدیکی با همسر را رفث می گویند.
رَفَث به معنای آمیزش است.
کاربرد رفث در قرآن
واژه رفث در قرآن کریم دو بار به کار رفته است؛ یکی در باره آمیزش با همسر در شب ماه رمضان و دیگری در مسئله محرمات احرام.
رفث در کلمات فقها
رفث در کلمات فقها در باب صوم و حج آمده است.
حکم رفث در شب ماه رمضان
...


کلمات دیگر: